کدام دعا را برای امام زمان بخوانیم؟/صلوات ضراب اصفهانی، دستورالعمل بزرگان

در میان دیگر ادعیه، بهترین دعا، دعایی است که برای اولیای معصوم صورت می گیرد و در اوج آن دعا برای شخص حضرت مهدی که خاتم اوصیا و فخر اولیاست؛ حال اگر بخواهیم از میان ادعیه ای که برای ایشان خوانده می شود یکی را برای عمل مداوم و برنامه هر روز عاشقان حضرت ارائه دهیم آن "صلوات ضراب اصفهانی" است ،دعایی که از خود حضرت به دست ما رسیده است.

این صلوات رابزرگانی همچون علامه مجلسی، مرحوم طبری، شیخ طوسی، مرحوم کفعمی، سیدبن طاووس، علامه نوری، آیت الله اصفهانی و مرحوم شیخ عباس قمی در کتابهای خود نقل نموده اند.

جامع ترین دعا از میان ادعیه مربوط به حضرت ولی عصر آن دعایی است که هم در بر دارنده صلوات بر اجداد ایشان و هم دعا برای شخص ایشان باشد؛ این ویژگی و خصیصه در صلوات ضراب اصفهانی که در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه وارد شده به گونه ای  ویژه مشاهده می شود،

 باید توجه داشت که این صلوات اختصاص به روز جمعه ندارد چرا که خود حضرت امام زمان علیه السلام  طبق نقل این دعا به ضراب فرمودند: " هرگاه خواستی صلوات بفرستی اینگونه صلوات بفرست." بعضی از بزرگان مثل صاحب کتاب مکیال المکارم نیز پس از سفارش بر این صلوات به گونه ای خاص فرموده اند: این صلوات از ادعیه شریفه ای است که می طلبد انسان بر آن مداومت نماید.

همچنین مقام معظم رهبری در سخنان خود اشاراتی به این دعا داشته و در روز جمعه ای که مصادف با اربعین سالار شهیدان بود درجمع مردم زنجان و نیز در ابتدای سال نو درهمان سال قسمتی ازعالیترین مضامین این صلوات را از حفظ خواندند ؛

 با وجود آنکه این دعای ویژه هنوز جایگاه خود را در زندگی عاشقان امام زمان نیافته است ،در حال حاضر در شهر مشهد جمع کثیری این صلوات را از حفظ دارند و افراد بسیاری آن را هر روزه قرائت می کنند و در برخی جلسات مذهبی در ابتدا یا انتهای جلسه ،این صلوات خوانده می شود؛ افراد بسیاری هر روزحداقل یکبارتوفیق خواندن آن را دارند و با خواندن این صلوات مشمول برکات وتوجهات خاص الهی قرار گرفته و طعم لذیذ ومعنوی آن راتجربه نموده اند که خود نویسنده یکی از آنهاست.

اشاره ای به محتوای ویژه دعا

ازجمله خصوصیات این دعا آن است که ما در آن برای خودمان هیچ درخواستی نمیکنیم ودر آن تنها متوجه خداوند بوده وبرای اولیای معصوم خود دست به دعا برمیداریم به تعبیری این دعا تماما توجه توحید و اولیاء یگانه حق است که در دعاهای دیگر مربوط به امام زمان ارواحنا فداه و حتی غالب ادعیه ی دیگر این ویژگی دیده نمی شود.

ما در این دعا ابتدا به گونه ای خاص برای حضرت ختمی مرتبت دعا کرده وپس از آن نام تک تک امامان را برده بر آن ها همراه باشهادت به ولایتشان درود و صلوات می فرستیم وپس از آن درضمن صلوات مقامات معصومین را نام برده و با معرفتی که نسبت به آن پیدا کردیم به آن درمحضرالهی اعتراف میکنیم، دربخش دیگر دعا به گونه ای خاص متوجه امام زمان شده واز خداوند برای شخص ایشان وحکومتشان طلب خیرونصرت می نماییم ودرنهایت دومرتبه به طور خاص برپنج تن وبه طور عام برعموم معصومین صلوات فرستاده ودعا را به پایان میبریم .

کاش سرباز تو باشم نه ،سربار تو....

-----------------------------------------------------------

پینوشت: عکس 94/6/1 دیدار آقا با کارگزاران حج و شعر من در همان روز با دیدن این عکس.

آقای من، مگر ما مرده باشیم...

سلام بر نائب مهدی و سلام بر دل پر دردش که امروز بعد از پسر غریب فاطمه،حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه ، او دردمند ترین است و فقط مهدی است که از درد های دل این فرزند غریبش خبر دارد.

سلام بر آن آقایی که کسانی که خود را یار و برادر او می خوانند با صراحت و وقاحت دم از جام زهر دادن به او می زنند و بدان می بالند!1 ننگ بر آن زبانی که راضی به پاره پاره شدن دل ولی زمان خود باشد ،کسانی که عمامه به سر دارند اما هیچگاه معنای امامت را نفهمیده اند که لیاقت آن را نداشته اند ،کسانی که ثروت دنیا را به بهای غربت مولا طلب می کنند ، نزدیکانی که مصرانه در پی آنند روزگار تنها ترین سردار در ایام او تکرار شود.

سلام خدا بر دست جانباز و دل پر خونت که چنانچه روزگار خمینی روزگار خون دادن بود ،روزگار خامنه ای روزگار خون دل خوردن است و این به خاطر بعضی اطرافیان دنیا طلب و دو روی توست ؛ آن زمان فرمان استقامت ،پیامبر خدا را پیر کرد که با "ومن تاب معک" آمد و دستور به اسقامت اطرافیان داده شد اطرافیانی که...

 

آقای من ،بی شک همچنانکه سید و مولای تو مهدی فاطمه است،خود تو سید و مولای ما بسیجیان و دلدادگان خط ولایتی و بدان که تا فدائیان تو زنده اند، بدخواهان و حسودان و کیسه دوزان نخواهند توانست عرصه را بر تو تنگ کنند که ننگ ابدی برای کسی است که روگردان از مسیر ولایت باشد.

 

...............................................

1-نوشیدن جام زهر توسط امام، کام ملت را شیرین کرد!

 

...............................................

درج این مطلب در آرمان پرس

چرا دعا برای امام زمان آخرین پله عبودیت است؟

 

خداوند در سوره غافر آیه 60 می فرماید: 

وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ

یعنی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم ،کسانی که نسبت به عبادت من تکبر بورزند با خواری داخل دوزخ می شوند ؛ اگر دقت کنید در این آیه شریفه دعا مساوی عبادت در نظر گرفته شده چرا که اصل عبادت به ابراز نیاز در مقابل رب بی نیاز است و این در دعا نمود پیدا می کند.

 

پله اول در عبودیت

در آیات دیگر بیان شده که توجه خداوند مهربان به ما به میزان دعا کردن های ماست که اگر دعایی نباشد عنایتی هم نیست حتی در روایتی از امام صادق علیه السلام سوال می شود : دو نفر نماز می خوانند یکی در نمازش زیاد دعا می کند ودیگری زیاد قرآن می خواند ،کدام یک افضل هستند؟ حضرت ابتدا می فرمایند هر دو خوب است که فرد دوباره سوالش را تکرار می کند، در اینجا امام سه مرتبه می فرمایند به خدا قسم دعا بهتر است؛ اما چرا؟

 

 البته قرآن خواندن وظیفه یک مسلمان واقعی و موجب بندگی است اما دعا خودِ بندگی است،در حقیقت دعا کردن عمل نمودن به دستورات قرآن است و از همین رو حائز اهمیت می باشد، به قول حضرت امام خمینی ره: دعا قرآن صاعد است یعنی ثمر و میوه آن است که به سوی خداوند بالا می رود.

 

پله دوم عبودیت

 

پس پله اول در بندگی زیاد دعا کردن و خواندن خداست اما پله بعد در عبودیت توجه نکردن به خود و در مقابل توجه به دیگران است،یعنی دعا کردن برای دیگران که از دل دریایی و پاک در چنین شخصی خبر می دهد که اینگونه دعا کردن روش دوستان خداست؛

روایات فراوانی در فضیلت این مقام وجود دارد که می گوید صدها و حتی هزاران برابر دعایی که ما برای دیگران می کنیم در حساب الهی برای خودمان مستجاب می شود ،اما یک نکته را نباید از خاطر برد که ظرفیت این دنیا و ظرفیت اغلب ما برای استجابت اینگونه دعاهای مبارک در این دنیا محدود است و دعاهایی که در این دنیا شرایط استجابت نیابند  در جایی که دست همگان خالی است و قصه قصه ابدیت است برایمان مستجاب می شود.

 

پله سوم عبودیت

 

اما در میان این دیگران، افرادی هستند که خداوند دوست دارد به طور ویژه برای آنها دعا شود و در کنار توجه به او به ایشان توجه گردد که آنها همان محمد و آل محمد هستند ،که ایشان الگوی کامل بندگی و انسانیتند و توجه به آنها به هر بهانه ای انسان را در این طریق پیش می برد ،این گام بعدی در پلکان عبودیت است و این همان فضیلتی است که با عنوان صلوات بر ایشان مطرح می شود صلواتی که ذکر مدام ملائکه الهی و بندگان خاص خداست؛

 امام عسکری علیه السلام می فرمایند:با شرافت ترین اعمال مومنین در هرمرتبه ای از مراتب ایمان که از زمین تا عرش است صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است.

 

مقام ویژه بندگان در آخر الزمان

 

اما مقام مومنین در پلکان عبودیت در اینجا متوقف می شود؟ نه!؛باید پرسید خود محمد و آل محمد برای که دعا می کرده اند؟  اینجاست که سخن از منجی موعود و مهدی دوران است که انگشت اشاره همه خوبان عالم به ویژه محمد و آل محمد به اوست،توجه به او و دعای برای حضرتش عادت ائمه طاهرین است و عبادت امام صادق که ایشان در تعقیبات نماز بالاترین عبادت که دعای برای اوست انتخاب کرده و در توضیح این عمل خود فرمود: من برای نور آل محمد و جلودار آنها و انتقام گیرنده از دشمنانشان دعا می کنم2و1.

نکته اینجاست که اهل بیت علیهم السلام خودشان و اصحابشان با آنکه در زمان حضرت قائم عج نبوده اند برای ایشان دعا می کرده اند ولی مایی که در زمان ایشان هستیم چقدر برای او دعا می کنیم؟ در حالی که این امر برای مایی که خود را شیعه او می دانیم و توفیق نفس کشیدن در زمان او داریم اهمیت بیشتری دارد .

 

 

........................................................................................

پینوشت:

1-از عبّاد بن محمد مدايني روايت شده که گفت: بر حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق‏ عليه السلام در مدينه وارد شدم، هنگامي که از نماز واجب ظهر فراغت يافت در حالي که دست‏هايش را به سمت آسمان بلند کرده بود مي‏گفت: «أَيْ سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، أَيْ جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ، أَيْ بارِئَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ، أَيْ باعِثُ، أَيْ وارِثُ، أَيْ سَيِّدَ السّاداتِ، أَيْ إِلهَ الآلِهَةِ، أَيْ جَبّارَ الجَبابِرَةِ، أَيْ مالِکَ (مَلِکَ) الدُّنْيا وَالآخِرَةِ، أَيْ رَبَّ الأَرْبابِ، أَيْ مَلِکَ المُلُوکِ، أَيْ بَطّاشُ، أَيْ ذَا البَطْشِ الشَّديدِ، أَيْ فَعّالاً لِما يُرِيدُ، أَيْ مُحْصِي عَدَدَ الأَنْفاسِ وَنَقْلَ الأَقْدامِ، أَيْ مَنِ السِّرُّ عِنْدَهُ عَلانِيَةٌ، أَيْ مُبْدِئُ، أَيْ مُعِيدُ! أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلي خِيَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلي نَفْسِکَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَأَنْ تَمُنَّ عَلَيَّ السّاعَةَ بِفَکاکِ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ وَأَنْجِزْ لِوَلِيِّکَ وَابْنِ نَبِيِّکَ الدّاعِي إِلَيْکَ بِابْنِکَ وَأَمِينِکَ فِي خَلْقِکَ وَعَيْنِکَ فِي عِبادِکَ وَحُجَّتِکَ عَلي خَلْقِکَ عَلَيْهِ صَلَواتُکَ وَبَرَکاتُکَ وَعْدَهُ، اَللُهُمَّ أَيِّدْهُ بِنَصْرِکَ وَانْصُرْ عَبْدَکَ وَقَوِّ أَضْحابَهُ وَصَبِّرْهُمْ وَافْتَحْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِيراً وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَأَمْکِنْهُ مِنْ أَعْدآئِکَ وَأَعْدآءِ رَسُولِکَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ»؛

اي شنونده هر صدا! اي جمع کننده هر از دست رفته! اي برآورنده هر جنبنده پس از مرگ! اي برانگيزنده! اي وارث! اي آقاي آقايان! اي خداي خداوندگاران! اي درهم شکننده جبّاران! اي مالک (پادشاه) دنيا و آخرت! اي پروردگار پروردگاران! اي پادشاه پادشاهان! اي سخت کوبنده! اي به شدّت مؤاخذه کننده! اي آن‏که هر چه بخواهد انجام دهد! اي شمارنده نفس‏هاي خلق و گام زدن‏ها! اي کسي که سرّ نزد او آشکار است! اي پديد آورنده موجودات! اي بازگرداننده آن‏ها! از تو مي‏خواهم به حقّ خودت بر برگزيدگان خلقت و به حقّي که براي آنان بر خودت واجب شمرده‏اي که بر محمد و خاندانش درود فرستي و همين حالا بر من منت نهي و گردنم از آتش رها گردد، و وعده وليّ خود و فرزند پيامبرت دعوت کننده به سويت و به اجازه‏ات، و امين تو در خلايق و چشم تو در بندگانت و حجّت تو بر خلقت که درود و برکاتت بر او باد، وعده‏اي را که به او داده‏اي وفا کن، بار الها! به نصرتت تأييدش کن، و بنده‏ات را ياري فرما و يارانش را نيرو بخش و شکيبايشان گردان و براي آنان از جانب خود حجّتي قرار ده که هميشه يارشان باشد و فرجش را تعجيل کند، و بر دشمنانت و دشمنان پيامبرت توانايي بخش، اي بخشنده‏ترين بخشندگان!

