دسیسه برجامیان

شیطان عادت دارد که کارش را بکند و پایش را عقب بکشد و به دوستانش هم چنین چیزی را القا می نماید که تبعات اعمال شیطانیشان را نپذیرند و وقتی دستشان در ماجرایی رو شد و همگان متوجه زشتی کار آنها شدند پای دیگران را وسط بکشند و از دیگران در ماجرا مایه بگذارند.

 

حالاحکایت بعضی در جامعه ما همین است که برنامه شیطانی می ریزند و جوری برنامه ریزی می کنند که اگر بردند و خوردند که هیچ و اگر نتوانستند به کامشان برسند و رسوا شدند خطرات و تبعات و انگشت اتهام رو به دیگری و متوجه دیگری باشد.

بالاترین مقام مسئول در کشور ما که با مصلحت تمام عمل می کند و سخن می گوید ،حضرت امام خامنه ای هستند ،ایشان بارها اعلام فرمودند که بنده نظراتم را به طور صریح در تریبون اعلام می کنم و کسانی در گوشه و کنار نیایند و ادعا کنند که نظر رهبری فلان است و چنان است و در مورد مسئله برجام حضرت ایشان فرمودند نظر بنده آن است که این توافق مسیر قانونی خودش را طی کند و مورد تجزیه و تحلیل و تدقیق نمایندگان قرار گیرد؛

یعنی ایشان کانال معمولی نظارت نمایندگان را البته با توجه دادن به این مسئله که نقاط نفوذ دشمن باید بسته شود ،برای پذیرش یا عدم پذیرش برجام قرار دادند، اما در این میان بعضی که همیشه از اسم مقام معظم رهبری سوء استفاده می کنند و آنجایی که به منافعشان مربوط است دم از ایشان می زنند و از ایشان یاد می کنند این بار هم با یک ترفند شیطانی در خفا و ملا و با تصریح و اشاره گفتند نظر آقا بر این است که برجام تصویب شود و نماینده آقا به من گفته است که فلان و چنان؛

این امر و این ترفند ایشان باعث شد که بعضی از افرادی که حتی به کلیات برجام رای منفی داده بودند به جزئیات آن رای مثبت دهند.رئیس کمیسون برجام در مورد جلسه سه نفره با حضور برخی مسئولان بیت رهبری در شب قبل از تصویب برجام که خبر آن روی رای گیری مجلس تاثیر گذار بود گفت: این جلسه کاملا دروغ است و چنین جلسه ای تشکیل نشده است....اطلاعات غلطی در صحن مجلس به خیلی ها از جمله آقای باهنر داده بودند.

 همچنین ایشان در پاسخ کسانی که تصویب برجام را مسئله رهبری و نظر رهبری بیان می کنند می گوید:

مقام معظم رهبری کلیات را دنبال می کردند، و از ظلم های مضاعف این است که برخی هرجا کم آوردند بحث را به سمت رهبری سوق میدهند ، اینکه می‌گویند پرونده هسته‌ای پرونده رهبری است، نادرست و ظلم به رهبری است کما اینکه رهبری با صراحت گفتند من در جزئیات دخالتی ندارم.

 

اما کسانی که با این سخنان می خواهند تبعات احتمالی اشتباه امروزشان را به گردن رهبری معظم بیندازند باید بدانند که ملت ایران هوشیار تر از این هستند که گرفتار دسیسه شما در این بازی کثیف شوند و هر مسئولی در جمهوری اسلامی تا زمانی مسئول است که رافت بزرگوارانه و مصلحت آمیز رهبر انقلاب با وجود اشتباهات شامل حال او شود و صبر ملت انقلابی از خطای او سر نیاید که اگر روزی دشمنی کسی با این مردم و این رهبر و دوستی او با دشمنان ملت آشکار شود با او کاری می کنند که با عمال سفاک پهلوی خبیث کردند.

 

عکس: مواظب لایک هایمان باشیم!

