دوره جولان باطل سر آمده است

ومَكَرُواْ وَمَكَرَ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ1 ، همیشه اینگونه است که شیاطین مکر می کنند تا مومنان را در دام خود بیندازند و خود به مقاصد و مطامعشان برسند؛ در گام بعدی کسانی که در خط شیطان حرکت می کنند هم با مکر شیطانی خود در پی این هستند که رهروان خط توحید را دچار چالش ها و شکست ها کنند اما غافل که خدا و اولیاء او همیشه در تدبیر عالم پیروزند. 

در کشور ما هم عده ای با ظاهر دوست نما و فریبنده و شعار های منافقانه پشت در پشت، در پی زمین زدن خط ولایت و شخص ولی هستند و در این مسیر با افکار کودکانه و در عین حال قدرت طلبانه خود تدبیر می کنند اما علم این انقلاب از روز اول در دست کس دیگری بوده است، 

خمینی کبیراول درونش را از خدا پر کرد و پس از آن به سوی نجات خلق آمد تا دست حق برای همیشه با این انقلاب باشد و این دست امروز پشت سر سید خامنه است او که با تمام وجود در این مسیر ایستاده اما کس دیگری است که پیوسته این سعی را کامل و این نور را تمام می کند که "يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ"2. 

همیشه خداوند چند صباحی به باطل میدان میدهد تا برای اهل فهم باطل بودن آن مشخص شود، دیپلماسی لبخند زدن به استکبار امروز در پیش اهل این لبخند هم شکست خورده است ،همه از وقاحت عده ای که پس از فضاحت "تقریبا هیچهنوز بر کوس پیروزی می کوبند در عجبند، آن سیاستی که این دولت های خود فروخته پوچ عربی را برای ما به اصطلاح امروزی ها شاخ کرده است و هر روز آمریکایی ها به شیطنت و تحریمی جدید مشغولند و در این حال وزیر خارجه ما به عکس یادگاری گرفتن با پرچم آمریکا مشغول است؛ 

همگان رفته رفته متوجه چرایی عدم اعتماد علمدار ولایت به شیطان بزرگ شده اند و ذکر امروز اهل حق این است که امیرالمومنین علیه السلام فرمود: للحق دوله و للباطل جوله!3...باطل و با تدبیر باطلش می آید و چند صباحی جولان می دهد تا بطلان سخن و منطقش برای تمام مومنین آشکار شود و برود و در پایان دولت و صولت از آن اهل حق است و این وعده خدایی است که بالای همه تدبیر ها تقدیر می کند. 

 

 

.................................................

پینوشت:

1-آنها مكر كردند و خدا هم [در پاسخ آنها] مكر در ميان آورد و خدا ماهرترين مكر كنندگان است.آل عمران/54 

2-مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند و حال آنكه خدا- گر چه كافران را ناخوش افتد- نور خود را كامل خواهد گردانيد.الصف/8 

3-برای حق دولتی و از برای باطل جولانی باشد.غرر الحكم ص544 

کاش سرباز تو باشم نه ،سربار تو....

-----------------------------------------------------------

پینوشت: عکس 94/6/1 دیدار آقا با کارگزاران حج و شعر من در همان روز با دیدن این عکس.

بعضی عملا پروژه پایان خمینی را کلید زده اند

در خبر ها خواندم که طلبه جوانی را به جرم این‌که از نوشته‌های دست‌نویس «مرگ بر آمریکا» و پیشانی‌بند «مرگ بر آمریکا» در مردم تقسیم می‌کرده به جرم گفتن مرگ بر آمریکا گرفته اند،آری با وضعیت موجود باید منتظر روزی بود که گفتن مرگ بر آمریکا تبدیل به یک جرم گردد.

اما هرکس می خواهد از موضع اصیل جمهوری اسلامی در قبال دولت آمریکا و بنای نظام در این موضوع با خبر شود ،این جملات را به عنوان مشتی از خروار سخنان بنیانگذار فقید انقلاب در باب این دولت مستکبر ،با دقت مطالعه کند؛

می بایست از کسانی که از یک سو دم از خمینی می زنند و از سوی دیگر دلشان برای رابطه با آمریکا غنج می زند و این وضعیت را برای ملت پدید آورده اند پرسید که آیا این جملات از خمینی کبیر نیست؟،آیا این ها محکمات تکرار شده در سرتاسر صحیفه امام نیست؟  :

 

در نظرم است که در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما.در این انقلاب،شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع می‏کند. و چه بچه شیطانهایی که در ایران هستند و چه شیطانهایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.14/08/1358 

ثباتْ تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی می‏خواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاری‏ای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. 03/09/1357

 

در فریضۀ حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همۀ بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطان‏زاده ‏هاست. و کدام بت ازشیطان بزرگ امریکای جهانخوار و شوروی ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهای زمان ما بالاترند؟

در لبیک لبیک، «نه» بر همۀ بتها گویید و فریاد «لا» بر همۀ طاغوتها و طاغوتچه‏ ها کشید و در طواف حرم خدا که نشانۀ عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.16/05/1365

 

مصیبت عظیم آن است که امریکا که قریب نیم قرن بر مسلمانان جهان بخصوص منطقه، هر چه خواسته است ستم کرده و مخازن آنان را غارت نموده است، دولتها نه تنها از ترس امریکا نمی‏ توانند اظهار مظلومیت مظلومان را حتی در کشورهای خودشان بشنوند، بلکه چنانچه دیدیم با ملت غارت زدۀ ایران که با نهضت اسلامی خود می‏ خواهد فریاد مظلومانه سر دهد و به ملتهای مظلوم جهان داد خود را برساند، چه‏ ها کرده و در مخالفت با ایران حتی از امریکا و اسرائیل گوی سبقت را ربودند، و برای تقرب به ستمکاران، با تمام قوای تبلیغاتی و تسلیحاتی به متجاوز به ایران کمک نمودند. به جای آنکه به ملت و دولت برادر خود دست اخوت و وحدت دهند، به امریکا و اسرائیل دست عبودیت و ذلت دادند و به توطئه علیه ملت ایران برخاستند. ما اکنون از بسیاری از دولتهای به اصطلاح اسلامی مأیوس هستیم و امیدی به هدایت آنان نداریم؛ مگر آنکه خداوند متعال نظر عنایتی فرماید و تحولی در آنان به وجود آورد تا مسائل را آنگونه که شایسته است، بررسی نمایند، و خود و کشور خود را از چنگال گرگان جهانخوار نجات دهند.29/06/1361

 مهمترین و دردآورترین مسئله‏ای که ملتهای اسلامی و غیر اسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است موضوع امریکاست. دولت امریکا به عنوان قدرتمندترین کشورهای جهان برای بیشتر بلعیدن ذخایر مادی کشورهای تحت سلطه، از هیچ کوششی فروگذار نمی‏کند.21/06/1359

و بر ملت شریف ایران است که در هر مسلکی و با هر گروهی هستند، از اختلاف و نفاق و کارشکنی برای یکدیگر دست بردارند و دشمنان را با وحدت کلمه و اعتصام به «حبل ‏اللّه‏» درهم کوبند، و نزاعهای شخصی و گروهی را که جز از هوای نفس برنمی‏ خیزد و در صورت رشد همه را به تباهی می‏کشد و کشوررا به خرابی سوق می‏دهد کنار گذارند، و گویندگان و روشنفکران و متفکران و دانشگاهیان و دانشمندان، همۀ توان خود را صرف قطع امید دشمن اصلی ما امریکا کنند که با سلطۀ دشمن قدرتمند، برای هیچ یک چیزی باقی نخواهد ماند. 12/01/1359

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

15 ذی حجة‏الحرام1402

حضرت آقای ژنرال سوهارتو، رئیس جمهور کشور اندونزی

پیام تبریک شما به مناسبت حلول عید سعید اضحی واصل و موجب تشکر گردید. متقابلاً این عید بزرگ را به جنابعالی و ملت برادر و مسلمان کشورتان تبریک می‏گویم. متأسفانه این عید بزرگ اسلامی هنگامی فرا می‏رسد که مسلمانان گرفتار مصیبتهای گوناگون و رقتباری هستند، که فاجعۀ دلخراش لبنان و شهادت هزاران مسلمان و هتک حرمت صدها تن از دختران و زنان و قتل فجیع کودکان بیگناه و بیماران بستری در بیمارستان نمونه‏ای از آن مصایب بسیار است. و تأسف بارتر آنکه بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این جنایات وحشتناک، درصدد به رسمیت شناختن مباشر این جنایات، یعنی اسرائیل غاصب و جنایتکار بوده و به جای قطع هر گونه رابطه ‏ای با عامل اصلی یعنی امریکای جهانخوار در تهیۀ توسعه و تحکیم روابط و تجدید آن با این شیطان بزرگ هستند و این است وضع دلخراش مسلمانان و بسیاری از سران آنها. فاناللّه‏ و انا الیه راجعون.

روح ‏اللّه‏ الموسوی الخمینی

 

چنانچه گفته می‏شود که دولت امریکا می‏خواهد نظامی بیاورد و این مملکت را به خاک و خون بکشد، باور نکنید اولاً و ثانیاً اگر بیاید، خواهد سزای خودش را ببیند. ما از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالتهای نظامی ابرقدرتها نمی‏ترسیم. فرضاً که آنها وارد بشوند در اینجا، ما با قدرت در مقابلشان ایستادگی می‏کنیم، و سایر ملتهای اسلامی هم در مقابلشان هستند. با قدرت، ما باید به پیش برویم، تا اینکه احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه، بلکه در دنیا پیاده کنیم.28/02/1359

 

دنیا باید امریکا را از بین ببرد، و الاّ تا اینها هستند، این مصیبتها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جای دیگر. الآن در بسیاری از جاهای دنیا، امریکا آتش افروخته و جنگهایی که الآن در بسیاری از جاهای دنیا هست، همه‏ اش زیر سر این است. و دنیا را اینها دارند تهدید می‏کنند و هرگز هم اینها سلاحهایی که می‏گویند متوقف می‏کنیم و اینها را محدود می‏کنیم به حد، هرگز راست نمی‏گویند. بنابراین، ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم.تهران، حسینیه جماران،موضوع:ابرقدرتها منشأ مشکلات دنیا

 

 

... و این یک فریاد سیاسی ـ عبادی است که رسول اللّه‏، صلی اللّه‏ علیه و آله و سلم، به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر امریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می‏داند گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایی فعل رسول اللّه‏ ـ صلی‏ اللّه‏ علیه و آله و سلم ـ و امر خداوند را تخطئه می‏کنید، و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می‏دانید...12/06/1362

 

وقتی حضرت روح الله که خود یک عارف بزرگ و مثال زدنی است عبارت شیطان بزرگ را برای دولت آمریکا به کار می برد،این نشان از عمق اعتقاد او به سیاهی و پلیدی ماهیت این دولت استکباری است،حال سوال اینجاست، اینهایی که یکی از اهداف کلی و پشت پرده این به اصطلاح مذاکرات و صحبت های رو در رو و قدم زدن ها و... را  شکستن تابوی رابطه با آمریکا بر می شمرند و اکنون احتمال بازگشایی سفارت این کشور را مطرح می کنند،آبا معتقدند ماهیت این کشور نسبت به گذشته تغییر کرده است؟ یا اینکه...

حقیقت آنجاست که روزی عده ای که ابایی از آوردن افکارشان نداشتند این سخن را مطرح می کردند که وقت آن است افکار خمینی به موزه سپرده شود و امروز بعضی دیگر در حالی که همان شجاعت و صداقت گروه اول را هم ندارند، در حالی که دم از خمینی می زنند ،عملا به شدت در پی زدودن افکار او هستند.

 

 

-------------------------------------------

مرتبط: سلوك الهي يك ملت با ذكر "مرگ بر آمريكا"

آقای من، مگر ما مرده باشیم...

سلام بر نائب مهدی و سلام بر دل پر دردش که امروز بعد از پسر غریب فاطمه،حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه ، او دردمند ترین است و فقط مهدی است که از درد های دل این فرزند غریبش خبر دارد.

سلام بر آن آقایی که کسانی که خود را یار و برادر او می خوانند با صراحت و وقاحت دم از جام زهر دادن به او می زنند و بدان می بالند!1 ننگ بر آن زبانی که راضی به پاره پاره شدن دل ولی زمان خود باشد ،کسانی که عمامه به سر دارند اما هیچگاه معنای امامت را نفهمیده اند که لیاقت آن را نداشته اند ،کسانی که ثروت دنیا را به بهای غربت مولا طلب می کنند ، نزدیکانی که مصرانه در پی آنند روزگار تنها ترین سردار در ایام او تکرار شود.