راوي گفت: فدايت شوم! آيا چنين نيست که براي خودت دعا کردي؟ فرمود: براي نور آل محمدعليهم السلام و سابق ايشان و انتقام گيرنده از دشمنانشان به امر خداوند، دعا کردم.[بحار الانوار، 62:86: فلاح السائل، 170]

2-باید دید که ولی عصر ارواحنا فداه در تعقیب نمازش که را دعا می کند؟! حلقه وصل ما در زمان غیبت با امام زمان علیه السلام مقام ولی فقیه است،همو که انگشت اشاره حضرتش در زمانه ما به سوی اوست و خیلی از اهل دل معتقدند که امام زمان بعد از نمازهایشان ایشان را دعا می کنند که عادت بسیاری از علمای بزرگوار و مردم ولایتی هم همان است که در تعقیب نمازشان بعد از دعا برای ولی الله الاعظم برای نائب بر حق ایشان دعا می کنند.

 

.......................................

درج این مطلب در جهان نیوز

ما در امت اسلامی فقط امام داریم نه هیچ چیز دیگر

 
فرهنگ دینی ما همان فرهنگی است که این انقلاب عظیم اسلامی را رقم زد که به عنوان تنها انقلاب مذهبی عصر چشم همگان را خیره نمود،این فرهنگ، یک مختصات ویژه و بی بدیل دارد و شاید مهمترین بخش این فرهنگ عمود ولایت و امامت باشد.
وقتی گفته می شود "امام" این مفهوم در دین ما تعریف مخصوصی دارد که حد علی الاطلاق و اعلای آن حضرات معصومین علیهم السلام هستند و دیگر،امام های مقید که باز در دین ما تعریف شده هستند،یعنی امامت هایی که مقید به مکان یا زمان خاصی است اما معنای اطاعتی که مخصوص امام است به حسب همان مکان و زمان در آن ها نیز وجود دارد.
مثلا در امامت جمعه یا جماعت تبعیت در امام در تمامی حرکات و سکنات شرط است یعنی در هر حدی امام رنگ دینی مخصوص به خود را دارد و در مورد ولی فقیه که امامتش مقید به عصر غیبت معصوم علیه السلام است نیز این معنا وجود دارد،ولی فقیه طبق روایات حجت امام زمان است یعنی اگر کسی فردا روزی عذر به وجود غیبت بیاورد امام علیه السلام به وجود مبارک ولی فقیه و هشدار ها و دستورات و آگاهی بخشی او احتجاج می کنند.
جایگاه ولایت فقیه در بیان بنیانگذار فقید انقلاب،خمینی کبیر ،همان جایگاه نبی اکرم و پس از ایشان ،امامان معصوم علیهم السلام است،مبنای این حکومت و این اصل از دین گرفته شده است پس باید تعبیرات و عناوین را هم از همان ماخذ بگیریم،چیزی که در دین ما تعریف دارد "امام" است نه کلمه "رهبر" که یک تعبیر خنثی و فاقد ویژگی های نائب امام زمان است،امت اسلامی نیاز به امام دارد نه هیچ چیز دیگر! امام یعنی کسی که نگاهش به آن طرف مرز های مادی است،کسی که آخرت نگر است و برای سعادت ابدی می اندیشد و برنامه می ریزد و دستور می دهد که چون صد آمد نود هم پیش ماست! ،
این تعریف امام است اما تعبیر رهبر یک تعبیر مخصوص به ما و دینی نیست و در همه جای دنیا به کار می رود و در دنیا تعریف شده است و حدودی مغایر با آنچه برای امام شمردیم برای آن شمرده می شود، آنچه در معنای دینی برای ما مقدس است امام است نه رهبر! شاید تعریفی که برای یک رهبر در دنیا وجود دارد صرفا حفظ امنیت و تمامیت یک کشور باشد و این بی شک نگاه کوتاهی در بلند نظری دین و ایدئولوژی دینی ماست،همان قله هایی که حکومت انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ وجود داشته است از زمینه چینی برای تحقق حکومت جهانی منجی آخرالزمان و پرورش انسان ها و نگاه به آخرت در عین ساختن دنیا؛ که آرمان انقلاب اسلامی و نگاه خمینی کبیر بی شک چیزی فراتر و جدا از وظایفی است که در دنیا برای یک رهبر و یک حکومت شمرده می شود.
در پایان باید عرض شود که چه کوته نظر و تاریک فکر است کسی که سختش می آید و نمی تواند به کسی که امروز در جامعه ما در منصب رسول خدا و امیرالمومنین و امام زمان علیهم السلام نشسته است خطاب "امام" نماید در حالی که حتی به کسی که چند نفر آن هم فقط در امر نماز تابع او هستند خطاب امام می گردد.
 
.....................................
درج این مطلب در جهان نیوز

غدير انقلاب در كلام ولي امر

22 بهمن پيش از آنكه يك عيد ملي باشد ،حقيقتا يك عيد مذهبي و يوم الله به معناي واقعي كلمه است و اين در حالي است كه به اين جنبه اين روز بزرگ كمتر توجه شده است با وجود آنكه رهبر معظم انقلاب آنرا در حكم يكي از بزرگترين اعياد ديني ما –اگر نگوييم بزرگترين عيد – قرار داده اند در آنجا كه مي فرمايند :


 بيست و دوم بهمن، در حكم عيد غدير است؛ زيرا در آن روز بود كه نعمت ولايت، اتمام نعمت و تكميل نعمت الهى، براى ملت ايران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴

و اين بدان معناست كه نعمت دين و نعمت اسلام ناب محمدي بعد از اين روز بزرگ و تغييري كه به دست عامه ملت انجام شد 1و تبلور يد الله مع الجماعه بود ،در اين كشور تمام شد كه اگر تا قبل آن اسمي از اسلام آورده مي شد بعد از آن به بركت سايه ولي فقيه  ،رسم اسلام بر اين كشور باريدن گرفت كه امام خامنه اي درباره اين موضوع مي فرمايند:


دهه‌ى فجر، آن آيينه‌يى است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد. اگر اين آيينه نبود، باز هم مثل همان دوره‌هاى تاريك و قرون خاليه، بايستى ما مى‌نشستيم و اسمى از اسلام مى‌آورديم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

بر همين اساس اين روز بزرگ طبق فرمايش ديگري از ايشان يك جشني حتي به عظمت جشن نيمه شعبان است 2 چرا كه امروز انقلاب ما داعيه دار زمينه سازي براي ظهور حجت حق و مهدي فاطمه سلام الله عليهما است و كسي بر اين كشور حكومت مي كند كه نائب و حجت و شيعه مهدي است پس مسلما اين مملكت امروز به بركت اين انقلاب و اين روز بزرگ ،مملكت امام زمان است و درجه اهميت اين روز تا حدي است كه اگر در روز نيمه شعبان امام زمان ارواحنا فداه متولد شدند ،22بهمن روز ولادت امامت در اين كشور پاك است3.

البته در هميشه تاريخ واژه غدير و امامت ، واژه سقيفه و غصب را در كنار دارد و اگر امروز ما در اين ميدان ولايتمداري و دشمني با دشمنان ولايت كه مصداق امروزي تولي و تبري است نباشيم ،به دشمنان و خائنين كمين كرده فرصت بروز و ظهور خواهيم داد.

و تنها بعد از ذكر اين معاني است كه راهپيمايي 22بهمن معنايي تازه  مييابد ،بلكه به معناي حقيقي خود مي رسد كه اين راهپيمايي از شعائر و آداب بزرگ در غدير انقلاب است ،روزي كه زنده كننده و ياداور تمام اين نعمت است و البته مطمئنا انفجار اين نور چشم دشمنان اسلام و انقلاب را كور خواهد نمود؛ان شاالله.  


----------------------------------------------

پينوشت:

1-اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم؛بى‏ترديد خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنها وضع خود را تغيير دهند. . سوره رعد، آیه11

2- برگزارى دهه‌ى فجر، بايد مثل برگزارى جشن نيمه‌ى شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

3-دهه فجر در حقيقت ولادت امامت در اين كشور است؛ به همان معنايى كه خود امام و اسلام براى ما ترسيم كرده‌اند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱



درج این مطلب در روایت نو و آی پرس

از طلوع فجر ولایت فقیه تا طلیعه صبح ظهور

قسم به فجر و شكافتن پرده سیاه شب

"فجر صادق" از همان ابتدا در افق گسترش پیدا می كند، نورانیت و شفافیت خاصی دارد، مانند  نهر آبی زلال، افق مشرق را فرا می گیرد و بعد در تمام آسمان گسترده می شود. فجر صادق اعلام پایان شب و آغاز روز است  و با ورودش وقت نماز صبح وارد می شود... آری انگار روز ظهور آغاز گشته است و از «امام آمد» درشت روزنامه ها تا دمیدن صور انقلاب، ده روز، پربارتر از ده قرن گذشت؛ «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ»

فرمان امام زمان (عج) در شب پیروزی انقلاب

اما شب قدر انقلاب شبی است که تقدیر ها به دست امام زمان رقم می خورد و بی شک دست او و اشاره الهی او این معجزه را در روزگار معاصر رقم زد و طاغوت کهنه و قدرتمند این سرزمین پاک را کنار زد تا با استقرار شخص ولی فقیه که حجت امام زمان است باز حکومت به صاحب اصلیش باز گردد و موید این موضوع خاطرات متعددی است که از آن زمان نقل شده است که یکی از آنها خاطره ای از شب پیروزی انقلاب است که از آقای مرتضایی فر در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی  نقل شده است:

ایشان در آن خاطره می‌گوید: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت:
«امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».

 فجر صادق، وجود ولی فقیه است

می گویند که فجر، امام زمان (عج) است که البته هر نوری بالاصاله از اوست اما اینگونه نیست چون فجر صادق وجود ولی فقیه است که تاریکی های غیبت را می شکافد و زمینه را فراهم می کند و آنگاه که شب به لحظات پایانی خود می رسد، خورشید  ولایت طلوع می کند و او حضرت وجه الله ،بقیة الله الاعظم ،امام زمان ارواحنا فداه است.

 

و آنروز دیگر باید گفت "معما چو حل گشت آسان شود" و که "لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً 1"

 که امام صادق (ع) فرمودند: در آن روز ايمان کساني که قبل از قيام حضرت با شمشير، نبوده است. سودي نخواهد داشت گرچه به امامان پيشين يعني پدران حضرت(ع) ايمان داشته باشد2.

و کسی که به ولی فقیه ایمان ندارد به امام زمان (عج)ایمان ندارد که او حجت امام زمان است و اطاعت او اطاعت امر امام زمان علیه السلام؛ و زندگی در سایه ولایت فقیه تمرین زندگی در کنار حجت بالغه حق و امام معصوم علیه السلام است.

 

برادران پیامبر در بین الطلوعین روزگار

آری در یک نگاه نمادین ، خورشید که در آید دیگر نماز قضاست و وقت خواندن آن تمام است و بین الطلوعین پر برکت ترین ساعات روز است از طلوع فجر ولایت مطلقه فقیه تا طلوع نور حقیقت و خورشید ولایت ،ولی عصر و زمان که امروز یاوران صدیق ولی فقیه در طوفان حوادث نام مهدی را زمزمه می کنند همان مهدی ای که او را ندیده اما تشنه دیدار اویند ؛

و رسول الله عاشق دیدار اینان است که برادران اویند آنگاه که می فرماید:

"عن ابی بصیر عن ابی جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه ، صلی اللّه علیه وآله، ذات یوم و عنده جماعة من أصحابه: «أللّهمّ لقّنی إخوانی» مرّتین فقال من حوله من اصحابه: أمانحن إخوانک یا رسول اللّه ؟ فقال: لا، إنّکم أصحابی و إخوانی قوم فی آخرالزمان آمنوا و لم یرونی، لقد عرّفنیهم اللّه بأسمائهم و أسماء آبائهم، من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم و أرحام أمّهاتهم، لأحدهم أشدّ بقیّة علی دینه من خرط القتاد3 فی اللّیلة الظلماء، أو کالقابض علی جمر الغضا۴، أولئک مصابیح الدّجی، ینجیهم اللّه من کل فتنة غبراء مظلمة۵."

 

ابو بصیر از ابوجعفر [امام محمدباقر] که درود خدا بر او باد نقل می کند که فرمود: روزی پیامبر خدا، که بر او و خاندانش درود باد، در حالی که عده ای از یارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا برادران مرا به من بنما! ایشان این سخن را دو مرتبه تکرار کردند. در این هنگام گروهی از یاران که گرد آن حضرت بودند گفتند: ای پیامبر خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟

 

فرمود: نه، شما یاران من هستید. برادران من قومی هستند [که] در آخرالزمان [خواهند آمد] آنها به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نامهایشان و نامهای پدرانشان شناسانده است، پیش از آن که از پشتهای پدران و رحمهای مادرانشان خارج شوند. هر یک از آنها بر دین خود پایدار می ماند، در حالی که این عمل از دست کشیدن بر خارهای گون در شب تاریک و یا در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است.

ایشان چون چراغی فروزان در دل تاریک شب می درخشند، خداوند آنها را از همه فتنه های تیره و تار در امان نگه می دارد.

   

آری این سخن پیامبر است که خداوند مومنین به او را در آخرالزمان از هر فتنه ای نجات می دهد و این کشتی انقلاب است که در آستانه سی و پنجمین سالگرد تولدش همچنان بر امواج جنگ و فتنه پیش می رود و سینه تاریکی را می شکافد و البته امواج حرکت این کشتی عظیم نه تنها همین منطقه بلکه عالم را فرا خواهد گرفت و مقدمات ظهور مهدی ارواحنا فداه فراهم خواهد گشت؛ان شا الله.


1-سوره : الانعام آیه : 158

2-كمال الدين و تمام النعمة ج‏1 ص 18

3-«خرط القتاد» کنایه از سختی و دشواری کاری است.  /**/

/**/ 4-«جمر الغضاء» نیز کنایه از مشکل بودن کاری است. «جمر» به معنای اخگر و شعله های آتش و «غضا» به معنای درخت شوره گز است.  /**/

5-بحارالانوار، ج52، ص124-123، ح8


  /**/


درج این مطلب در دانا و گرداب و صراط و جام نیوز و عماریون و حریم یاس و مفید نیوز و باشگاه خبرنگاران و صبح الوند

حجت منجلی،حضرت سید علی

امام خامنه ای 

شکر این نعمت که داند؟ ،رهبری دلدار وش!

