منع برگزاری کنسرت، قانونی یا غیر قانونی؟!

 

برخی افراد که هر روز به بهانه ای علیه امام جمعه انقلابی مشهد جو سازی می کنند این روز ها سخن از خلاف قانون بودن کار ایشان می گویند و این در حالی است که :

١_ سالها در زمان حضور تولیت سابق آستان قدس،حضرت آیت الله طبسی رحمه الله این منع وجود داشته ولی انگار این اغراض سیاسی در جو سازی رسانه ای موجود نبوده است.

٢_ خود شخص استاندار خراسان به شدت با موضوع برگزاری کنسرت در مشهد الرضا مخالف است و در واکنشی رسمی بیان داشته است:

بنده یکبار عنوان کردم که بیایید برخی ملاحظاتی را که در عرصه کنسرت وجود دارد به صورت ضابطه در آوریم اما عده‌ای واکنش نشان دادند...در صورتی که من بارها گفته‌ام و به  آیت الله علم الهدی نیز گفته‌ام که به هیچ عنوان قائل به برگزاری کنسرت در شعاع چند کیلومتری حرم رضوی نیستم.

٣_ کسانی که دم از غیر قانونی بودن این حرکت می زنند بعید است چیزی از شورای فرهنگ عمومی استان که عهده دار چنین مسائلی است و به ریاست امام جمعه مرکز استان برگزار می شود نشنیده باشند! که این نهاد قانونی در تمامی استان های کشور وجود دارد و به فراخور زمان و مکان در مورد مسائل فرهنگی استان تصمیم گیری می کند.


۴_ با وجود ساز و کار قانونی و همچنین مخالفت های آشکار علمای مشهد با برگزاری کنسرت در مشهد در تایید این تصمیم قانونی، پر واضح است که چنین جنجال سازی ها و دروغ پراکنی هایی با اغراض سیاسی و هدف تحت الشعاع قرار دادن برخی مسایل و موضوعات از قبیل مسایل زیر انجام می شود:

☑️ ناراحتی مردم از ناکامی های برجام و وعده های محقق نشده در پسابرجام.

☑️ موضوع حقوق های نجومی و ذخیره نظام خواندن این افراد بدنام.

☑️ موضوع ناکامی های دولت در برطرف کردن رکود و پیگیری اقتصاد مقاومتی.

 

حاشیه های مهمتر از متن در جنجال کنسرت

اگر عادت ها و جریان غالب را کنار بگذاریم و ذهن را خالی کنیم، آنگاه قضاوت نماییم،می توانیم پاسخ درستی به این سوال بدهیم که آیا نباید شهری که می خواهد مرکز قداست و معنویت و گفتمان مذهبی باشد با شهر های دیگر فرق نماید؟

اگر روزی با هزار امید و آرزوی معنوی برویم کربلای امام حسین علیه السلام و بعد در شارع العباس در یک بیلبورد تبلیغاتی بزرگ ببینیم برگزاری کنسرت موسیقی همراه با نوازندگی زنان چه حالی می شویم؟

چرا فکر می کنیم یک پدیده اجتماعی خاص در همه شهرها با فرهنگ ها و شهروند ها و فضای شهری مختلف باید وجود داشته باشد؟ در حالی که فضای غالب مخالف وجود آن پدیده در آن شهر هست.

بحثی که در مورد کنسرت های موسیقی مطرح است صرفا بحث نواختن موسیقی و خوانندگی نیست، بلکه بحث فرهنگ حاکم بر این جلسات است، فقط موضوع آن جرقه ای نیست که در این جلسه می خواهد بخورد بلکه موضوع آتش نهفته ای است که در این سو برای گُر گرفتن منتظر آن است.

جالب اینجاست که اینطور موضوعات و جنجال ها به اولویت مسئولین و رسانه های دولت بدل می شود در حالی که مثلا موضوع مهم غارت دولتی بیت المال در فیش های حقوقی آنچنانی در سطح کشور و محرومیت های فراوان فرهنگی اقتصادی در حاشیه مشهد مطرح است که با این جنجال سازی های هدفدار رسانه ای در حاشیه قرار می گیرد،
در حالی که فعالیت ستاد حاشیه شهر زیر نظر حضرت آیت الله علم الهدی در این موضوع کاملا چشمگیر و روشن است،بی شک این موضوع نظر همگان را جلب می کند که دولت باید به جای فرافکنی های مختلف، در باب وظایف اصلی خود گزارش عملکرد خود در خصوص اقتصاد و فرهنگ و … ارائه نماید.

امروز این رسانه ها مشکلشان تنها با شخص حضرت آیت الله علم الهدی نیست چرا که نظر همه علما و خانواده بزرگ طلاب و مذهبیون مشهد در موضوع کنسرت همانند نظر ایشان است و اصلا ایشان به عنوان نماینده این گروه عظیم سخن می گوید، مشکل این موج رسانه ای افراد معلوم الحال که متاسفانه دولت هم در جهت مدیریت ذهن مردم بر این موج سوار است با تمام این قشر و این تفکر است همان دولتی که از آقای شجریان حمایت جدی می کند، شجریانی که به رهبر کبیر انقلاب دهن کجی می کند و به صراحت تاریخ هزار و چهارصد ساله دین را  دشمن خود و کار خود می خواند، در حالی که دشمن قسم خورده دین و حق و حقیقت، کسی جز شیطان و دوستان او نیستند.
آنچه مشخص است، اسلام دستور به تفریح و نشاط سالم داده است و باید این آقایان پاسخ دهند که آیا تنها راه ایجاد نشاط و شادی در این جامعه ی مذهبی برگزاری کنسرت است؟