حرمت مومن از خانه کعبه بالاتر است!

حرمت مومن و خانه کعبه

نمی دانم حال تو چگونه می شود آنگاه که کسی یا گروهی به خانه خدا یعنی کعبه جسارت کند حالا چه رسد به آنکه بخواهد خانه خدا را خراب نماید ، اما امروز امری سنگین تر از خراب شدن خانه خدا اتفاق افتاده است که آن تخریب حرمت و شرف یک مومن است، شیعیان علی علیه السلام مگر نشنیده اند که فرمود : المومن اعظم حرمة من الكعبه1؛ شرافت و احترام مومن از احترام كعبه،بيشتر است.

اگر دیروز یزید و یزیدیان حرمت خانه خدا را می شکستند امروز شکم بارگانی از همان نسل، حرمت زائر این خانه را می شکنند،چه کسی می تواند حال نوجوانی را تصور کند که با انگیزه یک سفر معنوی و دیدن خانه خدا و توشه برداشتن از این سفر با شور حال خاصی پا به این کشور می گذارد اما با چنین صحنه ای مواجه می شود؟ چه حالی دارد این نوجوان؟ چه چیزی می تواند روح ویران شده و شخصیت خورد شده او را بازسازی نماید؟

آیا همه این سخن کافی نیست که به گفته بعضی از مراجع این فعل مستحبی را لا اقل برای چند صباحی ترک کنیم؟ تمام استدلال در کلام مکرر اهل بیت در بالاتر خواندن حرمت مومن از خانه کعبه آمده است که اگر روزی پستان و ناپاکانی چون آل سعود بر این خانه پاک مسلط شدند و در نتیجه حرمت مومنین اینگونه به خطر افتاد همان خدای کعبه دستور به تحریم این حج مستحبی می دهد تا چند صباحی دنیای دنیا پرستان به تلاطم بیفتد.

امروز دیگر آل سعود بیش از پیش باطن ناپاک و چهره پلید خود را آشکار می کند و انواع و اقسام جنایات را در کارنامه خود ثبت می نماید،اگر مولودی نا مشروع به نام داعش در منطقه به وجود می آید این بی شک از جمع شدن همین وهابیت خبیث با دلبستگان غربی آنهاست و امروز حمله آشکار به یک ملت و به خاک و خون کشیدن زنان و بچگان یمن تنها به جرم شیعه بودن.

البته این خاندان ناپاک سابقه پلیدی در به خاک و خون کشیدن مومنین و زائرین خانه خدا دارند که هیچ از یاد نرفته است حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 29 تیرماه 1367 با یاداوری فاجعه قتل عام حجاج ایرانی که قریب به سیصد نفر بودند صراحتا با وعده انتقام به جانیان آل سعود بیان می کنند: « انشاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمريكا و آل سعود برطرف خواهيم ساخت و داغ و حسرت حلاوت اين جنايت بزرگ را بر دلشان خواهيم نهاد و با برپايي جشن پيروزي حق بر جنود كفر و نفاق و آزادي كعبه از دست نااهلان و نامحرمان، به مسجدالحرام وارد خواهيم شد.»

بدون شک هنوز شمشیر تیز غرور و غیرت در این سرزمین پاک و دیار سلمان محمدی کند نشده است اما هدف ایران بزرگ، بالاتر از دست نشانده کوچکی مانند عربستان سعودی است ،اما امروز و با اضافه شدن این جسارت ننگین بر آلبوم جنایت های این خاندان، بی شک در کنار پیگیری اشد مجازات برای آن مامورین حیوان صفت ،پیگیری مسئله تحریم عمره در میان علما و مسئولین و مومنین درس کوچکی برای این جانیان بزرگ خواهد بود تا روزی که بزودی وعده خمینی کبیر تحقق یابد .ان شاالله

 

 

 

1-بحارالانوار، ج67،ص71،ح35

 

............................................................