سلام خدا بر دست جانباز و دل پر خونت که چنانچه روزگار خمینی روزگار خون دادن بود ،روزگار خامنه ای روزگار خون دل خوردن است و این به خاطر بعضی اطرافیان دنیا طلب و دو روی توست ؛ آن زمان فرمان استقامت ،پیامبر خدا را پیر کرد که با "ومن تاب معک" آمد و دستور به اسقامت اطرافیان داده شد اطرافیانی که...

 

آقای من ،بی شک همچنانکه سید و مولای تو مهدی فاطمه است،خود تو سید و مولای ما بسیجیان و دلدادگان خط ولایتی و بدان که تا فدائیان تو زنده اند، بدخواهان و حسودان و کیسه دوزان نخواهند توانست عرصه را بر تو تنگ کنند که ننگ ابدی برای کسی است که روگردان از مسیر ولایت باشد.

 

...............................................

1-نوشیدن جام زهر توسط امام، کام ملت را شیرین کرد!

 

...............................................

درج این مطلب در آرمان پرس

ما در امت اسلامی فقط امام داریم نه هیچ چیز دیگر

 
فرهنگ دینی ما همان فرهنگی است که این انقلاب عظیم اسلامی را رقم زد که به عنوان تنها انقلاب مذهبی عصر چشم همگان را خیره نمود،این فرهنگ، یک مختصات ویژه و بی بدیل دارد و شاید مهمترین بخش این فرهنگ عمود ولایت و امامت باشد.
وقتی گفته می شود "امام" این مفهوم در دین ما تعریف مخصوصی دارد که حد علی الاطلاق و اعلای آن حضرات معصومین علیهم السلام هستند و دیگر،امام های مقید که باز در دین ما تعریف شده هستند،یعنی امامت هایی که مقید به مکان یا زمان خاصی است اما معنای اطاعتی که مخصوص امام است به حسب همان مکان و زمان در آن ها نیز وجود دارد.
مثلا در امامت جمعه یا جماعت تبعیت در امام در تمامی حرکات و سکنات شرط است یعنی در هر حدی امام رنگ دینی مخصوص به خود را دارد و در مورد ولی فقیه که امامتش مقید به عصر غیبت معصوم علیه السلام است نیز این معنا وجود دارد،ولی فقیه طبق روایات حجت امام زمان است یعنی اگر کسی فردا روزی عذر به وجود غیبت بیاورد امام علیه السلام به وجود مبارک ولی فقیه و هشدار ها و دستورات و آگاهی بخشی او احتجاج می کنند.
جایگاه ولایت فقیه در بیان بنیانگذار فقید انقلاب،خمینی کبیر ،همان جایگاه نبی اکرم و پس از ایشان ،امامان معصوم علیهم السلام است،مبنای این حکومت و این اصل از دین گرفته شده است پس باید تعبیرات و عناوین را هم از همان ماخذ بگیریم،چیزی که در دین ما تعریف دارد "امام" است نه کلمه "رهبر" که یک تعبیر خنثی و فاقد ویژگی های نائب امام زمان است،امت اسلامی نیاز به امام دارد نه هیچ چیز دیگر! امام یعنی کسی که نگاهش به آن طرف مرز های مادی است،کسی که آخرت نگر است و برای سعادت ابدی می اندیشد و برنامه می ریزد و دستور می دهد که چون صد آمد نود هم پیش ماست! ،
این تعریف امام است اما تعبیر رهبر یک تعبیر مخصوص به ما و دینی نیست و در همه جای دنیا به کار می رود و در دنیا تعریف شده است و حدودی مغایر با آنچه برای امام شمردیم برای آن شمرده می شود، آنچه در معنای دینی برای ما مقدس است امام است نه رهبر! شاید تعریفی که برای یک رهبر در دنیا وجود دارد صرفا حفظ امنیت و تمامیت یک کشور باشد و این بی شک نگاه کوتاهی در بلند نظری دین و ایدئولوژی دینی ماست،همان قله هایی که حکومت انبیاء و اولیای الهی در طول تاریخ وجود داشته است از زمینه چینی برای تحقق حکومت جهانی منجی آخرالزمان و پرورش انسان ها و نگاه به آخرت در عین ساختن دنیا؛ که آرمان انقلاب اسلامی و نگاه خمینی کبیر بی شک چیزی فراتر و جدا از وظایفی است که در دنیا برای یک رهبر و یک حکومت شمرده می شود.
در پایان باید عرض شود که چه کوته نظر و تاریک فکر است کسی که سختش می آید و نمی تواند به کسی که امروز در جامعه ما در منصب رسول خدا و امیرالمومنین و امام زمان علیهم السلام نشسته است خطاب "امام" نماید در حالی که حتی به کسی که چند نفر آن هم فقط در امر نماز تابع او هستند خطاب امام می گردد.
 
.....................................
درج این مطلب در جهان نیوز

غدير انقلاب در كلام ولي امر

22 بهمن پيش از آنكه يك عيد ملي باشد ،حقيقتا يك عيد مذهبي و يوم الله به معناي واقعي كلمه است و اين در حالي است كه به اين جنبه اين روز بزرگ كمتر توجه شده است با وجود آنكه رهبر معظم انقلاب آنرا در حكم يكي از بزرگترين اعياد ديني ما –اگر نگوييم بزرگترين عيد – قرار داده اند در آنجا كه مي فرمايند :


 بيست و دوم بهمن، در حكم عيد غدير است؛ زيرا در آن روز بود كه نعمت ولايت، اتمام نعمت و تكميل نعمت الهى، براى ملت ايران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت. ۱۳۶۸/۱۱/۰۴

و اين بدان معناست كه نعمت دين و نعمت اسلام ناب محمدي بعد از اين روز بزرگ و تغييري كه به دست عامه ملت انجام شد 1و تبلور يد الله مع الجماعه بود ،در اين كشور تمام شد كه اگر تا قبل آن اسمي از اسلام آورده مي شد بعد از آن به بركت سايه ولي فقيه  ،رسم اسلام بر اين كشور باريدن گرفت كه امام خامنه اي درباره اين موضوع مي فرمايند:


دهه‌ى فجر، آن آيينه‌يى است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد. اگر اين آيينه نبود، باز هم مثل همان دوره‌هاى تاريك و قرون خاليه، بايستى ما مى‌نشستيم و اسمى از اسلام مى‌آورديم. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

بر همين اساس اين روز بزرگ طبق فرمايش ديگري از ايشان يك جشني حتي به عظمت جشن نيمه شعبان است 2 چرا كه امروز انقلاب ما داعيه دار زمينه سازي براي ظهور حجت حق و مهدي فاطمه سلام الله عليهما است و كسي بر اين كشور حكومت مي كند كه نائب و حجت و شيعه مهدي است پس مسلما اين مملكت امروز به بركت اين انقلاب و اين روز بزرگ ،مملكت امام زمان است و درجه اهميت اين روز تا حدي است كه اگر در روز نيمه شعبان امام زمان ارواحنا فداه متولد شدند ،22بهمن روز ولادت امامت در اين كشور پاك است3.

البته در هميشه تاريخ واژه غدير و امامت ، واژه سقيفه و غصب را در كنار دارد و اگر امروز ما در اين ميدان ولايتمداري و دشمني با دشمنان ولايت كه مصداق امروزي تولي و تبري است نباشيم ،به دشمنان و خائنين كمين كرده فرصت بروز و ظهور خواهيم داد.

و تنها بعد از ذكر اين معاني است كه راهپيمايي 22بهمن معنايي تازه  مييابد ،بلكه به معناي حقيقي خود مي رسد كه اين راهپيمايي از شعائر و آداب بزرگ در غدير انقلاب است ،روزي كه زنده كننده و ياداور تمام اين نعمت است و البته مطمئنا انفجار اين نور چشم دشمنان اسلام و انقلاب را كور خواهد نمود؛ان شاالله.  


----------------------------------------------

پينوشت:

1-اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم؛بى‏ترديد خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنها وضع خود را تغيير دهند. . سوره رعد، آیه11

2- برگزارى دهه‌ى فجر، بايد مثل برگزارى جشن نيمه‌ى شعبان باشد. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱

3-دهه فجر در حقيقت ولادت امامت در اين كشور است؛ به همان معنايى كه خود امام و اسلام براى ما ترسيم كرده‌اند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱



درج این مطلب در روایت نو و آی پرس

از طلوع فجر ولایت فقیه تا طلیعه صبح ظهور

قسم به فجر و شكافتن پرده سیاه شب

"فجر صادق" از همان ابتدا در افق گسترش پیدا می كند، نورانیت و شفافیت خاصی دارد، مانند  نهر آبی زلال، افق مشرق را فرا می گیرد و بعد در تمام آسمان گسترده می شود. فجر صادق اعلام پایان شب و آغاز روز است  و با ورودش وقت نماز صبح وارد می شود... آری انگار روز ظهور آغاز گشته است و از «امام آمد» درشت روزنامه ها تا دمیدن صور انقلاب، ده روز، پربارتر از ده قرن گذشت؛ «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ»

فرمان امام زمان (عج) در شب پیروزی انقلاب

اما شب قدر انقلاب شبی است که تقدیر ها به دست امام زمان رقم می خورد و بی شک دست او و اشاره الهی او این معجزه را در روزگار معاصر رقم زد و طاغوت کهنه و قدرتمند این سرزمین پاک را کنار زد تا با استقرار شخص ولی فقیه که حجت امام زمان است باز حکومت به صاحب اصلیش باز گردد و موید این موضوع خاطرات متعددی است که از آن زمان نقل شده است که یکی از آنها خاطره ای از شب پیروزی انقلاب است که از آقای مرتضایی فر در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی  نقل شده است:

ایشان در آن خاطره می‌گوید: «ما روز 21 بهمن 1357 در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». آقای طالقانی گفت:
«امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟».
بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید.
تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت.
ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت:
«نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!».

 فجر صادق، وجود ولی فقیه است

می گویند که فجر، امام زمان (عج) است که البته هر نوری بالاصاله از اوست اما اینگونه نیست چون فجر صادق وجود ولی فقیه است که تاریکی های غیبت را می شکافد و زمینه را فراهم می کند و آنگاه که شب به لحظات پایانی خود می رسد، خورشید  ولایت طلوع می کند و او حضرت وجه الله ،بقیة الله الاعظم ،امام زمان ارواحنا فداه است.

 

و آنروز دیگر باید گفت "معما چو حل گشت آسان شود" و که "لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً 1"

 که امام صادق (ع) فرمودند: در آن روز ايمان کساني که قبل از قيام حضرت با شمشير، نبوده است. سودي نخواهد داشت گرچه به امامان پيشين يعني پدران حضرت(ع) ايمان داشته باشد2.

و کسی که به ولی فقیه ایمان ندارد به امام زمان (عج)ایمان ندارد که او حجت امام زمان است و اطاعت او اطاعت امر امام زمان علیه السلام؛ و زندگی در سایه ولایت فقیه تمرین زندگی در کنار حجت بالغه حق و امام معصوم علیه السلام است.

 

برادران پیامبر در بین الطلوعین روزگار

آری در یک نگاه نمادین ، خورشید که در آید دیگر نماز قضاست و وقت خواندن آن تمام است و بین الطلوعین پر برکت ترین ساعات روز است از طلوع فجر ولایت مطلقه فقیه تا طلوع نور حقیقت و خورشید ولایت ،ولی عصر و زمان که امروز یاوران صدیق ولی فقیه در طوفان حوادث نام مهدی را زمزمه می کنند همان مهدی ای که او را ندیده اما تشنه دیدار اویند ؛

و رسول الله عاشق دیدار اینان است که برادران اویند آنگاه که می فرماید:

"عن ابی بصیر عن ابی جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه ، صلی اللّه علیه وآله، ذات یوم و عنده جماعة من أصحابه: «أللّهمّ لقّنی إخوانی» مرّتین فقال من حوله من اصحابه: أمانحن إخوانک یا رسول اللّه ؟ فقال: لا، إنّکم أصحابی و إخوانی قوم فی آخرالزمان آمنوا و لم یرونی، لقد عرّفنیهم اللّه بأسمائهم و أسماء آبائهم، من قبل أن یخرجهم من أصلاب آبائهم و أرحام أمّهاتهم، لأحدهم أشدّ بقیّة علی دینه من خرط القتاد3 فی اللّیلة الظلماء، أو کالقابض علی جمر الغضا۴، أولئک مصابیح الدّجی، ینجیهم اللّه من کل فتنة غبراء مظلمة۵."