                                                     بی تکبر، بی هوس، آئینه ای بی غل و غش

   سیدی از نسل زهرا،در صلابت حیدری

                                                   عالم دین پیمبر ،صاحب نام علی

   لشکر شیطانیان امروز با او دشمن است

                                                    چونکه در دوران غیبت ،او عناندار من است

از برای عاشقان ،امروز حجت منجلی است

                                                    چون علمدار ولایت، حضرت سید علی است

مدعی حب مهدی! ، گوش خود را باز کن

                                                   قدر عشقت را زمان نائبش احراز کن

حرف حرفش را اگر دستور او دانی نکوست

                                                       چون صراط مستقیم امروز دستورات اوست

آه، می ترسم ز تکرار غریبی، درد و چاه

                                                   در میان گرگ ها ماند امامی بی سپاه

فتنه گر از پشت و خیل دشمنان از پیش رو

                                                  ناید آن روزی که ایرانی شود،  بی آبرو

لیک تا ما زنده ایم از عشق فرمان می بریم

                                                        ما بسیجیها فدائیهای راه رهبریم

قوم سلمان پیرو و دلداده سید علی است

                                                    این علی تنها نمی ماند که ایران کوفه نیست

                                                               ح،الف،اول

توفیق گفتن این شعر در 92/11/3 برام حاصل شد؛برای همه دوستان ولایتی آرزوی موفقیت دارم و از همتون التماس دعا دارم. 


درج این مطلب در ندای قلم

فرهنگ غدیر و دانش آموزان ولایتمدار

هیچ تا بحال با خود اندیشیده اید که نظام تعلیم و تربیت ما تا چه حد توانسته است که پیام عمیق و دقیق غدیر را که به عمق رشته محکم ولایت در زندگی ما و به دقت نردبان اتصال دین به سوی قرب خدای رحیم می باشد؛ در فکر و دل و وجود دانش آموزان نهادینه نماید؟

ادامه نوشته

درد دلي با ياران عاشورايي

امام و شهيدان

هرگاه كه خورشيد ولايت در غربت غروب فرو مي رود، اين خون سرخ سلحشوران فاطمي و شهيدان شاهد است كه به جوش مي آيد و عرصه را بر دل هاي بي عشق تنگ مي كند.

دهانم بشكند اما باز بوي غربت علي مي آيد،زبانم لال شود اما انگار دوباره روز فرح آل زياد و آل مروان فرا رسيده و صداي هلهله آنها بر سر طعمه جديدشان به گوش مي رسد.

اما عليرغم نگراني چشم ها خوشحالم؛ كه هرگاه عرصه بر زهرائيان تنگ مي شود،تاريخ آبستن شكوه حماسه اي ديگر خواهد بود؛ دوباره صداي جانبخش و دم مسيحايي هل من ناصر يكي از فرزندان فرزند ابوالعجائب كربلاساز علي ،خواب غفلت را از چشم كربلائيان خواهد زدود و قفل دلهاي آنان به دست خويش كه دست خداست ،خواهد گشود.


در خاطرم شد زنده ياد فاطميون

ياد شلمچه ،ياد فكه،ياد مجنون

 

یاد شهیدانی که حق را برگزیدند

با رمز یا زهرا حماسه آفریدند


راستي اي همرزمان، اي ولايتمداران سلمان تبار، مبادا زبان به گزاف باز كنيد و مصلحت اسلام را از ياد ببريد كه قصه خار در چشم و استخوان در گلو ،تقدير شيعيان راستين و پيروان حقيقي علي است.

امروز درد دل ولي خواب از چشم فدائيان او ربوده است، بگوئيد به مالك برگردد كه دشمن اصلي در سپاهيان خودي است،اما امروز ديگر صفين نيست كه قرآن سر نيزه كنند و با آيه اعتدال پيروي از خط به خط فرامين قرآن ناطق و حجت امام زمان را افراط بنامند كه حق همانجايي است كه علي ايستاده است ، و ما ياران عاشورايي او تا آخر با او ايستاده ايم و عاقبت از آن پرهيزگاران است.






درج این مطلب در مفید نیوز و جهاد پرس و صبح الوند

یافتن "قدر" مستلزم تفکر است

شب قدر شب شناخت انسان کامل است اینکه انسان تبلور نور قرآن را در وجود او مشاهده می کند و در آینه او گم شده خویش را بلکه خویش را خواهد یافت؛ همه چیز برای آن است که در سایه شناخت قدرِ لیلة القدر ،بنده قدر خود را دریابد و قرآن را با پیامبر قرآن و امر را با صاحب الامر و لذت انسان بودن را در طریق عبودیت درک کند که سعادت در گرو بندگی خداست.

ادامه نوشته

شخصیتی که امام خامنه ای او را حجت قرار دادند

تعجب آنجاست که چرا بعضی از معتقدین به امام، شهادت ذوالشهادتین1 را نمی پذیرند و چرا در کنار مطهری زمان نیستند؟ البته مطهری هم می تواند صامت و ناطق داشته باشد که امروز دم از شهید مطهری زدن و از سخنان این شهید والا مقام برای جلوه بیشتر سخن و موضع خویش استفاده کردن کار آسانی است اما...


ادامه نوشته

بهار من در چه حالی است؟


بهار من ،مرا زنده کن که هنوز اندر افسردگی گناه مرده ام،

بهار من، نسیم رحمتی به سویم فرست که مرا زنده کند و غبار غم از من بشوید که من در گرد غفلت های روزگار خود و آوار آوارگیم مدفونم.

آری هر کسی یاری دارد که وصال او زیباترین بهار را برای او رقم می زند و بهار من؛ 


ای بهار آرزو ها در کدامین بیابان غربت این ایام را سپری می کنی؟ ،نکند کسی نباشد که الماس اشک تو را در غربت مادر پلو شکسته ات پاک نماید، وای بر من،بدون لبخند تو بهار معنا ندارد.


البته اگر تو نمیبودی هیچ گلی چشم باز نمی کرد و نمی شکفت و هیچ گیاهی سر از خاک بر نمی داشت که در کنار سایه بهاری تو زندگی معنا می شود.

آری بهار نسبتی هم با وصال یار دارد ،همو که عالمی در آرزوی روی او زمستان دوران را می گذرانند براستی که صبح ظهور طلیعه بهار روزگار است.

چرا ادعای احمدی نژاد مبنی بر رجعت هوگو چاوز با ادله دینی سازگاری ندارد؟+ادله



در متن پيام تسليت دكتر محمود احمدي‌نژاد در پی درگذشت هوگو چاوز رئیس جمهور ونزوئلا آمده است :

"ترديد ندارم كه او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسيح (ع) و تنها باقيمانده از نسل پاكان، انسان كامل، خواهد آمد و جامعه بشري را در استقرار صلح و عدالت كامل و مهرباني و كمال ياري خواهد كرد."

جا دارد که در اینجا نظری در ادله "بازگشت" یا همان "رجعت" بیفکنیم و ضمن آشنایی بیشتر با این اعتقاد به این بهانه ؛صحت و سقم این ادعا را نیز اجملا بررسی کنیم:

رجعت چیست؟

«رجعت» در لغت به معنى بازگشت است، و مقصود از آن در فرهنگ شيعه، بازگشت گروهى از افراد خاص پس از ظهور حضرت مهدى ـ عجل الله فرجه الشريف ـ و قبل از برپايى قيامت به دنياست اما آنچه مشخص است این رجعت عمومی نیست بلکه گروه ها و اشخاص خاص و ویژه ای در روایات مخصوص به این اعتقاد گشته اند.


جایگاه رجعت در شیعه

رجعت یکی از عقاید خاص و ضرورت های شیعه است؛  علامه مجلسی رحمة الله علیه در بحارالانوار به بیش از صد و شصت آیه و روایت در باب رجعت اشاره می­ کند و می­ گوید: براى كسانى كه به گفتار ائمه­ اطهار(ع) ايمان دارند، جاى شك و ترديد باقى نمی ­ماند كه مساله رجعت، حق است. زيرا روايات وارده در اين باب از ائمه ­اطهار(علیهم السلام) در حد تواتر است و نزديك به دويست روايت وارد شده ­است كه در اين امر صراحت دارند و اين روايات را بیش از چهل تن از بزرگان علماء و محدثين عاليقدر در بيش از پنجاه كتاب معتبر روايت كرده ­اند.1


چه کسانی رجعت می کنند؟


در یک تقسیم کلی رجعت کنندگان دو بخش می­ شوند:

1.انسانهائی که نهایت ایمان را درک نموده­ اند بطوریکه لیاقت حضور در دولت حق و جهانی را دارند. این عده یا در حکومت جهانی منجی بشریت به عزت دنیایی نیز می­رسند و یا اینکه در جهت استقرار حکومت جهانی حق به فوز شهادت نائل می­شوند.
2.کفار و دشمنانی که گناهان و صدمات بی­شماری را به اهل ایمان وارد کرده­ اند و در کفر و نفاق به نهایت خود رسیده باشند. این عده مجازات و حدود الهی را بعد از قیام جهانی منجی و قبل از عذاب قیامت دریافت می­ کنند.


از مجموع روایات به دست می آید که مؤمنین محض و کافرین محض رجعت می کنند والبته روایات فراوانی به صورت ویژه، خبر از رجعت افراد خاصی داده است که به صورت اختصار می توان به برخی اشاره کرد:

- از امام حسین علیه السلام به عنوان اولین رجعت کننده یادشده است .2

- برای علی علیه السلام رجعت های متعددی ذکر شده است .3

- ائمه معصومین علیهم السلام به صورت خصوصی به برخی از یاران خاص خود بشارت رجعت داده اند . 4

- برخی روایات می گوید که انبیای گذشته، رجعت خواهند کرد . 5

- پیامبر صلی الله علیه و اله به همراه ائمه معصومین علیهم السلام رجعت می کنند . 6

- در روایاتی رجعت برخی از منافقان و کفار نیز ذکر شده است . 7

- در ابتدای «دعای عهد» که از امام صادق‌((علیه السلام)) روایت شده، به صراحت به موضوع بازگشت به دنیا در عصر ظهور اشاره و تأکید شده است که هر کس چهل روز این دعا را بخواند، از رجعت‏ کنندگان خواهد بود.8


همانطور که در دسته بندی فوق مشاهده نمودید رجعت تنها شامل عده قلیلی از انسان ها می شود، نه همه آن ها. چنانکه تصریح این مطلب در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که ایشان می فرماید:

«رجعت امری همگانی نیست، بلکه اختصاصی است و تنها کسانی رجعت می کنند که ایمان خالص و یا شرک خالص داشته باشند.»9


پس مشاهده نمودید که قرار دادن هوگو چاوز در زمره رجعت کنندگان و لو آنکه او به قول جناب دکتر احمدی نژاد از موحدین و معتقدین به برپایی حکومت عدل در آخر الزمان باشد و یا اینکه دلایلی بر دعا کردن او برای فرج موجود باشد باز دلیلی بر قرار دادن وی در زمره رجعت کنندگان وجود ندارد و ادله دینی چنین ادعایی را بر نمی تابد به علاوه با این وجود ایشان این موضوع را احتمال نمی دهند بلکه یقیقنی بودن مسئله را ادعا می کنند درحالی که نمی شود بدون آنکه دلیل روشنی از دین بر چنین امری دلالت کند چنین، بدون تردید، یک مسئله را بر اعتقادات دینی تحمیل نمود و احتمال یک امر بلکه بالاتر،یقینی بودن  آنرا ادعا کرد.


پینوشت:

1-مجلسي، محمد باقر؛ بحار الانوار، بيروت، موسسة الوفا،1404هـ ق، ج53 ،ص 1222-تفسیر العیاشی، چاپخانه علمیه، ج 2، ص 282;  الکافی، ج 8، ص 206 .
3-بحار الانوار، ج 53، ص 46و 47; الکافی، ج 1، ص 197 .
4-دلائل الامامه، ص 284; اختیار معرفة الرجال، ص 217; مصباح الشریعه، ص 63 .
5-تفسیر قمی، ج 1، ص 106; تفسیرعیاشی، ج 1، ص 181 .
6-بحار الانوار، ج 53، ص 15 .
7-همان، ص 39 .
8-بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۹۵، ح ۱۱۱؛ ج ۱۰۲، ص ۱۱۱٫
9-البرهان، ج2، ص408

يك مقايسه؛ولايتمداري كدام است؟ آن يا اين!؟



گرچه كه مسئولين محترم دو قوه قضائيه و مقننه بعد از سخنان رهبر حكيم انقلاب هر دو بيان داشتند كه ما مطيع سخنان حضرتعالي هستيم و نصيحت هاي مشفقانه حضرتعالي را روي چشم مي نهيم و رئیس قوه مجریه نیز با تاخیر نامه ای مبنی بر دلبستگی و ارادت به مقام عظمای ولایت منتشر نمود که البته ارادت غیر از فرمانبرداری است اما بايد دید آيا ولايتمداري به همين است؟ و چگونه مي توان ولايتمدار حقيقي شد.

خدا رحمت كند سرداران شهيد هشت سال دفاع مقدس را و رحمت خدا بر رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را كه انگار منيت ها و هواهاي خود را در عمل به وظيفه و كسب رضايت ولي امر ذوب و نابود كرده بودند، در اينجا براي دريافتن معناي واقعي ولايتمداري خاطره اي كوتاه از يكي از سرداران شهيد نقل مي كنم تا درك و تعيين مصداق ولايتمدار حقيقي برايمان آسانتر شود.



مصداق عملي ولايتمداري



در مورد سردار شهيد حاج حسين خرازي اينگونه نقل شده است:

تند تند راه می رفت و مدام به بیسیمچی غر میزد.

پس رشید چی شد؟ پیداش کردی؟

به قصد مصاحبه رفتم سراغش. گفتم:خودتون رو معرفی کنید.

گفت:خب حسین خرازی ام.خادم بچه های لشکر امام حسین.

کجا میرید؟

شلمچه

برا چی؟

عملیات

اسمش چیه؟

گفتن بذارید کربلا ۵

نظر شما بعنوان فرمانده چیه؟

خودکشی!

پس چرا میرید؟

فرمان حضرت امام.

...

حالا چندین سال از شهادت شهید خرازی و اون خبرنگار میگذره.

هردوشون توی شلمچه آسمونی شدند و كربلاي پنج يكي از بزرگ ترين و بياد ماندني ترين عمليات هاي سپاه اسلام در هشت سال دفاع مقدس.



