از طلوع فجر ولایت فقیه تا طلیعه صبح ظهور

قسم به فجر و شكافتن پرده سیاه شب

"فجر صادق" از همان ابتدا در افق گسترش پیدا می كند، نورانیت و شفافیت خاصی دارد، مانند  نهر آبی زلال، افق مشرق را فرا می گیرد و بعد در تمام آسمان گسترده می شود. فجر صادق اعلام پایان شب و آغاز روز است  و با ورودش وقت نماز صبح وارد می شود... آری انگار روز ظهور آغاز گشته است و از «امام آمد» درشت روزنامه ها تا دمیدن صور انقلاب، ده روز، پربارتر از ده قرن گذشت؛ «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ»

فرمان امام زمان (عج) در شب پیروزی انقلاب

اما شب قدر انقلاب شبی است که تقدیر ها به دست امام زمان رقم می خورد و بی شک دست او و اشاره الهی او این معجزه را در روزگار معاصر رقم زد و طاغوت کهنه و قدرتمند این سرزمین پاک را کنار زد تا با استقرار شخص ولی فقیه که حجت امام زمان است باز حکومت به صاحب اصلیش باز گردد و موید این موضوع خاطرات متعددی است که از آن زمان نقل شده است که یکی از آنها خاطره ای از شب پیروزی انقلاب است که از آقای مرتضایی فر در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی  نقل شده است:

ایشان در آن خاطره می‌گوید: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت:
«امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».

 فجر صادق، وجود ولی فقیه است

می گویند که فجر، امام زمان (عج) است که البته هر نوری بالاصاله از اوست اما اینگونه نیست چون فجر صادق وجود ولی فقیه است که تاریکی های غیبت را می شکافد و زمینه را فراهم می کند و آنگاه که شب به لحظات پایانی خود می رسد، خورشید  ولایت طلوع می کند و او حضرت وجه الله ،بقیة الله الاعظم ،امام زمان ارواحنا فداه است.

 

و آنروز دیگر باید گفت "معما چو حل گشت آسان شود" و که "لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً 1"

 که امام صادق (ع) فرمودند: در آن روز ايمان کساني که قبل از قيام حضرت با شمشير، نبوده است. سودي نخواهد داشت گرچه به امامان پيشين يعني پدران حضرت(ع) ايمان داشته باشد2.

و کسی که به ولی فقیه ایمان ندارد به امام زمان (عج)ایمان ندارد که او حجت امام زمان است و اطاعت او اطاعت امر امام زمان علیه السلام؛ و زندگی در سایه ولایت فقیه تمرین زندگی در کنار حجت بالغه حق و امام معصوم علیه السلام است.

 

برادران پیامبر در بین الطلوعین روزگار

آری در یک نگاه نمادین ، خورشید که در آید دیگر نماز قضاست و وقت خواندن آن تمام است و بین الطلوعین پر برکت ترین ساعات روز است از طلوع فجر ولایت مطلقه فقیه تا طلوع نور حقیقت و خورشید ولایت ،ولی عصر و زمان که امروز یاوران صدیق ولی فقیه در طوفان حوادث نام مهدی را زمزمه می کنند همان مهدی ای که او را ندیده اما تشنه دیدار اویند ؛

و رسول الله عاشق دیدار اینان است که برادران اویند آنگاه که می فرماید:

"عن ابی بصیر عن ابی جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه ، صلی اللّه علیه وآله، ذات یوم و عنده جماعة من أصحابه: «أللّهمّ لقّنی إخوانی» مرّتین فقال من حوله من اصحابه: أمانحن إخوانک یا رسول اللّه ؟ فقال: لا، إنّکم أصحابی و إخوانی قوم فی آخرالزمان آمنوا و لم یرونی، لقد عرّفنیهم اللّه بأسمائهم و أسماء آبائهم، من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم و أرحام أمّهاتهم، لأحدهم أشدّ بقیّة علی دینه من خرط القتاد3 فی اللّیلة الظلماء، أو کالقابض علی جمر الغضا۴، أولئک مصابیح الدّجی، ینجیهم اللّه من کل فتنة غبراء مظلمة۵."

 

ابو بصیر از ابوجعفر [امام محمدباقر] که درود خدا بر او باد نقل می کند که فرمود: روزی پیامبر خدا، که بر او و خاندانش درود باد، در حالی که عده ای از یارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا برادران مرا به من بنما! ایشان این سخن را دو مرتبه تکرار کردند. در این هنگام گروهی از یاران که گرد آن حضرت بودند گفتند: ای پیامبر خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟

 

فرمود: نه، شما یاران من هستید. برادران من قومی هستند [که] در آخرالزمان [خواهند آمد] آنها به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نامهایشان و نامهای پدرانشان شناسانده است، پیش از آن که از پشتهای پدران و رحمهای مادرانشان خارج شوند. هر یک از آنها بر دین خود پایدار می ماند، در حالی که این عمل از دست کشیدن بر خارهای گون در شب تاریک و یا در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است.

ایشان چون چراغی فروزان در دل تاریک شب می درخشند، خداوند آنها را از همه فتنه های تیره و تار در امان نگه می دارد.

   

آری این سخن پیامبر است که خداوند مومنین به او را در آخرالزمان از هر فتنه ای نجات می دهد و این کشتی انقلاب است که در آستانه سی و پنجمین سالگرد تولدش همچنان بر امواج جنگ و فتنه پیش می رود و سینه تاریکی را می شکافد و البته امواج حرکت این کشتی عظیم نه تنها همین منطقه بلکه عالم را فرا خواهد گرفت و مقدمات ظهور مهدی ارواحنا فداه فراهم خواهد گشت؛ان شا الله.


1-سوره : الانعام آیه : 158

2-كمال الدين و تمام النعمة ج‏1 ص 18

3-«خرط القتاد» کنایه از سختی و دشواری کاری است.  /**/

/**/ 4-«جمر الغضاء» نیز کنایه از مشکل بودن کاری است. «جمر» به معنای اخگر و شعله های آتش و «غضا» به معنای درخت شوره گز است.  /**/

5-بحارالانوار، ج52، ص124-123، ح8


  /**/


درج این مطلب در دانا و گرداب و صراط و جام نیوز و عماریون و حریم یاس و مفید نیوز و باشگاه خبرنگاران و صبح الوند

حجت منجلی،حضرت سید علی

امام خامنه ای 

شکر این نعمت که داند؟ ،رهبری دلدار وش!

                                                     بی تکبر، بی هوس، آئینه ای بی غل و غش

   سیدی از نسل زهرا،در صلابت حیدری

                                                   عالم دین پیمبر ،صاحب نام علی

   لشکر شیطانیان امروز با او دشمن است

                                                    چونکه در دوران غیبت ،او عناندار من است

از برای عاشقان ،امروز حجت منجلی است

                                                    چون علمدار ولایت، حضرت سید علی است

مدعی حب مهدی! ، گوش خود را باز کن

                                                   قدر عشقت را زمان نائبش احراز کن

حرف حرفش را اگر دستور او دانی نکوست

                                                       چون صراط مستقیم امروز دستورات اوست

آه، می ترسم ز تکرار غریبی، درد و چاه

                                                   در میان گرگ ها ماند امامی بی سپاه

فتنه گر از پشت و خیل دشمنان از پیش رو

                                                  ناید آن روزی که ایرانی شود،  بی آبرو

لیک تا ما زنده ایم از عشق فرمان می بریم

                                                        ما بسیجیها فدائیهای راه رهبریم

قوم سلمان پیرو و دلداده سید علی است

                                                    این علی تنها نمی ماند که ایران کوفه نیست

                                                               ح،الف،اول

توفیق گفتن این شعر در 92/11/3 برام حاصل شد؛برای همه دوستان ولایتی آرزوی موفقیت دارم و از همتون التماس دعا دارم. 


