غدير انقلاب در كلام ولي امر

22 بهمن پيش از آنكه يك عيد ملي باشد ،حقيقتا يك عيد مذهبي و يوم الله به معناي واقعي كلمه است و اين در حالي است كه به اين جنبه اين روز بزرگ كمتر توجه شده است با وجود آنكه رهبر معظم انقلاب آنرا در حكم يكي از بزرگترين اعياد ديني ما –اگر نگوييم بزرگترين عيد – قرار داده اند در آنجا كه مي فرمايند :


 بيست و دوم بهمن، در حكم عيد غدير است؛ زيرا در آن روز بود كه نعمت ولايت، اتمام نعمت و تكميل نعمت الهى، براى ملت ايران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴

و اين بدان معناست كه نعمت دين و نعمت اسلام ناب محمدي بعد از اين روز بزرگ و تغييري كه به دست عامه ملت انجام شد 1و تبلور يد الله مع الجماعه بود ،در اين كشور تمام شد كه اگر تا قبل آن اسمي از اسلام آورده مي شد بعد از آن به بركت سايه ولي فقيه  ،رسم اسلام بر اين كشور باريدن گرفت كه امام خامنه اي درباره اين موضوع مي فرمايند:


دهه‌ى فجر، آن آيينه‌يى است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد. اگر اين آيينه نبود، باز هم مثل همان دوره‌هاى تاريك و قرون خاليه، بايستى ما مى‌نشستيم و اسمى از اسلام مى‌آورديم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

بر همين اساس اين روز بزرگ طبق فرمايش ديگري از ايشان يك جشني حتي به عظمت جشن نيمه شعبان است 2 چرا كه امروز انقلاب ما داعيه دار زمينه سازي براي ظهور حجت حق و مهدي فاطمه سلام الله عليهما است و كسي بر اين كشور حكومت مي كند كه نائب و حجت و شيعه مهدي است پس مسلما اين مملكت امروز به بركت اين انقلاب و اين روز بزرگ ،مملكت امام زمان است و درجه اهميت اين روز تا حدي است كه اگر در روز نيمه شعبان امام زمان ارواحنا فداه متولد شدند ،22بهمن روز ولادت امامت در اين كشور پاك است3.

البته در هميشه تاريخ واژه غدير و امامت ، واژه سقيفه و غصب را در كنار دارد و اگر امروز ما در اين ميدان ولايتمداري و دشمني با دشمنان ولايت كه مصداق امروزي تولي و تبري است نباشيم ،به دشمنان و خائنين كمين كرده فرصت بروز و ظهور خواهيم داد.

و تنها بعد از ذكر اين معاني است كه راهپيمايي 22بهمن معنايي تازه  مييابد ،بلكه به معناي حقيقي خود مي رسد كه اين راهپيمايي از شعائر و آداب بزرگ در غدير انقلاب است ،روزي كه زنده كننده و ياداور تمام اين نعمت است و البته مطمئنا انفجار اين نور چشم دشمنان اسلام و انقلاب را كور خواهد نمود؛ان شاالله.  


----------------------------------------------

پينوشت:

1-اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم؛بى‏ترديد خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنها وضع خود را تغيير دهند. . سوره رعد، آیه11

2- برگزارى دهه‌ى فجر، بايد مثل برگزارى جشن نيمه‌ى شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

3-دهه فجر در حقيقت ولادت امامت در اين كشور است؛ به همان معنايى كه خود امام و اسلام براى ما ترسيم كرده‌اند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱



درج این مطلب در روایت نو و آی پرس

ستایش اعتدال در کلام علامه جوادی آملی

تشريح نظر علامه جوادي آملي در باب اعتدال

علامه جوادي آملي


نکته ای که این مقاله می خواهد علیرغم فضاسازی  نادرست در محیط وب به آن اشاره کند اشتباه بودن نفی کلی معنای حقیقی اعتدال است، آنجایی که خود علامه جوادی آملی ذیل آیه شریفه : و کذالک جعلناکم امتا وسطا1 که آیه مطروحه در باب اعتدال است ،اشاره به معنای صحیح و مثبت آن می کنند و بیان می فرمایند که این اعتدال نه تنها مورد تایید قرآن کریم است بلکه آیات متعددی در ستایش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان بدین صفت نازل گشته است.