حالا شما به عنوان يك مخاطب فهيم چقدر فاصله ميبينيد ميان ولايتمداري مسئولين ما و آن آسمانياني كه اينگونه چشم به فرمان ولي داشتند و اين شد كه جنگ تحميلي ما و پيروزي هاي حاصل از آن معجزه اي شد كه دهان همه جهانيان از عظمت و شكوه آن باز ماند.

بسياري از اهل دل از مردم انقلابي از سخنان از سر درد امام خامنه اي اشك از چشمانشان جاري گشت و غربتي را در اين سخنان احساس كردند كه مهرشان را به حضرت ايشان به جوشش در آورد و دلشان را به درد آورد ؛ سخن گفتن و ادعا كردن براي يك سياستمدار سخت نيست و ضرورتا نشانگر عمق اعتقاد وي نمي باشد آنجا كه مسئولين ما بايند اين اعتقاد به فرمان قاطع و فصل الخطاب امام خويش را در عمل نشان دهند و نكنند آنچه اينچنين رهبر انقلاب را به واكنش عتاب آميز و ناراحتي وادارد.


از خداوند عزيز خواستاريم كه حقيقت انجام به وظايف را كه عبادتي براي معبود و موجب خوشنودي مهدي موعود است به مسئولين ما عنايت كند تا مشكلات معيشتي مردم مومن ما و فساد هاي موجود در كشور ما به اين ولايتمداري و انجام وظيفه دفع و رفع گردد ان شاالله.
 

سخنان مهم مقام عظمای ولایت درباره بد اخلاقی های اخیر مسئولان:

يك نكته هم راجع به مسائل داخلى كشورمان عرض كنم، كه اين هم مسئله‌ى مهمى است. قضيه‌اى در مجلس پيش آمد؛ قضيه‌ى بدى بود، قضيه‌ى نامناسبى بود؛ هم ملت را ناراحت كرد، هم نخبگان را ناراحت كرد. بنده‌ى حقير هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل اين قضايا احساس تأثر ميكنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر ميكند.

خب، رئيس يك قوه به استناد يك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى ديگر را متهم كرد؛ اين كار بدى بود، اين كار نامناسبى بود؛ اينجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع حقوق اساسى مردم است. يكى از حقوق اساسى مهم مردم اين است كه در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنيت اخلاقى برقرار باشد. اگر يك فردى متهم به فساد است، نميشود به خاطر او انسان ديگران را متهم كند؛ حتّى اگر ثابت هم ميشد، چه برسد به اينكه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاكمه‌اى نشده. به استناد متهم كردن يك نفر، انسان بيايد ديگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائيه را متهم كند؛ اين كار درست نيست، اين كار غلط است.

بنده فعلاً نصيحت ميكنم. اين كار، كار شايسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نيست. آن طرف قضيه هم، اصل اين استيضاحى كه در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استيضاح بايد يك فايده‌اى داشته باشد. چند ماه به پايان كار دولت، استيضاح يك وزير، آن هم باز با يك علت و دليلى كه مربوط به خود آن وزير نيست، چه معنى دارد؟ چرا؟ اين هم غلط بود.

اين هم كه شنيدم در داخل مجلس كسانى حرفهاى نامناسبى بر زبان آوردند، اين هم غلط است. همه‌ى اين قضايا، قضاياى نامتناسبى است با نظام جمهورى اسلامى؛ نه آن متهم كردن، نه آن برخورد كردن، نه آن استيضاح. دفاعى هم كه رئيس محترم قوه از خودش كرد، آن هم يك قدرى زياده‌روى بود؛ لزومى نداشت.

 وقتى ما همه با هم برادريم، وقتى دشمن مشترك جلوى روى ما هست، وقتى توطئه را مى‌بينيم، چه كار بايد بكنيم؟ تا امروز مسئولين در مقابل توطئه‌هاى دشمن هميشه كنار هم ايستاده‌اند، حالا هم بايد همين جور باشد، هميشه هم بايد همين جور باشد.


 من از مسئولان قوا و مسئولان كشور هميشه حمايت كردم؛ باز هم هر كسى كه مسئوليتى بر دوش دارد، بنده از او حمايت ميكنم، به او كمك ميكنم؛ اما اين كارها را نمى‌پسنديم؛ اين كارها متناسب با تعهدها نيست؛ با سوگندهائى كه خورده شده، مناسب نيست. اين ملت عظيم را ببينند؛ شايسته‌ى اين ملت، رفتار ديگرى است.

 

درج این مطلب در بولتن نیوز

امروز امام زمان تنها بوسیله ولی فقیه دستگیری می نمایند

تبیین ولایت فقیه در 24 خط برای تشنگان حقیقت

سخن حکیمانه و حق را گاهی می توان بسیار کوتاه و ساده بیان کرد و البته گاهی لازم است برای همان جملات کوتاه چندین صفحه شرح نوشته شود.

در مورد ولایت الله در معنای عام و ولایت فقیه که وجهه خاصی از همان معنای عام می باشد نیز می توان در چند جمله کوتاه یک معرفی ارائه کرد.

انسان برای رهایی از رنج ها و سعادت و رسیدن به حمایت کارگردان عالم باید متصل به رشته محکم ولایت و سرپرستی خدای تعالی شود، حالا باید چگونگی این طناب نجات و رشته سعادت را شرح داد.

این زنجیره و رشته اتصال ویژگیهایی دارد که نشان از حکمت خدای عزیز و لطیف دارد؛حلقه اولیه و ثابت و مشروعیت مطلق و بالاصاله؛ ایمان حقیقی به خدای آفریننده و پرورنده است.

حلقه بعد ایمان به پیامبر خاتم و اشرف مخلوقات (صلی الله علیه و آله) است؛ حلقه بعد ایمان به امیرالمومنین و ملاک الحق علی بن ابیطالب (علیهما السلام ) و حلقات بعدی ائمه معصوم علیهم السلام از فرزندان ایشان هستند که آخرینشان مهدی موعود و خاتم الاوصیاء علیه آلاف التحیة و الثناء است.

اما حلقه اتصال به ما از این زنجیره حاکمیت و ولایت الهی ولایت فقیه است که همانطور که مهدی (عج) حجت الله است، مصداق امروز ولی فقیه یعنی حضرت امام خامنه ای حجت امام زمان ارواحنافداه است.

اما این زنجیره در حکمت الهی دارای خصوصیاتی می باشد، بسیاری از افراد به خدای یگانه ایمان دارند اما باز از این رشته نجات بی بهره اند چون ولایت خاتم الانبیاء را نپذیرفته اند و بسیاری همینطور بهره ای از این نجات و سرپرستی خدای تعالی ندارند چون ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام را نپذیرفته اند و بسیاری هم در فرزندان ایشان متوقف شده و اعتقاد به همه ائمه اثناعشر ندارند و آنها هم از نجات و سعادت دورند و دستگیره ای برای رهایی از آتش و عذاب ندارند.

خصوصیت این زنجیره ولایت به آن است که هر چه به حلقات بعدی می رسد انگار دستگیری به این حلقات مشکلتر می شود و در این امتحان الهی فقط مومنان واقعی بدان موفق می شوند و بدا به حال کسی که دم از مهدی بزند و در نزد مهدی رو سیاه باشد و بهره ای از دستگیری مهدی نداشته باشد که او امروز به ادله محکم دینی تنها بوسیله شخص ولی فقیه دستگیری می نماید1 چرا که سربلند بیرون آمدن از امتحان الهی در عصر غیبت و عدم دسترسی به معصوم علیه السلام و در وانفسای آخر الزمان تنها به پیروی و اطاعت از ولی فقیه می باشد.2


1-چرا که دستگیری امام زمان از افراد تنها در صورت اطاعت ایشان است و دستور امام زمان اطاعت از ولی فقیه و رجوع به وی در عصر غیبت است.

2-برای آگاهی از ادله تفصیلی ولایت فقیه به اینجا مراجعه کنید.


درج این مطلب در عمارنامه و عرش نیوز

امتحان الهی و قصه نان!

حساب این انقلاب و نظام با نظام های دیگر فرق دارد،نباید اشتباهات مسئولین را به حساب اشکال اسلام گذاشت و به نظام اسلامی پشت کرد،اصل این نظام عبارتند از رابطه امام و امت؛از اول هم با همین اصل پا گرفته است و بر همین اصل پایدار خواهد بود تا انقلاب مهدی! ان شاالله.

اما نان! بعضی با مستمسک قرار دادن حدیث معروف یکاد الفقر ان یکون کفرا می خواهند لا قیدی خود را نسبت به اعتقادات و انقلاب و خون شهدا توجیه نمایند و حال آنکه این یقینی است که تنها ایمان های سست با کمی فشار مالی از دست می رود و نه ایمان دوستان خدا که ایمان در تک تک سلول های آنان رسوخ کرده است.

اصلا بر طبق روایات صبر راس ایمان است و به اندازه صبر افراد در مسیر خداست که درجه ایمان آنها تعیین می شود تا تنها عاشقان حقیقی به قله سیمرغ و لبخند وصال حضرت دوست برسند.

در مورد اینکه کمی مشکل مالی و چند روز درست غذا نخوردن و لقمه ای نان انسان را به آن وا دارد که به تمام دین و اعتقاداتش چوب حراج بزند و پشت کند این جمله را که یک دو دو تا چهارتای عقلی است به خاطر بسپارید  که "کسی که به خاطر یک لقمه نان اعتقادش را رها کند ارزش اعتقاد او به اندازه همان لقمه نان است!"

در پایان باید گفت که حاشا ملتی که انگار در این سی و چهار سال انقلاب سی و چهار انقلاب کرده است این گنچ پایداری را که با رنج خون جوانانی پاک از جنس آسمان این آب و خاک بدست آورده است به آسانی از دست دهد و در این امتحان عصر غیبت رد شود!

انگار خدای مهدی همان خدایی که دید مردم چگونه سر حسین علیه السلام را بریدند دارد این مردم را امتحان می کند که با نائب مهدی چه می کنند! ؛خورشید صبح ظهور تنها پس از امتحانات سخت الهی است که ظهور و طلوع خواهد کرد و این ایرانیان محب اهل بیت که سلمان افتخار آنان است آمده اند و آماده اند که زمینه ساز ظهور فرزند فاطمه سلام الله علیها باشند ان شاالله.

 

درج این مطلب در فرهنگ نیوز و پارسی نامه و عمارنامه و حفا نیوز و لینک دین و عرش نیوز

بیایید برای همه گیر شدن بوی گل نرگس قدمی برداریم!

چقدر تا بحال برای دیگران از مهدی گفته اید؟ اصلا چقدر در روزتان یاد مهدی می کنید؟ عطر گل نرگس چرا در فضای جامعه ما استشمام نمی شود؟ چرا مولایمان و امام زمانمان اینقدر در بین خواص و عوام جامعه غریب است؟

عامه مردم تا تشنه نشوند از طبق احادیث اهل بیت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه ظهور نمی کند چون ظهور او یک فرج عمومی است و این تشنگی مستلزم آن است که مردم معرفت به مهدی پیدا کنند و با بوی گل نرگس آشنا شوند و این می تواند وظیفه ای برای ما به عنوان یک شیعه و محب و سرباز مهدی باشد تا در کنار آنکه خود او را بشناسیم و با دعای برای فرج یادش کنیم و مطیع او باشیم دیگران را نیز به این عطر معنوی دعوت نماییم.

درج این مطلب در صبح الوند و مشرق نیوز و سیفار

سنت حسنه "خدایا خدایا" یادگار شهداست

تمام پیروزی ملت ما به گره خوردن دین و عبادت با حاکمیت و سیاستمان است و تمام این گره با نهضت حضرت امام خمینی ره رقم خورد و به اوج رسید که این نعمت از قابلیت ها و ویژگیهای دین مبین اسلام است.

اما یکی از نشانه ها و علامت های این نعمت بزرگ که خود ودیعه ای از ولایتمداران راستین و نعمتی برای یاد آوری نعمت هاست؛ دعایی ای است که بوسیله رزمندگان و شهیدان و ولایتمداران راستین در این خاک پاک سنت گردید.

این دعا همان علامتی است که نشان می دهد همانطور که سیاست ما عین دیانت ماست،مساجد ما هم سنگری بزرگ برای سربازان دین و ولایت است.

تعقیبات نماز جماعت ملت مجاهد و مردم انقلابی و ولایتمدار ما در بسیاری از مساجد و حسینیه های این مرز و بوم این است که : "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما،خامنه ای رهبر به لطف خود نگهدار"

از نزدیکان برخی از شهدا شنیدیم که مرخصی که می آمدند این سنت حسنه دعا کردن برای نائب امام زمان را در مساجد احیا می کردند و به پرشور خوانده شدن آن کمک و تاکید می کردند.

همان پاکانی که بهترین فرزندان این ملت بودند که بر روی جانان لبخند وصال زدند و پر کشیدند و این جمله از امام  هماره در وصیت ایشان برای ما به یادگار مانده است که : پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکتتان آسیبی نرسد.

آری تنها آنهایی از شفاعت این شهیدان در روز رستاخیز بهرمند خواهند شد و می توانند انتظار آن را بکشند که راه آنها را که دعای برای امام زمان و نائبش و پیروی و اطاعت از آنان باشد را پیش گیرند و این دعا را که هدیه آن پاکان برای ماست هرچه پر شورتر و گسترده تر و با اعتقاد تر از گذشته به عنوان تتمیم و تکمیل عبادات دست جمعیشان در مساجد و حسینیه ها قرار دهند که حضرت روح الله فرمود: "ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است" و سپاه او سپاه محمد صلی الله علیه و آله و زمینه سازان ظهور مهدی موعودند؛ان شاالله.


درج این مطلب در فرهنگ نیوز و بولتن نیوز و صبح الوند

رهبر بیدار و مردم ولایتمدار

آقای من ،دشمنان ما هنوز معنای نظام ولایی را نفهمیده اند همانطور که درک صحیحی از دین و دینداری مردم پاک ایران ندارند؛ آقای من دشمنان و منافقان کور دل و کینه توز وعده های الهی را که از زبان ملکوتی شما جاری می شود به سخره می گیرند همانطور که در همیشه تاریخ کسانی که خدایشان زور و زر و تزویر بوده پیامبران خدا را به باد تمسخر می گرفته اند؛

اما،خود خوب می دانند همانطور که از باطن پست خویش که پشت نقاب های زیبایشان پنهان کرده اند آگاهند،می دانند که عاقبت از آن خدا و خدا مداران است ،همان هایی که در عصر غیبت نفی طواغیت کرده اند و تحت ولایت الهی ولی فقیه زمان و حجت امام زمان ارواحنا فداه در آمده اند. 


