کاش سرباز تو باشم نه ،سربار تو....

-----------------------------------------------------------

پینوشت: عکس 94/6/1 دیدار آقا با کارگزاران حج و شعر من در همان روز با دیدن این عکس.

بعضی عملا پروژه پایان خمینی را کلید زده اند

در خبر ها خواندم که طلبه جوانی را به جرم این‌که از نوشته‌های دست‌نویس «مرگ بر آمریکا» و پیشانی‌بند «مرگ بر آمریکا» در مردم تقسیم می‌کرده به جرم گفتن مرگ بر آمریکا گرفته اند،آری با وضعیت موجود باید منتظر روزی بود که گفتن مرگ بر آمریکا تبدیل به یک جرم گردد.

اما هرکس می خواهد از موضع اصیل جمهوری اسلامی در قبال دولت آمریکا و بنای نظام در این موضوع با خبر شود ،این جملات را به عنوان مشتی از خروار سخنان بنیانگذار فقید انقلاب در باب این دولت مستکبر ،با دقت مطالعه کند؛

می بایست از کسانی که از یک سو دم از خمینی می زنند و از سوی دیگر دلشان برای رابطه با آمریکا غنج می زند و این وضعیت را برای ملت پدید آورده اند پرسید که آیا این جملات از خمینی کبیر نیست؟،آیا این ها محکمات تکرار شده در سرتاسر صحیفه امام نیست؟  :

 

در نظرم است که در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما.در این انقلاب،شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع می‏کند. و چه بچه شیطانهایی که در ایران هستند و چه شیطانهایی که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.14/08/1358 

ثباتْ تابعِ قدرتمندی و استقلال است؛ و ما قدرتمندی می‏خواهیم و استقلال. قدرتمندی به این است که نظاممان را از گرفتاری‏ای که امریکا برایش پیش آورده نجات بدهیم، و یک نظام متکی بر ملتْ ما ایجاد بکنیم نه یک نظامِ متکی بر مستشارهای امریکا. 03/09/1357

 

در فریضۀ حج که لبیک به حق است و هجرت به سوی حق تعالی به برکت ابراهیم و محمد است، مقام «نه» بر همۀ بتها و طاغوتهاست و شیطانها و شیطان‏زاده ‏هاست. و کدام بت ازشیطان بزرگ امریکای جهانخوار و شوروی ملحد متجاوز بزرگتر و کدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوتهای زمان ما بالاترند؟

در لبیک لبیک، «نه» بر همۀ بتها گویید و فریاد «لا» بر همۀ طاغوتها و طاغوتچه‏ ها کشید و در طواف حرم خدا که نشانۀ عشق به حق است، دل را از دیگران تهی کنید و جان را از خوف غیر حق پاک سازید و به موازات عشق به حق از بتهای بزرگ و کوچک و طاغوتها و وابستگانشان برائت جویید که خدای تعالی و دوستان او از آنان برائت جستند و همه آزادگان جهان از آنان بری هستند.16/05/1365

 

مصیبت عظیم آن است که امریکا که قریب نیم قرن بر مسلمانان جهان بخصوص منطقه، هر چه خواسته است ستم کرده و مخازن آنان را غارت نموده است، دولتها نه تنها از ترس امریکا نمی‏ توانند اظهار مظلومیت مظلومان را حتی در کشورهای خودشان بشنوند، بلکه چنانچه دیدیم با ملت غارت زدۀ ایران که با نهضت اسلامی خود می‏ خواهد فریاد مظلومانه سر دهد و به ملتهای مظلوم جهان داد خود را برساند، چه‏ ها کرده و در مخالفت با ایران حتی از امریکا و اسرائیل گوی سبقت را ربودند، و برای تقرب به ستمکاران، با تمام قوای تبلیغاتی و تسلیحاتی به متجاوز به ایران کمک نمودند. به جای آنکه به ملت و دولت برادر خود دست اخوت و وحدت دهند، به امریکا و اسرائیل دست عبودیت و ذلت دادند و به توطئه علیه ملت ایران برخاستند. ما اکنون از بسیاری از دولتهای به اصطلاح اسلامی مأیوس هستیم و امیدی به هدایت آنان نداریم؛ مگر آنکه خداوند متعال نظر عنایتی فرماید و تحولی در آنان به وجود آورد تا مسائل را آنگونه که شایسته است، بررسی نمایند، و خود و کشور خود را از چنگال گرگان جهانخوار نجات دهند.29/06/1361