 

ابو بصیر از ابوجعفر [امام محمدباقر] که درود خدا بر او باد نقل می کند که فرمود: روزی پیامبر خدا، که بر او و خاندانش درود باد، در حالی که عده ای از یارانش نزد او بودند، فرمود: خداوندا برادران مرا به من بنما! ایشان این سخن را دو مرتبه تکرار کردند. در این هنگام گروهی از یاران که گرد آن حضرت بودند گفتند: ای پیامبر خدا! آیا ما برادران شما نیستیم؟

 

فرمود: نه، شما یاران من هستید. برادران من قومی هستند [که] در آخرالزمان [خواهند آمد] آنها به من ایمان می آورند در حالی که مرا ندیده اند. خداوند آنها را با نامهایشان و نامهای پدرانشان شناسانده است، پیش از آن که از پشتهای پدران و رحمهای مادرانشان خارج شوند. هر یک از آنها بر دین خود پایدار می ماند، در حالی که این عمل از دست کشیدن بر خارهای گون در شب تاریک و یا در دست گرفتن آتش برافروخته از درخت گز دشوارتر است.

ایشان چون چراغی فروزان در دل تاریک شب می درخشند، خداوند آنها را از همه فتنه های تیره و تار در امان نگه می دارد.

   

آری این سخن پیامبر است که خداوند مومنین به او را در آخرالزمان از هر فتنه ای نجات می دهد و این کشتی انقلاب است که در آستانه سی و پنجمین سالگرد تولدش همچنان بر امواج جنگ و فتنه پیش می رود و سینه تاریکی را می شکافد و البته امواج حرکت این کشتی عظیم نه تنها همین منطقه بلکه عالم را فرا خواهد گرفت و مقدمات ظهور مهدی ارواحنا فداه فراهم خواهد گشت؛ان شا الله.


1-سوره : الانعام آیه : 158

2-كمال الدين و تمام النعمة ج‏1 ص 18

3-«خرط القتاد» کنایه از سختی و دشواری کاری است.  /**/

/**/ 4-«جمر الغضاء» نیز کنایه از مشکل بودن کاری است. «جمر» به معنای اخگر و شعله های آتش و «غضا» به معنای درخت شوره گز است.  /**/

5-بحارالانوار، ج52، ص124-123، ح8


  /**/


درج این مطلب در دانا و گرداب و صراط و جام نیوز و عماریون و حریم یاس و مفید نیوز و باشگاه خبرنگاران و صبح الوند

حجت منجلی،حضرت سید علی

امام خامنه ای 

شکر این نعمت که داند؟ ،رهبری دلدار وش!

                                                     بی تکبر، بی هوس، آئینه ای بی غل و غش

   سیدی از نسل زهرا،در صلابت حیدری

                                                   عالم دین پیمبر ،صاحب نام علی

   لشکر شیطانیان امروز با او دشمن است

                                                    چونکه در دوران غیبت ،او عناندار من است

از برای عاشقان ،امروز حجت منجلی است

                                                    چون علمدار ولایت، حضرت سید علی است

مدعی حب مهدی! ، گوش خود را باز کن

                                                   قدر عشقت را زمان نائبش احراز کن

حرف حرفش را اگر دستور او دانی نکوست

                                                       چون صراط مستقیم امروز دستورات اوست

آه، می ترسم ز تکرار غریبی، درد و چاه

                                                   در میان گرگ ها ماند امامی بی سپاه

فتنه گر از پشت و خیل دشمنان از پیش رو

                                                  ناید آن روزی که ایرانی شود،  بی آبرو

لیک تا ما زنده ایم از عشق فرمان می بریم

                                                        ما بسیجیها فدائیهای راه رهبریم

قوم سلمان پیرو و دلداده سید علی است

                                                    این علی تنها نمی ماند که ایران کوفه نیست

                                                               ح،الف،اول

توفیق گفتن این شعر در 92/11/3 برام حاصل شد؛برای همه دوستان ولایتی آرزوی موفقیت دارم و از همتون التماس دعا دارم. 


درج این مطلب در ندای قلم

اي سيد و مولاي ما!

 

اي سيد ما و اي مولاي ما،فداي دردهاي دلت،تو كانون انعكاس نور  ولي عصر و خورشيد زمين و زماني و بار امتي به دوش توست،دوشي كه عليوار بار يتيمي امت اسلام را برخود تحمل مي كند،آه از فاصله اي كه با تو دارم ،فكر و ذهن كوچك من و درك ناقص من كجا و رهيافتن به اوج استواي عرشي تو كجا؟ و حال آنكه تو حجت حجت اللهي و سايه لطف حضرت بقيۀ الله.

اي سيد و مولاي من ،اي كاش عنايت الهي تو و نور يد اللهي تو شامل حال اين بنده كمترين بشود تا هيچ گاه جمال معشوق از صفحه چشمم پاك نشود و توان آن را داشته باشم تا در كاروان بسيجيان تو با شم هم آنان كه گرد و غبار پايشان نور معرفت بر قلبها مي نشاند.

مني كه چشمهاي نيمه كوري دارم و گاهي تنها گرماي نور الهي را در پيش رويم احساس مي كنم ، دريچه اي از نور در طريق قرب تو مي بينم كه تنها طريق رسيدن به باب الله است يادم از سخن آن يگانه يار ولي عصر بهجت عارفان ـ كه خدايش رحمت كند ـ افتاد كه مردم را به استقبال از تو مي خواند كه استقبال از تو استقبال از ولايت الله است1.

آه اي كساني كه دوست داريد بدانيد تا در پيشگاه امام زمان عليه آلاف التحيه و الثناء چگونه ايد؛ ميزان ولايت حق و لطف جاري خداي تبارك وتعالي كه هميشه حجت را پيش چشم همگان تمام مي كند،در مقابل شماست!، با او چه كرديد!؟ امر او نسبت به شما چگونه بوده است؟ نكند نداي "اني جعلته عليكم حاكما"* را از ياد برده و دست رد بر سينه هدايت زده ايد! كه اگر اينگونه ايد بايد بگويم كه "هي علي حد الشرك باالله" و الرد علي بقيۀ الله.

از خداوند عزيز حكيم مي خواهيم كه به حق ولي عصر ما را مطيع حاكميت هميشگي خويش بر نفوس و زندگيمان قرار دهد تا در ايمانمان منفعتي يابيم و با ياري ولايت كسب خير نماييم براي فردايي كه "لا ينفع نفسا ايمانها لم تكن آمنت من قبل او كسبت في ايمانها خيرا"(قسمتي از زيارت آل ياسين)

*در حديثي كه در كتاب ولايت فقيه امام خميني و علامه مصباح يزدي آمده امام عليه السلام فقيه عادل را حاكم بر مردم قرار ميدهند و رد بر او را رد بر اهل بيت عليهم السلام و رد بر خدا و در حد شرك به خداوند بيان مي فرمايند.

 1-نقل از حجةالاسلام آقاتهرانی

فرهنگ غدیر و دانش آموزان ولایتمدار

هیچ تا بحال با خود اندیشیده اید که نظام تعلیم و تربیت ما تا چه حد توانسته است که پیام عمیق و دقیق غدیر را که به عمق رشته محکم ولایت در زندگی ما و به دقت نردبان اتصال دین به سوی قرب خدای رحیم می باشد؛ در فکر و دل و وجود دانش آموزان نهادینه نماید؟

ادامه نوشته

استدلال امام رضا علیه السلام برای ولایت فقیه

امام رضا علیه السلام در بیانی بعد از ذکر بعضی از ادله دیگر درباره دلیل وجود ولی امر می فرمایند: ...و منها : انا لا نجد فرقة من الفرق و لا ملة من الملل عاشوا و بقوا الا بقیّم و رئیس ؛ لما لا بدّ لهم منه فی امر الدین و الدنیا، فلم یجز فی حکمة الحکیم ان یترک الخلق و هو یعلم انّه لا بدّ لهم الّا به....1

از جمله (علل و اسباب نصب ولی عبارت است از اینکه:) ما هیچ گروه و یا ملتی را نیافتیم که بتواند به حیات و بقای خود ادامه دهد ، مگر با وجود سرپرستی و قیم و رئیسی (که به امور آنان رسیدگی کند)؛ زیرا مردم به ناچار نیاز دارند به وجود سرپرستی که کارهای دنیاو آخرت آنان را تنظیم نماید ،بنابر این هرگز در حکمت حکیم (خدای بزرگ) نمی گنجد که خلق را از آنچه که می داند به آن نیاز دارند (وجود سرپرست) محروم کند ،...

گرچه از این حدیث برای ولایت اهل بیت علیهم السلام استفاده شده اما هر مخاطب آگاهی متوجه می شود که لسان حدیث کلی است و مطمئنا یکی از آن اقوام ،مسلمانان و شیعیان آخرالزمان و در زمان غیبتند که بر طبق ادامه همین حدیث نیاز دارند که حکومت و حاکمی داشته باشند که حق مظلومشان را از ظالم بگیرد و لشکری ایجاد کند برای مقابله با دشمنان خارجی و نیز اموال عمومی و بیت المال را بین ایشان تقسیم کند و اجتماعات مذهبی را در میان آنها برپانموده و رهبری کند و امر دین و دنیای آن ها را در دوران غیبت اصلاح و سرپرستی نماید.


در اینجاست که متوجه امام معصوم در زمان خویش می شویم که مجرای لطف خداوند حکیم در زمین می باشد و هم او در بیان روشنتری حجتی آشکار برای متحیران پس از غیبت خویش قرار می دهد: فانهم حُجتی علیکم و انا حجةُ الله2...که شخص ولی فقیه بر طبق این احادیث و ادله عقلی و نقلی دیگر حجت و حاکم بر مسلمانان و شیعیان و منتظران ظهور امام زمان علیه السلام است.


1-علل الشرایع،ج1،ص183،ح9

2-كمال الدين،ج 2،ص 493.

 

درج این مطلب در راسخون و فرهنگ نیوز و عمارنامه و وصال یار و انتهای افق و احمد شرفخانی

درد دلي با ياران عاشورايي

امام و شهيدان

هرگاه كه خورشيد ولايت در غربت غروب فرو مي رود، اين خون سرخ سلحشوران فاطمي و شهيدان شاهد است كه به جوش مي آيد و عرصه را بر دل هاي بي عشق تنگ مي كند.

دهانم بشكند اما باز بوي غربت علي مي آيد،زبانم لال شود اما انگار دوباره روز فرح آل زياد و آل مروان فرا رسيده و صداي هلهله آنها بر سر طعمه جديدشان به گوش مي رسد.

اما عليرغم نگراني چشم ها خوشحالم؛ كه هرگاه عرصه بر زهرائيان تنگ مي شود،تاريخ آبستن شكوه حماسه اي ديگر خواهد بود؛ دوباره صداي جانبخش و دم مسيحايي هل من ناصر يكي از فرزندان فرزند ابوالعجائب كربلاساز علي ،خواب غفلت را از چشم كربلائيان خواهد زدود و قفل دلهاي آنان به دست خويش كه دست خداست ،خواهد گشود.


در خاطرم شد زنده ياد فاطميون

ياد شلمچه ،ياد فكه،ياد مجنون

 

یاد شهیدانی که حق را برگزیدند

با رمز یا زهرا حماسه آفریدند


راستي اي همرزمان، اي ولايتمداران سلمان تبار، مبادا زبان به گزاف باز كنيد و مصلحت اسلام را از ياد ببريد كه قصه خار در چشم و استخوان در گلو ،تقدير شيعيان راستين و پيروان حقيقي علي است.

امروز درد دل ولي خواب از چشم فدائيان او ربوده است، بگوئيد به مالك برگردد كه دشمن اصلي در سپاهيان خودي است،اما امروز ديگر صفين نيست كه قرآن سر نيزه كنند و با آيه اعتدال پيروي از خط به خط فرامين قرآن ناطق و حجت امام زمان را افراط بنامند كه حق همانجايي است كه علي ايستاده است ، و ما ياران عاشورايي او تا آخر با او ايستاده ايم و عاقبت از آن پرهيزگاران است.






درج این مطلب در مفید نیوز و جهاد پرس و صبح الوند

یافتن "قدر" مستلزم تفکر است

شب قدر شب شناخت انسان کامل است اینکه انسان تبلور نور قرآن را در وجود او مشاهده می کند و در آینه او گم شده خویش را بلکه خویش را خواهد یافت؛ همه چیز برای آن است که در سایه شناخت قدرِ لیلة القدر ،بنده قدر خود را دریابد و قرآن را با پیامبر قرآن و امر را با صاحب الامر و لذت انسان بودن را در طریق عبودیت درک کند که سعادت در گرو بندگی خداست.

ادامه نوشته

شخصیتی که امام خامنه ای او را حجت قرار دادند

تعجب آنجاست که چرا بعضی از معتقدین به امام، شهادت ذوالشهادتین1 را نمی پذیرند و چرا در کنار مطهری زمان نیستند؟ البته مطهری هم می تواند صامت و ناطق داشته باشد که امروز دم از شهید مطهری زدن و از سخنان این شهید والا مقام برای جلوه بیشتر سخن و موضع خویش استفاده کردن کار آسانی است اما...


ادامه نوشته

فیلم سخنرانی حضرت امام خامنه ای در حرم مطهر رضوی


لبیک عزیز دل زهرا لبیک!