ادامه نوشته

يوم الولاية

نُه دی خبر از سرشت سلمانی این ملت می دهد؛

نه دی طوفان دریای اشک هایی است که در غم حسین ریخته شده است؛

نه دی خبر از اشاره تکوینی حضرت ولی بر دلها می دهد؛

نه دی یعنی این مملکت صاحب دارد؛

نه دی روزی است که چشم هایی که برق ولایت در آنها نیست هیچگاه معنای آنرا نمی فهمند؛

نه دی را راه اندازان این حماسه هم خوب نفهمیدند،چرا که دست ولایت فوق ایدی و اراده ولی قاهر بر قلب هاست؛

نه دی نشان داد که ملت ایران هنوز برای جنگ های تحمیلی حاضر و آماده است و بلکه آماده تر چون جنگ امروز جنگ ایمان هاست و حضور در معرکه سخت و نرم شیطان اکبر ؛

نهم دی را سربازان خامنه ای باور دارند،همانقدر که او دست عنایت مهدی را؛

نهم دی را باید روز ولایت الله نامید

عاشورای امروز،حسین زمانه و هیئت های غیر سکولار

پیام های محرم در کنار مسائل عمیق و دقیق انسانی و عرفانی ،آمیخته با مسائل اجتماعی و سیاسی است؛آنجا که مصداق اتم نهی از منکر در معنای نفی طاغوت ارائه می شود و نیز وفاداری در رکاب شخص ولی امر ضمانت به ثمر رسیدن این حرکت معرفی می گردد.  

پس مطمئنا معرفت به این پیام ها باید در عزاداری ما و ابراز ارادت ما به سالار شهیدان نمود داشته باشد چرا که دشمن امروز در پی ناکارامد کردن هیئات ما در مسیر وظیفه امروز و سکولاریزه کردن آنها به معنای دور کردن آنها از انقلاب و ولایت است که آنها می دانند ما "هرچه داریم از محرم و صفر است."

در جمله ای منسوب به امیرالمومنین علی علیه السلام آمده است: ما فات مضی و ما سیاتیک فاین؟ قم، فاغتنم الفرصة بین العدمین به این معنا که انسان عاقل بین گذشته ای که از بین رفته است و آینده ای که هنوز نیامده، فرصت های امروز خود را باید غنیمت شمارد.

وامروز بصیرت دینی و شور عاشورایی ،ما را باید در فهم جبهه حسینی امروز و ابعاد جنگ امروز ما با یزیدیان بکشاند.
اگر کسی فهم دقیق از رسم عالم داشته باشد مطمئنا درک خواهد کرد که این جمله که "هر روز روز عاشوراست" چه معنایی می تواند داشته باشد و اگر اینچنین است ، امروز ما باید نگران شقاوت حاصل از یاری نکردن حسین زمان خویش باشیم و عزاداری امروزمان در حقیقت تنها وظیفه ای که می تواند برای ما داشته باشد آن است که این حسین حسین گفتن ما،ما را برای یاری کردن حسین علیه السلام آماده کند.


 تمام سخن اینجاست که رشته معرفتی که سر سلسله دار آن حسین بن علی علیهما السلام است ،تکلیف امروز عاشقان طریق حسین را معین می کند و به عبارت روشنتر آن خورشیدی که در محرم سال 61 هجری، تاریکی را از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم زدود،شعاع نورش امروز در پیشانی ولی امر مسلمین ،ولی فقیه زمان، حضرت امام خامنه ای نمایان است.


هنوز زمینه سازی برای ظهور منتقم خون حسین عجل الله تعالی فرجه الشریف، جانفدا می طلبد و کربلاییان ،امروز در مسیر ظهور مهدی جانبازی را در تبعیت از رشته مستحکم ولایت نشان می دهند تا در ردیف یاران وفادار سالار شهیدان قرار گیرند و ادعای "یا لیتنا کنا معکم" را در عرصه عمل به اثبات برسانند.

درج این مطلب در باشگاه خبرنگاران و عمارنامه و فرهنگ نیوز و حریم یاس و عماریون

امام زمان از این حوزه علمیه راضی نیستند


من یک طلبه ام آقای من ،طلبه ای که به عشق شما به این حوزه علمیه آمده تا سرباز شما شود اما...

چکنم که تصورم از این حوزه اشتباه بود،من فکر می کردم که در حوزه به من علم قرآن خواهند آموخت اما غافل از آنکه بزرگان از اساتید حوزه زمانی که به ایشان می گویی فلان آیه از قرآن را چرا اشتباه می خوانی می گوید در رسایل که اینگونه بود!.

آقای من ، از قرآن سخن گفتن و از شما حرف زدن جزو درس های جنبی این حوزه است یعنی راحت تر بگویم اصل چیز دیگری است؛

آقای من، اکنون که نه سال است در این حوزه درس می خوانم شک دارم که این مسیر مورد رضایت شما باشد؛

چه بسا عوام ساده دل و ساده اندیش که به وظیفه ای که می فهمند در قبال شما عمل می کنند و شما از آنها راضی تری تا ما!

آقاجان اکنون که این نامه را برای تو می نویسم هیچ راه چاره ای نمی بینم چون این طریق را نزدیکترین طریق به سمت تو می دانستم و این هم....

سید علی داد می زند که بیدار شوید؛ آن روش کهنه و گوشه گیری پوسیده تان را کنار بگذارید،منیت هاتان را برای یکبار هم که شده بشکنید و به جای دکان منیت مرکز توزیع اسلام باز کنید اما....

مگر نه این است که در احادیث آمده است یکی از مشکلات سخت شما در هنگام ظهور با همین به اصطلاح عمامه های بزرگ بدون تقواست!.

آقای من می دانم که شما دلت امروز از آن جوانی که با نامحرم رابطه محرمانه دارد آنچنان درد ندارد که از این به اصطلاح حوزه علمیه که خون دل نائبت هم همین است، که مدعیانی که خود عمل به دین نمی کنند و خبر از مسلمانان ندارند تیشه به ریشه دین می زنند و جوانان را از اسلام دور می کنند.

آقای من درد تو از آنهایی است که با علم دوستی با تو ،به تو خیانت می کنند،چه بگویم از حوزه علمیه ای که درس توحید در آن ارزش قیل و قال های زید و عمر را ندارد و قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و ذکر یار که بهانه تشکیل حوزه است در آن کمیاب می باشد.

این است حوزه اخته ای که با دشمنان خونخوار دین در دنیا ستیزه ای ندارد که البته قبل از انقلاب هم نداشت،

آقای من فریاد خاموش من و سوسوی بی نور دل من، گرمای خورشید روی تو را در این سرداب تاریک می طلبد ،رحمی به ما کن و خود چاره بی چارگی ما باش.




مطالب مرتبط :  آیا حوزه های علمیه ما سکولار هستند؟                   

منشور روحانيت

آیا حوزه های علمیه ما سکولار هستند؟

حضرت امام خمینی درد دل خود درباره حوزه های علمیه و طلاب زمان خویش را اینگونه بیان می کنند: در حوزه‏ هاى علميه هستند افرادى كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعاليت دارند. امروز عده‏ اى با ژست تقدس مآبى چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام می زنند كه گويى وظيفه‏ اى غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه‏ هاى علميه كم نيست.

طلاب عزيز لحظه ‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال كوتاهى نكنند، اينها مروّج اسلام امريكايی ‏اند و دشمن رسول اللَّه. آيا در مقابل اين افعي ها نبايد اتحاد طلاب عزيز حفظ شود؟

استكبار وقتى كه از نابودى مطلق روحانيت و حوزه‏ ها مأيوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود؛ يكى راه ارعاب و زور و ديگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتى حربه ارعاب و تهديد چندان كارگر نشد، راههاى نفوذ تقويت گرديد. اولين و مهمترين حركت، القاى شعار جدايى دين از سياست است كه متأسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا اندازه‏ اى كارگر شده است تا جايى كه دخالت در سياست دون شأن فقيه و ورود در معركه سياسيون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه می ‏آورد؛ يقيناً روحانيون مجاهد از نفوذ بيشتر زخم برداشته ‏اند. گمان نكنيد كه تهمت وابستگى و افتراى بى دينى را تنها اغيار به روحانيت زده است، هرگز؛ ضربات روحانيت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب كاريتر از اغيار بوده و هست .

در شروع مبارزات اسلامى اگر می خواستى بگويى شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنيدى كه شاه شيعه است! عده ‏اى مقدس نماى واپسگرا همه چيز را حرام می دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند. خون دلى كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختي هاى ديگران نخورده است. وقتى شعار جدايى دين از سياست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احكام فردى و عبادى شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و حصار بيرون رود و در سياست [و] حكومت دخالت نمايد، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضيلت شد.

به زعم بعض افراد، روحانيت زمانى قابل احترام و تكريم بود كه حماقت از سراپاى‏ وجودش ببارد و الّا عالم سيّاس و روحانى كاردان و زيرك، كاسه‏ اى زير نيم كاسه داشت‏. صحيفه امام، ج‏21، ص: 279

یکی از متفکرین عصر ما می گفت روزی اگر بخواهد حوزه ضربه بخورد و محو شود مطمئنا این عمل فقط به دست  همین قشر رقم خواهد خورد والا هیچ گاه دشمنان قدرت ضربه زدن به دین و حوزه های علمیه را دارا نیستند.

اما آیا این قشری که برخورد با آنها خون به دل امام امت نمود در زمان ما نیستند؟ آیا رویه حوزه های علمیه و تفکر حاکم بر عوام و خواص طلاب پس از انقلاب به طور کلی اصلاح شده است؟                     

آیا تا بحال از خود پرسیده اید که چرا حوزه علمیه امروز ما ذاتا تحول گریز است و تحولات و تغییرات زیر بنایی و غیر زیر بنایی جامعه ما تغییر محسوسی در منش و روش آن ایجاد نمی کند؟

بعد از انقلاب اسلامی حوزه علمیه نسبت به قبل دارای سازمان و مدیریت منظم و برنامه ریزی شده است؛ اما آیا حوزه علمیه در حکومت اسلامی سی و چند ساله ما توانسته است نیاز های جامعه امروز و نیاز های تخصصی حکومت اسلامی در بخش های مختلف سیاست و اقتصاد و غیره را تامین کند؟

به نظر می رسد با توجه به سوالات فوق و پاسخ های مشخصی که از این سوالات در ذهن مخاطب واقف به وضعیت فعلی حوزه می آید؛ بدنه اصلی حوزه به هیچ وجه همگام با نیاز های دینی در عرصه حکومتی پیش نرفته است،ممکن است تلاشهایی در این عرصه با اصرار های مکرر مقام عظمای ولایت صورت پذیرفته باشد اما فریاد های عمومی امروز حاکم حکیم و رهبر دلسوز و غریب این نظام و حکومت اسلامی بعد از گذشت سی و چند سال از تولد نظام اسلامی ،شاهد بر آن است که هیچ گاه کلیت حوزه علمیه و مسئولان موثر و تصمیم ساز آن آنطور که باید دست یاری به این احساس نیاز ها و لبیکِ اطاعت به این اصرار ها و دستورات حضرت ایشان نداده و نگفته اند.

اما باز باید برای این واقعیت تلخ که نشستن گرد سکولاریسم بر بدنه حوزه و ترویج روحیه های برامده از تفکر سکولاری در حوزه است به دنبال علت بود که شاید بشود این علت را در تفکر و روحیه حاکم در اغلب خواص حوزه و اخص الخواص این نام و رسم مقدس جستجو نمود.

در اینجا بار دیگر توصیه می شود بخش های مهم سخنان رهبر حکیم و نافذ انقلاب در دیدار اخیرشان با طلاب خراسان شمالی را مرور نماییم و به عمق درد حضرت ایشان در این بیانات توجه کنیم و توجه نشدن به خدمات نظام به روحانیت و اسلام و بی انصافی ها را در ورای آن ببینیم و به عباراتی چون ننگ و سکولاریسم که هیچ گاه ایشان تا بحال در مورد حوزه و حوزویان از سوی ایشان بکار نرقته است توجه کنیم.


گزیده ای از بیانات اخیر امام خامنه ای در جمع طلاب خراسان شمالی

آنچه كه لازم است عرض بكنم - كه از همهى اين مطالب مهمتر است - نسبت حوزههاى علميه است با انقلاب و نظام اسلامى. هيچ كس در عالم روحانيت، اگر انصاف و خرد را ميزان قرار بدهد، نميتواند خودش را از نظام اسلامى جدا بگيرد. نظام اسلامى يك امكان عظيمى را در اختيار داعيان الىاللّه و مبلّغان اسلام قرار داده. كِى چنين چيزى در اختيار شما بود؟ امروز يك طلبهى فاضل در تلويزيون مىنشيند نيم ساعت حرف ميزند، ده ميليون، بيست ميليون مستمع از روى شوق به حرف او گوش ميدهند. كِى چنين چيزى براى من و شما در طول تاريخ روحانيت، از اول اسلام تا حالا، وجود داشته؟ اين اجتماعات بزرگ كِى وجود داشت؟ اين نمازجمعهها كِى وجود داشت؟ اين همه جوان مشتاق و تشنهى معارف كِى وجود داشت؟ امروز اين جوانهاى دانشجو و غير دانشجو را كه مشاهده ميكنيد - حالا من دانشجوها را ميگويم - همهشان تقريباً و تغليباً مشتاقند از مفاهيم اسلامى و معارف اسلامى چيزهائى را بشناسند و چيزهائى را بفهمند و سر در بياورند.

