مفهوم پیروزی در نگاه علی و معاویه!

🔻جریان های دینی اینگونه است که همیشه دارای شکوهند اما نه در چشم دنیا داران و دنیا خواهان، چون به طور کلی هدف اصلی و اولویت حقیقی جریان دینی دنیا نیست!

🔻آن سختی هایی که جریان دینی برای کسب نظر محبوب و یافتن اکسیر عشق و در نتیجه زر شدن مس وجود متحمل می شود ، برای اهل دنیا علامت سوال است و مفهوم مشخصی ندارد، به خاطر همین همیشه این جریان از سوی مادی گرایان متهم به ریاکاری و دین معاشی می شوند.

🔻اصلا برای قدرت طلبان دنیا معنا ندارد که مثلا در رقابت انتخاباتی شما موضوعی را برای خراب کردن وجهه طرف مقابل در پیشگاه مردم داشته باشی و آن را ارائه نکنی!، کما اینکه خبرنگاران و تحلیل گران رسانه های بیگانه با ذکر بعضی از این موارد که کاندیدای قشر مذهبی می توانست از طرف مقابل بگوید و نگفت ، آن را یک اشتباه و شکست قلمداد می کردند!

🔻همه آنچه اهل دنیا آن را جزو موارد پیروزی قلمداد می کنند ، برای ما پیروان حیدر کرار پیروزی به حساب نمی آید!

اگر برای علی حفظ قدرت به هر طریقی مهم بود ، ابتدای حکومتش به جنگ معاویه نمی رفت و با او در نمی افتاد ، او اهل نیرنگ و فریب نبود و از طرفی گرفتار مردمی جاهل بود که گرفتار فریب معاویه می شدند و معاویه از آن طرف قرآن سر نیزه می کرد تا به هر طریقی به قدرت برسد.

🔻علی مردم را حاکم بر سرنوشت خود می دانست و ایشان ۲۵ سال او را خانه نشین کردند و عمر و ابی بکر را بر او ترجیح دادند!،

🔻نگاه و هدف جریان دینی رسیدن مردم به رشد است و این حتما مصادف با دستیابی جریان حق به قدرت نیست

🔻بلکه پیوسته با روشنگری و بیدار کردن فطرت فرو خفته ایشان در پی آن هستند تا زمینه پذیرش آگاهانه حق در ایشان فراهم گردد.

چرا ما حرکت امام حسین علیه السلام در کربلا را پیروزی می دانیم؟ با آنکه آنچنان اتفاقاتی برای ایشان و خانواده محترمشان افتاد، چون این یک حرکت و قیامی بود که مردم را تا همیشه تاریخ به سوی هدایت و حق رهنمون می شود و سوق می دهد با آنکه در نگاه مادی ظاهری شکست بدی است!

🔻خدای تعالی حتی به کافر فرصت می دهد تا راه خود را برود و به آنچه از پیامبر الهی شنیده فکر کند!

برای همین تمام سیستم دینی بر این آزادی اختیار و در کنار آن روشنگری خیرخواهانه و بستر سازی برای حرکت به سمت حق استوار شده است.

🔻در بسیاری از خطاب های قرآنی به اکثریت مردم نسبت های خوبی داده نشده!، اما این هنر خواص اهل حق است که گاهی با مظلومیت حقمدارانه و گاهی با اقتدار خیرخواهانه ایشان را به سوی مسیر ولایت و هدایت بکشانند.

🔻قرآن خطاب به مسلمانان که حتی با کوتاهی در تنگه احد در ظاهر شکست را متحمل شده اند می گوید شما برترانید! اگر همچنان پایبند به عهد و پیمان ایمانی خود باقی بمانید.

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
اى مؤمنان ، در تصميم خود سستى مکنيد و از شکست خويش در جنگ اُحُد اندوهگين نشويد،چرا که اگر شما ايمان داشته باشيد برتريد .
سوره مبارکه آل عمران / آیه139

آری تنها پیروزی برای اهل حق و ولایت ، بودن با حق و ولایت است ، چه در آتش و چه در گلستان!.

 

درسی که می شود از یلدا گرفت!