درج این مطلب در قاصدنیوز و تابناک و عمارنامه

وعده سر خرمن بعد از هجده ماه

هجده ماه است که سخن از برد برد می شود در حالی که عملا این فقط ما هستیم که تا به امروز به خواسته طرف مقابل عمل کرده ایم و فناوری هسته ای خود را از اوجی که در اواخر دوره احمدی نژاد داشت تا این حضیض پایین آورده ایم و اکنون پس از هجده ماه نهایت نتیجه ما از مذاکرات باز حواله دادن به آینده است! که در آینده فلان و چنان خواهد شد.

جناب آقای روحانی سوال ما از شما این است ،در حالی که انگار از همان ابتدای آمدن شما برای نگهداشتن چرخ سانتریفیوژ ها دندان تیز کرده بودید،سوال اینجاست،الان که دیگر چرخ بخش عمده ای از سانتریفیوژ های ما نمی چرخد در عوض آن، چرخ کارخانه های ما به حرکت در آمده است؟

بیایید صادق باشیم! حقیقت این است که نه این حرف درست است که تمام مشکلات ما گردن آمریکاست و نه اینکه در نهایت تمام مشکلات ما با دست دوستی دراز کردن جلوی آمریکا حل خواهد شد و هر دو این حرف ها افراطی و غیر منطقی است.

منطقی ترین سخن این است که از کجا معلوم دشمنی که تا به امروز برای هدف اصلی مذاکرات که برداشته شدن تحریم هاست امروز فردا کرده ،فردا روزی که شما به آن پیوسته وعده می دهید بر سر پیمان خود بماند؟ که اگر نماند آنروز با وجود آنکه در بسیار از تاسیسات هسته ای ما با اعمال نظر آنها تغییرات عمده به وجود آمده ؛ این ماییم که ضرر می کنیم یا آنها؟ چرا که آنچه در تمام این نشست و برخواست ها مشهود است ،آنجا که سخن از تعهدات ماست صحبت ها دقیق و اقدامات با زمانبندی مشخص و به صورت سیستماتیک انجام می شود، در حالی که در وعده های طرف مقابل همیشه کلماتی نظیر "در صورت صلاحدید" ، "در صورت لزوم" ، "پس از بررسی" و نظایر آن وجود دارد که برای کسانی که با توجه به سابقه تاریک سیاستمداران آمریکایی آنها را می شناسند خیلی معنا دارد.

چه بعد از توافق ژنو که شما آن را به تسلیم قدرت های بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران معنا کردید و دست زدن ها و تشویق ها و جشن های آنچنانی برگزار شد و چه الان که با وجود اقرار به این امر که این تنها یک بیانیه است ،جشن و پایکوبی برقرار می شود ،وقتی به بزرگ ترین تیتر های روزنامه های حامی شما در این مدت نگاه می کنیم کرارا سخن از "ترک برداشته شدن ساختمان تحریم" یا امروز "فروریختن بنای تحریم ها" را می بینیم ،فکر نمی کنید که اینگونه سخن گفتن ها در حالی که حتی در طول این مدت گاهی تحریم های جدید هم وضع شده و شما آنها را زیر سبیلی رد کرده اید ،تبدیل به یک سری شعار لوث و حتی متعفن شده است که مردم بیچاره ای که منتظر رفع مشکلات اقتصادی هستند را کم کم دچار نا امیدی می کند؟

بعد از هجده نوزده ماه پس کجاست ثمره عملی اقدامات متقابل طرف شما در اقتصاد؟ که خودتان و مردمی که تورم را در جیبشان احساس می کنند بهتر می دانند که شعار عبور از رکورد به درد برنامه های طنز می خورد؛ جدا از آنکه خود شما قبول دارید که بر فرضِ بعیدِ تحققِ وعده طرف مقابل، تنها تحریم های مربوط به هسته ای برداشته می شوند و نه همه تحریم ها و این سیاست شما که از ابتدا برای رفع مشکلات اقتصادی تکیه به مذاکرات با شرایطی مذکور نمودید و عملا همه چیز را به این مذاکرات گره زده اید یک سیاست واضح البطلان است که مقام معظم رهبری در سخنرانی ابتدای سال جدید در مشهد فرمودند:

در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد. من خواهش میکنم بخصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و عامّه‌ی مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ی خود و مادّه‌ی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به دست می‌آورد. این یک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیّتها را بشناسیم، آنها را بدرستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه.


نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بی‌فایده است.

 

 

..........................................

درج این مطلب در جهان نیوز و رجانیوز و تدبیر 24 و سپاس

امام زمان کجای زندگی ماست؟

روز هایمان از پی هم می گذرد ،مایی که مذهبمان شیعه است،مایی که اعتقاد به وجود ائمه ای داریم که خلیفه و جانشین خداوند در زمینند،مایی که دوازده امام داریم و می گوییم دوازدهمین اماممان زنده است،نه چونان ما که او انسان کامل بر روی زمین و بنده معصوم و مطیع خداست،ثبات عالم به وجود اوست،همه به طفیل آن بنده کامل روزی می خوریم ولی، باز قصه قصه بی معرفتی و بی وفایی است...

 

او باب رسیدن به خداست و قرآن می گوید : وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا1 ، از درب ها وارد خانه شوید؛به راستی اگر او امام ماست پس ما ماموم اوییم و ماموم باید عملش به مانند امام و متکی و پیرو او باشد اما تو بگو کیست او که من مانند او باشم؟!

 

اهمیت معرفت امام زمان صلوات الله علیه

 

اهمیت معرفت و شناخت امام زمان در مذهب ما به اهمیت اصل ایمان است از آنجا که نه یک حدیث بلکه بابی در احادیث ماست که کسی که بمیرد در حالی که امام زمان نشناس باشد به دین اسلام نمرده است بلکه چونان جاهلیت قبل از اسلام دچار انحراف و تباهی و بدآئینی بوده است.

 

 

 

آیا با امام زمان ارتباط دارید؟

 

امام باقر در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران می فرمایند : رابطوا امامکم المنتظر2 ،با امام زمانتان رابطه داشته باشید ، حضرت آیت الله بهجت رحمة الله علیه در این رابطه می فرمایند: تا رابطه ما با ولیّ امر، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد.و قوّت رابطه ما با ولیّ امر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در اصلاح نفس است.

 

باز باید از خودم بپرسم از قصه معرفت که بگذریم،چقدر امام زمان خود را یاد می کنیم که این از حداقل هاست امام زمان در کلامی می فرمایند: انا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرکم3 ، ما شما را فراموش نمی کنیم! ؛ محبت او که مظهر مهر خدای رحمان است ما را فرا گرفته اما در کدامین کوچه غفلت در این دنیای رنگ و ریا و بی وفایی گیر کرده ایم که یادی از او نمی کنیم،همان یادی که البته باب لطف و توجه خدا به ماست.

 

یکی از دستور العمل های ارتباط با امام زمان این است که برای فرج او که فرج عالم است دعا کنیم البته باز باید یادآور شوم که در این روزگار آخرالزمان یاد کردن و دعا کردن برای آن آئینه حسن حضرت پروردگار خود نعمت و رزقی بزرگ است که باز چگونه توان از عهده شکر آن بر آمد؟؛

 

قال المَهدي(عج): «أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُم‏»4

برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید ،زیرا همین موجب فرج و گشایش شماست .

 

یاد او باب گشایش است و دعای برای فرج او اول درهای رحمت خداوند را به روی خود ما باز می کند که این عمل خود از کمترین وظایف شیعیان آن امام منتظر در قبال حضرت است.

 

خیلی از ما بیشترین دعایی که گاهی برای امام زمان می خوانیم همین دعای "اللهم کن لولیک" است که دعای برای سلامتی حضرت است اما قدر همین دعا را هم نمی دانیم ،او گوش شنوا و چشم بینای خداوند است ،او همان مهربانی است که ما در این دوران سخت دستور داریم در خانه او برویم و از او استمداد بجوییم، این دعا ها بهانه است تا باز نام مهدی بر زبان ما جاری شود تا باز تابلوی نجات در این دوران جلوی چشممان بیاید ، پدر معنوی ما اوست ،همان پدری که چون یعقوب نبی برای فرزندان گنهکار خود استغفار می کند؛ يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ5 ؛ ای پدر برای گناهان ما طلب آمرزش کن که ما خطاکار بوده ايم.