من و شما بايد زمينه فراهم كنيم كه بتوانيم به آنها جواب دهيم. اين فرصت تا امروز كِى براى روحانيت وجود داشته؟ علاوه بر اين، ابزارهاى تسهيلكننده، مثل رايانهها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى هم كه الان در اختيار شماست. اگر بتوانيد اينها را ياد بگيريد، ميتوانيد يك كلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعى كه شما آنها را نميشناسيد، برسانيد؛ اين فرصت فوقالعادهاى است؛ نبادا اين فرصت ضايع شود. اگر ضايع شد، خداى متعال از من و شما روز قيامت سؤال خواهد كرد: از فرصت اين همه جوان، اين همه استبصار، اين همه ميل و شوق به دانستن، شما براى ترويج معارف اسلامى چه استفادهاى كرديد؟ نظام اسلامى يك چنين خدمتى به ما معممين و روحانيون كرده. مگر ميتوانيم خودمان را كنار بگيريم؟

 اين كه يك آقائى در يك گوشهاى عبايش را بكشد به كول خودش، بگويد من به كارهاى كشور كار ندارم، من به نظام كار ندارم، افتخار نيست؛ اين ننگ است. روحانى بايد از وجود يك چنين نظامى كه پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامى است، با همهى وجود استقبال كند. مراجع تقليد كنونى، مكرر متعددىشان به بنده گفتند كه ما تضعيف اين نظام را به هر كيفيتى حرام قطعى ميدانيم. خيلىشان از روى لطف به من پيغام ميدهند يا ميگويند كه ما تو را مرتباً دعا ميكنيم.

اين نشان دهندهى قدرشناسى از نظام اسلامى است. حالا يك معممى يك گوشهاى بيايد خودش را از نظام كنار بگيرد؛ بهانه هم اين است كه ما فلان انتقاد را داريم. خيلى خوب، صد تا انتقاد داشته باش؛ دويست تايش به خود ما عمامهاىها وارد است. مگر به ما انتقاد وارد نيست؟ وجود انتقاد و عيب در يك مجموعه مگر موجب ميشود كه انسان اين همه محسّنات و نقاط قوت را در آن مجموعه نبيند و ملاحظه نكند؟ در روحانيت هم همين جور است؛ عيوب الى ماشاءاللّه. بنده آخوندم، طلبه هستم، از قبل از بلوغ طلبه بودم تا الان؛ بيائيد براى شما همين جا يك فهرست از بر بنويسم. صد تا اشكال در ما هست؛ اما اين صد تا اشكال موجب ميشود ما از روحانيت اعراض كنيم؟ ابداً. در مقابل اين صد تا اشكال، هزار تا حُسن وجود دارد. در كسر و انكسار مصالح و مفاسد است كه انسان ميتواند خط مستقيم را پيدا كند.

حوزههاى علميه بايد خود را سربازان نظام بدانند، براى نظام كار كنند، براى نظام دل بسوزانند، در خدمت تقويت نظام حركت كنند؛ و اين درست عكس آن چيزى است كه سياست سرويسهاى امنيتى انگليس و آمريكا و اسرائيل و ديگران و ديگران دنبال ميكنند. آنها تلاش ميكنند بلكه بتوانند يك منفذى پيدا كنند. يك آخوندى يك گوشهاى حرفى ميزند، كه علىالظاهر برخلاف خواست و فهم و عقيدهى كلى نظام است، بزرگش ميكنند؛ آن آدم را اگر كوچك هم باشد، از او يك تصوير بزرگى درست ميكنند، براى اينكه فاصلهى بين نظام و روحانيت را برجسته كنند؛ القاء كنند كه چنين فاصلهاى وجود دارد. بنابراين حوزههاى علميه نميتوانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است.

 

درج این مطلب در بولتن نیوز و بی باک و صراط و عماریون و آریا برزن

از بزرگی که سرباز ولی فقیه بود تا برخی از طلاب سکولار!

هر علم مخصوصا از نوع علوم دینی اگر همراه با آزادگی و بدور از منیت ها و خود خواهی ها نباشد این امر نشانی بر سطحی بودن آن علم است و اینگونه اشخاص اگر کارشان به منحرف کردن دیگران از مسیر صحیح دین نینجامد به عنوان شخصی که از گوهر دین بهره ای نبرده و علمش وبال گردنش می باشد شناخته می شوند.

با وجود روی کار آمدن و شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی که حاصل قرن ها تلاش علمی علمای دینی شیعه است که در عصر ما به دست حضرت امام خمینی رحمة الله علیه به ثمر نشست و امروز در دنیا عَلم دین و استکبار ستیزی را بلند کرده است ،مطمئنا وظیفه حوزه های علمیه امروز چون همیشه در تقویت و دفاع از این نعمت بزرگ الهی است.

اما باید توجه داشت که آفت و انحراف در هر قشری به حسب همان قشر است و آنچه امروز گاهی در مورد طلاب حوزه های علمیه بطور کل و در برخی شهر ها بطور خصوص دیده می شود ناشی از یک غفلت نسبت به رسالت خطیر این قشر در پر کردن خلا های امروز جامعه اسلامی ما در موضوعات دینی است.

اما آنچه خطرناک تر است و رهبر معظم انقلاب بروز آن را در جمع طلاب و روحانیون در سفر به خراسان شمالی هشدار دادند آن است که طلبه ای خودش را از نظام اسلامی جدا بداند و هیچ وظیفه ای را در قبال آن احساس نکند در حالی که باز حضرت امام خامنه ای تذکر دادند که امروز به فتوای مراجع بزرگ ما تضعیف نظام حرام است و حفظ این نعمت الهی واجب و بلکه از اوجب واجبات؛ اما باز پیدا می شوند افکار مسموم و نفوس ناسالمی که انجام این وظیفه الهی را بر نتابند یا کسانی که از آن غفلت کنند.

اما آن عنوانی که امام خامنه ای برای این گروه به کار بردند "سکولار" بود به این معنا که طلبه ای که درس دین می خواند نمی تواند در مورد بخشی از این دین که به امور جامعه و حکومت دینی مربوط می شود بی اعتقاد و بی تفاوت باشد که این بوی جدایی دین از حوزه سیاست و اینگونه عقاید خرافی را به مشام می رساند ،در حالی که بزرگ ترین قشری که در به ثمر نشستن این انقلاب نقش داشتند طلاب و علما بوده اند و البته تنها با کمک همین قشر امکان بالندگی در افق آرمان دینی این انقلاب میسر است.

همانطور که مشخص است و بر هیچکس پوشیده نیست امروز سپاه حق و اسلام به جلوداری ایرانیان و رهبری عالیقدر جهان اسلام و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای در یک جبهه و جنگ همه جانبه قرار دارد و بطور قطع همانطور که در هشت سال دفاع مقدس روحانیت پیشگام برای دفاع از اسلام بود امروز هم باید در این جنگ فرهنگی تمام عیار جلودار باشد و نیاز دینی و معرفتی سنگر های نظام اسلامی را تامین کند،

و چه نیکوست که در اینجا یادی کنیم از آن عالم ربانی و بزرگ سالیان پیشین حوزه خراسان حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی که در ایام جنگ و هشت سال دفاع مقدس به اصرار و با پشت خمیده در میان رزمندگان اسلام و در خط مقدم حضور می یافت و ذکر "ما همه سرباز توایم خمینی" را زیر لب زمزمه می نمود که انشاالله خداوند به پیروی از این بزرگان ،علمای دینی و روحانیون این مرز و بوم را در دفاع از اسلام و نظام اسلامی و پیروی از مقام عظمای ولایت موفق و ثابت قدم بدارد.

 

درج این مطلب در مشرق نیوز و تریبون مستضعفین (لینک) و مفید نیوز و پایگاه اطلاع رسانی سید علی و لینک برگزیده سایت افسران و یزد ما و عماریون و بولتن نیوز و افکار نیوز و کلمه


دعاي مستجاب حضرت روح الله درباره مسلمين

 

آرزوی همیشگی امام خمینی (ره)،آن بزرگمرد انقلاب اسلامی ایران، اتحاد جمعیت انبوه و پر قدرت مسلمانان برای نجات از سلطه ذلت آور استکبار و نابودی دشمنان اسلام و در راس آنها اسرائیل جهانخوار و خونخوار است و این مطلب بار ها و بار ها در سخنان و سخنرانی ها و پیام ها و مصاحبه های حضرت امام خمینی رحمة الله علیه آمده است و فلسفه ایجاد روز قدس تحقق همین هدف بلند است بلکه بالاتر از آن ،هدف نهایی روز قدس ،غلبه اسلام بر تمام کره خاکی و زمینه سازی برای ایجاد حکومت اسلامی در تمامی جهان به رهبری مهدی موعود می باشد.

 

در زیر بخشی از سخنان و جملات جاوید حضرت روح الله در موضوع نابودی اسرائیل که روحبخش جهان اسلام در مسیر مبارزه با استکبار بوده و هست، بالاختصار و برای یاداوری می آید :

 

اسرائیل دشمن اسلام اصیل

اسرائيل نمی ‏خواهد در اين مملكت دانشمند باشد؛ اسرائيل نمی ‏خواهد در اين مملكت قرآن باشد؛ اسرائيل نمی خواهد در اين مملكت علماى دين باشند؛ اسرائيل نمی ‏خواهد در اين مملكت احكام اسلام باشد....

                        صحيفه امام، ج‏1، ص: 244

 

معمایی برای امام

براى من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دوَل اسلاميّه و ملتهاى اسلام می‏دانند كه اين درد چيست، می‏دانند كه دستهاى اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند، مى‏بينند كه با اين تفرقه‏ها ضعف و نابودى نصيب آنها می‏شود، مى‏بينند كه يك دولت پوشالى اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده- كه اگر مسلمين مجتمع بودند، هركدام يك سطل آب به اسرائيل مى‏ريختند او را سيل می‏برد- مع ذلك در مقابل او زبون هستند. معما اين است كه با اينكه اينها را می‏دانند، چرا با علاج قطعى، كه آن اتحاد و اتفاق است روى نمی‏آورند؟ چرا توطئه هايى كه استعمارگرها براى تضعيف آنها به كار می‏برند، آنها توطئه‏ ها را خنثى نمی‏كنند؟ آيا اين معما چه وقت بايد حل شود؟

                        صحيفه امام، ج‏9، ص: 275

 

آیا با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد؟

مصاحبه با روزنامه‏ هاى «اطلاعات» و «كيهان» درباره مسائل جارى انقلاب‏

زمان: 3 بهمن 1357/24 صفر 1399

شما در بياناتتان فرموديد كه اسرائيل دشمن اسلام است؛ آيا حكومت اسلامى ممكن است به اين كشور اعلان جنگ بدهد؟

- بسته به مقتضاى زمان است.

                        صحيفه امام، ج‏5، ص: 522

 

دعای مستجاب حضرت روح الله

من قريب بيست سال است كه به كشورهاى عربى توصيه می‏كنم كه با هم مجتمع شويد و اين ماده فساد را طرد كنيد. اگر اسرائيل قدرت پيدا كند، اكتفا به بيت المقدس نمى كند؛ لكن مع الأسف نصيحت در آنها اثر نمى‏كند. من از خدا می ‏خواهم كه مسلمين را بيدار كند...

صحيفه امام، ج‏7، ص: 188

 

روز به خاک مالیدن دماغ مستکبرین

«روز قدس» يك روز جهانى است. روزى نيست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفين با مستكبرين است. روز مقابله ملتهايى است كه در زير فشار ظلم امريكا و غير امريكا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزى است كه بايد مستضعفين مجهز بشوند در مقابل مستكبرين، و دماغ مستكبرين را به خاك بمالند.

                        صحيفه امام، ج‏9، ص: 277

 

 

روز اسلام

 روز قدس فقط روز فلسطين نيست، روز اسلام است؛ روز حكومت اسلامى است. روزى است كه بايد جمهورى اسلامى در سراسر كشورها بيرق آن برافراشته شود. روزى است كه بايد به ابرقدرتها فهماند كه ديگر آنها نمی‏توانند در ممالك اسلامى پيشروى كنند ..

                        صحيفه امام، ج‏9، ص: 279

 

خود را علیه اسرائیل آماده کنید

امروز قبله اول مسلمين  به دست اسرائيل، اين غده سرطانى خاورميانه افتاده است. امروز برادران فلسطينى و لبنانى عزيز ما را با تمام قدرت می‏كوبد و به خاك و خون مى كشد. امروز اسرائيل با تمام وسائل شيطانى تفرقه افكنى می‏كند. بر هر مسلمانى لازم است كه خود را عليه اسرائيل مجهز كند...

                        صحيفه امام، ج‏10، ص: 160

 

اسرائیل و تسلط بر مرکز اسلام

اسرائيل بيت المقدس را از مسلمين گرفت، و با مسامحه دولتها مواجه شد. اكنون، چنانكه آثارش ظاهر شده است، امريكا و شاخه فاسد آن اسرائيل، در صدد است كه مسجدالحرام و مسجدالنبى را قبضه كند. باز هم مسلمانان نشسته و تماشا گرند و بى تفاوت! برخيزيد و از اسلام و مركز وحى دفاع كنيد و از اين هياهوها نهراسيد...

                        صحيفه امام، ج‏11، ص: 111

 

مسلمانان این درد را به کجا برند؟

مسلمانان نمی‏دانند اين درد را به كجا ببرند كه آل سعود و «خادم الحرمين» به اسرائيل اطمينان می‏دهد كه ما اسلحه خودمان را عليه شما به كار نمی‏بريم! و براى اثبات حرف خود با ايران قطع رابطه مى‏كنند. واقعاً چقدر بايد رابطه سران كشورهاى اسلامى با صهيونيستها گرم و صميمى شود تا در كنفرانس سران كشورهاى اسلامى مبارزه صورى و ظاهرى هم با اسرائيل از دستور كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اينها يك جو غيرت و حميت اسلامى و عربى داشتند، حاضر به يك چنين معامله كثيف سياسى و خودفروشى و وطن فروشى نمی‏شدند ..

آيا اين حركات براى جهان اسلام شرم‏ آور نيست؟ و تماشاچى شدن گناه و جرم نمیباشد؟ آيا از مسلمانان كسى نيست تا بپاخيزد و اينهمه ننگ و عار را تحمل نكند؟

                        صحيفه امام، ج‏21، ص: 82

 

ترغيب مسلمانان جهان به اتحاد بر عليه اسرائيل

خداوند ان شاء اللَّه ما را موفق كند به اينكه يك روزى برويم و در قدس نماز بخوانيم. اميدوارم كه مسلمانها روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالك اسلامى، در روز قدس، در روز جمعه آخر ماه مبارك، تظاهر كنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فرياد بزنند. وقتى يك ميليارد جمعيت فرياد كرد، اسرائيل نمى‏تواند، از همان فريادش مى‏ترسد. اگر همه مسلمينى كه در دنيا الآن هستند، كه قريب يك ميليارد هستند، اگر در روز قدس، همه بيرون بيايند از خانه، فرياد بكنند «مرگ بر امريكا» و «مرگ بر اسرائيل» و «مرگ بر شوروى»، همين قول «مرگ برشوروى» براى آنها مرگ می ‏آورد. جمعيتشان يك ميليارد، ذخايرشان اين همه زياد كه همه دولتها محتاج به ذخاير شما هستند. مع ذلك، شما را وادار مى‏كنند با هم مختلف باشيد...     