درج این مطلب در ندای قلم

عتاب امیرالمومنین به توهین کنندگان و دستور ایشان در برخورد با مخالفان


همیشه در میان قشر مذهبی افرادی وجود دارند که با فهم قشری از دین علی رقم صفای باطنی که احتمالا دارند ،به دین و جامعه مسلمین ضربه می زنند و این موضوع از زمان شخص پیامبر و همچنین اهل بیت علیهم السلام ،در میان یاران و اصحاب ایشان وجود داشته است و نیز از همان زمان جامعه اسلامی از جهالت های ایشان صدمات فراوانی متحمل شده است.

این افراد کسانی بودند که در کنار اعمالی که گاهی خواسته یا ناخواسته خلاف مصلحت جامعه مسلمین مرتکب می شدند ،گاهی نیز با وجود محبت به اهل بیت جلوی ایشان می ایستادند و بر فهم ناقص و سطحی خود تکیه و پافشاری می کردند؛مسئله مصلحت مسلمین و وحدت یکی از مسائل مهمی است که از همان زمان زمان تا کنون دچار اینگونه مخاطرات بوده است و بسیاری خواسته یا ناخواسته در این موضوع در کنار دشمنان اسلام به جبهه خودی صدمه زده اند.

امروز نیز که ما در سایه نائب امام زمان تمرین زندگی در سایه معصوم علیه السلام می کنیم افرادی به سیره و روش علوی ایشان معترضند و متاسفانه بر خلاف مصالح شیعیان به اسم شیعه گری ضربه می زنند؛ آری امروز هم علی غریب است!،علی آن روز در میان به ظاهر یاران خود غریب بود و امروز در میان مدعیان محبت وپیروی از او غریب است چرا که افراط گران و تفریط کنندگان شیعه امروز به بهانه روز کشته شدن خلیفه دوم ،بغض علی می پراکنند و به جان و مال و ناموس محبان او در دنیایی که شیعه در آن در اقلیت است چوب حراج می زنند و زحمت یک ساله مصلحت اندیشی علمای دین را یک شبه بر باد می دهند.

کجا امام عسکری و امام هادی علیهما السلام که این احادیث کذب و بی سند از آنها نقل می شود در آن شرایط خفقان و بیم جان خویش و شیعیان می توانسته اند عمرکشان بگیرند؟ کدام عقل سلیم که ذره ای این آشنایی با تاریخ اهل بیت داشته باشد این را می پذیرد؟ و نکته دیگر آن است که می گویند "رفع القلم" است یعنی این روز ها خداوند گناهی از ما نمی نویسد و حال آنکه نص صریح آیات کتاب مبین می گوید:  فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ! 1

 

دقایق برائت در برخورد علنی با مخالف در قرآن

برائت یک اصل اساسی در شیعه است که هیچکس آنرا انکار نمی کند و بغض و تنفر در از دشمنان خدا و اولیاء لازمه همیشگی قلب مومنان است و همچنین اینکه ما زبانا اعلام برائت از دشمان خدا و اهل بیت کنیم اما آیا این برائت به فحاشی وسب و لعن علنی آنان است؟ و این آیا به نفع شیعه است؟

وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ 2

و كسانى را كه غير خدا را می خوانند، دشنام ندهيد كه از سر دشمنى و نادانى، خداوند را دشنام دهند. بدين‏سان براى هر امتى عملشان را بياراستيم، سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و ايشان را از آنچه انجام می ‏دادند آگاه خواهد ساخت.

حضرت علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه می فرمایند: از عموم تعليلى كه جمله" كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ" آن را افاده می كند نهى از هر كلام زشتى نسبت به مقدسات دينى استفاده می شود.

یعنی این دستور قرآن است که آنچه از سوی ادیان و مذاهب همجوار شما توهین محسوب می شود به آنان نگویید که در صورت این اشتباه، شما در گناه توهین آنها به مقدسات دینیتان شریک و مسئولید.

 

از طرفی برائت عملی به آن است که انسان روش و سبک زندگی خود را از دشمنان خدا جدا نماید و راه حق و صورت حقانی را پیش بگیرد و اگر به این هم باشد اگر بر فرض طرف مقابل خود را جدای از اهل بیت و امیرالمومنین می داند و در عمل هم این موضوع را نشان می دهد ،بسیاری از ما نیز فرق چندانی با آنها نداریم چرا که از آنها که ادعای پیروی و محبت اهل بیت را ندارند انتظاری نیست اما ما این ادعا را می کنیم اما عمل و روش زندگیمان جدا از روش و منش اهل بیت است که فرمودند : معاشر الشیعة کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا، قولوا للناس حسنا یعنی ای گروه شیعیان! همواره زینت ما باشید و مایه ننگ ما نگردید، با مردم نیک سخن گویید!...

 

امیرالمومنین علیه السلام:به جای لعن و سب اینگونه رفتار کنید!

در جنگ صفین دو تن از شیعیان عنان از کف می دهند و در مقابل سپاه معویه بنا می کنند لعن کردن و فحاشی کردن که امیرالمومنین علیه السلام آنها از این کار نهی می کنند و به آنها می فرمایند:

إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ3  إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ .4

پسند من نيست كه شما دشنام دهنده باشيد، ولى اگر در گفتارتان كردار آنان را وصف كنيد و حالشان را بيان نماييد به گفتار صواب نزديك‏تر و در مرتبه عذر رساتر است. بهتر است به جاى دشنام بگوييد: خداوندا، ما و اينان را از ريخته شدن خونمان حفظ فرما، و بين‏ ما و آنان اصلاح كن، اين قوم را از گمراهى نجات بخش تا آن كه جاهل به حق است آن را بشناسد، و آن كه شيفته گمراهى است از آن باز ايستد.

 

این است روش امیرالمومنین و توصیه و دستور ایشان در برخورد علنی با مخالفین؛ما باید با برخورد منطقی افراد را از جهل نجات دهیم نه آنکه کاری کیم که در عین از بین بردن امنیت مسلمین ،آنها را در دریای انحراف و لجاجت غوطه ور تر نماییم! ؛بسیاری از علما توصیه دارند در این مجالس ذکر فضائل امیرالمومنین و دلایل ولایت ایشان و یاد فرزند غریبش حضرت صاحب الزمان بشود و حقیقتا مجلس جشنمان گونه باشد که بتوانیم این امیرامومنین را به حضور در جشنمان بطلبیم و بتوانیم با حفظ مصلحت شیعیان و مسلمین حقیقتا قلب حضرت زهرا را شاد نماییم.ان شاالله.