معنای منفی اعتدال

وقتی سخن از اعتدال می شود تصویری که خواسته ناخواسته در ذهن عامه مردم شکل می گیرد آن است که موصوف بدین وصف مخالف و ناسازگار با خواست عامه مردم و قشر روشنفکر نخواهد بود و مطلبی نخواهد بود که برخلاف عادت و جریان عادی و رویه و روال آنها باشد.

در حالی که بسیار اتفاق می افتد که حق و عدالت چیز جدا و مغایر با جریان و خواست اکثریت افراد در جوامع مختلف می باشد و همیشه این طور نیست که شخصی که مشهور به میانه روی می شود بر مدار حق عمل کند بلکه بیشتر بر مذاق مردم عمل می نماید و نیز همیشه اینگونه نیست که شخصی که بر خلاف رویه اکثر و تعادل روزمره افراد حرکت می کند و از سوی آنان افراطی لقب می گیرد به ناحق و بر خلاف عدالت و حقیقت عمل کرده باشد که چه بسیار بوده اند اولیا و انبیای الهی که برخلاف جریان عامه و در اقلیت والبته در پی تبلیغ حق بوده اند و این در حالی  بوده که بر چسب های مختلفی به آنها زده می شده است.

این معنا همان معنای مذموم اعتدال و به تعبیری نه حقیقت اعتدال بلکه توهم آن می باشد مطلب فوق همان است که در تعبیر حضرت علامه جوادی آملی تقبیح و مذمت شده است، در آنجا که ایشان می فرمایند :
"اعتدال معنایش آن است که ببینیم دیگران چه می خواهند نه آنکه عدالت چه اقتضایی دارد"2.


حقیقت اعتدال مورد تایید قرآن است

نکته ای که این مقاله می خواهد علارقم فضا سازی  نادرست در محیط وب به آن اشاره کند اشتباه بودن نفی کلی معنای حقیقی اعتدال است آنجایی که خود علامه جوادی آملی ذیل آیه شریفه : و کذالک جعلناکم امتا وسطا بقره/143 که آیه مطروحه در باب اعتدال است ،اشاره به معنای صحیح و مثبت آن می کنند و بیان می فرمایند که این اعتدال نه تنها مورد تایید قرآن کریم است بلکه آیات متعددی در ستایش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان بدین صفت نازل گشته است.

تنها نکته ای که اینجا باید به آن توجه شود آن است که نظر ایشان در این آیه تفاوت هایی با نظر استادشان حضرت علامه طباطبایی در تفسیرشریف المیزان دارد که صاحب تفسیر تسنیم می گوید:

همانگونه که استاد علامه طباطبایی قدس سره نیز یادآور شده اند،المیزان ج1 ص319 این معنا (اعتدال) دقیق ودر جای خود حق است،لیکن آیه شریفه به آن ناظر نیست و شواهد داخلی و خارجی آیه آن را تایید نمی کند،معنای مزبور به این دلیل که قرآن کریم فی الجمله آن را تصدیق می کند حق است.3

سپس ایشان با بر شمردن آیات بیان کننده حسن اعتدال در قرآن می فرمایند : خدای سبحان با تادیب و ستودن رهبر و امت اسلامی به اعتدال ،منزه بودن اسلام از افراط و تفریط را تصدیق کرده، برای پرهیز دادن پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله از افراط و تفریط فرمود :

 ﴿ولاتجعل يدك مغلولة إلي عنقك ولاتبسطها كل البسط فتقعد ملوماً محسوراً)4 ﴿واصبر نفسك مع الذين يدعون ربّهم بالغدوة والعشي يريدون وجهه ولاتعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا ولاتطع من أغفلنا قلبه عن ذكرنا واتبع هويه وكان أمره فُرُطاً)5 و چون آن حضرت اسوه سالكان و مؤمنان است: ﴿لقد كان لكم في رسول الله أُسوة حسنة)6 كساني كه به وي ايمان آورده‌اند نيز از افراط و تفريط مبرّا و مصون خواهند بود: ﴿والذين إذا أنفقوا لم يُسرفوا ولم يقتروا وكان بين ذلك قواماً)7و8

ایشان در توضیح علت عدم تطبیق این معنا بر این آیه شریفه می فرمایند : "چنانچه آیه شریفه به طور مطلق می فرمود : ما شما را امت وسط قرار دادیم قابل تطبیق بر معنای مزبور یعنی اعتدال میان افراط و تفریط بود"9 ؛ ایشان "وسط"  را در این آیه ،وسط در محور عمودی،بین پیامبر صلی الله علیه و آله و مردم تفسیر می کنند نه وسط در محور افقی و بین افراط و تفریط و بیان می کنند که صدر و ذیل آیه شاهد بر این مطلب است.