صحيفه امام، ج‏13، ص: 81

 

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

حضرت آقاى حافظ اسد، رئيس جمهورى كشور عربى سوريه.

پيام تبريك شما به مناسبت حلول عيد سعيد فطر واصل و موجب تشكر گرديد.

متقابلًا اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را به جنابعالى و ملت برادر و مسلمان سوريه تبريك گفته، موفقيت و پيروزى شما را بر دشمنان اسلام، بخصوص اسرائيل غاصب و جنايتكار، از خداى تعالى مسئلت دارم. والسلام عليكم ..

- به تاريخ 28 رمضان المبارك 1401.

- روح اللَّه الموسوى الخمينى.

                        صحيفه امام، ج‏15، ص: 58

 

اى‏ ملتهاى مسلمان جهان! به داد اسلام و مسلمانان برسید

...و من از اينجا فرياد می كنم: يا لَلمُسلِمين! اى مسلمانهاى جهان! اى دولتهاى مدعى اسلام! اى‏ ملتهاى مسلمان جهان! به داد اسلام برسيد، به داد مظلومينى كه در فشار قدرتهاى بزرگ هستند برسيد، به داد اين بچه‏ هاى كوچكى كه مادرها و پدرهاى خودشان را از دست داده‏اند برسيد، به داد اين كشورهايى كه مورد هجوم ابرقدرتها واقع شده‏اند برسيد، به داد خودتان برسيد، به داد ملتهاى خودتان برسيد، اى مسلمانهاى جهان! قدرتهاى بزرگ دارند با حيله گری‏هايى كه دارند و با تبليغاتى كه دارند و با كسانى كه وابسته به آنهاست، در داخل كشورهاى اسلامى بر همه چيز اسلام سلطه پيدا میكنند؛ پيدا كرده‏اند. اسلام را دريابيداى مسلمانهاى جهان!

                        صحيفه امام، ج‏16، ص: 36


اما روز قدس امسال از حساسیت های بالایی برخوردار است زیرا از یک طرف تا حد بسیار زیاد و اعجاب آوری دعای خمینی کبیر مبنی بر بیداری مسلمین تحقق یافته است و این نوید بخش اتحاد بیش از پیش مسلمین برای محو نمودن و نابودی اسرائیل سفاک خواهد بود و از طرفی با بروز مسائل سوریه و شکست جبهه استکبار تا اینجای کار در این کشور و به طور کلی بروز ضعف بیش از پیش این رژیم منحوس ،امسال روز قدس می تواند بروز و ثمره ملموسی در جهت تقویت جبهه حق و شکستن جبهه باطل داشته باشد.




درج اين مطلب در عمارنامه و انجمن یاوران ولایت و بسیج دانشجویی

انعکاسی از آئینه کمالات کاملان(2)

قسمت دوم از برگزیده شباهت های امام زمان به ۳۳ پیامبر الهی و بابی دیگر از معرفت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای عاشقان ایشان آماده شده است که مطمئنا مرگ بدون معرفت ایشان مرگ در غیر اسلام و بر کفر و جاهلیت است؛نکته ای که در اینجا قابل توجه است این می باشد که این دوبخش خلاصه شده و برگزیده ۷۱ صفحه از کتاب شریف مکیال المکارم است که برای دسترسی بهتر جوانان به این معارف تهیه شده است.

 

 

۱۶-شباهت به حضرت ذوالقرنین:

ذوالقرنین پیامبر نبود اما بر مردم حجت بود۱ چنانچه قائم علیه السلام نیز پیامبر نیست اما بر مردم روی زمین حجت است؛ذوالقرنین مابین مشرق و مغرب را تصرف کرد و قائم علیه السلام نیز مشرق و مغرب زمین را تصرف خواهدکرد ۲؛ذوالقرنین پیغمبر نبود ولی به او وحی شد و امام زمان علیه السلام نیز پیغمبر نیستند ولی چنانچه در احادیث وارد شده به او وحی می شود.

 

 

۱۷-شباهت به حضرت شعیب:

 شعیب علیه السلام بعد از آنکه قومش را به خدا دعوت کرد از میان آن ها غایب شد سپس دوباره به صورت جوانی به سوی آنها بازگشت و قائم علیه السلام نیز با وجود عمر زیاد به صورت جوانی ظاهر خواهد شد۳؛شعیب در میان قوم خود گفت : "بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین۴" آنچه خداوند باقی گذارده برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید،قائم نیز حضرت امام باقر علیه السلام درباره ایشان می فرمایند: هنگامی که قائم خروج  کند به کعبه تکیه می زند و سیصد و سیزده مرد نزدش حاضر می شوند پس اولین سخنی که به زبان می آورد این آیه است: "بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین" سپس می گوید من بقیة الله در زمین و خلیفه خدا و حجت او بر شما هستم ،پس هیچ مسلمانی بر او سلام نمی کند مگر اینکه اینچنین می گوید: السلام علی بقیة الله فی ارضه...۵.

 

 

۱۸-شباهت به حضرت موسی :

 در کمال الدین از حضرت باقر علیه السلام در بیان شباهت حضرت قائم به جمعی از پیامبران آمده است :و اما روشی از موسی علیه السلام که ترس مداوم و طول غیبت و پنهان بودن ولادت و رنج و زحمت شیعیان بعد از او بر اثر آزار و خواری که از دشمنان ببینند تا آنگاه که خدای عزوجل ظهور حضرتش را اجازه دهد و او را یاری کند و بر دشمنش تایید نماید و نیز بنی اسرائیل منتظر قیام موسی بودند چون که به آنها خبر داده شده بود که فرج آنها به دست اوست و در مورد شیعیان قائم علیه السلام نیز چنین است.

 

 

۱۹-شباهت به حضرت هارون:

 هارون علیه السلام را خداوند متعال به آسمان بالا برد و سپس بار دیگر به زمین باز گرداند،قائم علیه السلام را نیز خداوند بعد از ولادت به آسمان بالا برد سپس به روی زمین بازگرداند؛هارون چنانچه در کتاب بدایع الزهور آمده از راه دور سخن موسی را می شنید و نیز موسی سخن هارون را و امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که قائم ما به پا خیزد خداوند عزوجل در گوشها و چشم های شیعیان ما خواهد افزود به طوری که بین آنها و حضرت قائم پیکی نخواهد بود ،با آنها سخن می گوید و آنها می شنوند و به او نگاه می کنند در حالی که در جای خودش باشد.۶

 

 

۲۰-شباهت به حضرت یوشع:

 پس از وفات موسی علیه السلام منافقان امت با حضرت یوشع جنگ کردند چنانچه منافقان این امت با حضرت قائم جنگ خواهند کرد.

 

 

۲۱-شباهت به حضرت حزقیل:

 در روضه کافی از امام باقر و صادق علیهما السلام ذیل آیه 234 سوره بقره که درباره هزاران تنی است که پس از مرگ دوباره زنده شدند اشاره به این امر می فرمایند که اینها هفتاد هزار خانوار از اهل یکی از شهر های شام بودند که گاه و بی گاه طاعون در آن ها می افتاد و به خاطر در امام ماندن از طاعون از شهر و دیار خود خارج شدند ولی در مسیری به فرمان خدا جان آنها گرفته شد،سپس در ادامه می فرمایند پیغمبری از بنی اسرائیل که نامش حزقیل بود بر آنها گذشت و هنگامی که استخوان های آنها را دید،گریه کرد و از خدای بزرگ تقاضا نمود که آنها را زنده کند،سپس کلماتی را گفت که امام صادق فرمود آن اسم اعظم بود که آنها را دید که به فرمان خدا زنده می شدند۷.

و در مورد قائم علیه السلام ذیل آیات مختلف اهل بیت علیهم السلام خبر از زنده شدن دو گروه در زمان ایشان داده ان گروهی از جبابره که حضرت از ایشان انتقام کشند و نیز یاران صدیق حضرت که در یکی از آنها از امیرالمومنین علیه السلام روایت است که فرمود :...ای شگفتا و چگونه تعجب نکنم از مردگانی که خداوند آنها را زنده برانگیزد ،گروه گروه با تلبیه و پاسخگویی به دعوت کننده الهی به کوچه های کوفه وارد شوند۸....

 

 

۲۲-شباهت به حضرت داوود:

خداوند چنانچه در آیه 10 سوره سباء آمده آهن را برای داوود نرم نمود که قائم علیه السلام نیز این معجزه را برای مردم نشان می دهد و سنگ با داوود سخن گفت که : ای داوود مرا بگیر و جالوت را با من به قتل برسان و نیز علَم و و شمشیر قائم علیه السلام او را صدا می زنند که : ای ولی خدا خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان و دیگر آنکه داوود به الهام در میان مردم حکم می کرد نیز حضرت قائم به حکم داوود قضاوت خواهد کرد و نیازی به بینه و شاهد و پرسیدن از آنها ندارد.

 

 

۲۳-شباهت به حضرت سلیمان:

سلیمان در حالی که هنوز بالغ نبود و کودک بود به فرمان خدا توسط داوود برای جانشینی او معرفی شد وقائم را خداوند عزوجل خلیفه قرار داد و حال آنکه کودکی تقریبا پنج ساله بود؛ سلیمان گفت خدایا به من ملکی عنایت کن که برای هیچ کس بعد از من شایسته نباشد که او بر جن و انس و پرندگان حکومت می کرد و قائم علیه السلام نیز بر شرق و غرب عالم حکومت می کند و در زمان او عدالت مطلق حکم فرما می شود و نیز حکومتش تمام اهل آسمانها و زمین را شامل می گردد.

 

 

۲۴-شباهت به حضرت آصف:

آصف علمی از کتاب را داشت اما قائم علیه السلام علوم کتاب نزدش حاضر است.

 

 

۲۵-شباهت به حضرت دانیال:

دانیال علیه السلام  مدتی از بنی اسرائیل غایب بود و او را در چاهی بزرگ با شیر درنده ای انداخته بودند تا آن شیر او را از بین ببرد اما خداوند تعالی او را حفظ کرد و گرفتاری پیروان او در زمان غیبتش شدید بود و نیز قائم علیه السلام نیز دشمنان قصد کشتنش را داشتند و گرفتاری شیعیان در غیبت او بسیار است.

 

 

۲۶-شباهت به حضرت عُزیر:

عزیر وقتی به سوی قومش بازگشت و در میان آنها ظاهر شد ،تورات را آنطور که بر موسی بن عمران علیه السلام نازل شده بود خواند و قائم نیز هنگامی که ظاهر شود برای اهل زمین قرآن را آنچنانکه بر حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است خواهد خواند.

 

 

۲۷-شباهت به حضرت جرجیس:

در بحار آمده که: زنی خدمت جرجیس علیه السلام آمد و گفت:ای بنده صالح گاوی داشتیم که با آن امرار معاش می کردیم و آن مرده است .جرجیس به او گفت:این عصا را بگیر و آنرا بر گاوت قرار ده و بگو که جرجیس می گوید:به اذن خداوند برخیز،پس چون آن زن این کار را کرد،آن گاو زنده شد و آن  زن به خدا ایمان آورد.۹

 

 

۲۸-شباهت به حضرت ایوب:

 ایوب علیه السلام چنانچه از امام صادق علیه السلام روایت شده۱۰ ،هفت سال بر بلا صبر کرد و قائم علیه السلام از هنگام وفات پدر بزرگوارش تا کنون صبر کرده و نمی دانیم این صبر تا کی ادامه خواهد داشت؟

 

 

۲۹-شباهت به حضرت یونس:

 از محمد بن مسلم روایت شده که گفت: بر حضرت ابوجعفر محمد بن علی باقر علیهالسلام وارد شدم و می خواستم از قائم آل محمد علیه السلام از آن حضرت سوال کنم که خود آغاز سخن کرد و فرمود: ای محمد بن مسلم به درستی که در قائم آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم از پنج پیغمبر شباهت است: یونس بن متی و یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد صلوات الله علیهم ،اما شباهت از یونس بن متی اینکه پس از غیبت در قیافه جوانی در سن پیری به سوی قومش بازگشت۱۱.

 

 

۳۰-شباهت به حضرت زکریا:

 فرشتگان زکریا را ندا کردند در حالی که به نماز ایستاده بود و خداوند قائم علیه السلام را مورد خطاب قرار داد و فرشتگان در هر شب قدر او را ندامی کنند ... و در حدیث مفضل از امام صادق علیه السلام روایت شده که :جبرئیل به آن حضرت عرض میکند: ای سرور من فرمانت پذیرفته و دستورت اجرا می شود.زکریا چنانچه در خبر احمد بن اسحاق آمده سه روز در مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین گریه کرد کما اینکه حضرت قائم هر صبح و شام بر ایشان اشک میریزد.

 

 

۳۱-شباهت به حضرت یحیی:

حضرت یحیی در شکم مادر سخن گفت۱۲ که در حدیثی از امام عسکری علیه السلام آمده که : روزی مریم بر مادر یحیی وارد شد ولی او برایش برنخواست،یحیی در شکم مادر ندا کرد: بهترین زنان عالم در حالی که بهترین مردان جهان را با خود دارد بر تو وارد می شود ،برایش بر نمی خیزی؟ پس مادرش متنبه شده از جای برخواست.قائم علیه السلام نیز چنانچه در روایت حکیمه آمده در شکم مادر سخن گفت و سوره قدر را قرائت نمود.۱۳

 

 

۳۲-شباهت به حضرت عیسی:

عیسی از بهترین زنان زمانش متولد شده است و قائم نیز فرزند بهترین زنان زمانش است ،عیسی در شکم مادر تسبیح می گفت و در گهواره سخن گفت و قائم علیه السلام نیز در شکم مادر سخن گفت و در گهواره نیز آمده که: حضرت حجت بعد از ولادتش تکلم کرد و گفت: اشهدان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا رسول الله صلی الله علیه و آله...عیسی حکمت و ویژگی های نبوت در کودکی به او داده شد و قائم نیز حکمت و ویژگی های امامت در کودکی به ایشان داده شد و در مورد عیسی اختلاف شد که بعضی گفتند عیسی کشته شد که خداوند در قرآن آنها را تکذیب نمود و در مورد قائم علیه السلام به خاطر غیبت طولانی ایشان بعضی از امت ایشان را انکار کنند و بعضی می گویند هنوز متولد نشده است...عیسی به اذن خداوند مرده زنده می نمود و قائم نیز به اذن خداوند مردگان را زنده خواهد نمود...عیسی فرمود: من به شما خبر می دهم ازآنچه در خانه هایتان ذخیره می کنید۱۴ و قائم علیه السلام نیز از همه احوال و کارهای ما آگاه است که در روایات فراوان بدین مطلب اشاره شده است.