 

------------------------------------------------

 

پینوشت:

1-سوره زلزال آیه 7 و8

2-سوره انعام آیه 108

3- در نسخه دیگر در این فراض آمده است: مکان لعنکم ایاهم و برائتکم منهم. بحار ج32 ص399

4-نهج البلاغه خطبه 206

موضع  رئيس جمهور در قبال اين روز بزرگ چيست؟

نهم دي روزي است كه مردم ايران نشان دادند همان مردمي هستند كه قريب صد درصد به جمهوري اسلامي راي دادند،همان مردمي هستند كه به فرمان ولي فقيه زمان در راه اسلام ناب محمدي صدها هزار شهيد از بهترين جوان ها را فدا كردند و در اين روز به جهانيان نشان دادند كه بر همان عهد كه بستند ،همچنان ثابتند.

نه دي تجلي پيروي از ولايت است و تجليل از نه دي در حقيقت اظهار همين معناست،پس بر همگان و بالاخص مسئولين اين نظام مقدس لازم است ،امروز در سالگرد اين روز بزرگ با ياد كردن اين حماسه به ياد ماندني مردم ولايتمدار،با مظهر حاكميت الهي در عصر غيبت يعني مقام ولايت فقيه تجديد بيعت نمايند.

در اين موضوع به طور خاص ،دولت جديد كه با شعار استقلال سياسي و عدم وابستگي به يك جناح خاص روي كار آمده است بايد در اولين تقارن اين روز بزرگ با ايام تصديش، موضع خود را به طور شفاف بيان كند كه سكوت در قبال چنين واقعه مهمي به منزله انكار و نفي آرمان بزرگ مردم در اين حضور به ياد ماندني است.

از طرفي اين روز،روز نفي اعمال و رفتار زشت فتنه گران در بي قانوني و تهمت زدن به اين نظام مقدس است كه در سخنان رهبر حكيم انقلاب و به تبع، خواص و عوام اين ملت در اين باره بارها بيان شده و مي شود كه ظلم بزرگي كه از سوي سران فتنه و فتنه گران بر اين ملت رفت ديگر قابل بخشش نيست فلذا ايشان نبايد خاموشي و سعه صدر نظام را دليل بر فراموشي و تطهير و تبرئه خود از گناه نابخشودنيشان بگيرند و از آن بدتر با بي شرمي اظهار طلبكاري نمايند.

آنچه مشخص است جناب روحاني با اعلام موضع صريح خود در قبال خائنين به آرمان هاي امام و انقلاب اسلامي و مسببين هتك ساحت سيد الشهداء  عليه السلام و تجليل از حركت معجز گونه مردم در 9 دي مي توانند همچنانكه علاقه و اميد ملت بزرگ ايران را به دولت اميد و شخص خود بيشتر مي كنند ،اميد دشمنان خونخوار خارجي و خود فروختگان داخلي را نسبت به نفوذ و استفاده از اين دولت محترم در جهت اهداف شومشان، نا اميد نمايند.


درج این مطلب در تدبیر 24 و مناظره

اي سيد و مولاي ما!

 

اي سيد ما و اي مولاي ما،فداي دردهاي دلت،تو كانون انعكاس نور  ولي عصر و خورشيد زمين و زماني و بار امتي به دوش توست،دوشي كه عليوار بار يتيمي امت اسلام را برخود تحمل مي كند،آه از فاصله اي كه با تو دارم ،فكر و ذهن كوچك من و درك ناقص من كجا و رهيافتن به اوج استواي عرشي تو كجا؟ و حال آنكه تو حجت حجت اللهي و سايه لطف حضرت بقيۀ الله.

اي سيد و مولاي من ،اي كاش عنايت الهي تو و نور يد اللهي تو شامل حال اين بنده كمترين بشود تا هيچ گاه جمال معشوق از صفحه چشمم پاك نشود و توان آن را داشته باشم تا در كاروان بسيجيان تو با شم هم آنان كه گرد و غبار پايشان نور معرفت بر قلبها مي نشاند.

مني كه چشمهاي نيمه كوري دارم و گاهي تنها گرماي نور الهي را در پيش رويم احساس مي كنم ، دريچه اي از نور در طريق قرب تو مي بينم كه تنها طريق رسيدن به باب الله است يادم از سخن آن يگانه يار ولي عصر بهجت عارفان ـ كه خدايش رحمت كند ـ افتاد كه مردم را به استقبال از تو مي خواند كه استقبال از تو استقبال از ولايت الله است1.

آه اي كساني كه دوست داريد بدانيد تا در پيشگاه امام زمان عليه آلاف التحيه و الثناء چگونه ايد؛ ميزان ولايت حق و لطف جاري خداي تبارك وتعالي كه هميشه حجت را پيش چشم همگان تمام مي كند،در مقابل شماست!، با او چه كرديد!؟ امر او نسبت به شما چگونه بوده است؟ نكند نداي "اني جعلته عليكم حاكما"* را از ياد برده و دست رد بر سينه هدايت زده ايد! كه اگر اينگونه ايد بايد بگويم كه "هي علي حد الشرك باالله" و الرد علي بقيۀ الله.

از خداوند عزيز حكيم مي خواهيم كه به حق ولي عصر ما را مطيع حاكميت هميشگي خويش بر نفوس و زندگيمان قرار دهد تا در ايمانمان منفعتي يابيم و با ياري ولايت كسب خير نماييم براي فردايي كه "لا ينفع نفسا ايمانها لم تكن آمنت من قبل او كسبت في ايمانها خيرا"(قسمتي از زيارت آل ياسين)

*در حديثي كه در كتاب ولايت فقيه امام خميني و علامه مصباح يزدي آمده امام عليه السلام فقيه عادل را حاكم بر مردم قرار ميدهند و رد بر او را رد بر اهل بيت عليهم السلام و رد بر خدا و در حد شرك به خداوند بيان مي فرمايند.

 1-نقل از حجةالاسلام آقاتهرانی

سلوك الهي يك ملت با ذكر "مرگ بر آمريكا"

"لا اله الا الله" مي گويد مقدمه عبوديت، نفي سلطه غير خداست و مقدمه رسيدن به جامعه اي نمونه متكي به چشمه لايتناهي ولايت الله، نفي طواغيت زمان است و بالاخره مقدمه "ما همه سرباز توايم خامنه اي" گفتن "مرگ بر آمريكا" است.

 

آمريكا همان دولتي است كه خون اين ملت را در طول ساليان متمادي مكيده است،آمريكا همان دولتي است كه هزاران ايراني، قبل و بعد از انقلاب با دسيسه اش كشته شده اند يا صدمات جبران ناپذير ديده اند،آمريكا همان دولتي است كه مسافران مظلوم هواپيماي ايرباس را همراه با قهقهه اي شيطاني به كام مرگ فرستاد و در كشور هاي مسلمان نشين زنان و كودكان و بيگناهان را قتل عام مي كند.

 

آمريكا نامي است كه براي مسلمانان تداعي دندانهاي خون چكان گرگي را دارد كه براي ارضاي خوي درندگي و رسيدن به قدرت و ثروت بيشتر مي درد و از بين مي برد.

 

آمريكا ديوي است كه لباس فرشته بر تن دارد و اهريمني است كه ادعاي خدايي مي كند،شيطاني كه با تسخير چشم ها و گوش ها ديگران را فريفته مي كند تا آنها را بنده و برده خويش نمايد.