بسیاری از اوقات در شبکه های اجتماعی چرخ می زنیم و مطالب مختلفی را گاهی بی هیچ دلیل مشخصی لایک می کنیم،غافل از آنکه همین لایک های متعدد ما بر مطالب مختلف برای صاحب آن مطلب و مخاطبین آن القا کننده معانی خاصی است.
معنای لایک شما برای صاحب مطلب به معنای تشویق او به گذاشتن چنین مطالبی است و اینکه احیانا شما در این مطلب لایک شده با او هم نظر هستید،اگر او با این مطلب به انجام کاری دعوت می کند شما نیز با لایک کردن این مطلب در زمره انجام دهندگان آن عمل شمرده خواهید شد،که فرمود: الراضی بفعل قوم کالداخل معهم.کسی که رضایت خود را نسبت به کاری نشان دهد در زمره انجام دهندگان آن عمل است.
پس از یک سو شما مشوق گذارنده مطلب در قرار دادن دوباره مانند آن هستید و از سویی در نگاه بیننده از طرفداران موضوع مطرح شده هستید که همین طرفدار داشتن یک موضوع دیگران را نیز نسبت به آن ترغیب می کند و اگر این موضوع مشتمل بر یک گناه یا فراهم کننده زمینه گناهی باشد شما نیز در فراهم آمدن زمینه آن کمک کرده اید که آیه قرآن با حرام اعلام کردن چنین کاری می فرماید:و لاتعاونوا علی الاثم و العدوان؛بر گناه و دشمنی یکدیگر را یاری نکنید.


اما از جهت رسانه ای هر لایک بر یک مطلب موجب داغتر شدن آن مطلب و ضریب دار شدن و بیشتر دیده شدن آن مطلب و بیشتر شدن تاثیر رسانه ای آن است،پس این عین انتشار آن در یگ گستره بیشتر توسط شما می باشد،پس از این به بعد بیشتر مواظب لایک های خودمان باشیم.

از احمدی نژاد می ترسند

این فضای تخریب،علیه احمدی نژاد واقعه ای است که یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد

 

بعضی امروز حفظ تمام موجودیت نامقبول خود را وابسته به تخریب احمدی نژاد می بینند،چه ناچیز و زبون است کسی که به قیمت فحاشی و خراب کردن وجهه کسی به دنبال حفظ منافع خود باشد ،موضوعی که امروز چشم های منصف در فضای رسانه و بالاخص رسانه های حامی دولت می بینند.

به این گونه افراد باید آن جمله معروف را گوشزد نمود که اگر این صندلی ریاست ماندنی بود ،به تو نمی رسید،صحبت صحبت طرفداری از شخص مشخصی نیست،بحث بحث از این نیست که بخواهیم بگوییم مثلا شخصی مثل احمدی نژاد بدون خطا بوده است،بلکه سخن از عون مظلوم و خصم ظالم بودن است.

سخن این است که امروز مردم ما به جایی رسیده اند که همان احمدی نژاد را می خواهند ،با همان بدی هایش!،که البته هر کسی نقاط ضعفی دارد،با همان مشایی و کله شقی هایش؛اصلا احمدی نژاد را با همان سوتی هایش می خواهند،چون احمدی نژاد با تمام این اوصاف می ارزد به صد چنین دولت هایی که چنین خون مردم را از کم کاری و بدکاری به شیشه می کنند.

لااقل احمدی نژاد صفات بارز و نیکی داشت که دوست و دشمن به آن اعتراف داشتند،همه شاهد بودند که برای کار کردن برای ملت روز و شب نداشت و کابینه خود را هم چنین به کار گرفته بود و آسایش آنها را برای تحصیل آسایش بیشتر برای مردم سلب نموده بود.

ساده زیستی و بی آلایشی او هم زبانزد بود و اینکه کسی نبود که برای بیت المال کیسه دوخته باشد و از همه مهمتر آنکه مردم محروم او را از خودشان می دانستند و با او راحت بودند که این برای یک رئیس جمهور یک ارزش فوق العاده است؛به جای تن آسایی و شعار دنبال تحول اساسی در موضوعات مختلف بود و کارهای بزرگی را شروع کرد که از اول انقلاب حرف آن زده میشد اما کسی جرات نزدیک شدن به آنها را نداشت.