 

 

۳۳-شباهت به خاتم النبیین صلی الله علیه و آله وسلم:

 سخن جامع در این باب فرمایش رسول اکرم می باشد که فرمود: مهدی از فرزندان من است،اسم او اسم من و کنیه اش کنیه من و از نظر خَلق و خُلق شبیه ترین مردم به من است... .      

 

 

۱-بحارالانوار،۵۲/۶۸

۲-کمال الدین۲/۳۹۴

۳-بحارالانوار،۵۲/۳۱۹

۴-هود،۶۶

۵-کمال الدین،۱/۳۳۱

۶-روضه کافی،۲۴۰

۷-روضه کافی،۱۹۸

۸-بحارالانوار،۵۲/۴۷

۹-بحارالانوار،۱۴/۴۴۷

۱۰-بحارالانوار،۱۲/۳۴۷

۱۱-کمال الدین،۱/۳۲۷

۱۲-بحارالانوار،۱۴/۱۸۷

۱۳-کمال الدین ۲/۴۲۸

۱۴-آل عمران،۴۹


 

درج این مطلب در رهوا و عماریون و مفید نیوز و هجرت نیوز و صراط و گرداب

هیچکس همراه نیست...

و سلام بر تو ای تنها ترین...

آن هنگام که شدت غصه و گرفتاری ات به حدی می رسد که لغب مضطر را زیبنده خویش می یابی و در آن حال به مسجد الحرام می روی و پشت مقام ابراهیم به نماز می ایستی و می خوانی این آیه شریفه را: "امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفا الارض" (نمل 24) یعنی "کیست غیر از خدا که چون بی چاره ای او را بخواند پاسخ بدهد و گرفتاری اش را برطرف سازد و شما را حاکمان زمین گرداند؟" ...

و گویی ما که نشان نوکریت را بر پیشانی خویش مهر گونه حک نمودیم حواسمان نیست که دعایمان اثر گذار است و از گرفتاری های پدر دلسوز و مهربانی چون تو می کاهد...

و حالا که روز پدر گذشت و حق تنهایی ات را خوب ادا کردم و به یادت نبودم؛

و باز حالا که به روز تولدت نزدیک می شویم... قول می دهم بابا؛ قول می دهم که برایت دعا کنم و از خدا بخواهم که گرفتاری هایت را رفع کند...

و ظهورت را نزدیک گرداند...

به حق تو ای تنها ترین پدر...

 

نوشته از"حسین عابدینی فر"

انعکاسی از آئینه کمالات کاملان (1)

به مناسبت ایام ولادت ذخیره الهی و منجی مظلومان و مستضعفان، حضرت صاحب الزمان علیه آلاف التحیة و الثناء، برگزیده و منتخب شباهت های آن حضرت با پیامبران الهی صلوات الله علیهم اجمعین که خود بابی برای معرفت بیشتر نسبت به آن حجت بالغه خدای تعالی است توسط "سرباز صفر جنگ نرم"،به صورت مختصر برای علاقمندان به آن حضرت در دوبخش تقدیم می شود.

 

1-شباهت به حضرت آدم:

بر طبق آیه 30 سوره بقره خداوند آدم را خلیفه خود در تمام زمین قرار داد و او را وارث آن ساخت و خداوند حضرت حجت را نیز وارث زمین و خلیفه خود در زمین قرار خواهد داد که امام صادق در تفسیر آیه 55 سور نور فرمودند:او قائم و اصحابش می باشند و در هنگام ظهورش در مکه در حالی که دست بر صورت می کشد می گوید:"الحمد لله الذی صدقنا وعده و ارثنا الارض"1 و در حدیث مفضل آمده است که :خروج می کند در حالی که ابری بالای سرش سایه افکنده و در آن منادی ندا می کند : این مهدی خلیفه خداست،از او پیروی کنید


2-شباهت به حضرت هابیل:

نزدیک ترین و خویشاوند ترین افراد هابیل را کشت ،همچنین نزدیک ترین و خویشاوند ترین افراد قصد کشتن امام قائم روحی له الفداء را نمود که او عموی آن حضرت ،جعفر کذاب بود.

 

3-شباهت به حضرت شیث:

به شیث همان علمی اعطا شده بود که به هابیل شده بود و او از ترس کشته شدن به دست قابیل اجازه آشکار کردن علم الهی خود را نداشت،چنانچه امام زمان علیه السلام می فرمایند:ستمگران پنداشته اند که حجت الهی نابود است و حال آنکه اگر در سخن گفتن به ما اجازه داده شود شک از بین می رود.2


4-شباهت به حضرت نوح:

نوح شیخ الانبیاء است ؛از امام صادق و امام هادی علیه السلام روایت است که حضرت نوح علیه السلام دو هزار و پانصد سال عمر کرد و حضرت قائم علیه السلام شیخ الاوصیا است که در نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج هجری متولد شد3،پس عمر آن حضرت تا کنون که سال هزار و چهارصد و سی و سه است یک هزار و صد و هفتاد و هشت سال می باشد.

 

5-شباهت به حضرت ادریس:

ادریس در انتهای عمرش توسط فرشته ای به آسمان ها برده شد و در روایات آمده است که بین آسمان چهارم و پنجم قبض روح گردید4 و قائم علیه السلام نیز در هنگام تولد توسط فرشتگان که یکی از آنها روح القدس بود به آسمان ها برده شد.5


6-شباهت به حضرت هود:

خداوند عز و جل کافرین را بوسیله هود علیه السلام هلاک کرد و بر طبق آیه41 و 42 سوره ذاریات با باد عظیمی دشمنان او را نابود نمود و در مورد امام زمان نیز در روایت مفضل آمده است که خداوند متعال به وجود او جمعی از کافرین را به وسیله باد سیاهی نابود می کند.

 

7-شباهت به حضرت صالح :

امام صادق علیه السلام می فرمایند :صالح مدتی از قومش غایب شد...هنگامی که به قومش بازگشت اورا به صورتش نشناختند و آنها را بر سه طایفه دید :یک طایفه منکر و کافر، یک طایفه دیگر اهل شک و تردید بودند و طایفه سوم یقین و ایمان داشتند...و همانا مثل قائم نیز مثل صالح است.6

 

 8-شباهت به حضرت ابراهیم:

ابراهیم علیه السلام دوران حمل و ولادتش مخفی بود و امام زمان علیه السلام نیز چنین بودند،ابراهیم در روز به قدری رشد می کرد که دیگران در یک هفته رشد می کنند و در یک هفته آنقدر رشد داشت که دیگران در یک ماه رشد و در یک ماه به مقداری که دیگران در یک سال رشد دارند 7.قائم نیز چنین بود چنانچه که در خبر حکیمه رضی الله عنه آمده است:پس از گذشت چهل روز به خانه حضرت ابو محمد علیه السلام وارد شدم که ناگاه مولایم صاحب الزمان را دیدم که در خانه راه می رود... که امام زمان علیه السلام فرمود:عمه من مگر ندانستی که ما گروه اوصیاء در یک روز به مقدار یک هفته دیگران و در یک هفته به مقدار یک ماه دیگران و در در یک ماه به مقدار یک سال دیگران رشد می کنیم...8

 

9-شباهت به حضرت اسماعیل:

خداوند به ولادت اسماعیل بشارت داد چنانکه فرمود: فبشرناه بغلام حلیم9 پس او را به پسر بردباری مژده دادیم ،خداوند به ولادت و قیام قائم نیز بشارت داده است و امام عسکری علیه السلام در انتهای عمر شریفش خطاب به ایشان فرمود: ای فرزند به تو مژده می دهم صاحب الزمان و حجت خدا در روی زمین تویی10اسماعیل چشمه زمزم از زمین برایش جوشید و قائم علیه السلام نیز آب از سنگ سخت برایش خواهد جوشید.

 

10-شباهت به حضرت اسحاق:

خداوند تعالی پس از آنکه ساره از بچه دار شدن مأیوس شده بود ولادت اسحاق را به او بشارت داد که این امر در آیه 71 و 72 سوره هود آمده است و قائم علیه السلام نیز بعد از آنکه مردم از ولادت او مأیوس شدند،ولادتش بشارت داده شد.

 

11-شباهت به حضرت لوط:

فرشتگان -همانطور که در سوره هود آیه 81 آمده است-برای یاری لوط علیه السلام نازل شدند و قائم علیه السلام نیز فرشتگان برای یاریش فرود خواهند آمد و نیز از شباهت های امام زمان به لوط این است که لوط از بلاد فاسقین بیرون رفت ،حضرت نیز از بلاد فاسقین بیرون رفته است.

 

12-شباهت به حضرت یعقوب:

یعقوب علیه السلام برای یوسف آنقدر گریست تا اینکه چشمانش از اندوه سفید شد ،در حالی که خشم خود را فرو می برد11 و قائم علیه السلام نیز برای جدش حسین علیه السلام گریسته و حتی -همچنانکه در زیارت ناحیه می فرماید- برای جدش خون گریه می کند.

 

13-شباهت به حضرت یوسف:

یوسف علیه السلام زیباترین اهل زمانش بود چنانچه قائم علیه السلام نیز زیباترین اهل زمان خویش می باشد و دیگر آنکه در کمال الدین شیخ صدوق از حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود: در صاحب این امر شباهتی از یوسف علیه السلام است و آن اینکه خداوند عزوجل در یک شب امر او را اصلاح می فرماید.


14-شباهت به حضرت خضر:

خضر علیه السلام چونان حضرت حجت ارواحنا فداه عمرش را خدا طولانی نموده واین موضوع نزد شیعه وسنی مسلم است واز بعضی روایات استفاده می شود که حکمت این امر این است که دلیلی بر طول عمر قائم علیه السلام باشد.

وخضر اینچنین نامیده شده چون از هر مسیر خشکی گذر کند آنجا سبز می شود و در نجم الثاقب روایت شده که حضرت قائم از هر سرزمینی که بگذرد،سبز و پر گیاه می شود و آب از آنجا می جوشد و چون از آنجا برود،آب فرو می رود و زمین به حال خود برمی گردد.

 

15-شباهت به حضرت الیاس:

الیاس علیه السلام هنگامی که می خواستند او را بکشند از قوم خود فرار کرد واز نظرشان غایب شد کما اینکه قائم علیه السلام همچنین برای حفظ جان از  قوم خود فرار نمود و از دیده مردم غایب شد.

بر طبق احادیث خداوند متعال به دعای الیاس علیه السلام یونس پیغمبر را در حالی که کودک بود بعد از چهارده روز از فوتش زنده کرد و نیز خداوند متعال به برکت وجود قائم علیه السلام و دعای او مردگان بسیاری را پس از گذشت سالها از مرگشان زنده خواهد کرد.12

 

با استفاده و خلاصه برداری از کتاب شریف مکیال المکارم



1-تفسیر برهان،146/3؛سوره زمر،74

2-کمال الدین،430/2

3-اصول کافی،514/1

4-مجمع البیان،519/6

5-کمال الدین،428/2

6-کمال الدین،136/1

7-بحارالانوار،19/12

8-بحارالانوار،27/51

9-صافات،آیه101

10-بحارالانوار،16/52

11-سوره یوسف،آیه84

12-بحارالانوار،90/53


 

درج این مطلب در صراط و عمارنامه و هجرت نیوز و رهوا و مفید نیوز و گرداب و 598 و پاسیس پرس و عماریون و افسران و عصر فارس و شیرازه و نور آنلاین

تصورمان از او چیست؟

1-او یک عالم و مرجع دینی است و تقوای او شهره در بین اهل معرفت و علمایی است که از دور و نزدیک با ایشان آشنا هستند...

 

2-او یک حاکم سیاسی است و آیا میدانید چرا عده زیادی دشمن علی علیه السلام بودند و چرا مامون سعی داشت که امام رضا علیه السلام در عزل و نصب ها شرکت کنند؟....

 

3-از نظر فقه شیعه و فقها و مراجع شیعه او حاکم و ولی فقیه است؛ ولایت فقیهی که کلیت آن مورد اجماع تمامی علمای شیعه است و تنها اختلاف موجود در محدوده شرعی اختیارات ولی فقیه است....

 




4- بزرگان سیاسی دنیا اعم از حکام کشور های مختلف و همچنین سیاسیون داخلی و خارجی از دشمن و دوست ،بار ها بر شخصیت بی نظیر و فهم عمیق سیاسی ایشان به عنوان یک عالم دینی و شخصیت الهی اقرار کرده اند....

 





5-ساده زیستی او چیزی است که دشمنان را برای مخدوش کردن شخصیت ایشان نا امید کرده است و این همان چیزی است که از یک حاکم اسلامی انتظار می رود که مرحمی بر زخم محرومان و اقشار کم درامد جامعه می تواند باشد...

 






6-و رابطه ما امروز با او فراتر از همه اینهاست، که امروز رابطه جوانان دینی و انقلابی با او رابطه پدر و فرزندی و امام و امتی است اما آن پدری که حکم او طبق ادله شرعی امروز چون حکم امام زمان عجل الله تعالی فرجه مطاع است و جان دادن در مسیر این اطاعت سعادتی ابدی است...

 



7- آری او "امام خامنه ای" است همو که امروز این بار سنگین را در زمان غیبت ولی کامل و امام معصوم علیه السلام به دوش می کشد و امامت او و اطاعت از او به عنوان یک مرجع و حاکم دینی و علمدار رشته ولایت الهی و حاکم حکومت اسلامی، غربالی برای مدعیان اطاعت از امام زمان است که تا چه حد خاضع و مطیع -با وجود ضرر مالی و جانی- در برابر حکم امام خود هستند و رهروان و سربازان حقیقی او در پیشگاه ولی عصر سربلند خواهند بود؛ان شاالله.


درج این مطلب در صراط نیوز و مفید نیوز و حریم یاس و افسران