 ما خیل حماسه ساز ایران هستیم/در امر جهاد از دلیران هستیم

در خلق حماسه سیاسی در کوش/در عرصه اقتصاد تا جان هستیم

فرمان تو می بریم ای نائب عشق/در امر ولی گوش به فرمان هستیم/ح.الف.اول

.................................................................................

   لبیک عزیز دل زهرا لبیک                   امر تو شنیدیم اماما لبیک


دنبال حماسه ساختن خواهیم بود      ای حجت نور عشق بر ما ، لبیک
                                                                            ح.الف.اول



پیام نوروزی امام خامنه ای :

بسمالله‌الرّحمنالرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال.
اللّهمّ صلّ علی حبیبتك سیّدة نساء العالمین فاطمة بنت محمّد صلّی الله علیه و ءاله. اللّهمّ صلّ علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها. اللّهمّ كن لولیّك الحجّة بن الحسن صلواتك علیه و علی ءابائه فی هذه السّاعة و فی كلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّی تسكنه ارضك طوعا و تمتّعه فیها طویلا. اللّهمّ اعطه فی نفسه و ذرّیّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقر به عینه و تسرّ به نفسه.

تبریك عرض میكنم به همهی هممیهنان عزیزمان در سراسر كشور، و به همهی ایرانیان در هر نقطهای از جهان كه هستند، و به همهی ملتهائی كه نوروز را گرامی میدارند؛ مخصوصاً به ایثارگران عزیزمان، خانوادههای شهدا، جانبازان و خانواده‌هایشان، و همهی كسانی كه در راه خدمت به نظام اسلامی و به كشور عزیزمان مشغول فعالیتند. امیدواریم خداوند متعال این روز را و این آغاز سال را برای ملت ما، برای همهی مسلمانان عالم، مایهی شادی و بهروزی و نشاط قرار دهد و ما را به انجام وظائفمان موفق و مؤید بدارد. به هممیهنان عزیزمان عرض میكنم توجه داشته باشند كه ایام فاطمیه در اواسط روزهای عید است و تكریم و احترام این ایام برای همهی ما لازم است.

ساعت تحویل و هنگام تحویل، در حقیقت حد فاصلی است بین یك پایان و یك آغاز؛ پایان سال گذشته و آغاز سال نو. البته نگاه عمدهی ما باید به طرف جلو باشد؛ سال نو را ببینیم، برای آن خودمان را آماده كنیم و برنامهریزی كنیم؛ اما حتماً نگاه ِبه پشت سر و راهی كه طی كردهایم هم برای ما مفید است، برای اینكه ببینیم چه كردهایم، چگونه حركت كردهایم، نتائج كار ما چه بوده است، و از آن درس بگیریم و تجربه بیاموزیم.

سال ۹۱ مثل همهی سالها، سالی متنوع و دارای رنگها و نقشهای گوناگون بود؛ شیرینی هم داشت، تلخی هم داشت؛ پیروزی هم داشت، عقبماندگی هم داشت. زندگی انسانها در طول حیات، همیشه همین جور است؛ با كش و قوسها همراه است، با فراز و نشیبها همراه است؛ مهم این است كه از نشیبها خارج شویم، خودمان را به اوجها برسانیم.

آنچه كه در طول سال ۹۱ از جنبهی مواجههی ما با جهان استكبار آشكار و واضح بود، عبارت بود از سختگیری دشمنان بر ملت ایران و بر نظام جمهوری اسلامی. البته ظاهر قضیه، سختگیری دشمن بود؛ اما باطن قضیه، ورزیدگی ملت ایران و پیروزی او در میدانهای مختلف بود. آنچه كه دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنهها و عرصههای مختلف بود؛ عمدتاً عرصهی اقتصاد و عرصهی سیاست بود. در عرصهی اقتصاد، گفتند و تصریح كردند كه میخواهند ملت ایران را بهوسیلهی تحریم فلج كنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج كنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا كردیم؛ كه تفصیل آنها برای ملت عزیزمان گفته شده است، گفته خواهد شد؛ من هم انشاءالله در سخنرانی روز اول فروردین، به شرط حیات، اجمالاً مطالبی عرض خواهم كرد.

در زمینهی اقتصاد البته بر مردم فشار وارد آمد، مشكلاتی ایجاد شد؛ بخصوص كه اشكالاتی هم در داخل وجود داشت؛ برخی از كوتاهیها و سهلانگاریها انجام گرفت كه به نقشههای دشمن كمك كرد؛ لیكن در مجموع، حركت مجموعهی نظام و مجموعهی مردم، یك حركت رو به جلو بوده است و انشاءالله آثار و نتائج این ورزیدگی را در آینده خواهیم دید.

در عرصهی سیاست، از یك جهت همت آنها این بود كه ملت ایران را منزوی كنند، از جهت دیگر ملت ایران را دچار دودلی و تردید كنند؛ همت آنها را كوتاه و ضعیف كنند. درست عكس این عمل شد؛ در واقع عكس این اتفاق افتاد. در زمینهی انزوای ملت ایران، نه فقط نتوانستند سیاستهای بینالمللی و منطقی ما را محدود كنند، بلكه حتّی نمونههائی از قبیل اجلاس جنبش غیر متعهدها با حضور تعداد كثیری از سران و مسئولان كشورهای جهان در تهران تشكیل شد و عكس آنچه را كه دشمنان ما میخواستند، رقم زد و نشان داد كه جمهوری اسلامی نه فقط منزوی نیست، بلكه در دنیا با چشم تكریم و احترام به جمهوری اسلامی و به ایران اسلامی و به ملت عزیز ما نگریسته میشود.

در زمینهی مسائل داخلی، مردم عزیز ما در آنجائی كه امكان و موقعیت ابراز احساسات وجود داشت ــ عمدتاً در بیست و دوم بهمن سال ۹۱ ــ آنچه را كه لازمهی حماسه و شور بود، از خود نشان دادند؛ از سالهای دیگر پرشورتر و متراكمتر در صحنه حاضر شدند. یك نمونهی دیگر هم حضور مردم خراسان شمالی در بحبوحهی تحریمها بود، كه نمونه و مستورهای از وضعیت و روحیهی ملت ایران را نشان میداد نسبت به نظام اسلامی و به مسئولان خدمتگار و خدمتگزار خودشان. كارهای بزرگی هم بحمدالله در طول سال انجام گرفته است؛ تلاشهای علمی، كارهای زیربنائی، تحرك فراوان مسئولین و مردم. زمینهها برای حركتِ رو به جلو و انشاءالله جهش، فراهم شده است؛ هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، و هم در همهی زمینههای حیاتیِ دیگر.

سال ۹۲ برابر چشمانداز امیدوارانهای كه به لطف پروردگار و همت مردم مسلمان برای ما ترسیم شده است، سال پیشرفت و تحرك و ورزیدگی ملت ایران خواهد بود؛ نه به این معنا كه دشمنیِ دشمنان كاسته خواهد شد، بلكه به این معنا كه آمادگی ملت ایران بیشتر و حضور او مؤثرتر و سازندگی آیندهی این ملت به دست خودشان و با همتِ با كفایت خودشان انشاءالله بهتر و امیدبخشتر خواهد شد.

البته آنچه را كه ما در سال ۹۲ در پیشِ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصهی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصهی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان كه در شعار سال گذشته بود. البته كارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از كار و سرمایهی ایرانی، یك مسئلهی بلندمدت است؛ در یك سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمهی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این كار ریلگذاری شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامهریزی كنند و حركت خوبی را آغاز كنند و انشاءالله با همت بلند و با پشتكار پیش بروند.

در زمینهی امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست جمهوری است؛ كه در واقع مقدرات اجرائی و سیاسی، و  به یك معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامهریزی میكند. انشاءالله  مردم با حضور خودشان در این میدان هم خواهند توانست آیندهی نیكی را برای كشور و برای خودشان رقم بزنند. البته لازم است هم در زمینهی اقتصاد، هم در زمینهی سیاست، حضور مردم حضور جهادی باشد. با حماسه و با شور باید  وارد شد، با همت بلند و نگاه امیدوارانه باید وارد شد، با دل پر امید و پر نشاط باید وارد میدانها شد و با حماسهآفرینی باید  به اهداف خود رسید.
با این نگاه، سال ۹۲ را به عنوان «سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی» نامگذاری میكنیم و امیدواریم به فضل پروردگار، حماسهی اقتصادی و حماسهی سیاسی در این سال به دست مردم عزیزمان و مسئولان دلسوز كشور تحقق پیدا كند.

به امید توجهات پروردگار و دعای حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه) و با درود به روح مطهر امام بزرگوار و شهیدان عزیز .
و السّلام علیكم و رحمةالله و بركاته

تاملی در نامه احمدی نژاد


در ادامه مطلب...

درج این مطلب در عمارنامه و عرش نیوز

ادامه نوشته

يك مقايسه؛ولايتمداري كدام است؟ آن يا اين!؟



گرچه كه مسئولين محترم دو قوه قضائيه و مقننه بعد از سخنان رهبر حكيم انقلاب هر دو بيان داشتند كه ما مطيع سخنان حضرتعالي هستيم و نصيحت هاي مشفقانه حضرتعالي را روي چشم مي نهيم و رئیس قوه مجریه نیز با تاخیر نامه ای مبنی بر دلبستگی و ارادت به مقام عظمای ولایت منتشر نمود که البته ارادت غیر از فرمانبرداری است اما بايد دید آيا ولايتمداري به همين است؟ و چگونه مي توان ولايتمدار حقيقي شد.

خدا رحمت كند سرداران شهيد هشت سال دفاع مقدس را و رحمت خدا بر رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را كه انگار منيت ها و هواهاي خود را در عمل به وظيفه و كسب رضايت ولي امر ذوب و نابود كرده بودند، در اينجا براي دريافتن معناي واقعي ولايتمداري خاطره اي كوتاه از يكي از سرداران شهيد نقل مي كنم تا درك و تعيين مصداق ولايتمدار حقيقي برايمان آسانتر شود.



مصداق عملي ولايتمداري



در مورد سردار شهيد حاج حسين خرازي اينگونه نقل شده است:

تند تند راه می رفت و مدام به بیسیمچی غر میزد.

پس رشید چی شد؟ پیداش کردی؟

به قصد مصاحبه رفتم سراغش. گفتم:خودتون رو معرفی کنید.

گفت:خب حسین خرازی ام.خادم بچه های لشکر امام حسین.

کجا میرید؟

شلمچه

برا چی؟

عملیات

اسمش چیه؟

گفتن بذارید کربلا ۵

نظر شما بعنوان فرمانده چیه؟

خودکشی!

پس چرا میرید؟

فرمان حضرت امام.

...

حالا چندین سال از شهادت شهید خرازی و اون خبرنگار میگذره.

هردوشون توی شلمچه آسمونی شدند و كربلاي پنج يكي از بزرگ ترين و بياد ماندني ترين عمليات هاي سپاه اسلام در هشت سال دفاع مقدس.



حالا شما به عنوان يك مخاطب فهيم چقدر فاصله ميبينيد ميان ولايتمداري مسئولين ما و آن آسمانياني كه اينگونه چشم به فرمان ولي داشتند و اين شد كه جنگ تحميلي ما و پيروزي هاي حاصل از آن معجزه اي شد كه دهان همه جهانيان از عظمت و شكوه آن باز ماند.

بسياري از اهل دل از مردم انقلابي از سخنان از سر درد امام خامنه اي اشك از چشمانشان جاري گشت و غربتي را در اين سخنان احساس كردند كه مهرشان را به حضرت ايشان به جوشش در آورد و دلشان را به درد آورد ؛ سخن گفتن و ادعا كردن براي يك سياستمدار سخت نيست و ضرورتا نشانگر عمق اعتقاد وي نمي باشد آنجا كه مسئولين ما بايند اين اعتقاد به فرمان قاطع و فصل الخطاب امام خويش را در عمل نشان دهند و نكنند آنچه اينچنين رهبر انقلاب را به واكنش عتاب آميز و ناراحتي وادارد.


از خداوند عزيز خواستاريم كه حقيقت انجام به وظايف را كه عبادتي براي معبود و موجب خوشنودي مهدي موعود است به مسئولين ما عنايت كند تا مشكلات معيشتي مردم مومن ما و فساد هاي موجود در كشور ما به اين ولايتمداري و انجام وظيفه دفع و رفع گردد ان شاالله.
 

سخنان مهم مقام عظمای ولایت درباره بد اخلاقی های اخیر مسئولان:

يك نكته هم راجع به مسائل داخلى كشورمان عرض كنم، كه اين هم مسئله‌ى مهمى است. قضيه‌اى در مجلس پيش آمد؛ قضيه‌ى بدى بود، قضيه‌ى نامناسبى بود؛ هم ملت را ناراحت كرد، هم نخبگان را ناراحت كرد. بنده‌ى حقير هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل اين قضايا احساس تأثر ميكنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر ميكند.