شعار های اصیل این انقلاب مردمی را او زنده کرد و جرات و شجاعت او در مقابل دشمنان قسم خورده این سرزمین مثال زدنی بود،به جای آنکه از رئیس جمهور آمریکا و هوش رئیس دولت شیطان بزرگ تعریف کند و آنان را بر بد دهانی و شاخ و شانه کشیدن بر این سرزمین گستاخ تر کند ،در مقابل آنها محکم سخن می گفت و شکی نیست که سیاست او بر عکس وضع موجودٰ، دشمن را وادار به انفعال نموده بود.

این فضای تخریب که امروز در رسانه های حامی دولت علیه احمدی نژاد مشهود است ،واقعه ای است که یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد؛آنهایی که امروز در رسانه های مکتوب و سایت ها و شبکه های اجتماعی در یک برنامه طراحی شده از هیچ اقدامی برای تخریب چهره احمدی نژاد و نسبت دادن تمام مشکلات تاریخ به او ،فرو گذار نمی کنند،بی شک از احمدی نژاد و آمدن دوباره او در فضای سیاست و میدان انتخابات می ترسند و موجودیت و منافع و قدرت طلبی خود را با این وجود در خطر می بینند و همین آنها را به انجام چنین کار های کثیفی وا می دارد،اما یک چیز مشخص است و آن اینکه دلهای مردم و عزت یا ذلت افراد و توجه قلوب به افراد دست خداوند است و اگر او چیزی را اراده کند هیچ اراده ای در مقابل آن موفق نخواهد بود.

امیدواریم که خداوند مسئولین این کشور را از دلسوز ترین و بهترین افراد قرار دهد و قلوب مردم را در جهت بهترین مصلحت متحول و متوجه نماید.ان شاالله

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

درج این مطلب در قاصد نیوز و آرمان پرس و هجرت نیوز

دستی که دراز سوی دشمن/پایی که دراز از گلیم است

بأی ذنب قتلت؟

شجریان اول به قرآن پشت کرد بعد به انقلاب/او برای دوستداران دین و انقلاب مرده است

مظلوم ترین ساحت در این کشور ساحت هنر است،هر کس با هر عقیده و هر گرایش اسم خودش را هنرمند می گذارد و روزی دیگر معروف می شود و پس از آن در مرکز توجه مردم قرار می گیر آنگاه است که این بادکنک تو خالی می ترکد و فرهنگ و غرور ایرانی اسلامی این ملت بزرگ دچار خدشه و اهل آن دچار بهت و تاسف می گردند،بار ها این سیر در بازیگران و خوانندگان مختلف تکرار شده است1 و این بار نوبت کسی است که نام و نان از این انقلاب دارد،اما نمکدان شکن شده است،کسی که روزگاری به عکس گرفتن با قرآن و بودن در جمع مردم مذهبی می بالید و امروز با زقاصه ها و زنان بدنام و منحرفین فکری و بهایی ها عکس می گیرد و به بودن در کنار آن ها و آواز خواندن برای آنها افتخار می کند.

شجریان؛فردی که دیگر امروز برای دوستداران دین و انقلاب مرده است،فردی که ابتدا به قرآن پشت کرد و بعد به انقلاب،او که فرزند پدری است قاری قرآن و معتقد و متدین به اسلام و به قول خودش بيشتر دوران کودکی و نوجوانيش را در پای جلسات قرآن پدر در مشهد گذرانده است،خود او در خاطراتش از ناراحتی پدر و خانواده مذهبیش از گرایشش به موسیقی و دوری از مذهب و قرآن می گوید،

شجریان روزگاری چنان از آن قرآن فاصله می گیرد که در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه تلویزیونی اس.بی.اس استرالیا درباره این که با خواندن آواز دخترش در برابر مردان و ترانه های سیاسی خود آیا قصد دارد با این کارها با جمهوری اسلامی دهن کجی کند، می گوید: «آنها راه خودشان را می روند و می گویند قوانین الهی است و قابل تعویض نیست ... آنها کار خودشان را می کنند و ما هم کار خودمان را می کنیم.