یلدا در نگاه اول چیزی نیست جز یک شب، طولانی ترین شب!، طولانی ترین مدت زمان تاریکی، چیزی که شاید در نگاه اول غم انگیز و ناراحت کننده باشد،

اما ما ایرانی ها این غم انگیز ترین را تبدیل به شاد ترین لحظات کرده ایم و این معجزه ماست! و یک درس برای تمام سال.


آن چیزی که یلدا را یلدا می کند هندوانه شب چله نیست!، بلکه چلچراغ لبخند دوستان و آشنایان و پدر و مادر در کنار هم است، چلچراغ پر نور و زیبایی که در این تاریکی طولانی از با هم بودن پدید می آید! و این بسیار زیبا و درس آموز است.


درسی که از یلدا می گیریم این است که تاریک ترین شب زندگی ما می تواند، زیباترین شب زندگی ما شود به شرط آنکه جلوه محبت ها و فرصت روشن کردن چراغ لبخند و مهمانی گرم همدلی ها را ببینیم و فراهم آوریم.

 

یلدا به ما این درس را می دهد که می شود از سخت ترین لحظه ها ، بهترین استفاده ها را برد، مردم از تاریکی یلدا برای نزدیک تر شدن به هم استفاده می کنند و البته چراغ محبت در تاریکی سختی هاست که جلوه می کند!، یکی از خاصیت های تاریکی های زندگی آن است که در آنها دل های با محبت کنار هم جمع می شوند، تاریکی هایی که دل های ما را به هم نزدیک تر کنند، در واقع روشنی هستند!،

در تمام تاریکی های زندگی یلدایی نهفته است، جایی که می توان غمی را به شادی بدل کرد و تنهایی کسی را از بین برد و چراغ محبت را روشن نمود،باید از تاریکی شب های زندگی برای روشن کردن چراغ محبت و دوستی استفاده کرد که این در واقع جشن انسانیت خواهد بود؛

فراموش نکنیم که یلدا برای ما یک درس است، درسی برای تمام سال.

خروسِ دم بنفش در دانشگاه‌های مشهد!

یکی از بدترین و ناجوانمردانه‌ترین کارهایی که یک طیف سیاسی در جریان به قدرت رسیدن می‌تواند انجام دهد بهره کشی و سوء استفاده از عواطف پرشور جوانان پاک، در جهات حزبی و منفعت طلبی‌های قدرت طلبانه است، و از این بدتر فدا کردن فضای مقدس علمی برای رسیدن به نیات نامقدس است. اگر انسان بخواهد سیر قدرت طلبی بعضی جریان‌های خاص را در کشور مطالعه کند باید نگاه دقیقی به ایجاد تشکل‌های دانشجویی نو به نو و اهداف و شکل آنها داشته باشد، تشکل‌هایی که با پز نو اندیشی و زرق و برق این نام، نقش پسر جوانی را بازی می‌کنند که با اجاره کردن یک ماشین پر زرق و برق در فکر شکار دختران جوان است.

 

در ماجرای انتخابات سال ۸۸ بسیاری از افراد شاهد بودند که ستاد سبز به ترفندهای مختلف از جمله جاذبه‌های جنسی به دنبال جذب افراد بودند و امروز این فکر که باید از هر طریقی و لو ضد دینی و مغایر با آرمان‌های انقلاب، جوان را جذب کرد تا در آینده طرف ما را در انتخابات بگیرد در فعالیت‌های دانشگاهی بعضی تشکل‌های خاص دیده می‌شود.

 

البته نمی‌شود گفت که این موضوع دور از نظر و تصمیم مسئولین دانشگاه دارد انجام می‌شود، بلکه در بعضی دانشگاه‌ها به طور کاملاً ویژه و با حضور معاون فرهنگی دانشکده جلسه‌ای برای ورودی‌های جدید دانشگاه همراه با معرفی این تشکل خاص برگزار شده است، آن هم با منوهای کاملاً ویژه!، از جمله تئاتر و موسیقی و صندلی داغ همراه با آموزش "مخ زنی!" آن هم نزدیک ایام محرم و شهادت اباعبدالله الحسین، که این موضوع انسان را به یاد عاشورای ۸۸ و کف زدن و هلهله و رقص و پایکویی و پرچم آتش زدن آن عده‌ای می‌اندازد که رئیس فتنه آنها را خداجو می‌دانست، البته همه انسان‌ها باطناً خدا جو هستند اما یکی گاو را می‌پرستد و یکی خدای واحد را و آنچه مشخص است خورشید توحید و ولایت در این سرزمین پاک همیشه بوده و هست و تنها چند روزی این ابرهای کبود در این آسمان فیروزه‌ای مجال جولان خواهند داشت.