 

مرگ بر آمريكا گفتن نشانه جدا شدن از اسلام آمريكايي است،مرگ بر آمريكا نوك تيز پيكان عزت و اقتدار ايران اسلامي است و صدايي است كه نه تنها ملت ايران را بين كشور هاي ستمديده جهان بلكه نزد خداوند محبوب كرده است چرا كه طبق تعاليم قرآن فرياد مظلوم در برابر ظالم محبوب پروردگار است ،اين را از اصل قرآني "الا من ظلم" گرفته ايم، حداقل واکنشی که مظلوم می تواند انجام دهد این است که نفرین کند، مرگ بر آمریکا یعنی نفرین بر سیاست های ظالمانه و سلطه گرانه دولت آمریکا و نه مردم آنها؛که این فریاد روح خود باوری را در ملت ایران دمیده است.

 

 شعار مرگ بر آمریکا واژه ای برگرفته از اصل تبري است كه در بسياري از آیات قرآن کریم همچون "اشدا علی الکفار" و " قتل اصحاب الاخدود" بيان شده است.

 

ملت ايران به بركت آن مرشد روشن ضمير،خميني كبير،در اين سي و چند سال يك سلوك جمعي الهي داشته است،سلوكي كه با بيرون كردن ديو و تخليه اي كه مقدمه تجليه است آغار شد و استقرار نظام الهي ولايت فقيه ثمره قطع كردن دست شيطان با شعار مرگ بر آمريكا است.

 

"لا اله الا الله" مي گويد مقدمه عبوديت، نفي سلطه غير خداست و مقدمه رسيدن به جامعه اي نمونه متكي به چشمه لايتناهي ولايت الله، نفي طواغيت زمان است و بالاخره مقدمه "ما همه سرباز توايم خامنه اي" گفتن "مرگ بر آمريكا" است.1

 

 

 

1-سلوك الهي زماني ميسر است كه يك شخص و يك ملت طبق خواست و رضاي حق حركت كنند و شخص به فرعون نفس و جامعه به فراعين زمان نه بگويند كه تنها آنگاه تحت ولايت الله در ميايند پس عين توحيد است گفتن "مرگ بر آمريكا"

درج این مطلب در فارس و مشرق و مركز اسناد انقلاب اسلامي و خبرنامه دانشجويان و بوشهر نيوز و در نيوز رويش نيوز و بي باك نيوز و علويون خلخال و عمایون و  عمارنامه

 

 

فرهنگ غدیر و دانش آموزان ولایتمدار

هیچ تا بحال با خود اندیشیده اید که نظام تعلیم و تربیت ما تا چه حد توانسته است که پیام عمیق و دقیق غدیر را که به عمق رشته محکم ولایت در زندگی ما و به دقت نردبان اتصال دین به سوی قرب خدای رحیم می باشد؛ در فکر و دل و وجود دانش آموزان نهادینه نماید؟

ادامه نوشته

استدلال امام رضا علیه السلام برای ولایت فقیه

امام رضا علیه السلام در بیانی بعد از ذکر بعضی از ادله دیگر درباره دلیل وجود ولی امر می فرمایند: ...و منها : انا لا نجد فرقة من الفرق و لا ملة من الملل عاشوا و بقوا الا بقیّم و رئیس ؛ لما لا بدّ لهم منه فی امر الدین و الدنیا، فلم یجز فی حکمة الحکیم ان یترک الخلق و هو یعلم انّه لا بدّ لهم الّا به....1

از جمله (علل و اسباب نصب ولی عبارت است از اینکه:) ما هیچ گروه و یا ملتی را نیافتیم که بتواند به حیات و بقای خود ادامه دهد ، مگر با وجود سرپرستی و قیم و رئیسی (که به امور آنان رسیدگی کند)؛ زیرا مردم به ناچار نیاز دارند به وجود سرپرستی که کارهای دنیاو آخرت آنان را تنظیم نماید ،بنابر این هرگز در حکمت حکیم (خدای بزرگ) نمی گنجد که خلق را از آنچه که می داند به آن نیاز دارند (وجود سرپرست) محروم کند ،...

گرچه از این حدیث برای ولایت اهل بیت علیهم السلام استفاده شده اما هر مخاطب آگاهی متوجه می شود که لسان حدیث کلی است و مطمئنا یکی از آن اقوام ،مسلمانان و شیعیان آخرالزمان و در زمان غیبتند که بر طبق ادامه همین حدیث نیاز دارند که حکومت و حاکمی داشته باشند که حق مظلومشان را از ظالم بگیرد و لشکری ایجاد کند برای مقابله با دشمنان خارجی و نیز اموال عمومی و بیت المال را بین ایشان تقسیم کند و اجتماعات مذهبی را در میان آنها برپانموده و رهبری کند و امر دین و دنیای آن ها را در دوران غیبت اصلاح و سرپرستی نماید.


در اینجاست که متوجه امام معصوم در زمان خویش می شویم که مجرای لطف خداوند حکیم در زمین می باشد و هم او در بیان روشنتری حجتی آشکار برای متحیران پس از غیبت خویش قرار می دهد: فانهم حُجتی علیکم و انا حجةُ الله2...که شخص ولی فقیه بر طبق این احادیث و ادله عقلی و نقلی دیگر حجت و حاکم بر مسلمانان و شیعیان و منتظران ظهور امام زمان علیه السلام است.


1-علل الشرایع،ج1،ص183،ح9

2-كمال الدين،ج 2،ص 493.

 

درج این مطلب در راسخون و فرهنگ نیوز و عمارنامه و وصال یار و انتهای افق و احمد شرفخانی

امروز امام زمان تنها بوسیله ولی فقیه دستگیری می نمایند

تبیین ولایت فقیه در 24 خط برای تشنگان حقیقت

سخن حکیمانه و حق را گاهی می توان بسیار کوتاه و ساده بیان کرد و البته گاهی لازم است برای همان جملات کوتاه چندین صفحه شرح نوشته شود.

در مورد ولایت الله در معنای عام و ولایت فقیه که وجهه خاصی از همان معنای عام می باشد نیز می توان در چند جمله کوتاه یک معرفی ارائه کرد.

انسان برای رهایی از رنج ها و سعادت و رسیدن به حمایت کارگردان عالم باید متصل به رشته محکم ولایت و سرپرستی خدای تعالی شود، حالا باید چگونگی این طناب نجات و رشته سعادت را شرح داد.

این زنجیره و رشته اتصال ویژگیهایی دارد که نشان از حکمت خدای عزیز و لطیف دارد؛حلقه اولیه و ثابت و مشروعیت مطلق و بالاصاله؛ ایمان حقیقی به خدای آفریننده و پرورنده است.

حلقه بعد ایمان به پیامبر خاتم و اشرف مخلوقات (صلی الله علیه و آله) است؛ حلقه بعد ایمان به امیرالمومنین و ملاک الحق علی بن ابیطالب (علیهما السلام ) و حلقات بعدی ائمه معصوم علیهم السلام از فرزندان ایشان هستند که آخرینشان مهدی موعود و خاتم الاوصیاء علیه آلاف التحیة و الثناء است.

اما حلقه اتصال به ما از این زنجیره حاکمیت و ولایت الهی ولایت فقیه است که همانطور که مهدی (عج) حجت الله است، مصداق امروز ولی فقیه یعنی حضرت امام خامنه ای حجت امام زمان ارواحنافداه است.