 

کار به همین سخن تمام نمی شود و آشکارا و فراتر از حمله به نظام اسلامی ،به اسلام ناب محمدی حمله می کند و در مصاحبه با صدای آمریکا می گوید: "به طور کلی نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند و باز هم نخواهند آمد."

شجریان با این اظهارات نشان می دهد که ابراز نارضایتی او از نظام سی و چند ساله جمهوری اسلامی، بهانه‌ای بیش نبوده و مشکل اصلی او با اساس اسلام به عنوان یک مکتب آسمانی است،او با تصریح به «کنار نیامدن 1400 ساله با هنر» انگشت اتهام را به سمت اسلام می‌گیرد و پرده از درونیات خود بر می‌دارد.
گویا اسلام‌ستیزی، یک بیماری واگیردار در جبهه مخالفان جمهوری اسلامی ایران است که به محض خروج از کشور عود می‌کند! و اینجا جناب شجریان،کسی که روزی حس خوب ربنای او در کنار سفره های افطار این مردم بود، به خدا و اسلام و قرآن و قوانین آسمانیش پشت می کند.

 این مردم برای این انقلاب خون دادند،بهترین جوان هایشان را دادند آن وقت آقای شجریان برای کف زدن چند ضد انقلاب برای او " در بخشی از اظهاراتش با بی بی سی فارسی می گوید: «حقیقتش من از اولش هم انقلابی نبودم ولی دور و بر من همه اش افرادی بودند که گرایش سیاسی و چپی داشتند و مجبور بودم توی آن بچه ها باشم، چون اطراف من همه سیاسی حرف می زدند."

او با همین حرفش دیگر جایی در دل مردم انقلابی این کشور عزیز ندارد و بالاتر از این او در مصاحبه ای دیگر به مردی که همه خداپرستان دنیا در این قرن مدیون انقلاب دینی او هستند توهین می کند و در اعتراض به پخش تصویر مبارک امام خمینی (ره) بر روی تصنیف «ایران ای سرای امید» به بی‎بی‎سی فارسی میگوید: " آن آهنگ یک حالت رستاخیزی را در جامعه نشان میدهد اما دیدم که اینها روی این آهنگ تصویر آقای خمینی را نشان میدهند که دارد از پله های هواپیما پایین می آید، خوب، من این آهنگ را برای ایشان نخواندم که! و دیدم که صدا و سیمای جمهوری اسلامی دارد از آهنگهای من سوءاستفاده این‏جوری میکند."

هنر واقعی ماندن در کنار این مردم با فرهنگ و انقلابی است نه آنکه به خاطر دهن کجی کردن با نظام اسلامی برویم با بهاییان و صهیونیست پرستان شبکه بی بی سی فارسی عکس بیندازیم و با این کار مهر تایید به دشمنی آنان با ملت ایران بزنیم.2و3

 

باید هنر واقعی را احیا کرد،باید هنرمند واقعی را به این مردم شناساند،این ملت بزرگ قهرمان کم ندارد،از پوریای ولی و تختی ،تا چمران و همت و باکری؛کسانی که بی ادعا برای عزت این مملکت و اعتلای فرهنگ و اسلام با این مردم ماندند و جان دادند،فرهنگ و هنر دارای مفاهیمی قدسی است که امثال شجریان که لیاقت و شرافت در کنار آن بودن را نداشته اند ،دست روزگار آنان را پس زده و به اختیار خودشان به صدای لشکر اهریمن بدل گشته اند.4

موسیقی سنتی ما همیشه به مضامین و اشعار عرفانی و الهی مزین است و به آن می بالد و همگان باید بدانند که هنر سکولار در یک جامعه اسلامی جایی ندارد چه برسد که بخواهند از آن تجلیل هم بکنند که این موضوع اگر اتفاق بیفتد بی شک نشان دهنده تهی شدن آن جامعه از اسلامیت است.

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پینوشت:

1-امروز شجریان و گوگوش و گلشیفته و فردا...