خب، رئيس يك قوه به استناد يك اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى ديگر را متهم كرد؛ اين كار بدى بود، اين كار نامناسبى بود؛ اينجور كارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضييع حقوق اساسى مردم است. يكى از حقوق اساسى مهم مردم اين است كه در آرامش روانى و در امنيت روانى زندگى كنند؛ در كشور امنيت اخلاقى برقرار باشد. اگر يك فردى متهم به فساد است، نميشود به خاطر او انسان ديگران را متهم كند؛ حتّى اگر ثابت هم ميشد، چه برسد به اينكه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاكمه‌اى نشده. به استناد متهم كردن يك نفر، انسان بيايد ديگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائيه را متهم كند؛ اين كار درست نيست، اين كار غلط است.

بنده فعلاً نصيحت ميكنم. اين كار، كار شايسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نيست. آن طرف قضيه هم، اصل اين استيضاحى كه در مجلس انجام گرفت، غلط بود. خب، استيضاح بايد يك فايده‌اى داشته باشد. چند ماه به پايان كار دولت، استيضاح يك وزير، آن هم باز با يك علت و دليلى كه مربوط به خود آن وزير نيست، چه معنى دارد؟ چرا؟ اين هم غلط بود.

اين هم كه شنيدم در داخل مجلس كسانى حرفهاى نامناسبى بر زبان آوردند، اين هم غلط است. همه‌ى اين قضايا، قضاياى نامتناسبى است با نظام جمهورى اسلامى؛ نه آن متهم كردن، نه آن برخورد كردن، نه آن استيضاح. دفاعى هم كه رئيس محترم قوه از خودش كرد، آن هم يك قدرى زياده‌روى بود؛ لزومى نداشت.

 وقتى ما همه با هم برادريم، وقتى دشمن مشترك جلوى روى ما هست، وقتى توطئه را مى‌بينيم، چه كار بايد بكنيم؟ تا امروز مسئولين در مقابل توطئه‌هاى دشمن هميشه كنار هم ايستاده‌اند، حالا هم بايد همين جور باشد، هميشه هم بايد همين جور باشد.


 من از مسئولان قوا و مسئولان كشور هميشه حمايت كردم؛ باز هم هر كسى كه مسئوليتى بر دوش دارد، بنده از او حمايت ميكنم، به او كمك ميكنم؛ اما اين كارها را نمى‌پسنديم؛ اين كارها متناسب با تعهدها نيست؛ با سوگندهائى كه خورده شده، مناسب نيست. اين ملت عظيم را ببينند؛ شايسته‌ى اين ملت، رفتار ديگرى است.

 

درج این مطلب در بولتن نیوز

امروز امام زمان تنها بوسیله ولی فقیه دستگیری می نمایند

تبیین ولایت فقیه در 24 خط برای تشنگان حقیقت

سخن حکیمانه و حق را گاهی می توان بسیار کوتاه و ساده بیان کرد و البته گاهی لازم است برای همان جملات کوتاه چندین صفحه شرح نوشته شود.

در مورد ولایت الله در معنای عام و ولایت فقیه که وجهه خاصی از همان معنای عام می باشد نیز می توان در چند جمله کوتاه یک معرفی ارائه کرد.

انسان برای رهایی از رنج ها و سعادت و رسیدن به حمایت کارگردان عالم باید متصل به رشته محکم ولایت و سرپرستی خدای تعالی شود، حالا باید چگونگی این طناب نجات و رشته سعادت را شرح داد.

این زنجیره و رشته اتصال ویژگیهایی دارد که نشان از حکمت خدای عزیز و لطیف دارد؛حلقه اولیه و ثابت و مشروعیت مطلق و بالاصاله؛ ایمان حقیقی به خدای آفریننده و پرورنده است.

حلقه بعد ایمان به پیامبر خاتم و اشرف مخلوقات (صلی الله علیه و آله) است؛ حلقه بعد ایمان به امیرالمومنین و ملاک الحق علی بن ابیطالب (علیهما السلام ) و حلقات بعدی ائمه معصوم علیهم السلام از فرزندان ایشان هستند که آخرینشان مهدی موعود و خاتم الاوصیاء علیه آلاف التحیة و الثناء است.

اما حلقه اتصال به ما از این زنجیره حاکمیت و ولایت الهی ولایت فقیه است که همانطور که مهدی (عج) حجت الله است، مصداق امروز ولی فقیه یعنی حضرت امام خامنه ای حجت امام زمان ارواحنافداه است.

اما این زنجیره در حکمت الهی دارای خصوصیاتی می باشد، بسیاری از افراد به خدای یگانه ایمان دارند اما باز از این رشته نجات بی بهره اند چون ولایت خاتم الانبیاء را نپذیرفته اند و بسیاری همینطور بهره ای از این نجات و سرپرستی خدای تعالی ندارند چون ولایت علی ابن ابیطالب علیه السلام را نپذیرفته اند و بسیاری هم در فرزندان ایشان متوقف شده و اعتقاد به همه ائمه اثناعشر ندارند و آنها هم از نجات و سعادت دورند و دستگیره ای برای رهایی از آتش و عذاب ندارند.

خصوصیت این زنجیره ولایت به آن است که هر چه به حلقات بعدی می رسد انگار دستگیری به این حلقات مشکلتر می شود و در این امتحان الهی فقط مومنان واقعی بدان موفق می شوند و بدا به حال کسی که دم از مهدی بزند و در نزد مهدی رو سیاه باشد و بهره ای از دستگیری مهدی نداشته باشد که او امروز به ادله محکم دینی تنها بوسیله شخص ولی فقیه دستگیری می نماید1 چرا که سربلند بیرون آمدن از امتحان الهی در عصر غیبت و عدم دسترسی به معصوم علیه السلام و در وانفسای آخر الزمان تنها به پیروی و اطاعت از ولی فقیه می باشد.2


1-چرا که دستگیری امام زمان از افراد تنها در صورت اطاعت ایشان است و دستور امام زمان اطاعت از ولی فقیه و رجوع به وی در عصر غیبت است.

2-برای آگاهی از ادله تفصیلی ولایت فقیه به اینجا مراجعه کنید.


درج این مطلب در عمارنامه و عرش نیوز

امتحان الهی و قصه نان!

حساب این انقلاب و نظام با نظام های دیگر فرق دارد،نباید اشتباهات مسئولین را به حساب اشکال اسلام گذاشت و به نظام اسلامی پشت کرد،اصل این نظام عبارتند از رابطه امام و امت؛از اول هم با همین اصل پا گرفته است و بر همین اصل پایدار خواهد بود تا انقلاب مهدی! ان شاالله.

اما نان! بعضی با مستمسک قرار دادن حدیث معروف یکاد الفقر ان یکون کفرا می خواهند لا قیدی خود را نسبت به اعتقادات و انقلاب و خون شهدا توجیه نمایند و حال آنکه این یقینی است که تنها ایمان های سست با کمی فشار مالی از دست می رود و نه ایمان دوستان خدا که ایمان در تک تک سلول های آنان رسوخ کرده است.

اصلا بر طبق روایات صبر راس ایمان است و به اندازه صبر افراد در مسیر خداست که درجه ایمان آنها تعیین می شود تا تنها عاشقان حقیقی به قله سیمرغ و لبخند وصال حضرت دوست برسند.

در مورد اینکه کمی مشکل مالی و چند روز درست غذا نخوردن و لقمه ای نان انسان را به آن وا دارد که به تمام دین و اعتقاداتش چوب حراج بزند و پشت کند این جمله را که یک دو دو تا چهارتای عقلی است به خاطر بسپارید  که "کسی که به خاطر یک لقمه نان اعتقادش را رها کند ارزش اعتقاد او به اندازه همان لقمه نان است!"

در پایان باید گفت که حاشا ملتی که انگار در این سی و چهار سال انقلاب سی و چهار انقلاب کرده است این گنچ پایداری را که با رنج خون جوانانی پاک از جنس آسمان این آب و خاک بدست آورده است به آسانی از دست دهد و در این امتحان عصر غیبت رد شود!

انگار خدای مهدی همان خدایی که دید مردم چگونه سر حسین علیه السلام را بریدند دارد این مردم را امتحان می کند که با نائب مهدی چه می کنند! ؛خورشید صبح ظهور تنها پس از امتحانات سخت الهی است که ظهور و طلوع خواهد کرد و این ایرانیان محب اهل بیت که سلمان افتخار آنان است آمده اند و آماده اند که زمینه ساز ظهور فرزند فاطمه سلام الله علیها باشند ان شاالله.

 

درج این مطلب در فرهنگ نیوز و پارسی نامه و عمارنامه و حفا نیوز و لینک دین و عرش نیوز

سنت حسنه "خدایا خدایا" یادگار شهداست

تمام پیروزی ملت ما به گره خوردن دین و عبادت با حاکمیت و سیاستمان است و تمام این گره با نهضت حضرت امام خمینی ره رقم خورد و به اوج رسید که این نعمت از قابلیت ها و ویژگیهای دین مبین اسلام است.

اما یکی از نشانه ها و علامت های این نعمت بزرگ که خود ودیعه ای از ولایتمداران راستین و نعمتی برای یاد آوری نعمت هاست؛ دعایی ای است که بوسیله رزمندگان و شهیدان و ولایتمداران راستین در این خاک پاک سنت گردید.

این دعا همان علامتی است که نشان می دهد همانطور که سیاست ما عین دیانت ماست،مساجد ما هم سنگری بزرگ برای سربازان دین و ولایت است.

تعقیبات نماز جماعت ملت مجاهد و مردم انقلابی و ولایتمدار ما در بسیاری از مساجد و حسینیه های این مرز و بوم این است که : "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما،خامنه ای رهبر به لطف خود نگهدار"

از نزدیکان برخی از شهدا شنیدیم که مرخصی که می آمدند این سنت حسنه دعا کردن برای نائب امام زمان را در مساجد احیا می کردند و به پرشور خوانده شدن آن کمک و تاکید می کردند.

همان پاکانی که بهترین فرزندان این ملت بودند که بر روی جانان لبخند وصال زدند و پر کشیدند و این جمله از امام  هماره در وصیت ایشان برای ما به یادگار مانده است که : پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکتتان آسیبی نرسد.

آری تنها آنهایی از شفاعت این شهیدان در روز رستاخیز بهرمند خواهند شد و می توانند انتظار آن را بکشند که راه آنها را که دعای برای امام زمان و نائبش و پیروی و اطاعت از آنان باشد را پیش گیرند و این دعا را که هدیه آن پاکان برای ماست هرچه پر شورتر و گسترده تر و با اعتقاد تر از گذشته به عنوان تتمیم و تکمیل عبادات دست جمعیشان در مساجد و حسینیه ها قرار دهند که حضرت روح الله فرمود: "ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است" و سپاه او سپاه محمد صلی الله علیه و آله و زمینه سازان ظهور مهدی موعودند؛ان شاالله.


درج این مطلب در فرهنگ نیوز و بولتن نیوز و صبح الوند

رهبر بیدار و مردم ولایتمدار

آقای من ،دشمنان ما هنوز معنای نظام ولایی را نفهمیده اند همانطور که درک صحیحی از دین و دینداری مردم پاک ایران ندارند؛ آقای من دشمنان و منافقان کور دل و کینه توز وعده های الهی را که از زبان ملکوتی شما جاری می شود به سخره می گیرند همانطور که در همیشه تاریخ کسانی که خدایشان زور و زر و تزویر بوده پیامبران خدا را به باد تمسخر می گرفته اند؛

اما،خود خوب می دانند همانطور که از باطن پست خویش که پشت نقاب های زیبایشان پنهان کرده اند آگاهند،می دانند که عاقبت از آن خدا و خدا مداران است ،همان هایی که در عصر غیبت نفی طواغیت کرده اند و تحت ولایت الهی ولی فقیه زمان و حجت امام زمان ارواحنا فداه در آمده اند. 


ادامه نوشته

يوم الولاية

نُه دی خبر از سرشت سلمانی این ملت می دهد؛

نه دی طوفان دریای اشک هایی است که در غم حسین ریخته شده است؛

نه دی خبر از اشاره تکوینی حضرت ولی بر دلها می دهد؛

نه دی یعنی این مملکت صاحب دارد؛

نه دی روزی است که چشم هایی که برق ولایت در آنها نیست هیچگاه معنای آنرا نمی فهمند؛

نه دی را راه اندازان این حماسه هم خوب نفهمیدند،چرا که دست ولایت فوق ایدی و اراده ولی قاهر بر قلب هاست؛

نه دی نشان داد که ملت ایران هنوز برای جنگ های تحمیلی حاضر و آماده است و بلکه آماده تر چون جنگ امروز جنگ ایمان هاست و حضور در معرکه سخت و نرم شیطان اکبر ؛

نهم دی را سربازان خامنه ای باور دارند،همانقدر که او دست عنایت مهدی را؛

نهم دی را باید روز ولایت الله نامید

عاشورای امروز،حسین زمانه و هیئت های غیر سکولار

پیام های محرم در کنار مسائل عمیق و دقیق انسانی و عرفانی ،آمیخته با مسائل اجتماعی و سیاسی است؛آنجا که مصداق اتم نهی از منکر در معنای نفی طاغوت ارائه می شود و نیز وفاداری در رکاب شخص ولی امر ضمانت به ثمر رسیدن این حرکت معرفی می گردد.  