 

اسوه تربیت طلاب و حامی انقلاب

به گزارش «قاصدنیوز»، حجت الاسلام حسین ابراهیمی از شاگردان مرحوم آیت الله موسوی نژاد از علمای مشهد که اخیرا به رحمت ایزدی پیوست در یادداشتی که برای این پایگاه خبری ارسال کرده است، نوشت: چند ماه پیش با یکی از مسئولین و اساتید مدرسه حاج آقا صحبت می کردم، می گفت هم ما و هم حاج آقا خیلی ناراحتیم که هنوز گاهی می شنویم گوشه و کنار می گویند مدرسه حاج آقا انقلابی نیست، ما دوست داریم کارهایی انجام شود که این شک و شبهه ها برای بعضی از افراد از بین برود که برنامه ریزی کرده بودند عکس شهدای مدرسه بر در و دیوار آنجا نصب شود؛ من هم گفتم بنده با فضای رسانه مرتبطم و گاهی مطالبی می نویسم که ایشان استقبال کرد و چند عکس ناب از ایشان را با فضلای انقلابی در اختیار من گذاشت. به همین خاطر با چند نفر از شاگردان بزرگ مدرسه صحبت و مشورت کردم تا بتوانم مطالب قابل توجهی را به قدر بضاعت ارائه نمایم.

 

در موضوع رابطه خود آیت الله موسوی نژاد و مدرسه ایشان با انقلاب اگر بخواهیم بحث را ریشه ای مطرح کنیم باید به یک مقدمه بپردازیم؛

روحانیون و به تبع آنها عامه مردم در مواجهه با انقلاب به چهار گروه تقسیم می شدند یک عده در خط مقدم انقلاب و در رکاب امام امت و در معرض دستگیری ها و شکنجه ها و شهادت ها  بودند، امثال خود آیت الله خامنه ای ،شهدای محراب و شهید هاشمی نژاد و مرحوم آیت الله طبسی و بسیاری از روحانیون که در صف اول مبارزه در زمان شاه و در مقابل طاغوت بودند.

 

گروه دوم کسانی بودند که مخالف حرکت امام و انقلاب او بودند و حتی گوشه و کنار مقابل این حرکت می ایستادند و گاهی دلایلی هم برای این کار خود بیان می نمودند که این مجال جای بیان وجه سستی آن دلایل نیست ولی بی شک این افراد در میان سیل خروشان مردم پیرو امام و ناراضی از حکومت شاه جایی نداشتند.

 

گروه سوم کسانی بودند که سر در کار و درس خود می کردند و نه حرفی در مزمت شاه و حکومت نامشروع او می گفتند و نه سخنی در حمایت از نهضت امام و انقلاب مردم بیان می کردند و نه کاری که این حمایت از آن برداشت شود ،افرادی خنثی که ترجیح می دادند کنار بایستند و جریان عادی زندگی خود را بچسبند.

 

اما گروه چهارم قشر بی شمار روحانیون همراه با این حرکت عظیم بودند، کسانی که اعلام حمایت پنهان و پیدای آنها در جامعه مورد نفوذشان و سوغ دادن آنها  به سوی حرکت عظیم ملت موثر بود، این قشر همدل با امام و هم زبان با پیشروان و پیش قراولان نهضت بودند،وجود مبارک امثال آیت الله موسوی نژاد در این گروه بودند، کسانی که در سنگر علم و کار طلبگی، دین خود را به این نظام و انقلاب بارها و بارها ادا کردند.