2-پایان مبتذل داستان شجریان+10عکس

3-گناه شجريان عكس انداختن با گوگوش نيست

 4-شجريان؛ از قهر با ملت تا اسلام ستيزی

کدام دعا را برای امام زمان بخوانیم؟/صلوات ضراب اصفهانی، دستورالعمل بزرگان

در میان دیگر ادعیه، بهترین دعا، دعایی است که برای اولیای معصوم صورت می گیرد و در اوج آن دعا برای شخص حضرت مهدی که خاتم اوصیا و فخر اولیاست؛ حال اگر بخواهیم از میان ادعیه ای که برای ایشان خوانده می شود یکی را برای عمل مداوم و برنامه هر روز عاشقان حضرت ارائه دهیم آن "صلوات ضراب اصفهانی" است ،دعایی که از خود حضرت به دست ما رسیده است.

این صلوات رابزرگانی همچون علامه مجلسی، مرحوم طبری، شیخ طوسی، مرحوم کفعمی، سیدبن طاووس، علامه نوری، آیت الله اصفهانی و مرحوم شیخ عباس قمی در کتابهای خود نقل نموده اند.

جامع ترین دعا از میان ادعیه مربوط به حضرت ولی عصر آن دعایی است که هم در بر دارنده صلوات بر اجداد ایشان و هم دعا برای شخص ایشان باشد؛ این ویژگی و خصیصه در صلوات ضراب اصفهانی که در اوایل مفاتیح در اعمال روز جمعه وارد شده به گونه ای  ویژه مشاهده می شود،

 باید توجه داشت که این صلوات اختصاص به روز جمعه ندارد چرا که خود حضرت امام زمان علیه السلام  طبق نقل این دعا به ضراب فرمودند: " هرگاه خواستی صلوات بفرستی اینگونه صلوات بفرست." بعضی از بزرگان مثل صاحب کتاب مکیال المکارم نیز پس از سفارش بر این صلوات به گونه ای خاص فرموده اند: این صلوات از ادعیه شریفه ای است که می طلبد انسان بر آن مداومت نماید.

همچنین مقام معظم رهبری در سخنان خود اشاراتی به این دعا داشته و در روز جمعه ای که مصادف با اربعین سالار شهیدان بود درجمع مردم زنجان و نیز در ابتدای سال نو درهمان سال قسمتی ازعالیترین مضامین این صلوات را از حفظ خواندند ؛

 با وجود آنکه این دعای ویژه هنوز جایگاه خود را در زندگی عاشقان امام زمان نیافته است ،در حال حاضر در شهر مشهد جمع کثیری این صلوات را از حفظ دارند و افراد بسیاری آن را هر روزه قرائت می کنند و در برخی جلسات مذهبی در ابتدا یا انتهای جلسه ،این صلوات خوانده می شود؛ افراد بسیاری هر روزحداقل یکبارتوفیق خواندن آن را دارند و با خواندن این صلوات مشمول برکات وتوجهات خاص الهی قرار گرفته و طعم لذیذ ومعنوی آن راتجربه نموده اند که خود نویسنده یکی از آنهاست.

اشاره ای به محتوای ویژه دعا

ازجمله خصوصیات این دعا آن است که ما در آن برای خودمان هیچ درخواستی نمیکنیم ودر آن تنها متوجه خداوند بوده وبرای اولیای معصوم خود دست به دعا برمیداریم به تعبیری این دعا تماما توجه توحید و اولیاء یگانه حق است که در دعاهای دیگر مربوط به امام زمان ارواحنا فداه و حتی غالب ادعیه ی دیگر این ویژگی دیده نمی شود.

ما در این دعا ابتدا به گونه ای خاص برای حضرت ختمی مرتبت دعا کرده وپس از آن نام تک تک امامان را برده بر آن ها همراه باشهادت به ولایتشان درود و صلوات می فرستیم وپس از آن درضمن صلوات مقامات معصومین را نام برده و با معرفتی که نسبت به آن پیدا کردیم به آن درمحضرالهی اعتراف میکنیم، دربخش دیگر دعا به گونه ای خاص متوجه امام زمان شده واز خداوند برای شخص ایشان وحکومتشان طلب خیرونصرت می نماییم ودرنهایت دومرتبه به طور خاص برپنج تن وبه طور عام برعموم معصومین صلوات فرستاده ودعا را به پایان میبریم .