اما این زنجیره در حکمت الهی دارای خصوصیاتی می باشد، بسیاری از افراد به خدای یگانه ایمان دارند اما باز از این رشته نجات بی بهره اند چون ولایت خاتم الانبیاء را نپذیرفته اند و بسیاری همینطور بهره ای از این نجات و سرپرستی خدای تعالی ندارند چون ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام را نپذیرفته اند و بسیاری هم در فرزندان ایشان متوقف شده و اعتقاد به همه ائمه اثناعشر ندارند و آنها هم از نجات و سعادت دورند و دستگیره ای برای رهایی از آتش و عذاب ندارند.

خصوصیت این زنجیره ولایت به آن است که هر چه به حلقات بعدی می رسد انگار دستگیری به این حلقات مشکلتر می شود و در این امتحان الهی فقط مومنان واقعی بدان موفق می شوند و بدا به حال کسی که دم از مهدی بزند و در نزد مهدی رو سیاه باشد و بهره ای از دستگیری مهدی نداشته باشد که او امروز به ادله محکم دینی تنها بوسیله شخص ولی فقیه دستگیری می نماید1 چرا که سربلند بیرون آمدن از امتحان الهی در عصر غیبت و عدم دسترسی به معصوم علیه السلام و در وانفسای آخر الزمان تنها به پیروی و اطاعت از ولی فقیه می باشد.2


1-چرا که دستگیری امام زمان از افراد تنها در صورت اطاعت ایشان است و دستور امام زمان اطاعت از ولی فقیه و رجوع به وی در عصر غیبت است.

2-برای آگاهی از ادله تفصیلی ولایت فقیه به اینجا مراجعه کنید.


درج این مطلب در عمارنامه و عرش نیوز

امتحان الهی و قصه نان!

حساب این انقلاب و نظام با نظام های دیگر فرق دارد،نباید اشتباهات مسئولین را به حساب اشکال اسلام گذاشت و به نظام اسلامی پشت کرد،اصل این نظام عبارتند از رابطه امام و امت؛از اول هم با همین اصل پا گرفته است و بر همین اصل پایدار خواهد بود تا انقلاب مهدی! ان شاالله.

اما نان! بعضی با مستمسک قرار دادن حدیث معروف یکاد الفقر ان یکون کفرا می خواهند لا قیدی خود را نسبت به اعتقادات و انقلاب و خون شهدا توجیه نمایند و حال آنکه این یقینی است که تنها ایمان های سست با کمی فشار مالی از دست می رود و نه ایمان دوستان خدا که ایمان در تک تک سلول های آنان رسوخ کرده است.

اصلا بر طبق روایات صبر راس ایمان است و به اندازه صبر افراد در مسیر خداست که درجه ایمان آنها تعیین می شود تا تنها عاشقان حقیقی به قله سیمرغ و لبخند وصال حضرت دوست برسند.

در مورد اینکه کمی مشکل مالی و چند روز درست غذا نخوردن و لقمه ای نان انسان را به آن وا دارد که به تمام دین و اعتقاداتش چوب حراج بزند و پشت کند این جمله را که یک دو دو تا چهارتای عقلی است به خاطر بسپارید  که "کسی که به خاطر یک لقمه نان اعتقادش را رها کند ارزش اعتقاد او به اندازه همان لقمه نان است!"

در پایان باید گفت که حاشا ملتی که انگار در این سی و چهار سال انقلاب سی و چهار انقلاب کرده است این گنچ پایداری را که با رنج خون جوانانی پاک از جنس آسمان این آب و خاک بدست آورده است به آسانی از دست دهد و در این امتحان عصر غیبت رد شود!

انگار خدای مهدی همان خدایی که دید مردم چگونه سر حسین علیه السلام را بریدند دارد این مردم را امتحان می کند که با نائب مهدی چه می کنند! ؛خورشید صبح ظهور تنها پس از امتحانات سخت الهی است که ظهور و طلوع خواهد کرد و این ایرانیان محب اهل بیت که سلمان افتخار آنان است آمده اند و آماده اند که زمینه ساز ظهور فرزند فاطمه سلام الله علیها باشند ان شاالله.

 

درج این مطلب در فرهنگ نیوز و پارسی نامه و عمارنامه و حفا نیوز و لینک دین و عرش نیوز

اماما 22 بهمن غم از دلت بیرون خواهیم کرد!

من نگرانم مثل میلیون ها دلی که در این سرزمین ولایت برای تو می تپد نگرانم ، در این روز ها نگرانم مبادا گرد غمی بر دل مهربان و دریایی تو غربت غروب افکنده باشد.

این روز ها بخاطر عمل برخی مسئولین باز غربت علی را در چهره ات مشاهده می کنم ، کاش می توانستم چاه درد های دلت باشم، کاش می توانستم من با عملم جبران خبط و خطاهای آنهایی را کنم که مصالح جزئی و شخصی را بر مصالح مملکتی و فرمان ولی مقدم می کنند و کام ملت ولایی را در جشن پیروزی تلخ می نمایند.

اما بدان ای امام من ،شما امتی داری که جز به شادی و رضایت تو که نشانه رضایت صاحبمان است نمی اندیشند.

امروز می خواهم بگویم که باز این ملت فهیم به میدان خواهند آمد تا کم کاری بعضی خواص را با حضور دشمن شکن خود در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب جبران نمایند و چشم طمع آنان را نسبت به این نظام و انقلاب و کشور کور کنند و فریاد بزنند نه اینجا کوفه است و نه ما کسانی که رهبرمان را در این غربت خواص بی خواص و بی بصیرت تنها بگذاریم.

 

درج این مطلب در عمارنامه و عماریون و براق

 

مرتبط: هرکس به انقلاب، امام(ره) و مقام معظم رهبری عقیده دارد باید در راهپیمایی 22 بهمن شركت كند

سنت حسنه "خدایا خدایا" یادگار شهداست

تمام پیروزی ملت ما به گره خوردن دین و عبادت با حاکمیت و سیاستمان است و تمام این گره با نهضت حضرت امام خمینی ره رقم خورد و به اوج رسید که این نعمت از قابلیت ها و ویژگیهای دین مبین اسلام است.

اما یکی از نشانه ها و علامت های این نعمت بزرگ که خود ودیعه ای از ولایتمداران راستین و نعمتی برای یاد آوری نعمت هاست؛ دعایی ای است که بوسیله رزمندگان و شهیدان و ولایتمداران راستین در این خاک پاک سنت گردید.

این دعا همان علامتی است که نشان می دهد همانطور که سیاست ما عین دیانت ماست،مساجد ما هم سنگری بزرگ برای سربازان دین و ولایت است.

تعقیبات نماز جماعت ملت مجاهد و مردم انقلابی و ولایتمدار ما در بسیاری از مساجد و حسینیه های این مرز و بوم این است که : "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما،خامنه ای رهبر به لطف خود نگهدار"

از نزدیکان برخی از شهدا شنیدیم که مرخصی که می آمدند این سنت حسنه دعا کردن برای نائب امام زمان را در مساجد احیا می کردند و به پرشور خوانده شدن آن کمک و تاکید می کردند.