آیت الله موسوی نژاد

در کوران انقلاب با وجود شخصیتی مثل شهید هاشمی نژاد در مدرسه حاج آقای موسوی نژاد مدرسه ایشان به عنوان یکی از پایگاه های طلاب انقلابی مطرح بوده است، طلاب پای درس شهید هاشمی نژاد در این مدرسه مبارک، درس انقلاب می گرفتند و به سمت و سوی امام خمینی سوغ داده می شدند برنامه پخش رساله امام در آن دوران توسط شاگردان مدرسه حاج آقا با ترفند های خاص پیگیری می شده است و حتی بعضی از شاگردان مدرسه آن زمان توسط ساواک دستگیر و به کرمان تبعید می شوند، جناب استاد وحیدی از شاگردان بنام حاجاقا که بنده برای نوشتن این مطلب با ایشان مشورت کردم می فرمودند از این بالاتر زمانی آیت الله موسوی نژاد در آن وضعیت خفقان ستمشاهی که داشتن داشتن یک عکس و نشان از امام و بردن نام ایشان جرم بود به دنبال تدریس بعضی از کتب امام خمینی در مدرسه بودند و بیان می کردند که کاش بتوانیم کتاب تحریر الوسیله امام را تهیه کنیم و در مدرسه به عنوان کتاب درسی قرار دهیم.

 

اما این تمام سخن نیست و مدرسه مبارک و با سابقه ایشان فعالیت های زیادی در زمان جنگ تحمیلی داشته است، عده زیادی از طلاب و حتی شاگردان جدید ایشان شاید ندانند که این مدرسه انقلابی در زمان جنگ یک گردان مستقل برای خود داشته است، طبق گفته های خود آیت الله موسوی نژاد در مصاحبه مفصل، ارزنده و زیبایی که از ایشان در مجله حوزه منتشر شده است یکی از بزرگانی که نفَسش در ایشان تاثیر کرده، میرزا جواد آقای تهرانی بوده است، آن عالم ربانی که چون سربازی از سربازان ولی فقیه در جبهه  ها حاضر می شد و ذکر ما همه سرباز توایم خمینی می گفت و حضرت آیت الله موسوی نژاد نیز با حضور گرم خود در جبهه های دفاع از اسلام و انقلاب در کنار دلگرم کردن رزمنده ها راه را به سایر طلاب نشان می دادند.

 

با وجود تقید عجیب به نظم در برنامه علمی گاهی خود آیت الله موسوی نژاد طلبه هایی را که مستعد می دیدند به جبهه اعزام می کردند و مدرسه ایشان از معدود مدارس علمیه ای است که مدال افتخار تقدیم چندین شهید رشید به اسلام و انقلاب دارد که در بین آنها شهدای نام آشنایی وجود دارد؛ آری این ها هستند تربیت شدگان بنای مبارک مدرسه ای که این عالم ربانی با خون دل برپا نموده است، طلاب مدرسه تعریف می کنند که چندی پیش که عکس شهدای مدرسه را بر این در و دیوار مقدس نصب می کردند، وقتی برای اولین بار حاج آقا با آن مواجه می شوند، خیره خیره نگاه می کنند و اشک از چشمان این معلم پیر جاری می شود، اشکی که شاید به شوق وشکر توفیق تربیت چنین مردان بزرگی از این مدرسه و یا داغ دوری این جوان های معنوی و عمیق ریخته شده است.

آیت الله موسوی نژاد

در پایان باید عرض شود که اگر شنیدید کسی در وصف آیت الله موسوی نژاد و مدرسه ایشان گفت تمام طلاب موفق موثر امروز مشهد شاگرد ایشان بودند تعجب نکنید چون امروز بسیاری از روحانیون موفق چه در امر مدیریت و مسئولیت در مراکز مهم و چه در عرصه تبلیغ و سخنرانی و چه اساتید مبرزی که در مراکز علمی هستند اگر پای صحبتشان بنشینید از دوران تحصیل در مدرسه حاجاقا خواهند گفت؛امروز تولیت عظمای آستان مقدس رضوی از شاگردان ایشان است، جناب حجت الاسلام عدالتیان از سخنرانان و اساتید موفق امروز مشهد شاگرد ایشان هستند، جناب استاد درایتی که یکی از بهترین دروس تخصصی خارج را دارند شاگرد ایشان هستند، حجت الاسلام نظافت که یکی از بهترین مدارس علمیه کشور را در مشهد دایر کرده اند شاگرد آیت الله موسوی نژاد بوده اند و هزاران مورد دیگر که احصائش خارج از تحمل این مجال است و نکته مهم دیگر آن است که این افراد همه از پیشروان در خط انقلاب و مورد اقبال و توجه جوانان انقلابی هستند.