پس اعتدال به معنای تبعیت از اسلام و ولایت یک گفتمان صحیح و قرآنی است که البته حضرت علامه جوادی آملی نیز بر آن صحه می گذارند و ما امیدواریم پس از شعار عدالت در دولت پیشین که شعاری درست و برخواسته از متن اسلام و انقلاب بود؛ دولت فعلی و رئیس جمهور منتخب که شعار اعتدال را برگزیده است عملا چشم دین و محور ولایت را ملاک اعتدال ببیند  و نه چشم غیر را ،که در معارف دینی هر که خویش را برای خوش آمد غیر حق آماده و مهيا کند دچار شرک خفی است و مطمئنا از صراط مستقیم منحرف و غرقه در دریای نابودی خواهد بود.


پي نوشت: _____________________________________________
 
1- بقره/143
2-دیدار با مسئولان رادیو معارف 87/12/19
3-تسنیم ج7، ص328
4-سورهٴ اسراء، آيهٴ 29.
5-سورهٴ كهف، آيهٴ 28.
6-سورهٴ احزاب، آيهٴ 21.
7-سورهٴ فرقان، آيهٴ 67.
8-تسنیم ج7،ص329
9-همان
 
------------------------------------------------------------------------------------------------

فرق اعتدال با توهم اعتدال

اعتدال از جمله مفاهيم دلرباست كه البته هر كسي از ظن خود از آن ياد مي كند ،آنچه در اذهان اكثر ما از معناي اعتدال تصور مي شود مفهوم "ميانه روي" است كه ميانه روي يعني حد تعادل بين جانب افراط و تفريط؛ اما هر سه اينها يعني اعتدال ،افراط و تفريط مفاهيمي كلي هستند كه قابليت تطبيق بر مصاديق متعدد دارند پس مصداق حقيقي اعتدال زماني مشخص مي شود که ما تعريف جامع و مانعي از اعتدال ارائه كنيم.

اعتدال از باب افتعال است كه يكي از معاني و كاربرد هاي متعارف اين باب مطاوعه و پذيرش اثر فعل است پس در اينجا اعتدال به معناي پذيرش عدل است و همچنانكه عدل داراي حسن ذاتي است ،اعتدال هم داراي حسن و زيبايي و مقبوليت ذاتي و همگاني است،اما نكته آنجاست كه گاهي در جايي اعتدال است و در جايي توهم اعتدال ،در جايي عدل است و جايي توهم آن و برچسب عدل بر يك مصداق نادرست و نامقبول زده مي شود.

اگر بخواهيم با يك ديد باز در نگاه دين اعتدال را ببينيم بايد بگوييم كه همچنانكه در نظام خلقت كه پديده هايي هستند كه فعل خدايند و به دست خداوند عدل گستر بوجود آمده اند و در نظام احسن الهي يك چرخه منظم و پيوسته و متعادل وجود دارد كه البته دخالت بشر خارج از قانون خلقت اكو سيستم ها را دچار نابودي و انحراف مي كند

 از آن طرف در نظام و قانون شريعت نيز كه برنامه زندگي است خداوند به اراده تشريعي مي خواهد انسان و جوامع انساني را همسان نظام احسن عالم داراي اعتدال و منتهي به سعادت نمايد كه "ان من شيئ الا يسبح بحمده"1 همه چيز و همه موجودات عالم سميع و بصيرند و در يك سير الهي و متكامل ،تسبيح و تقديس و عبادت خدا مي كنند و انسان نيز به اين سير خوانده شده و البته مسير اين اعتدال سعادتبخش حركت در صراط اسلام و اطاعت از خط ادامه دار ولايت مي باشد.

رئيس جمهور منتخب در بيان تعريف خود از گفتمان اعتدال در مراسم تنفيذ به آيه اي از قرآن اشاره كردند كه مي فرمايد : و كذالك جعلناكم امتا وسطا ...2 ،يعني ما شما امت اسلام را امت ميانه و معتدل قرار داديم و ايشان با اين تعريف قرآني خواستند بگويند گفتمان اعتدال يك گفتمان سعادتبخش و قرآني است و البته بلافاصله علمدار ولايت حضرت امام خامنه اي با تاييد اين نكته ايشان فرمودند "بله اين راه وسط راه اسلام است!" و اسلام دين اعتدال و نسخه شفابخش الهي براي جوامع انساني تا هميشه تاريخ مي باشد.   