همان پاکانی که بهترین فرزندان این ملت بودند که بر روی جانان لبخند وصال زدند و پر کشیدند و این جمله از امام  هماره در وصیت ایشان برای ما به یادگار مانده است که : پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکتتان آسیبی نرسد.

آری تنها آنهایی از شفاعت این شهیدان در روز رستاخیز بهرمند خواهند شد و می توانند انتظار آن را بکشند که راه آنها را که دعای برای امام زمان و نائبش و پیروی و اطاعت از آنان باشد را پیش گیرند و این دعا را که هدیه آن پاکان برای ماست هرچه پر شورتر و گسترده تر و با اعتقاد تر از گذشته به عنوان تتمیم و تکمیل عبادات دست جمعیشان در مساجد و حسینیه ها قرار دهند که حضرت روح الله فرمود: "ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است" و سپاه او سپاه محمد صلی الله علیه و آله و زمینه سازان ظهور مهدی موعودند؛ان شاالله.


درج این مطلب در فرهنگ نیوز و بولتن نیوز و صبح الوند

دوستی خاله خرسه ما با ولایت+عکس

من از بیگانگان هرگز ننالم  که هر چه کرد با ما آشنا کرد

امام خامنه ای از ما لقب درست کردن برای ایشان نمی خواهند،امام خامنه ای از ما تملق و چاپلوسی نمی خواهند،ایشان از ما عمل به وظیفه می خواهند؛عادت کرده ایم آنطوری که می خواهیم ولایتی باشیم نه آنطوری که ولایت از ما می خواهد و این عیب بزرگ بسیاری از ما به اصطلاح بچه بسیجی هاست.

اسم خودمان را می گذاریم افسر ولایت ،می گذاریم نخبه و فعال رسانه ای آن وقت در زمین دشمن بازی می کنیم چرا که به جای پیگیری دقیق سخنان و دستورات آقا ،اسیر جو می شویم آقا می فرمایند " وقتي كساني اسم مبارك اميرالمؤمنين (عليه‏السّلام) يا اسم مبارك وليّ‏عصر (روحي‏فداه) را مي‏آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مي‏آورند، بنده تنم مي‏لرزد" و ما باز نه اینکه نام ایشان را بعد از امیرالمومنین بیاوریم بلکه نام ایشان را جای نام امیرالمومنین می نشانیم.

چرا متوجه نیستیم که این ولایت فقیهی که علم حکومت دینی و ضد استکباری را امروز بلند کرده است دشمن زیاد دارد در خارج و حتی داخل ؛کسانی که از مبانی ولایت فقیه گرفته تا ریز اعمال مسئولان را مورد حمله و شبهات فراوان قرار می دهند ؛حالا ما به جای منطق و دفاع از حدود مشخص و منطقی نظام اسلامی و ولایت فقیه بیاییم دست به اغراق های بدون منطق و احساسی بزنیم که خوراک برای دشمنان درست کنیم.

ممکن است یک خط شکنی در بین نیرو های خودی انجام دهیم که خیلی از اطرافیان به ما بگویند احسنت اما باید از خودمان بپرسیم که به چه قیمتی می خواهیم جلب توجه اطرافیان کنیم و اینکه آیا این عمل ما عمل به وظیفه است؟ آیا امام زمان و نائب ایشان به این عمل راضی هستند؟

وقتی صحنه هایی از این دست را در اعمال اینچنینی کسانی که خود را دوست ولایت می دانند مشاهده می کنیم ،داستان و مثل دوستی خاله خرسه در یادمان زنده می شود و برای غربت ولایت و شخص ولی فقیه بس که اینچنین دوستان و طرفدارانی داشته باشد.


توجه: خدارو شکر دوستی که عکس فوق رو طراحی کردند متوجه اشتباهشون شدند و در صدد جبرانند و اما اینطور کارا و خطاب این مطلب محدود به ایشون نیست و امیدواریم که دیگران هم متنبه بشوند و روزی برسد که آقای مظلوممان از دوستانش ضربه نخورد.

درج این مطلب در عمارنامه و نور آسمان

تصورمان از او چیست؟

1-او یک عالم و مرجع دینی است و تقوای او شهره در بین اهل معرفت و علمایی است که از دور و نزدیک با ایشان آشنا هستند...

 

2-او یک حاکم سیاسی است و آیا میدانید چرا عده زیادی دشمن علی علیه السلام بودند و چرا مامون سعی داشت که امام رضا علیه السلام در عزل و نصب ها شرکت کنند؟....

 

3-از نظر فقه شیعه و فقها و مراجع شیعه او حاکم و ولی فقیه است؛ ولایت فقیهی که کلیت آن مورد اجماع تمامی علمای شیعه است و تنها اختلاف موجود در محدوده شرعی اختیارات ولی فقیه است....

 




4- بزرگان سیاسی دنیا اعم از حکام کشور های مختلف و همچنین سیاسیون داخلی و خارجی از دشمن و دوست ،بار ها بر شخصیت بی نظیر و فهم عمیق سیاسی ایشان به عنوان یک عالم دینی و شخصیت الهی اقرار کرده اند....

 





5-ساده زیستی او چیزی است که دشمنان را برای مخدوش کردن شخصیت ایشان نا امید کرده است و این همان چیزی است که از یک حاکم اسلامی انتظار می رود که مرحمی بر زخم محرومان و اقشار کم درامد جامعه می تواند باشد...

 






6-و رابطه ما امروز با او فراتر از همه اینهاست، که امروز رابطه جوانان دینی و انقلابی با او رابطه پدر و فرزندی و امام و امتی است اما آن پدری که حکم او طبق ادله شرعی امروز چون حکم امام زمان عجل الله تعالی فرجه مطاع است و جان دادن در مسیر این اطاعت سعادتی ابدی است...

 



7- آری او "امام خامنه ای" است همو که امروز این بار سنگین را در زمان غیبت ولی کامل و امام معصوم علیه السلام به دوش می کشد و امامت او و اطاعت از او به عنوان یک مرجع و حاکم دینی و علمدار رشته ولایت الهی و حاکم حکومت اسلامی، غربالی برای مدعیان اطاعت از امام زمان است که تا چه حد خاضع و مطیع -با وجود ضرر مالی و جانی- در برابر حکم امام خود هستند و رهروان و سربازان حقیقی او در پیشگاه ولی عصر سربلند خواهند بود؛ان شاالله.


درج این مطلب در صراط نیوز و مفید نیوز و حریم یاس و افسران

پیامی که انسان را آب می کند


ما که رفتیم،مادر پیری دارم و 1 زن و سه بچه قدو نیم قد، از دار دنیا چیزی ندارم جز یک پیام:

قیامت یقه تان را میگیرم اگر ولی فقیه را تنها بگذارید.
( قسمتی از وصیتنامه شهید مجید محمدی)

 

درج اين مطلب در جام نيوز و حريم ياس و صراط و افسران و طلبه بلاگ

انقلابیونی که طاغوتی شدند

شاید در گام نخست تعجب کنید که مگر امروز شاهی هست که کسی طاغوتی شده باشد اما در اینجا باید گفت که ملاک طاغوت همیشه وجود دارد و هنوز هم می توان طاغوتی شد!