سکولارها قبرستان را مصداق کار فرهنگی نمی‌دانند/ قبرستان «فرهنگستان» است

سکولارها قبرستان را مصداق کار فرهنگی نمی‌دانند/ قبرستان «فرهنگستان» است

از بین اصول دین ما، در قرآن کریم بر دو رکن «توحید» و «معاد» بیشتر پرداخته‌شده است و این در حالی است که یاد معاد در فضای رنگارنگ و تجمل زده شهرهای امروزی مرده است. در کنار مسجد که نماد توجه به توحید است یکی از عناصر اصلی در شهر اسلامی "قبرستان" است که نماد و یادآور آخرت است. در عین حال اگر قرار باشد قبرستانی در شهر ساخته شود، باید تذکردهنده و خالی از تزئینات و تجملات باشد و با رقم‌های میلیونی به شکاف طبقاتی دامن نزد.

سکولارها قبرستان را مصداق کار فرهنگی نمی‌دانند/ قبرستان «فرهنگستان» است

به گزارش «قاصدنیوز»، در جریان بررسی طرح تاسیس آرامستان‌هایی ویژه دفن اموات در اطراف حرم مطهر در شورای شهر مشهد، نظراتی درباره کلیت این طرح مطرح گردید که در تضاد با برخی از مبانی معرفتی و جانمایی شهر اسلامی بود.

 

در همین خصوص حجت الاسلام حسین ابراهیمی یکی از طلاب حوزه علمیه خراسان در طی یادداشتی که برای این پایگاه خبری ارسال کرده است به نقد برخی از نظرات اعضای شورای شهر پرداخته که در ادامه می آید:

*   *   *

دوره ما دوره اسم‌های بدون مسماست، دوره ادعاهای بدون عمل، دوره شعارهای خالی از شعور، بزرگ‌ترین دشمن اسلام کسانی هستند که با نام خود اسلام و دین به جنگ با آن می‌آیند؛ کسانی که عمق معارف دینی را درک نمی‌کنند و عملاً آن معارف را زیر پا می‌گذارند و به اسم شورای "اسلامی" شهر توصیه‌های معرفتی و دینی را مایه افسردگی و مانع پیشرفت بیان می‌کنند، کسانی که اصولاً فرهنگ را در چیزی جدای از دین تصور می‌کنند و کارهای لوکس و غفلت زا را کارهای فرهنگی و از طرفی کارهایی با عمق دینی و اثرات معنوی را عملاً کار فرهنگی نمی‌دانند.

 

از بین اصول دین ما، در قرآن کریم بر دو رکن «توحید» و «معاد» بیشتر پرداخته‌شده است و این در حالی است که یاد معاد در فضای رنگارنگ و تجمل زده شهرهای امروزی مرده است، بازارهای رنگارنگ جای مکان‌های فرهنگی و معنوی را گرفته است و دغدغه پول و رفاه‌زدگی، انسان را از دغدغه‌های معنوی و آرمانی دور کرده است.

 

 

بر همین اساس در کنار مسجد که نماد توجه به توحید است یکی از عناصر اصلی در شهر اسلامی "قبرستان" است که نماد و یادآور آخرت است1 و این عنصر مثل همه عناصر اصلی باید داخل شهر و با توجه به اولویت‌های دینی و اهمیت‌های ایدئولوژیک تعریف شود. موضوعی که شکی در آن راه ندارد آن است که ادعای دینی ما باید در فضای عمل دیده شود که در موضوع موردبحث باید اولویت‌های دینی در ساختمان شهر و سازه‌های شهری در مکان و اولویت مخصوص خود دیده شود و قرار بگیرد و تا این اتفاق ریشه‌ای و بسترساز فکری فرهنگی محقق نشود، کاری با شعارهای توخالی از پیش نمی‌رود.