پس مطمئنا معرفت به این پیام ها باید در عزاداری ما و ابراز ارادت ما به سالار شهیدان نمود داشته باشد چرا که دشمن امروز در پی ناکارامد کردن هیئات ما در مسیر وظیفه امروز و سکولاریزه کردن آنها به معنای دور کردن آنها از انقلاب و ولایت است که آنها می دانند ما "هرچه داریم از محرم و صفر است."

در جمله ای منسوب به امیرالمومنین علی علیه السلام آمده است: ما فات مضی و ما سیاتیک فاین؟ قم، فاغتنم الفرصة بین العدمین به این معنا که انسان عاقل بین گذشته ای که از بین رفته است و آینده ای که هنوز نیامده، فرصت های امروز خود را باید غنیمت شمارد.

وامروز بصیرت دینی و شور عاشورایی ،ما را باید در فهم جبهه حسینی امروز و ابعاد جنگ امروز ما با یزیدیان بکشاند.
اگر کسی فهم دقیق از رسم عالم داشته باشد مطمئنا درک خواهد کرد که این جمله که "هر روز روز عاشوراست" چه معنایی می تواند داشته باشد و اگر اینچنین است ، امروز ما باید نگران شقاوت حاصل از یاری نکردن حسین زمان خویش باشیم و عزاداری امروزمان در حقیقت تنها وظیفه ای که می تواند برای ما داشته باشد آن است که این حسین حسین گفتن ما،ما را برای یاری کردن حسین علیه السلام آماده کند.


 تمام سخن اینجاست که رشته معرفتی که سر سلسله دار آن حسین بن علی علیهما السلام است ،تکلیف امروز عاشقان طریق حسین را معین می کند و به عبارت روشنتر آن خورشیدی که در محرم سال 61 هجری، تاریکی را از امت محمد صلی الله علیه و آله و سلم زدود،شعاع نورش امروز در پیشانی ولی امر مسلمین ،ولی فقیه زمان، حضرت امام خامنه ای نمایان است.


هنوز زمینه سازی برای ظهور منتقم خون حسین عجل الله تعالی فرجه الشریف، جانفدا می طلبد و کربلاییان ،امروز در مسیر ظهور مهدی جانبازی را در تبعیت از رشته مستحکم ولایت نشان می دهند تا در ردیف یاران وفادار سالار شهیدان قرار گیرند و ادعای "یا لیتنا کنا معکم" را در عرصه عمل به اثبات برسانند.

درج این مطلب در باشگاه خبرنگاران و عمارنامه و فرهنگ نیوز و حریم یاس و عماریون

بررسی صوت زدگی و موسیقی های منکر در مداحی ها




وارد بعضی از هیئت ها که می شوی یکی از چیز هایی که در مرتبه اول به چشم می آید باند های بزرگی است که در چند طرف فضا تعبیه شده و وقتی مداح اصلی هیئت شروع به شور خواندن می کند احساس می کنی که در و دیوار و پنجره هم با این صدای بسیار بلند و ریتم تند به حرکت و لرزه در می آیند چه برسد به افراد و اگر افراد اگاهی! که آهنگ های این طرفی و آن طرفی زیاد گوش می دهند دورو برت باشند خواهید دید که می گویند اِه! این آهنگ فلان خواننده معروف رپ است و آن...گاهی انسان در این بازار مداحی ها و هیئت های لوکس امروزی دلش لک می زند برای نوای ملکوتی مداحان قدیمی و مناجات های بی ریای شب های عملیات...

کیفیت یا جمعیت؟

با سخن گفتن با مسئولین بعضی هیئت های بزرگ می بینید که آمار های آنچنانی از شرکت کنندگان هیئتشان ارائه می دهند و می گویند که هدف ما جذب مخاطب جوان از اقشار مختلف است! در اینجا این سوال مطرح است که آیا در اسلام این کمیت است که در درجه اول اهمیت دارد یا کیفیت؟ مطمئنا نهایتا خواهید دانست که با توجه به روایات متعدد کیفیت اهمیت بیشتری دارد گرچه جذب افراد هم در درجه بعد مقصود می باشد.

حالا باید ببینیم که چه چیزی باعث شده است که امروز اغلب جلسات مدح و عزاداری اهل بیت(علیهم السلام) تبدیل به جلسات پر سروصدا،کم مایه با ریتم های تند و حرکات زننده شود و اینکه باید گفت اینگونه جلسات متاسفانه سنخیت چندانی با چشمه حیات بخش ذکر اهل بیت ندارند.

 مثل کم رنگ شدن ذکر و شعر و لحن ناب در هیئت های امروزی ،مثل کالای مفیدی است که طالب مخصوص به خود دارد و ما بیاییم غشهایی از جنس امروزی به آن اضافه کنیم که همه پسند شود! باید با خود بیندیشیم که آیا این کار درست است؟ آیا این خدمت به اهل بیت(ع)است؟

این همان موضوعی است که مقام معظم رهبری در مراسم  سالگرد امام خمینی(ره) در سال 89 بدان اشاره فرمودند و نکوهش کردند کسانی را که به خاطر خوش آمد افراد می آیند تغییراتی در دین میدهند و آن شکل ناب اسلام را ارائه نمی دهند؛

مصادیق منکرات در موسیقی مداحی ها در بیان مقام عظمای ولایت

پس شعر خوب، آهنگ خوب و صوت خوب مهم است. البته آهنگ خوب به معناى تقليد از آهنگ موسيقى‌هاى لهوىِ مضلّ عن سبيل اللَّه نيست؛ اين را توجه داشته باشيد. بعضى از آهنگها، آهنگهاى بدى است، آهنگهاى غلطى است، آهنگهاى لهوى است؛ اين را نبايد به وادى حرفه‌ى مداحى و خواندن مداحى كشاند. عيبى ندارد كه شكلهاى جديدى را در خواندن و قرائت اشعار و آهنگ‌سازى‌هاى گوناگون ابتكار كنيد؛ اما از اين تشابه و تداخل بپرهيزيد. البته آهنگهاى لهوىِ مضلّ عن سبيل اللَّه را ميگويم، نه حالا هر آهنگى كه يك وقتى در يك مضمون ديگرى خوانده شده، آن را بخواهيم منع كنيم؛ نه، آهنگهائى كه لهوى است و مضلّ عن سبيل اللَّه است؛ اينها را نياوريد.۱۳۹۰/۰۳/۰۳بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاكرین اهل بیت(ع)


و در جای دیگری حضرت ایشان می فرمایند:

نكته‌ى آخر هم آهنگ است. من شنيده‌ام در مواردى از آهنگ‌هاى نامناسب استفاده مى‌شود. مثلاً فلان خواننده‌ى طاغوتى يا غيرطاغوتى شعر عشقىِ چرندى را با آهنگى خوانده؛ حالا ما بياييم در مجلس امام حسين و براى عشاق امام حسين، آيات والاى معرفت را در اين آهنگ بريزيم و بنا كنيم آن را خواندن؛ اين خيلى بد است. خودتان آهنگ بسازيد. اين همه ذوق و اين همه هنر وجود دارد. يقيناً در جمع علاقه‌مندان به اين جريان كسانى هستند كه مى‌توانند آهنگ‌هاى خوبِ مخصوص مداحى بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادى.

اين را هم عرض بكنم كه آهنگ شادى از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده كه براى روزهاى عيد جلساتى تشكيل مى‌دهند. بنده مخالف اين كار نيستم؛ بد هم نيست كه دست مى‌زنند. البته اگر از راديو بشنويم - كه بنده خودم گاهى از راديو شنيده‌ام - و شعر را درست گوش نكنيم، خيال مى‌كنيم دارند سينه مى‌زنند! هم لحن، سينه‌زنى است؛ هم آن دستى كه مى‌زنند، مثل زدن روى سينه است. اين چه شادى‌يى شد؟! اگر براى روزهاى شادى، آهنگ‌هاى مناسب - نه آهنگ‌هاى مبتذل، نه آهنگ‌هاى طاغوتى، نه آهنگ‌هاى حرام - و شيوه‌هاى خوب انتخاب كنند، مؤثرتر و بهتر است. اين‌طور نباشد كه چون به روضه‌خوانى عادت كرده‌ايم، روز شادى هم كه مى‌خواهيم حرف بزنيم، لحنمان بشود لحن روضه‌خوانى. قديم‌ها مى‌گفتند فلانى هرچه مى‌خواند، مثنوى درمى‌آيد؛ هر آهنگى را كه شروع كند، مثنوى مى‌شود! اين‌طورى نباشد.

به‌هرحال ميدان شما، ميدان وسيعى است؛ ميدان كار و اثرگذارى است. امروز مداحان جوان بحمداللَّه خيلى هستند؛ اقبال جوانها هم خيلى زياد است. اين مزرع، بسيار مستعد و قابل بذرافشانى است. اگر خوب بذرافشانى شود، تأثيرات و محصولش فوق‌العاده باارزش خواهد بود. از اين فرصت استفاده كنيد، استفاده كنيم، نظام اسلامى استفاده كند - شعر خوب، آهنگ خوب، مضمون خوب، اجراى خوب، صداى خوب - اين يك چيز استثنايى و فوق‌العاده خواهد بود.۱۳۸۴/۰۵/۰۵بیانات در دیدار جمعی از مداحان


ریشه یابی نفسانی موضوع

اصلا شاید اینگونه مداحی ها شامل آن خطابهای تکان دهنده بحث بدعت شود چون الان بعضی از سبک های نادرست مداحی تقریبا به شکل یک سنت در آمده است و هر جا هیئتی بر پا می شود،افراد آن هیئت این چارچوب را جزو ملزومات جلسات خود می دانند و اجرا می کنند و خود را از این چارچوب اشتباه مرسوم ناچار میدانند.


 این موضوع به معنای آن است که بجای آنکه ما خودمان را با قداست ذکر اهل بیت(علیهم السلام) همخوان و مناسب کنیم،بیاییم قداست را از ذکر اهل بیت(ع) بکاهیم تا همسان با مذاق ما شود اما در اینجا باید اول ببینیم مذاق ما به چه عادت کرده است و اصلا آیا ما نفس سرکش خود را با عطر معنویات عادت داده ایم یا با الحان و مظاهر دنیایی...

برای روشن تر شدن موضوع باید گرچه مثال تندی به نظر می آید ،قضیه آن شخصی را که در بازار عطرفروشها بیهوش شد یادآور شویم که این شخص چون شغلش تخلیه فاضلاب بود مذاقش با بوی عطر سازگار نبود فلذا بعد از آنکه به بازار عطر در بازار عطر فروش ها از هوش رفت برایش مقداری نجاست آوردند تا زیر بینی او بگیرند و چنین کردند و او به هوش آمد.

گرچه این مثال ممکن است برای ما اغراق آمیز باشد اما اگر با تامل بیشتری به آن بنگریم میبینیم که حالا این قضیه تقریبا وضع امروز مذاق ماست که تنها موسیقی های آنچنانی و ریتم های زننده وتند،ملائم وسازگار با نفس ماست واگر به بازار عطر فروشها هم می خواهیم برویم باید با خود این نجاستی که به آن عادت کردیم ببریم که با این وجود دیگر آن عطر تاثیر خود را نخواهد گذاشت و دیگر نمی توان با آن معطر شد.

 درپایان زیباست که دوباره به یاد بیاوریم که بقول علامه جوادی آملی اهل بیت علیهم السلام از ما اندوه و اشک عاقلانه و از روی تامل می خواهد نه به اصطلاح از روی مستی و اینچین عزاداری ای را عبادت و تسبیح می دانند آنجا که امام صادق علیه السلام می فرمایند: نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همه لنا عبادة یعنی نفس كسى كه به خاطر مظلوميت ما اندوهگين شود تسبيح است، اندوه او برما عبادت است.بحار الانوار-ج 44،ص 278

بیاییم مذاق خود را با عطر ناب معنویت ذکر اهل بیت(ع) جور کنیم تا ما هم معطر به این عطر شویم البته در سلوک عاشقانه بیرون آمدن از آخور نجاسات دنیوی کار آسانی نیست! اما این حرکت،هدف ذکر اهل بیت است که باید به سوی این هدف رفت و کیفیت این تغییر را فدای کمیت سیاهی لشکر بی مایه و بی تاثیر موسیقی های مداحی دار! ننمود که یکی مرد جنگی به از صد هزار.