1-سوره : الاسراء آیه : 44

2-كه البته در ادامه آيه در سوره بقره آيه 143  بعد از آنكه مي فرمايد شما امت متعادل را الگوي عالم قرار داديم مي فرمايد وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا يعني باز شاهد و الگوي شما امت در اين اعتدال شخص پيامبر اعظم -و البته پس از ايشان معصومين و در عصر غيبت ولي فقيه- ميباشد براي مطالعه بيشتر اين اعتدال در ذيل اين آيه شريفه مي توانيد به تفسير شريف الميزان ،نمونه ،مجمع البيان،نور در مورد اين آيه مراجعه نماييد.


درج این مطلب در  تدبیر 24 و مشرق نیوز و رجانیوز و 598 و ندای انقلاب و باهم و پیشرفت پرس و تلکس نیوز و پیک دانشجو 

اعتدال بهترين گفتمان است به شرط ولايت

بالاخره و با تمام حرف و حديث ها يك روحاني با سابقه و آبديده در كوران هاي انقلاب بناست سكان مديريت اجرايي كشور را در دست بگيرد و اعتدال شعار اوست كه بهترين شعار و سخن قرآن و همه مومنان حقيقي است اما مدار و ملاك اعتدال ،حركت بر محور ولايت است و لا غير.

بي شك انتخاب رئيس جمهور منتخب و دست به دست شدن قدرت اجرايي كشور به شخصي نظير حجة الاسلام روحاني و تيم ايشان كه نزديكي و ارتباط زيادي با دولت هاي كارگزاران و اصلاحات دارند موهبتي است كه مرهون بستر دموكراتيك فراهم شده به بركت خون شهداي سرفراز و همچنين لنگر اعتدال نظام يعني شخص ولي فقيه و ديگر ايمان و انصاف شوراي محترم نگهبان و بالاخص شخص آيت الله جنتي مي باشد؛ چرا كه سخنگوي شوراي نگهبان جناب آقاي كدخدايي با تشريح نحوه تاييد صلاحيت آقاي روحاني فرموده است:

حجة الاسلام روحاني و دكتر عارف تنها 5 راي در شوراي نگهبان براي تاييد صلاحيت داشتند...هر دو نفر با وساطت آيت الله جنتي تاييد صلاحيت شدند.1

و البته از سوي ديگر بي شك آينده نظام اسلامي كه تصوير چشم اميد مستضعفان جهان و بر پا كننده علم دين حقيقي در دنياست هم مرهون بصيرت و هوشياري و استقامت جناب روحاني و تيم منتخب ايشان بر بنيان ها و مباني عميق انقلاب اسلامي و پافشاري و نلغزيدن از حق و حقيقت مي باشد.

گفتمان اعتدال در مرحله اول با چيدن مهره هاي معتدل مي تواند ادعاي خود را به اثبات برساند اما در معناي اعتدال بايد توجه داشت كه اعتدال قرآني به آن است كه ما نه دنيا زده باشيم و نه تارك دنيا،نه سياست زده باشيم و نه غير سياسي ،نه رهبانيت را برگزينيم و زهد بفروشيم و نه دور از معنويت و انسانيت و رويكرد ها و برنامه ريزي هاي معنوي عمر خود را هدر كنيم...

البته مطمئنا اعتدال يك مفهوم نسبي است كه هر شخصي مي تواند مدعي آن باشد و ديگران را افراطي يا اهل تفريط بخواند اما در اعتقاد ديني ما سنگ محك و شاخص واقعيت و صحت اين ادعا از يك اعتدال توهمي و باطل و ناصحيح بنا بر نص صريح متون ديني در عصر غيبت ركن ولايت فقيه است كه امروز متبلور در شخصيت بي نطير امام خامنه اي مد ظله العالي است پس هرگونه افراط و تفريط از خط مستقيم ولايتمداري يك انحراف واقعي است كه ناشي از جهل و موجب نابودي و نرسيدن به سعادت مطلوب جامعه اسلامي و خدشه در سير سربلندي ايران بزرگ مي باشد.

1-hamandishi.ir


درج اين مطلب در بولتن نيوز و عرش نيوز و پاونا و ريفنا و صراط المبين و الف

جليلي مرد ايمان و مقاومت

جليلي

سوره مبارکه فصلت آیه ۳۰:
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!