 

بزرگی می‌گفت روزی ذی‌القرنین از شهری عبور می‌کرد که در آن شهر کسی گناه نمی‌کرد پرسید خصوصیت شهر شما چیست؟ گفتند ما مرده‌هایمان را درون شهر دفن می‌کنیم و پیوسته با دیدن مقبره آنان در کار زندگی خود تجدیدنظر می‌نماییم؛ مگر ما خود را شیعه و پیرو امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) نمی‌دانیم؟ حضرتش در کتاب شریف غررالحکم می‌فرماید: «جاور القبور،تعتبر؛ یعنی با قبرها و آرامگاه‌ها مجاورت و انس داشته باش تا عبرت بگیری» . حال مجاورت با قبور و آرامگاه ها آیا به معنای انتقال آن به ده‌ها کیلومتر بیرون شهر است؟ مجاورت قبرستان وادی‌السلام در دل شهر کنونی نجف، قبرستان شیخان در شهر مقدس قم و... چه توجیهی دارد؟

 

مهم‏ترین اثر دنیوى زیارت اهل قبور براى انسان، تذکر مرگ و یادآورى این رخداد مهم است و این خود، موجب بازداشتن انسان از بازى‏هاى دنیوى، (نهج‏البلاغة، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدى، خطبه 84، ص66) مانع انجام کارهاى زشت و ناروا، (همان خطبه 99، ص 92) باعث انجام اعمال و کردار نیک، (همان، کلمات قصار، 31، ص 364) سبب بی‌رغبتی و کم خشنودى از دنیا، (همان،کلمات قصار 349، ص423) و زمینه‏ ساز عبرت‌آموزی است، (همان، خطبه 221، ص 252)

 

بزرگ‌ترین موعظه را اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یاد مرگ معرفی کرده‌اند2 که این یاد مرگ نه‌تنها باعث افسردگی نیست بلکه از خمودگی‌ها و انحرافات مختلف و افراط‌وتفریط  انسان را دور می‌کند که فرموده‌اند اگر از کثرت شادمانگی مست شدی یا اینکه غم و غصه زیاد به تو فشار آورد از قبرستان گذر کن3 و فردایت را به یاد بیاور و این جمله را زمزمه کن که "این نیز بگذرد" ، پس اصولاً یاد مرگ و مجاورت با قبرستان موجب بالانس روحی و ایجاد انگیزه دینی در جهت اصلاح زندگی است،احادیث زیادی در این باب وجود دارد که مخاطبان عزیز را برای مطالعه بیشتر به باب یاد مرگ و قبر در کتاب میزان الحکمه و سایر کتب حدیثی ارجاع می‌دهم.4

 

نکته آخر آن است که فارغ از دیگر ملاحظات زیست محیطی، ترافیک، عمرانی و... – که اگر هم ملاحظه ای وجود دارد نویسنده قائل است باید برای آن راه حل پیدا کرد نه صورت مسئله را پاک نمود- اگر قرار باشد قبرستانی در شهر ساخته شود، باید تذکردهنده و خالی از تزئینات و تجملات باشد و با رقم‌های میلیونی به شکاف طبقاتی دامن نزد. سبک ساختن قبرستان می‌تواند اثر معنوی و تأثیر روحی را افزایش دهد یا از بین ببرد. به‌عنوان‌مثال متأسفانه آنچه با عنوان طرح‌های ساماندهی در قبرستان‌های مختلف ازجمله بهشت رضای مشهد این مرکز انس و معنویت انجام شد به اذعان عامه اهل‌دل در حقیقت برعکس، تخریب فضای ناب و فرهنگی این قبرستان‌ها بود و البته تهرانی‌ها که بیشتر قدر این‌طور ظرفیت‌های معنوی و فضاهای عطرآگین و الهی را می‌دانند نگذاشتند این بی‌سلیقگی‌ها و کج‌فکری‌ها دامن بهشت‌زهرایشان را بگیرد. به امید روزی که حقیقتاً عطر حیات‌بخش اسلام در جان و جهانمان بپیچد.

 

 

-------------

1- رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «زُرِ القُبُورَ تُذَکّرُ بِهَا الآخرِةَ»( نهج الفصاحة،ص510) ؛ به قبرستان زیارت اهل قبور بروید تا یاد آخرت در شما زنده شود.