 



درج این مطلب در  تعامل نیوز و روزنامه اعتدال و فصل بیداری و باشگاه خبرنگاران و فرهنگ نیوز و بشارت نیوز و ممتاز نیوز و سید علی و حرف تو و گلستان ما و میانرود و مرآت نیوز و دریاسر و ایلام فردا و نیمه پر و ملایری ها و رودآور و نافع و سفیر افلاک و پایگاه خبری اسد آباد و مطلع الفجر و بهاباد خبر و داهی و بازی دراز 

دوستی خاله خرسه ما با ولایت+عکس

من از بیگانگان هرگز ننالم  که هر چه کرد با ما آشنا کرد

امام خامنه ای از ما لقب درست کردن برای ایشان نمی خواهند،امام خامنه ای از ما تملق و چاپلوسی نمی خواهند،ایشان از ما عمل به وظیفه می خواهند؛عادت کرده ایم آنطوری که می خواهیم ولایتی باشیم نه آنطوری که ولایت از ما می خواهد و این عیب بزرگ بسیاری از ما به اصطلاح بچه بسیجی هاست.

اسم خودمان را می گذاریم افسر ولایت ،می گذاریم نخبه و فعال رسانه ای آن وقت در زمین دشمن بازی می کنیم چرا که به جای پیگیری دقیق سخنان و دستورات آقا ،اسیر جو می شویم آقا می فرمایند " وقتي كساني اسم مبارك اميرالمؤمنين (عليه‏السّلام) يا اسم مبارك وليّ‏عصر (روحي‏فداه) را مي‏آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش مي‏آورند، بنده تنم مي‏لرزد" و ما باز نه اینکه نام ایشان را بعد از امیرالمومنین بیاوریم بلکه نام ایشان را جای نام امیرالمومنین می نشانیم.

چرا متوجه نیستیم که این ولایت فقیهی که علم حکومت دینی و ضد استکباری را امروز بلند کرده است دشمن زیاد دارد در خارج و حتی داخل ؛کسانی که از مبانی ولایت فقیه گرفته تا ریز اعمال مسئولان را مورد حمله و شبهات فراوان قرار می دهند ؛حالا ما به جای منطق و دفاع از حدود مشخص و منطقی نظام اسلامی و ولایت فقیه بیاییم دست به اغراق های بدون منطق و احساسی بزنیم که خوراک برای دشمنان درست کنیم.

ممکن است یک خط شکنی در بین نیرو های خودی انجام دهیم که خیلی از اطرافیان به ما بگویند احسنت اما باید از خودمان بپرسیم که به چه قیمتی می خواهیم جلب توجه اطرافیان کنیم و اینکه آیا این عمل ما عمل به وظیفه است؟ آیا امام زمان و نائب ایشان به این عمل راضی هستند؟

وقتی صحنه هایی از این دست را در اعمال اینچنینی کسانی که خود را دوست ولایت می دانند مشاهده می کنیم ،داستان و مثل دوستی خاله خرسه در یادمان زنده می شود و برای غربت ولایت و شخص ولی فقیه بس که اینچنین دوستان و طرفدارانی داشته باشد.


توجه: خدارو شکر دوستی که عکس فوق رو طراحی کردند متوجه اشتباهشون شدند و در صدد جبرانند و اما اینطور کارا و خطاب این مطلب محدود به ایشون نیست و امیدواریم که دیگران هم متنبه بشوند و روزی برسد که آقای مظلوممان از دوستانش ضربه نخورد.

درج این مطلب در عمارنامه و نور آسمان

یادآوری دستوری از مقام عظمای ولایت : اتحاد و همدلى بين مسئولين كشور يك فريضه است


این روز ها باز اگر نگاهی عمیق و دقیق به روی رهبر عزیز انقلاب بیندازی غم و غربت را در چهره ایشان مشاهده خواهی نمود چرا که وقتی که مسئولین درجه اول مملکتی نمی توانند به خاطر مصلحت عمومی و آرامش جامعه بر روی نفسانیات و کشمکش هایشان پا بگذارند و با اطاعت از ولی امر مسلمین رضایت الهی را کسب کنند دیگر از دیگران چه انتظاری وجود دارد؟

البته همه این رفتار ها امتحاناتی است که بعضی از مسئولان در پیشگاه الهی و مردم پس می دهند ،آنهایی که در از مصلحت و مصلحت سنجی می زنند و ادعایشان گوش فلک را کر می کنند ولی در پایان اعمال نادرست آنها در وضعیت امروز جامعه نشان می دهد که شیطان درون بر آنها مسلط شده و لبخند بر لبان شیطان بیرونی نشانده اند.

در روز هایی که فشار اقتصادی بی سابقه ای با عوامل داخلی و خارجی بر مردم مومن و ولایتمدار ایران اسلامی وارد شده است این مسائل و بگو مگو های انحرافی و علنی مسئولین درد مردم را بیشتر و خدای نکرده آنها را نسبت به بعضی از سران مملکتی دلسرد می نماید.

این موقع است که عیار ولایتمداری مسئولین بلند پایه نظام مشخص می شود که حضرت امام خامنه ای در دیدار کارگزاران نظام می فرمایند : من روى اتحاد تكيه ميكنم. اتحاد و همدلى بين مسئولين كشور يك فريضه است. تعمد در مخالفت با آن، امروز يك خلاف شرع است؛ بخصوص در سطوح بالا. همه به اين توجه داشته باشند. دشمن از اختلافات كوچك، يك مسئله‌ى بزرگ ميخواهد بسازد؛ نبايد بگذاريد.۱۳۸۹/۰۵/۲۷                        


همچنین ایشان در یک بیان دیگر فرموده اند: قوّه مجريّه و قضاييّه دو قوّه‌اى هستند كه بايد مثل بازوان فعّال در عرصه‌ى كشور كار كنند. وظايفى بر دوش قوّه مجريه است؛ وظايفى هم بر دوش قوّه قضاييّه است؛ قوّه مقنّنه هم بايد به عنوان پشتيبان و حامى اين دو قوّه، قوانين لازم را براى اجراى خوب و مشكل پيدا نكردن در راه عمل و اجرا، در اختيار اينها قرار دهد تا دچار كمبود قانون نشوند. در مجلس شوراى اسلامى قانون بايد طبق مصالح كشور، مصالح ملت و مطابق با اسلام باشد تا قوّه مجريّه و قوّه قضاييّه بتوانند با استفاده از قانون و مجراى صحيح قانونى، وظايف خودشان را انجام دهند. اين مى‌شود اقتدار ملى. اقتدار ملى به كار جدّى و قاطعانه از سوى همه مسؤولانِ بخشهاى مختلف كشور و هماهنگى دستگاههاى مختلف در راه مصالح ملت احتياج دارد. همديگر را تخريب نكنند، آن‌گونه كه دشمن مى‌خواهد.

۱۳۸۰/۰۱/۰۱                                                                بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی

آیا حوزه های علمیه ما سکولار هستند؟

حضرت امام خمینی درد دل خود درباره حوزه های علمیه و طلاب زمان خویش را اینگونه بیان می کنند: در حوزه‏ هاى علميه هستند افرادى كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعاليت دارند. امروز عده‏ اى با ژست تقدس مآبى چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام می زنند كه گويى وظيفه‏ اى غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه‏ هاى علميه كم نيست.

طلاب عزيز لحظه ‏اى از فكر اين مارهاى خوش خط و خال كوتاهى نكنند، اينها مروّج اسلام امريكايی ‏اند و دشمن رسول اللَّه. آيا در مقابل اين افعي ها نبايد اتحاد طلاب عزيز حفظ شود؟

استكبار وقتى كه از نابودى مطلق روحانيت و حوزه‏ ها مأيوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود؛ يكى راه ارعاب و زور و ديگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتى حربه ارعاب و تهديد چندان كارگر نشد، راههاى نفوذ تقويت گرديد. اولين و مهمترين حركت، القاى شعار جدايى دين از سياست است كه متأسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا اندازه‏ اى كارگر شده است تا جايى كه دخالت در سياست دون شأن فقيه و ورود در معركه سياسيون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه می ‏آورد؛ يقيناً روحانيون مجاهد از نفوذ بيشتر زخم برداشته ‏اند. گمان نكنيد كه تهمت وابستگى و افتراى بى دينى را تنها اغيار به روحانيت زده است، هرگز؛ ضربات روحانيت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب كاريتر از اغيار بوده و هست .

در شروع مبارزات اسلامى اگر می خواستى بگويى شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنيدى كه شاه شيعه است! عده ‏اى مقدس نماى واپسگرا همه چيز را حرام می دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند. خون دلى كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختي هاى ديگران نخورده است. وقتى شعار جدايى دين از سياست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احكام فردى و عبادى شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و حصار بيرون رود و در سياست [و] حكومت دخالت نمايد، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضيلت شد.

به زعم بعض افراد، روحانيت زمانى قابل احترام و تكريم بود كه حماقت از سراپاى‏ وجودش ببارد و الّا عالم سيّاس و روحانى كاردان و زيرك، كاسه‏ اى زير نيم كاسه داشت‏. صحيفه امام، ج‏21، ص: 279

یکی از متفکرین عصر ما می گفت روزی اگر بخواهد حوزه ضربه بخورد و محو شود مطمئنا این عمل فقط به دست  همین قشر رقم خواهد خورد والا هیچ گاه دشمنان قدرت ضربه زدن به دین و حوزه های علمیه را دارا نیستند.

اما آیا این قشری که برخورد با آنها خون به دل امام امت نمود در زمان ما نیستند؟ آیا رویه حوزه های علمیه و تفکر حاکم بر عوام و خواص طلاب پس از انقلاب به طور کلی اصلاح شده است؟                     

آیا تا بحال از خود پرسیده اید که چرا حوزه علمیه امروز ما ذاتا تحول گریز است و تحولات و تغییرات زیر بنایی و غیر زیر بنایی جامعه ما تغییر محسوسی در منش و روش آن ایجاد نمی کند؟

بعد از انقلاب اسلامی حوزه علمیه نسبت به قبل دارای سازمان و مدیریت منظم و برنامه ریزی شده است؛ اما آیا حوزه علمیه در حکومت اسلامی سی و چند ساله ما توانسته است نیاز های جامعه امروز و نیاز های تخصصی حکومت اسلامی در بخش های مختلف سیاست و اقتصاد و غیره را تامین کند؟

به نظر می رسد با توجه به سوالات فوق و پاسخ های مشخصی که از این سوالات در ذهن مخاطب واقف به وضعیت فعلی حوزه می آید؛ بدنه اصلی حوزه به هیچ وجه همگام با نیاز های دینی در عرصه حکومتی پیش نرفته است،ممکن است تلاشهایی در این عرصه با اصرار های مکرر مقام عظمای ولایت صورت پذیرفته باشد اما فریاد های عمومی امروز حاکم حکیم و رهبر دلسوز و غریب این نظام و حکومت اسلامی بعد از گذشت سی و چند سال از تولد نظام اسلامی ،شاهد بر آن است که هیچ گاه کلیت حوزه علمیه و مسئولان موثر و تصمیم ساز آن آنطور که باید دست یاری به این احساس نیاز ها و لبیکِ اطاعت به این اصرار ها و دستورات حضرت ایشان نداده و نگفته اند.

اما باز باید برای این واقعیت تلخ که نشستن گرد سکولاریسم بر بدنه حوزه و ترویج روحیه های برامده از تفکر سکولاری در حوزه است به دنبال علت بود که شاید بشود این علت را در تفکر و روحیه حاکم در اغلب خواص حوزه و اخص الخواص این نام و رسم مقدس جستجو نمود.

در اینجا بار دیگر توصیه می شود بخش های مهم سخنان رهبر حکیم و نافذ انقلاب در دیدار اخیرشان با طلاب خراسان شمالی را مرور نماییم و به عمق درد حضرت ایشان در این بیانات توجه کنیم و توجه نشدن به خدمات نظام به روحانیت و اسلام و بی انصافی ها را در ورای آن ببینیم و به عباراتی چون ننگ و سکولاریسم که هیچ گاه ایشان تا بحال در مورد حوزه و حوزویان از سوی ایشان بکار نرقته است توجه کنیم.