تکرار کلمه افراطی گستاخی با ولایت است

 

یکی از کلماتی که دیگر به یکی از کلیدواژه های مهم و پر تکرار مسئولین دولت و بالاخص شخص رئیس جمهور و رسانه های طرفدار ایشان تبدیل شده کلمه افراط ،افراطی گری و افراطی است و این یکی از برچسب های زیادی است که این دولت به منتقدان و مخالفان خود در این مدت زمان زده است

تکرار کلمه افراطی گستاخی با ولایت است

به گزارش قاصدنیوز، حسین ابراهیمی در وبلاگ سرباز صفر جنگ نرم نوشت:

 

گاهی کسی ناخواسته اشتباهی را مرتکب می شود اما وقتی به او در مورد آن اشتباه تذکر می دهند چون جویای حق است ،آن تذکر را می پذیرد و اشتباه خود را تکرار نمی کند و همیشه اینچنین افرادی در معرض عفو و بخشش قرار دارند ،اما کسی که پس از تذکر باز خطا و اشتباه خود را تکرار می کند دیگر این کار عنوانی جدید پیدا می کند و او را دیگر خطاکار و غافل نمی خوانند بلکه نام چنین شخصی مقصر و مغرض است و در دستگاه الهی نیز تکرار و تجری بر یک گناه صغیره خود یک گناه بزرگ و نابخشودنی است.

 

اینکه کسی آنقدر یک اشتباه را تکرار کند و بر آن اصرار بورزد تا شخص اول مملکت که معمولا و حتما ایراد های مسئولین را اول خصوصی و کرارا با آنها مطرح می کند ،مجبور شود بیاید در یک تریبون عمومی در مورد آن هشدار دهد ،مسئله مهمی است و حال اگر بعد این تذکر عمومی با وصفی که بیان شد باز این عمل تکرار شود آیا اسم این چیزی جز اثبات گستاخی و طغیان و یاغی گری است؟

 

یکی از کلماتی که دیگر به یکی از کلیدواژه های مهم و پر تکرار مسئولین دولت و بالاخص شخص رئیس جمهور و رسانه های طرفدار ایشان تبدیل شده کلمه افراط ،افراطی گری و افراطی است و این یکی از برچسب های زیادی است که این دولت به منتقدان و مخالفان خود در این مدت زمان زده است؛ حال آنکه مفاهیمی چون افراط و اعتدال مفاهیمی نسبی هستند که باید نسبت با معیار و شاخص تعیین شوند و بی شک شاخص در جامعه اسلامی مقام ولی فقیه می باشد.

 

امام خامنه ای در در دیدار اقشار مختلف مردم در تاریخ  ۱۳۹۴/۰۶/۱۸ فرمودند:

یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت درونی، حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعی دشمنان این است که جوان ما را لاابالی بار بیاورند، نسبت به انقلاب بی‌تفاوت بار بیاورند، روحیّه‌ی حماسه و انقلابیگری را در او بکُشند و از بین ببرند؛ جلوی این باید ایستاد. جوان، روحیّه‌ی انقلابیگری را باید حفظ کند. و مسئولین کشور جوانهای انقلابی را گرامی بدارند؛ این‌همه جوانهای حزب‌اللّهی و انقلابی را برخی از گویندگان و نویسندگان نکوبند به اسم افراطی و امثال اینها. جوان انقلابی را باید گرامی داشت، باید به روحیّه‌ی انقلابیگری تشویق کرد؛ این روحیّه است که کشور را حفظ میکند، از کشور دفاع میکند؛ این روحیّه است که در هنگام خطر به داد کشور میرسد. سه عامل اساسی اقتدار ملّی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیّه‌ی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آن‌وقت دشمن مأیوس خواهد شد.

 

بلافاصله و بعد از سه روز جناب روحانی که از نقد عملکرد خود در کمیسیون برجام آشفته است ،دوباره جوانان انقلابی و دلسوز را افراطی خطاب می کند و می گوید: 

برجام به معنای شکستن همه این زنجیرهاست و آنهایی که روی کلمات این توافق پرافتخار که در آینده در خصوص جزئیات آن سخن خواهم گفت، نظر دارند، بدانند که نخواهم گذاشت عده ای افراطی بخواهند به امید این ملت ضربه بزنند.