 

ملاک این امر آن است که هر کس از ولایت الله خارج شود بی شک داخل در ولایت طاغوت می گردد و برای همه اهل معرفت واضح و مبرهن است که امروز ،زنجیره آخر این ولایت و حجت امام زمان ،شخص ولی فقیه است که امروز بی شک بودن در مسیر و خط او  و  تبعیت از وی قرار گرفتن در ولایت حق است.

 

اما از طرف دیگر هر کس قدمی از این مسیر فاصله بگیرد و اشرافی گری و قدرت طلبی و هوای نفس بر او غالب گردد قطعا وارد در ولایت طاغوت می شود چون مسیر سومی وجود ندارد آنجا که حق جل جلاله می گوید:

 

"اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ" سوره البقرة آیه : 257

 

امروز ولی کسانی که از خط ولایت فقیه و حرکت در مسیر رضایت وی فاصله گرفته اند، طواغیت هستند، ولی آنها شیطان است که موالید او آمریکا و اسرائیل و استکبار جهانیند، پس نباید تعجب کنیم از اینکه بعضی از انقلابیون دیروز امروز عملا در دامن اسرائیل و آمریکا هستن و بعضی دیگر به سوی این جهت در حرکتند که یخرجونهم من النور الی الظلمات.

 

و این امر نگاه نمی کند که ما روحانی هستیم یا غیر روحانی ،عالم هستیم یا بی سواد ، انقلابی بوده ایم یانه ، در زندان های شاه بوده ایم و شکنجه شده ایم یا نه چرا که  وقتی دنیا در کام کسی مزه کند ،آخرت از او فاصله می گیرد و انقلابی دیروز از خواص مردود امروز جامعه می شود که اینچنین شخصی که در مقابل حجت امام زمان تابع نیست بلکه یاغی و سرکش است حقیقتا یک طاغوتی است گرچه خود را انقلابی بداند!

 

و جمله آخر آنکه در دین ما سکوت در مقابل یک چنین شخص فتنه گری که ولی او طاغوت است و تبری نجستن از وی انسان را در زمره همان شخص قرار می دهد و مطمئنا چنین اشخاصی جایی در کشتی نجات ولایت ندارند.

 

وجود ولی فقیه لطف امام زمان (عج) است

ما یک قاعده در عقاید اسلامی داریم به نام قاعده لطف یعنی اینکه لطف خداوند فیاض ایجاب میکند که همیشه یک هادی و مرشد برای کسانی که طالب هدایتند وجود داشته باشد، لزوم ارسال پیامبر با همین قاعده اثبات میشود یعنی یک پیامبری باشد که  انسان را به سوی غرض خلقتش تذکر دهد و راهنمایی نماید و بعد از فوت پیامبر اسلام باز همین قاعده مطرح است (سوال ما از برادران اهل سنت همین است که آن پیامبری که در مورد ریز ترین مسایل خانوادگی و زندگی صحبت می کرد و حکمش را بیان می کرد و اگر یک مقطع کوتاه می خواست از شهر خارج بشود برای خودش جانشین تعیین می کرد آیا به فکر حاکم بر مسلمانان بعد از خودش نبوده؟ یعنی نعوذ بالله پیامبر اندازه ابوبکر نمی فهمیده است که برای خودش جانشین تعیین کرد؟) یعنی همان قاعده لطف باز دلیل بر وجود امام معصوم هم هست ولی زمانی که غیبت امام زمان شروع میشود چه؟ مسلمین در زمان غیبت رها شدن بدون مرشد و حاکم؟ مگر میشود؟

 اینجاست که انگشت اشاره امام زمان بنابر حکمت الهی و قاعده لطف به سوی ولی فقیه است که فرمود او حجت من بر شماست و من حجت بر او هستم1...آری ولی فقیه حجت امام زمان (عج) و آخرین رشته حکومت خدا بر زمین است که در دوران غیبت امام معصوم وظیفه دارد بر طبق دین حکومت کند.

 

حاشا که خدای لطیف چشم و دل رندان تشنه لب را سیراب نکند؛ حاشا که عاشقان تشنه وجه الله، دلیلی در راه نبینند ؛ حاشا که زمین خالی از حجت باشد ؛ اما عصر غیبت عصر ابتلا و غربال است ،آنجا که الا نظر کرده های درگاه الهی از اعتقاد به حجت الله باز می گردند2 چه رسد به حجت مهدی؛ و حاشا که مهدی (عج) میدان را خالی کرده باشد ،آنجا که امت اسلام را حجتی از سوی خویش نهاده و اشارت تکوینی خلیفة اللهیش حامی یاوران و معتصمین به رشته محکم ولایت فقیه است که اینان ممهدون مهدیند.




1-امام زمان (عج) می فرمایند: «امّا الحوادث الواقعه فا رجعوا فیها الی رواة حدیثنا ؛فأنهّم حجتی علیکم و انا حجةّ الله علیهم » (در رویدادهایی که پیش می آید به راویان حدیث ما مراجعه کنید) زیرا آنان حجّت من بر شما هستند و من حجّت خدا برآنانم)«حرعاملی وسایل الشیعه باب 11،ح9»

2-امام عسکری علیه السلام : غيبت مهدي(عج)آنقدر طولاني مي شود که اکثر معتقدين از اعتقاد خود دست بر مي دارند و باقي نمي ماند مگر آنکسي که خداوند ولايت ما را از او تعهد گرفته است و در قلبش ايمان را نوشته است و از جانب خود اور را تاييد کرده است. (اصول کافي شيخ کليني ج 2 ص 133)

 

درج این مطلب در آینده روشن و عماریون و مبارز نیوز و عمارنامه و جام و باشگاه خبر نگاران  و مفید نیوز و دفتر فناوری اطلاعات و خانه مداحان


علی مطهری کدام ولایت فقیه را قبول دارد؟

زمانی که علی مطهری به بیان اعتقاد خود در باب ولایت فقیه و دفاع از آن می پردازد بیان می کند که او قائل به نظریه "ولایت فقه" است ،حالا باید دید این نظریه ،چه نظریه ای است؟

بیان اعتقاد به نظریه ولایت فقه خود در ابتدا گویای حقایق نیست چرا که از سویی قائلین به اعتقاد راستین در باب ولایت مطلقه فقیه گاهی دم از ولایت فقه می زنند و گاهی در سخنان مقام معظم رهبری نیز این عبارت بکار رفته است اما از سوی دیگر یکی از اساتید حوزه علمیه در باب عقاید انجمن حجتیه می نویسد:

"تفكر سياسى انجمن حجتيه را بايد در جريانى قرار داد كه به ولايت فقيه هيچ اعتقادى ندارد، اما به “ولايت فقه و قانون ” می انديشد؛ مانند برخى فقيهان و بعضى اصلاح‏ طلبان دين‏گرا..از يك سو، ولايت و سرپرستى فقيه در جامعه را انكار می‏كند و حكومت فقيه را مشروعيت نمی بخشد و از سوى ديگر، به شدت خواستار ترويج فرهنگ اهل بيت(ع) و اجراى احكام اسلامی ‏در جامعه است. آنچه مهم است بايد انديشمندان، انديشه “ولايت فقه در عين ناباورى به ولايت فقيه ” را مورد نقد و بررسى قرار دهند."

