امام زمان از این حوزه علمیه راضی نیستند

من یک طلبه ام آقای من ،طلبه ای که به عشق شما به این حوزه علمیه آمده تا سرباز شما شود اما...
چکنم که تصورم از این حوزه اشتباه بود،من فکر می کردم که در حوزه به من علم قرآن خواهند آموخت اما غافل از آنکه بزرگان از اساتید حوزه زمانی که به ایشان می گویی فلان آیه از قرآن را چرا اشتباه می خوانی می گوید در رسایل که اینگونه بود!.
آقای من ، از قرآن سخن گفتن و از شما حرف زدن جزو درس های جنبی این حوزه است یعنی راحت تر بگویم اصل چیز دیگری است؛
آقای من، اکنون که نه سال است در این حوزه درس می خوانم شک دارم که این مسیر مورد رضایت شما باشد؛
چه بسا عوام ساده دل و ساده اندیش که به وظیفه ای که می فهمند در قبال شما عمل می کنند و شما از آنها راضی تری تا ما!
آقاجان اکنون که این نامه را برای تو می نویسم هیچ راه چاره ای نمی بینم چون این طریق را نزدیکترین طریق به سمت تو می دانستم و این هم....
سید علی داد می زند که بیدار شوید؛ آن روش کهنه و گوشه گیری پوسیده تان را کنار بگذارید،منیت هاتان را برای یکبار هم که شده بشکنید و به جای دکان منیت مرکز توزیع اسلام باز کنید اما....
مگر نه این است که در احادیث آمده است یکی از مشکلات سخت شما در هنگام ظهور با همین به اصطلاح عمامه های بزرگ بدون تقواست!.
آقای من می دانم که شما دلت امروز از آن جوانی که با نامحرم رابطه محرمانه دارد آنچنان درد ندارد که از این به اصطلاح حوزه علمیه که خون دل نائبت هم همین است، که مدعیانی که خود عمل به دین نمی کنند و خبر از مسلمانان ندارند تیشه به ریشه دین می زنند و جوانان را از اسلام دور می کنند.
آقای من درد تو از آنهایی است که با علم دوستی با تو ،به تو خیانت می کنند،چه بگویم از حوزه علمیه ای که درس توحید در آن ارزش قیل و قال های زید و عمر را ندارد و قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و ذکر یار که بهانه تشکیل حوزه است در آن کمیاب می باشد.
این است حوزه اخته ای که با دشمنان خونخوار دین در دنیا ستیزه ای ندارد که البته قبل از انقلاب هم نداشت،
آقای من فریاد خاموش من و سوسوی بی نور دل من، گرمای خورشید روی تو را در این سرداب تاریک می طلبد ،رحمی به ما کن و خود چاره بی چارگی ما باش.
مطالب مرتبط : آیا حوزه های علمیه ما سکولار هستند؟
منشور روحانيت
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۱ ساعت 20:15 توسط حسین ابراهیمی
|