 

البته این امور چیز جدیدی در این دولت نیست و قبل از این هم بار ها بلافاصله یا با فاصله کمی بعد از سخنان ولی امر مسلمین ،مفاهیمی متضاد و متناقض با بیان ایشان توسط شخص رئیس جمهور و مسئولین دولت بیان شده که با وجود تکرار دیگر نمی توان حکم به اتفاقی بودن آن کرد.

 

در پایان باید گفت تمام مشروعیت ریاست رئیس جمهور محترم به تایید و امضای مقام ولایت فقیه است که این امضای رضایت اگر به هر نحو مخدوش شود ،با حمایت قانونی و به فضل الهی و دست نیرو های مومن چونان که در مورد بنی صدر انجام گردید ریاست جمهوری ایشان ادامه پیدا نخواهد کرد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

کلمات کلیدی

انحرافی که در نگاه فریدون (روحانی) وجود دارد

 

آنچه انحراف را در یک نظام ایدئولوژیک کلید می زند تغییر اولویت هاست؛ یکی از موضوعاتی که بسیار در جملات مسئولین دولت و جناب آقای فریدون (روحانی) به عنوان دستاویزی برای توجیه زیر پا گذاشتن خطوط قرمز دین و ولایت برای کوتاه آمدن در مقابل ابرقدرت ها و دشمنان اسلام مطرح می گردد ترساندن مردم از فقر است!
 

حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی - هرگز نباید بودن عمامه بر سر یک شخص را علامت تسلط او بر مبانی دینی یا جانب داری همیشگی او از این مبانی و سخنگوی دین بودن او دانست، چرا که چه بسیار عمامه به سری که هنوز به آگاهی عمیق از دین نرسیده اند یا اگر رسیده اند تحت الشعاع امیال نفسانی و هوا و هوس، مطالب انحرافی و یا باطل را با زرورق دینی بیان می کنند.

یکی از چیز هایی که همیشه موجب انحراف ها گردیده ،قدرت طلبی ها و میل درونی برای نزدیک شدن به مراکز قدرت و ثروت است،آنچه بی شک برای حاکمان و مسئولین مضر و مذموم است؛ در این میان سخنان متعددی از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید از سوی مسئولین رده های بالا با رنگ دینی بیان می شود که بی شک غلط و مردود می باشد.

آنچه انحراف را در یک نظام ایدئولوژیک کلید می زند تغییر اولویت هاست؛ یکی از موضوعاتی که بسیار در جملات مسئولین دولت و جناب آقای روحانی نه به عنوان یک شعار عملیاتی بلکه به عنوان دستاویزی برای توجیه زیر پا گذاشتن خطوط قرمز دین و ولایت برای کوتاه آمدن در مقابل ابرقدرت ها و دشمنان اسلام ،مطرح می گردد ترساندن مردم از فقر است که خداوند در سوره بقره آیه 267 می فرماید :

الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

شيطان شما را از فقر می ترساند و به کارهای زشت وا می دارد ، در حالی که خدا شما را به آمرزش خويش و افزونی وعده می دهد خدا گشايش دهنده و داناست.

آقای فریدون (روحانی) در سخنان خود می گوید :"زمانی عزیز می شویم که فقر نباشد"94/2/8 و " بالاترین منکر فقر است".94/7/30

هیچکس منکر این نیست که همه در جامعه اسلامی باید برای رفع مشکلات مومنین از مادی و معنوی تلاش کنند اما مشکل در تغییر اولویت هاست،هیچگاه اولویت اول یک مومن و یک حاکم اسلامی رسیدن به ثروت به هر سبب و هر راهی نیست و این امر کاملا واضح است که بالاترین منکر در جامعه خروج از ولایت خدا و تمایل به طاغوت و ولایت شیطان است ،یعنی این دوری از خط تعیین شده توسط نائب امام زمان و دلدادگی و میل به مستکبرین است که بالاترین منکر می باشد و بالاترین ضرر ها را در جامعه ایجاد می نماید.