 

 آیا دوست داریم امام زمان برای ما دعا کنند؟

آیا دوست داریم که مشمول دعای مستجاب امام زمان شویم؟ آیا این اراده و همت و البته اعتقاد را داریم که امام زمان برای ما و زندگی و خانواده ما دعا کنند؟ راهش دل دادن به مهدی و دعا برای اوست از جمله دلایلی که علما برای اینکه امام زمان هر کس که ایشان را یاد و دعا کند ،دعا می فرمایند ،روایت زیر است:

 

 مرحوم راوندي در کتاب الخرائج نقل مي کند: گروهي از اهل اصفهان ـ از جمله ابو عباس احمد بن نصر وابو جعفر محمد بن علويه ـ برایم نقل کرده اند: در اصفهان مردي شيعه به نام عبدالرحمان بود، از او سئوال کردند: علت اينکه امامت امام علي النقي (عليه السلام) را پذيرفتي و دنبال فرد ديگري نرفتي چيست؟

 

گفت: جرياني از آن حضرت ديدم که قبول امامت آن حضرت را بر من لازم نمود. من مردي فقير اما زباندار وپر جرأت بودم به همين جهت در سالي از سالها اهل اصفهان من را برگزيدند تا با گروهي ديگر براي دادخواهي به دربار متوکل برويم. ما رفتيم تا به بغداد رسيديم هنگامي که در بيرون دربار بودم خبر به رسيد که دستور داده شده امام علي النّقي را احضار کنند،بعد حضرتش را آوردند.

 من به يکي از حاضرين گفتم: اين شخص که او را احضار کردند کيست؟ گفت: او مردي علوي وامام رافضي ها ست سپس گفت: به نظرم مي رسد که متوکل مي خواهد او را بکشد، گفتم: از جاي خود تکان نمي خورم تا اين مرد را بنگرم که چگونه شخصي است؟

 

او گفت: حضرت در حالي که سوار بر اسب بودند تشريف آوردند ومردم در دو طرف او صف کشيدند واو را نظاره مي کردند. چون چشمانم به جمالش افتاد محبت او در دلم جاي گرفت و در دل شروع کردم به دعا کردن براي او که خداوند شرّ متوکل را از حضرتش دور گرداند.

 حضرت در ميان مردم حرکت مي کرد و به يال اسب خود مي نگريست نه به راست نگاه مي کرد ونه به چپ، من نيز دعا براي حضرتش را در دلم تکرار مي کردم.

چون در برابرم رسيد رو به من کرد وفرمود:

 استجاب الله دعاک، وطوّل عمرک وکثّر مالک وولدک.

 يعني: خداي دعاى تو را مستجاب کند. وعمر تو را طولاني ومال وفرزند تو را زياد گرداند.

 از هيبت و وقار او بدنم لرزيد ودر ميان دوستانم به زمين افتادم.

 دوستانم از من پرسيدند، چه شد؟

 گفتم خير است وجريان را به کسي نگفتم.

 پس از آن به اصفهان بازگشتيم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت درهايي از مال وثروت را براي من باز کرد تا جايي که اگر همين امروز درب خانه ام را ببندم قيمت اموالي که در آن دارم معادل هزاران هزار درهم است واين غير از اموالي است که در خارج خانه دارم. خداوند به سبب دعاى آن حضرت ده فرزند به من عنايت فرمود.

 ببينيد که چگونه مولاي ما امام علي نقي (عليه السلام) دعاى آن شخص را به خاطر نيکي او جبران وتلافي نمود. براي او دعا فرمود با اينکه از مؤمنان نبود. آيا گمان مي کنيد که اگر در حق مولاي ما صاحب الزمان ارواحنا فداه دعا کنيد شما را با دعاى خير ياد نمي کند با اينکه شما از مؤمنان هستيد؟6

 

 

 

..........................

 

پینوشت:

 

1-سوره بقرة/آیه/189

 2-تفسیر برهان جلد۱صفحه۳۳۴

 3-بحار الانوار علامه مجلسی، ج 53، ص 175

 4-بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31

5-سوره یوسف/آیه97

 6-مکیال المکارم: 1 / 333

 ..................................................

درج این مطلب در روزنامه شهرارا و  عمارنامه و جهان نیوز