گزیده ای از بیانات اخیر امام خامنه ای در جمع طلاب خراسان شمالی

آنچه كه لازم است عرض بكنم - كه از همهى اين مطالب مهمتر است - نسبت حوزههاى علميه است با انقلاب و نظام اسلامى. هيچ كس در عالم روحانيت، اگر انصاف و خرد را ميزان قرار بدهد، نميتواند خودش را از نظام اسلامى جدا بگيرد. نظام اسلامى يك امكان عظيمى را در اختيار داعيان الىاللّه و مبلّغان اسلام قرار داده. كِى چنين چيزى در اختيار شما بود؟ امروز يك طلبهى فاضل در تلويزيون مىنشيند نيم ساعت حرف ميزند، ده ميليون، بيست ميليون مستمع از روى شوق به حرف او گوش ميدهند. كِى چنين چيزى براى من و شما در طول تاريخ روحانيت، از اول اسلام تا حالا، وجود داشته؟ اين اجتماعات بزرگ كِى وجود داشت؟ اين نمازجمعهها كِى وجود داشت؟ اين همه جوان مشتاق و تشنهى معارف كِى وجود داشت؟ امروز اين جوانهاى دانشجو و غير دانشجو را كه مشاهده ميكنيد - حالا من دانشجوها را ميگويم - همهشان تقريباً و تغليباً مشتاقند از مفاهيم اسلامى و معارف اسلامى چيزهائى را بشناسند و چيزهائى را بفهمند و سر در بياورند.

من و شما بايد زمينه فراهم كنيم كه بتوانيم به آنها جواب دهيم. اين فرصت تا امروز كِى براى روحانيت وجود داشته؟ علاوه بر اين، ابزارهاى تسهيلكننده، مثل رايانهها و ارتباطات اينترنتى و فضاى مجازى و سايبرى هم كه الان در اختيار شماست. اگر بتوانيد اينها را ياد بگيريد، ميتوانيد يك كلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعى كه شما آنها را نميشناسيد، برسانيد؛ اين فرصت فوقالعادهاى است؛ نبادا اين فرصت ضايع شود. اگر ضايع شد، خداى متعال از من و شما روز قيامت سؤال خواهد كرد: از فرصت اين همه جوان، اين همه استبصار، اين همه ميل و شوق به دانستن، شما براى ترويج معارف اسلامى چه استفادهاى كرديد؟ نظام اسلامى يك چنين خدمتى به ما معممين و روحانيون كرده. مگر ميتوانيم خودمان را كنار بگيريم؟

 اين كه يك آقائى در يك گوشهاى عبايش را بكشد به كول خودش، بگويد من به كارهاى كشور كار ندارم، من به نظام كار ندارم، افتخار نيست؛ اين ننگ است. روحانى بايد از وجود يك چنين نظامى كه پرچمش اسلام است، قانونش فقه اسلامى است، با همهى وجود استقبال كند. مراجع تقليد كنونى، مكرر متعددىشان به بنده گفتند كه ما تضعيف اين نظام را به هر كيفيتى حرام قطعى ميدانيم. خيلىشان از روى لطف به من پيغام ميدهند يا ميگويند كه ما تو را مرتباً دعا ميكنيم.

اين نشان دهندهى قدرشناسى از نظام اسلامى است. حالا يك معممى يك گوشهاى بيايد خودش را از نظام كنار بگيرد؛ بهانه هم اين است كه ما فلان انتقاد را داريم. خيلى خوب، صد تا انتقاد داشته باش؛ دويست تايش به خود ما عمامهاىها وارد است. مگر به ما انتقاد وارد نيست؟ وجود انتقاد و عيب در يك مجموعه مگر موجب ميشود كه انسان اين همه محسّنات و نقاط قوت را در آن مجموعه نبيند و ملاحظه نكند؟ در روحانيت هم همين جور است؛ عيوب الى ماشاءاللّه. بنده آخوندم، طلبه هستم، از قبل از بلوغ طلبه بودم تا الان؛ بيائيد براى شما همين جا يك فهرست از بر بنويسم. صد تا اشكال در ما هست؛ اما اين صد تا اشكال موجب ميشود ما از روحانيت اعراض كنيم؟ ابداً. در مقابل اين صد تا اشكال، هزار تا حُسن وجود دارد. در كسر و انكسار مصالح و مفاسد است كه انسان ميتواند خط مستقيم را پيدا كند.

حوزههاى علميه بايد خود را سربازان نظام بدانند، براى نظام كار كنند، براى نظام دل بسوزانند، در خدمت تقويت نظام حركت كنند؛ و اين درست عكس آن چيزى است كه سياست سرويسهاى امنيتى انگليس و آمريكا و اسرائيل و ديگران و ديگران دنبال ميكنند. آنها تلاش ميكنند بلكه بتوانند يك منفذى پيدا كنند. يك آخوندى يك گوشهاى حرفى ميزند، كه علىالظاهر برخلاف خواست و فهم و عقيدهى كلى نظام است، بزرگش ميكنند؛ آن آدم را اگر كوچك هم باشد، از او يك تصوير بزرگى درست ميكنند، براى اينكه فاصلهى بين نظام و روحانيت را برجسته كنند؛ القاء كنند كه چنين فاصلهاى وجود دارد. بنابراين حوزههاى علميه نميتوانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است.

 

درج این مطلب در بولتن نیوز و بی باک و صراط و عماریون و آریا برزن

از بزرگی که سرباز ولی فقیه بود تا برخی از طلاب سکولار!

هر علم مخصوصا از نوع علوم دینی اگر همراه با آزادگی و بدور از منیت ها و خود خواهی ها نباشد این امر نشانی بر سطحی بودن آن علم است و اینگونه اشخاص اگر کارشان به منحرف کردن دیگران از مسیر صحیح دین نینجامد به عنوان شخصی که از گوهر دین بهره ای نبرده و علمش وبال گردنش می باشد شناخته می شوند.

با وجود روی کار آمدن و شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی که حاصل قرن ها تلاش علمی علمای دینی شیعه است که در عصر ما به دست حضرت امام خمینی رحمة الله علیه به ثمر نشست و امروز در دنیا عَلم دین و استکبار ستیزی را بلند کرده است ،مطمئنا وظیفه حوزه های علمیه امروز چون همیشه در تقویت و دفاع از این نعمت بزرگ الهی است.

اما باید توجه داشت که آفت و انحراف در هر قشری به حسب همان قشر است و آنچه امروز گاهی در مورد طلاب حوزه های علمیه بطور کل و در برخی شهر ها بطور خصوص دیده می شود ناشی از یک غفلت نسبت به رسالت خطیر این قشر در پر کردن خلا های امروز جامعه اسلامی ما در موضوعات دینی است.

اما آنچه خطرناک تر است و رهبر معظم انقلاب بروز آن را در جمع طلاب و روحانیون در سفر به خراسان شمالی هشدار دادند آن است که طلبه ای خودش را از نظام اسلامی جدا بداند و هیچ وظیفه ای را در قبال آن احساس نکند در حالی که باز حضرت امام خامنه ای تذکر دادند که امروز به فتوای مراجع بزرگ ما تضعیف نظام حرام است و حفظ این نعمت الهی واجب و بلکه از اوجب واجبات؛ اما باز پیدا می شوند افکار مسموم و نفوس ناسالمی که انجام این وظیفه الهی را بر نتابند یا کسانی که از آن غفلت کنند.

اما آن عنوانی که امام خامنه ای برای این گروه به کار بردند "سکولار" بود به این معنا که طلبه ای که درس دین می خواند نمی تواند در مورد بخشی از این دین که به امور جامعه و حکومت دینی مربوط می شود بی اعتقاد و بی تفاوت باشد که این بوی جدایی دین از حوزه سیاست و اینگونه عقاید خرافی را به مشام می رساند ،در حالی که بزرگ ترین قشری که در به ثمر نشستن این انقلاب نقش داشتند طلاب و علما بوده اند و البته تنها با کمک همین قشر امکان بالندگی در افق آرمان دینی این انقلاب میسر است.

همانطور که مشخص است و بر هیچکس پوشیده نیست امروز سپاه حق و اسلام به جلوداری ایرانیان و رهبری عالیقدر جهان اسلام و ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای در یک جبهه و جنگ همه جانبه قرار دارد و بطور قطع همانطور که در هشت سال دفاع مقدس روحانیت پیشگام برای دفاع از اسلام بود امروز هم باید در این جنگ فرهنگی تمام عیار جلودار باشد و نیاز دینی و معرفتی سنگر های نظام اسلامی را تامین کند،

و چه نیکوست که در اینجا یادی کنیم از آن عالم ربانی و بزرگ سالیان پیشین حوزه خراسان حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی که در ایام جنگ و هشت سال دفاع مقدس به اصرار و با پشت خمیده در میان رزمندگان اسلام و در خط مقدم حضور می یافت و ذکر "ما همه سرباز توایم خمینی" را زیر لب زمزمه می نمود که انشاالله خداوند به پیروی از این بزرگان ،علمای دینی و روحانیون این مرز و بوم را در دفاع از اسلام و نظام اسلامی و پیروی از مقام عظمای ولایت موفق و ثابت قدم بدارد.

 

درج این مطلب در مشرق نیوز و تریبون مستضعفین (لینک) و مفید نیوز و پایگاه اطلاع رسانی سید علی و لینک برگزیده سایت افسران و یزد ما و عماریون و بولتن نیوز و افکار نیوز و کلمه


یک نظام فکری کامل چگونه در عرصه حکومتی ثمر خواهد داد؟

 

مقدمتا باید بیان کنیم که فاصله نظر تا عمل فاصله ای است که برداشتن آن مستلزم چند امر است، اولین گام اعتقاد واقعی به آن نظر و موضع بیان شده است که این خود شامل مراحل و موانعی است که به راحتی حاصل نمی شود واگر این اعتقاد به مبانی فکری اظهار شده در واقع نفس شخص و افراد موجود باشد نوبت به گام بعدی می رسد که آن اقدام برای پیاده سازی این نظریات و مبانی فکری است،

 

 که باز در این مرحله که مخصوص به معتقدین به آن نظر خاص و نظام فکری است مراتبی وجود دارد که چگونه و تا چه حد موفق شوند با تخصص خود شرایط ظهور این نظر را در بستر عمل فراهم کنند و موانع بروز آن را از میان بردارند.

 

حالا باید گفت که قصه نظام فکری دین در این مملکت و اجتماع بدین صورت است که آن خود شامل مقدمات دیگری نیز هست با وجود آنکه شاید درجه اهمیتی و مقامی پایین تر نسبت به مقدمات ذکر شده داشته باشد اما باز مطرح هستند و مشکلزا در عرصه طی شدن مراحل ثمر دهی این نظام فکری.

 

جدا از بحث اعتقاد که بیان شد و موانع و شرایط عملی شدن آن ؛ میزان سواد و اطلاع افراد دست اندر کار و مسئول نسبت به مبانی فکری این نظام اجتماعی دینی از مقدمات وشرایط لازم دیگری است که جالب این جاست که در بسیاری از موارد افرادی که به اصطلاح مجری امور و قوانین در سطوح و مناطق مختلف هستند از منشا و مبنای و حکمت و مصلحت دینی این امور کم اطلاع یا حتی بی اطلاعند واین خود سبب اهمال یا حتی موضع گیری خلاف در این امور است.

 

یا اینکه گاهی افراد آگاه به آن مبانی در مقام عمل دچار موانع نفسانی یا دنیایی می شوند و از التزام عملی به این مبانی وا می مانند و این مقدمه که نبود اینچنین موانعی است خود مرحله ای خطیر و سرنوشت ساز در به ثمر نشستن نظام است؛

 

که در اینجا توصیه های مکرر امام نافذ و حی نظام اسلامی ما در این مقام ،به مسئولان که آنها را از دنیا گرایی و تجمل و آفت های دنیا زدگی و بی تقوایی در این باب باز می دارند اشاره به رفع ودفع همین مانع دارد که این خود موجب بروز بسیاری از مشکلات است.

 

البته در همینجا باید گفت که همین فاصله نظر تا عمل در عوام مردم باعث می شود که به بسیاری از مسئولین صرفه نظر از درست بودن یا نادرست بودن این عمل عتاب و خطاب کنند و حال آنکه آنها از همین جامعه ای بر خواسته اند که آغشته به دنیا دوستی و دنیا پرستی و متهم در کم گذاشتن در وظایف دینی و الهی است.

 

همه این حرف ها جدا از اختلافاتی است که علما در مبانی اجرایی دین دارند که باید دید که تا چه حد توانسته ایم از تبعات این مسئله در روند جریان نظام حکومتی جلوگیری نماییم،

 

 که در اینجا و بعد از ذکر همه این موانع و مقدماتی که برای ثمردهی یک نظام فکری کامل، لازم است با توجه به اذعان دشمن و دوست در حرکت رو به جلوی نظام و انقلاب ما در این سی و چند سال باید سر تعظیم فرود آریم بر مقام حکیم ولی فقیه حاضر که همچنانکه افق های دور را در اهداف و همچنین انحرافات می بیند یک نگاه دقیق در کالبد این مجموعه به هم پیوسته دارد تا بتواند روح حرکت رو به پیشرفت را در کالبد این اجتماع بدمد و هیچکس جز حضرت ولی عصر ارواحنا فداه از سختی کار او ،مشکلات پیش روی او، و ارزش عمل او آگاه نمی باشد؛ ایده الله تبارک و تعالی. 

 

درج این مطلب در لینک برگزیده سایت افسران