(برای شناخت بیشتر در مورد تفکیک این دو مبنا به مقاله ولایت فقیه یا ولایت فقه تعامل یا تقابل؟ نوشته محمد مهدی بهدار وند مجله حکومت اسلامی، شماره 29 مراجعه نمایید)  اما از کجا باید فهمید که علی مطهری با بیان این عبارت قائل به قول کدام گروه است؟

او در قسمت دیگری از نامه اعتراضی خود می نویسد: البته اينجانب برداشت امثال جبهه پايداري از ولايت فقيه را قبول ندارم؛ حالا باید ببینیم عقیده جبهه پایداری در مورد ولایت فقیه چیست؟ ؛این موضوع در باب جبهه پایداری برای همگان روشن است که بعد از انتصاب این جبهه به رهبر معظم انقلاب ،لیدر فکری جبهه پایداری حضرت علامه مصباح یزدی هستند که ایشان بنا به گفته مقام معظم رهبری عقبه تئوریک نظام هستند و شاید بالاترین اصل از اصول تئوری نظام اسلامی اصل ولایت مطلقه فقیه باشد که دامنه و ابعاد آن به وضوح در تولیدات علمی این عالم بزرگ منتشر گشته است.

او همچنین در اواخر نامه اش می نویسد : بنابراين اينجانب به ولايت مطلقه فقيه با برداشت درست از آن وفادارم و بخشي از مشكلات كشور را ناشي از برداشت غلط برخي دوستان نادان انقلاب از اين اصل مترقي مي دانم.

حالا به نظر با این توضیح منظور از این برداشت درست که باز آقای مطهری این عقیده و عمل نادرست خود را منتسب به بزرگانی چون علامه مطهری و علامه جوادی آملی میکند،مشخص می شود و به او که دیگران را نادان می خواند و خود را دانا می پندارد باید این حدیث را گوشزد نمود که: «مَنْ قَالَ أَنَا عَالِمٌ فَهُوَ جَاهِلٌ».2



1- علي الهي خراساني-پگاه حوزه - شماره 304

2-کسی که خود را عالم بخواند جاهل است ؛بحارالأنوار/مجلسي/2/110/باب 15- ذم علماء السوء و لزوم التحرزعنهم...ص:105

 

درج این مطلب در رجانیوز و جام نیوز و هجرت نیوز

درعاشورای امروزکدام حسین رابایدیاری کرد؟

در جمله ای منسوب به امیرالمومنین علی علیه السلام آمده است: ما فات مضی و ما سیاتیک فاین؟ قم، فاغتنم الفرصة بین العدمین به این معنا که انسان عاقل بین گذشته ای که از بین رفته است و آینده ای که هنوز نیامده ،فرصت های امروز خود را باید غنیمت شمارد.

وامروز بصیرت دینی و شور عاشورایی ،ما را باید در فهم جبهه حسینی امروز و ابعاد جنگ امروز ما با یزیدیان بکشاند.

اگر کسی فهم دقیق از رسم عالم داشته باشد مطمئنا درک خواهد کرد که این جمله که "هر روز روز عاشوراست" چه معنایی می تواند داشته باشد و اگر اینچنین است ، امروز ما باید نگران شقاوت حاصل از یاری نکردن حسین زمان خویش باشیم و عزاداری امروزمان در حقیقت تنها وظیفه ای که می تواند برای ما داشته باشد آن است که این حسین حسین گفتن ما ،ما را برای یاری کردن حسین علیه السلام آماده کند.

تمام سخن اینجاست که رشته معرفتی که سر سلسله دار آن حسین بن علی علیهما السلام است ،تکلیف امروز عاشقان طریق حسین را معین می کند و به عبارت روشنتر آن خورشیدی که در محرم سال 61 هجری تاریکی را از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم زدود،شعاع نورش امروز در پیشانی ولی امر مسلمین ،ولی فقیه زمان، حضرت امام خامنه ای نمایان است.

هنوز زمینه سازی برای ظهور منتقم خون حسین عجل الله تعالی فرجه الشریف ،جانفدا می طلبد و کربلاییان ،امروز در مسیر ظهور مهدی جانبازی را در تبعیت از رشته مستحکم ولایت نشان می دهند تا در ردیف یاران وفادار سالار شهیدان قرار گیرند و ادعای "یا لیتنا کنا معکم" را در عرصه عمل به اثبات برسانند.

 

درج این مطلب در العالم آنلاین و سپاه فجر استان فارس و عماریون و بولتن نیوز و پژواک نیوز و ناجی و گرداب و حریم یاس و صالحون و مفید نیوز و شاخص و تعامل نیوز و هجرت نیوز

از نشانه های تقوای دل تعظیم زبانی ولی فقیه است

آنکس که در زبان سختش می آید که ولایت فقیه را تعظیم کند در عمل کار برایش بسیار سخت تر است، کسی که سختش می آید که بگوید مقام معظم رهبری و می گوید "رهبری" و یا آنکه به جای آنکه ولی امر مسلمین را با احترام نام ببرد می گوید آقای خامنه ای،اینچنین شخصی یک قدم به تخطی از دستورات خدا و خارج شدن از مسیر ولایت نزدیک تر است.




ادامه نوشته

رد کننده ولایت فقیه موحد واقعی نیست

 

 

ارزش ولایتمندی در اسلام هر چه آن ولایت خاصتر می شود بیشتر می شود و این بدان معناست که آنچه سرپرستی و حاکمیت خدای تعالی را در زندگی ما عینی تر می کند و در محیط عمل و زندگی التزام به آن سختتر است ارزش بیشتری پیدا می نماید به طوری که هر چه ما در این مراتب طولی ولایت و سرپرستی الهی به مرحله بعدی که اشارت و هدایت در مرحله قبل به سوی آن است پیش رویم بیشتر به حقیقت توحید دست یافته ایم و بیشتر در دژ لااله الا الله قرار می گیریم بلکه تا آنکه به راستی ملتزم به تمام مراحل حاکمیت خدای تبارک و تعالی نشویم به حقیقت توحید دست پیدا نکرده ایم و مسلم واقعی نشده ایم.

اما ولایت فقیه از آن بحث هایی است که تصور صحیح از آن موجب تصدیقش می گردد چرا که لازمه ولایت و سرپرستی و حاکمیت الهی که مومنین را از ظلمت به سوی نور هدایت می کند آن است که راه برای انسانها مشخص و عینی باشد و آنها توان لبیک گفتن بدان را داشته باشند که این مطلب است که مراتب بالای توحید و پذیرفتن حق حاکمیت خداوند را در انسان مومن شکل می دهد

پس در اینجا باید به کسانی که دم از امام زمان (ع) و انتظار ایشان می زنند اما از پذیرش این ولایت سر باز می زنند گفت که آنها ولایت الله را در زندگی خود راه نداده اند  چرا که با یک دلیل عقلی و همه فهم می توان گفت که یا باید در زندگی مردم هرج و مرج حاکم و مستقر باشد و یا آنکه ما سر پیش طاغوت فرود آریم و حاکمیت شیطان را بپذیریم و یا اینکه حکومت فقیه عادل را که مورد اشارت  و دستور امام زمان ارواحنافداه بوده را قبول کنیم که در این باره در احادیث خوانده ایم که:الراد علیه کالراد علینا پس کسی که ولایت فقیه را رد کند کان ولایت اهل بیت علیهم السلام را نپذیرفته است و جای رد کننده اهل بیت آتش افروخته جهنم است.