سوال ما از آقای فریدون (روحانی) مشخص است،آیا عزت تنها با ثروت به دست می آید؟ آیا اولیای الهی که اکثرا از قشر پایین جامعه بوده اند انسان های ذلیلی بوده و هستند؟ آیا اهل بیت ما و پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیهم اجمعین نعوذ بالله ذلیل بوده اند،در حالی که پیامبر گرامی اسلام فرمود : «الفقر فخری»  (بحار/ ج 69/ص56) که این به معنای تعلق خاطر نداشتن به دنیاست ،آنچه ضد مصرف گرایی مورد نظر غرب است که گرفتار شدن به آن انسان را در مقابل آنها ذلیل و زبون و نیازمند می گرداند.

سوال ما اینجاست که ملتی که روزی رئیس جمهور محبوبش می گوید یک نان را ۳۶ میلیون نفر می خوریم اما زیر بار ذلت نمی رویم ذلیل است؟ این ذلت شاید در وجود و نگاه گوینده باشد اما ملت ایران هیچگاه ذلیل نبوده و نخواهد بود چون نوکر اربابان ثروت و قدرت نیست،چون راه خدا و اهل بیت را برگزیده است که رحمت الهی همیشه شامل حال این ملت خواهد بود.

روایت معروفی وجود دارد که آمدن فقر را مصادف با رفتن ایمان بیان می کند،این روایت بخشی دیگر دارد که در بعضی نسخ دیگر وارد شده که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید : 

لولا رحمه ربّی علی فقراء اُمتی کاد الفقر أن یکون کفراً؛ اگر رحمت پروردگارم بر تهیدستان امتم نبود، نزدیک بود فقر به کفر بینجامد".(جامع الاخبار، 109، فصل 67، فی الفقراء)
در این سخن حضرت می فرمایند که مؤمنان به واسطه شمول رحمت اله، هرگز به خاطر فقر کافر نمی شوند،آری کسی که در راه خدا گام بر می دارد بی شک همیشه رحمت ،مصلحت و سعادت پیش پای او خواهد بود.

آنچه مشخص است ملت ایران نشان داده که با تحریم می تواند به خودکفایی برسد و در مقابل این سیاست وادادگی سیاستی است که امام خامنه ای تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح کرده و می کنند که البته این حرف ها بسیار در این دولت مظلوم است؛در پایان جملاتی گویا و شیوا از رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی  رحمة الله علیه در این باب می آوریم که تمام کننده سخن است:

 امیدوارم ملت ایران با هم باشند و عزت خودشان را حفظ کنند. ما قبلاً وابستگی ذلت باری داشتیم که محمدرضا قبول کرده بود و ما در مقابل امریکا یک عبد ذلیل بودیم، ولی ایران این ذلت را شُست و عزت پیدا کرد. شکم و نان و آب میزان نیست، عمده شرافت انسانی است، و شرافت به این نیست که انسان دستش را روی سینه بگذارد تا چند شاهی به او بدهند. بلکه شرافت انسانی به این است که در مقابل زور بایستند. و جوانان ما ایستادند و در مقابل، آنها حصر اقتصادی کردند، که همین حصر اقتصادی جوانان ما را بیدار کرد و فهمیدند که خودشان باید کار کنند و زحمت بکشند تا احتیاجی به خارج نداشته باشند.۲۸/ ۶/ ۱۳۶۲

... ملت باید توجه کند به این مسائل؛ اشخاصی که تبلیغات سوء می‌کنند و از کمبود به گوش شما می‌خوانند، این اشخاص، اشخاصی هستند که می‌خواهند این پیروزی را از دست شما بگیرند، می‌خواهند استقامت را از دست شما بگیرند. ۸/ ۱۰/ ۱۳۵۹

 

توسط بلاگفا حذف شد.

هفت هشت مطلب اخیر وبلاگ دوباره با نقص پیش آمده از بلاگفا و وبلاگ حذف شد،متاسفانه.