 

2- پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم:کَفى بالمَوتِ واعِظا؛مرگ براى اندرز گرفتن بس است.تحف العقول، ص 35 - کافی(ط-الاسلامیه)ج2 ، ص275

 

3- کارشناس محترم و زبده حجت الاسلام عالی در برنامه سمت خدا در پاسخ به این سوال که " اینکه گفته اند اگر زمانی بسیار غمگین هستید یا زمانی که بسیار خوشحال هستید به قبرستان بروید چه سری دارد؟" می فرمایند : اکثریت ما شاید خاطره ی خوشی از قبرستان نداشته باشیم . چون معمولاً گریه و ناله و غصه از آن شنیده ایم . یا در آنجا به خاک سپاری عزیزان خود رفته و دوری را در آنجا دیده ایم . و از آن بالاتر ، می دانیم که گذر ما هم به آنجا خواهد افتاد . همه ی این موضوعات باعث می شود که قبرستان زیاد خوشایند نباشد . اما اگر با نگاه دیگری به قبرستان نگاه کنیم متوجه می شویم که خیلی هم ناخوشایند نیست . با این نگاه که قبرستان یک مدرسه ی تربیتی است. یک مرکز فرهنگی است و در عین حال که قبرستان است فرهنگستان نیز است. جایی است که ملکوت با ملک ارتباط بسیار قوی دارد. آن ارواحی که در عالم برزخ هستند همگی به آن قبرستانی که بدن آنها دفن است توجه دارند. ارواح آنها در آن مکان در تردد است. البته آمدن ارواح به عالم دنیا اینطور نیست که بخواهند راه بیاینددر واقع توجه است و به محض اینکه به جایی توجه کنند در آن مکان هستند. بنابراین قبرستان جایی است که ارواحی که در آنجا دفن هستند به آن مکان توجه دارند . ارواحی که اهل لااله الا الله شده اند و از غفلت در آمده و هوشیار و بیدار شده اند . انسان به این دید نگاه کرده و هفته ای یک مرتبه به قبرستان برود . پیامبر اکرم (ص) هفته ای یک بار پنج شنبه ها به قبرستان می رفتند . و توصیه می کردند که اموات خود را زیارت کنید . به آنها سلام داده و می توانید از آنها عبرت بگیرید . در جای دیگری پیامبر(ص) فرمودند: اگر قبور را نگاه کنید غفلت ها می ریزد . اگر کسی ده دقیقه به قبر نگاه کند شاید آن روز دیگر گناه نکند . اگر ده دقیقه داخل قبر را حتی اگر خالی هم باشد نگاه کند بعید است که آن روز غیبت کرده و دروغی بگوید . جنبه ی غفلت زدایی قبرستان بسیار قوی است . افرادی که عادت به گناه دارند و دوست دارند که یک شوک به آنها وارد شود که این عادت را ترک کنند، قبرستان می تواند آنها را تکان دهد . حتی ممکن است موعظه هم نتواند آنها را تکان بدهد.

 

4- الامام الکاظم علیه السلام-عند قبر-ان شیئا هذا آخره لحقیق ان یزهد فی اوله و ان شیئا هذا اوله لحقیق ان یخاف آخره ؛امام کاظم علیه السلام در کنار قبرستان فرمودند:چیزی که پایانش این است سزاست که از همان آغاز دل از آن برکنند و چیزی که آغازش این است بجاست که از پایانش بترسند.میزان الحکمه،القبر

 

- « وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ برخی ها شاید بگویند این آیه خون و شهادت است اما قرآن می‌گوید پیام شهدا باعث شادی و مایه خوشحالی است و اگر جامعه‌ای می‌خواهید که نگرانی و افسردگی نباشد باید خط شهادت را ترویج کند. حتی اگر مسلمان هم نباشیم، این فرمولی است که خوف و حزن و نگرانی و افسردگی را برطرف می‌کند.

دستی که دراز سوی دشمن/پایی که دراز از گلیم است

بأی ذنب قتلت؟

کاش سرباز تو باشم نه ،سربار تو....

-----------------------------------------------------------

پینوشت: عکس 94/6/1 دیدار آقا با کارگزاران حج و شعر من در همان روز با دیدن این عکس.

بیان اخلاق رسانه در هفتمین پاتوق اصحاب هنر و رسانه انقلاب

به گزارش «قاصدنیوز»، هفتمین پاتوق اصحاب هنر و رسانه انقلاب اسلامی خراسان رضوی بعدازظهر روز گذشته(یکشنبه) در محل سالن اجتماعات ستاد ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور دکتر وحید یامین پور برگزار شد.

 

در ابتدای برنامه حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی از فعالان فضای مجازی در بخش اخلاق و رسانه به تفسیر آیه هشتم سوره مائده پرداخت.