دو نكته مهم در اين آيه شريفه قرآني وجود دارد اول ايمان حقيقي به "الله" و ديگر استقامت در برابر مشكلات و دشمنان ؛ كه با وجود اين دو نكته خداي عزيز وعده داده است كه نصرت و رحمت خود را همراه سپاهي از فرشتگان فرو فرستد.

بايد بدون مقدمه و صادقانه بيان كرد كه آنچه در مورد آقاي سعيد جليلي بين دوست و دشمن زبانزد است همين دو نكته مي باشد؛ اما نكته اول اعتقاد حقيقي به مباني ديني و اينكه معارف ديني ما در عرصه اجتماع و بين الملل و براي اصلاح و رفع مشكلات، تمام و كارامد است و اين چيزي است كه متاسفانه در بسياري از مسئولان ما كمرنگ است و همين التزام عملي نداشتن و اعتقاد راسخ نداشتن به تعاليم روحبخش اسلام -كه انقلاب ما بر آن پايه ريزي شده- براي شكست ما در عرصه هاي مختلف كفايت مي كند.

اين موضوع چيزي است كه دوست و دشمن در برنامه كاري و زندگي دكتر جليلي ديده اند ،آنچه خود او در اولين برنامه تلويزيوني خود در انتخابات بيان كرد كه : "اندیشه دینی موجب حیات می‌شود و انقلاب اسلامی نیز برگرفته از این تفکر است؛ ایمان یک باور نیست بلکه یک تجربه نیز هست و ما هرچه به این ایمان نزدیکتر شده‌ایم موفقیت‌های بسیاری به دست آوردیم."

او تحصیلات خود را تا مقطع دکتری علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق (ع) به پایان رسانده و سابقه‌ای ۱۸ ساله در وزارت امور خارجه دارد؛ عنوان پایان‌نامهٔ اش «سیاست خارجی پیامبر» بود و در دانشگاه امام صادق به تدریس «دیپلماسی پیامبر» می‌پردازد يكي از دوستان نزديك او در دانشگاه امام صادق مي گفت زماني كه او اين موضوع را براي پايان نامه خود انتخاب كرد بعضي او را مسخره مي كردند كه مگر پيامبر سياست خارجي هم داشته است؟

 و اين همان تفاوتي است كه امروز هم ميان مسئولان ما وجود دارد؛ البته شرايط اقتضا مي كند كه بسياري در ظاهر و سخن چنين بگويند و چنان باشند اما در عمل و در مقام اصلاح جامعه و كشور گرايش به سمت مباني فكري و تئوري هاي غربي پيدا مي كنند و اينجاست كه خلا شناخت و اعتقاد آنها نسبت به اسلام خودش را آشكار مي كند.

 

دومين موضوع براي تحقق وعده پيروزي و نصرت از جانب خداي تعالي عنصر "مقاومت" است "ثم استقاموا" كه فقط ادعاي درست داشتن و سخن خوب زدن انسان و جامعه را نجات نمي دهد بلكه اين استقامت عملي بر اين مباني صحيح است كه نجات بخش مي باشد.

و باز آقاي جليلي در اين موضوع شاخص و از ديگر كانديداها سر است آنجايي كه حتي روزنامه واشنگتون پست  او را از اهل مقاومت و عدم سازشكاري مي خواند و او را پيرو افكار امام خميني (ره) و دشمن اسرائيل معرفي كرده است و اين در حالي است كه برخي ديگر از كانديداها دور از گفتمان انقلاب، سخن از تنش زدايي با دشمنان و آنچه بوي سازشكاري و دوستي گرگ و ميش است به ميان مي آورند.

كه در اين موضوع رهبر حكيم انقلاب مي فرمايند:

اجمالاً معيار اصلى اين است كه كسانى سر كار بيايند كه همتشان بر حفظ عزت و حركت كشور در جهت هدفهاى انقلاب باشد. آنچه ما در اين سالهاى طولانى از خيرات و بركات به دست آورده‌ايم، به بركت هدفهاى انقلاب بوده است؛ هر جائى كه ما كم آورديم، عقب مانديم، شكست خورديم، به خاطر غفلت از هدفهاى انقلاب اسلامى و هدفهاى اسلامى بوده است. كسانى سر كار بيايند كه مصداق: «انّ الّذين قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا»(8) باشند؛ اهل استقامت، اهل ايستادگى باشند؛ زرهى پولادين از ياد خدا و از توكل به خدا بر تن خودشان بپوشند و وارد ميدان شوند.۱

 

 ۱-بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم‌.۲۵/۲/۹۲