 

وی با اشاره به اینکه مخاطب این آیه مؤمنان و مدعیان دین‌داری هستند گفت: برخی از مسائل دینی جزو نقش و نگارهای حاشیه‌ای است و برخی جز و اصول است. یکی از  اصول در فعالیت‌های رسانه این می‌باشد که مطلب و تولید ما فقط برای خدا باشد و نه برای خنک شدن دل و خالی کردن عقده‌ها و به نفع حزب و گروه خود.

 

ابراهیمی افزود: اینکه تنها نیت برای خدا باشد کافی نیست بلکه باید حد و حدود و ملاک‌های شرعی و الهی را نیز در انجام آن رعایت کرد. متأسفانه عده‌ای تا طرف مقابل را در فضای سیاست محو نکنند دست از فعالیت بر‌نمی‌دارند. در اینجاست که باید فرق سیاست علی و معاویه را درک کرد.

 

حسین ابراهیمی

وی در تفسیر این بخش از آیه که آمده است «لایجرمنکم شنئان» گفت: در این بخش گفته می‌شود که ای کسانی که دغدغه مند هستید و با نیت خدایی دست به عمل می‌زنید، حواستان باشد تا این دغدغه و این حب و بغض‌ها مجرمتان نکند و از عدالت خارج نشوید. به گونه مطلب ننویسیم و تیتر نزنیم که اگر حاصل کارمان را در پیشگاه بزرگان قراردادند، خجالت بکشیم.

 

ابراهیمی در پایان گفت: فراز «اعدلوا» در این آیه به معنای این است که حق نداریم با رسانه خود دشمنان را مثله و ترور شخصیت کنیم. لذا خدا را ناظر بدانیم و بدانیم که هر کلمه‌ای که می‌نویسیم و اثری تولید می‌کنیم، حساب‌وکتاب دارد و نمی‌ارزد که دین خود را به دنیای دیگران نفروشیم.

 

ادامه نوشته

حجت منجلی،حضرت سید علی

امام خامنه ای 

شکر این نعمت که داند؟ ،رهبری دلدار وش!

                                                     بی تکبر، بی هوس، آئینه ای بی غل و غش

   سیدی از نسل زهرا،در صلابت حیدری

                                                   عالم دین پیمبر ،صاحب نام علی

   لشکر شیطانیان امروز با او دشمن است

                                                    چونکه در دوران غیبت ،او عناندار من است

از برای عاشقان ،امروز حجت منجلی است

                                                    چون علمدار ولایت، حضرت سید علی است

مدعی حب مهدی! ، گوش خود را باز کن

                                                   قدر عشقت را زمان نائبش احراز کن

حرف حرفش را اگر دستور او دانی نکوست

                                                       چون صراط مستقیم امروز دستورات اوست

آه، می ترسم ز تکرار غریبی، درد و چاه

                                                   در میان گرگ ها ماند امامی بی سپاه

فتنه گر از پشت و خیل دشمنان از پیش رو

                                                  ناید آن روزی که ایرانی شود،  بی آبرو

لیک تا ما زنده ایم از عشق فرمان می بریم

                                                        ما بسیجیها فدائیهای راه رهبریم

قوم سلمان پیرو و دلداده سید علی است

                                                    این علی تنها نمی ماند که ایران کوفه نیست

                                                               ح،الف،اول

توفیق گفتن این شعر در 92/11/3 برام حاصل شد؛برای همه دوستان ولایتی آرزوی موفقیت دارم و از همتون التماس دعا دارم. 


درج این مطلب در ندای قلم

مسلمین در غزه مظلومند هی!/برج و بارو های دین حرکت کنید

ای نفسهای حزین حرکت کنید!

آه یا للمسلمین حرکت کنید!


این تمام آنچه باید میشد است

ای همه خانه نشین حرکت کنید


کشته شد شش ماهه ها مختار کو؟

سروهای راستین حرکت کنید


اینچنین خلخال با پا می برند!

ای علیـــــــــهای زمین حرکت کنید!


مسلمین در غزه مظلومند هی!

برج و بارو های دین حرکت کنید (از ح.الف.اول)

درج این مطلب در باشگاه خبرنگاران و عمارنامه