 مهمترین و دردآورترین مسئله‏ای که ملتهای اسلامی و غیر اسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است موضوع امریکاست. دولت امریکا به عنوان قدرتمندترین کشورهای جهان برای بیشتر بلعیدن ذخایر مادی کشورهای تحت سلطه، از هیچ کوششی فروگذار نمی‏کند.21/06/1359

و بر ملت شریف ایران است که در هر مسلکی و با هر گروهی هستند، از اختلاف و نفاق و کارشکنی برای یکدیگر دست بردارند و دشمنان را با وحدت کلمه و اعتصام به «حبل ‏اللّه‏» درهم کوبند، و نزاعهای شخصی و گروهی را که جز از هوای نفس برنمی‏ خیزد و در صورت رشد همه را به تباهی می‏کشد و کشوررا به خرابی سوق می‏دهد کنار گذارند، و گویندگان و روشنفکران و متفکران و دانشگاهیان و دانشمندان، همۀ توان خود را صرف قطع امید دشمن اصلی ما امریکا کنند که با سلطۀ دشمن قدرتمند، برای هیچ یک چیزی باقی نخواهد ماند. 12/01/1359

 

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

15 ذی حجة‏الحرام1402

حضرت آقای ژنرال سوهارتو، رئیس جمهور کشور اندونزی

پیام تبریک شما به مناسبت حلول عید سعید اضحی واصل و موجب تشکر گردید. متقابلاً این عید بزرگ را به جنابعالی و ملت برادر و مسلمان کشورتان تبریک می‏گویم. متأسفانه این عید بزرگ اسلامی هنگامی فرا می‏رسد که مسلمانان گرفتار مصیبتهای گوناگون و رقتباری هستند، که فاجعۀ دلخراش لبنان و شهادت هزاران مسلمان و هتک حرمت صدها تن از دختران و زنان و قتل فجیع کودکان بیگناه و بیماران بستری در بیمارستان نمونه‏ای از آن مصایب بسیار است. و تأسف بارتر آنکه بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این جنایات وحشتناک، درصدد به رسمیت شناختن مباشر این جنایات، یعنی اسرائیل غاصب و جنایتکار بوده و به جای قطع هر گونه رابطه ‏ای با عامل اصلی یعنی امریکای جهانخوار در تهیۀ توسعه و تحکیم روابط و تجدید آن با این شیطان بزرگ هستند و این است وضع دلخراش مسلمانان و بسیاری از سران آنها. فاناللّه‏ و انا الیه راجعون.

روح ‏اللّه‏ الموسوی الخمینی

 

چنانچه گفته می‏شود که دولت امریکا می‏خواهد نظامی بیاورد و این مملکت را به خاک و خون بکشد، باور نکنید اولاً و ثانیاً اگر بیاید، خواهد سزای خودش را ببیند. ما از محاصرات اقتصادی و محاصرات نظامی و دخالتهای نظامی ابرقدرتها نمی‏ترسیم. فرضاً که آنها وارد بشوند در اینجا، ما با قدرت در مقابلشان ایستادگی می‏کنیم، و سایر ملتهای اسلامی هم در مقابلشان هستند. با قدرت، ما باید به پیش برویم، تا اینکه احکام اسلام را در مملکتمان بلکه در منطقه، بلکه در دنیا پیاده کنیم.28/02/1359

 

دنیا باید امریکا را از بین ببرد، و الاّ تا اینها هستند، این مصیبتها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جای دیگر. الآن در بسیاری از جاهای دنیا، امریکا آتش افروخته و جنگهایی که الآن در بسیاری از جاهای دنیا هست، همه‏ اش زیر سر این است. و دنیا را اینها دارند تهدید می‏کنند و هرگز هم اینها سلاحهایی که می‏گویند متوقف می‏کنیم و اینها را محدود می‏کنیم به حد، هرگز راست نمی‏گویند. بنابراین، ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم.تهران، حسینیه جماران،موضوع:ابرقدرتها منشأ مشکلات دنیا

 

 

... و این یک فریاد سیاسی ـ عبادی است که رسول اللّه‏، صلی اللّه‏ علیه و آله و سلم، به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر امریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می‏داند گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایی فعل رسول اللّه‏ ـ صلی‏ اللّه‏ علیه و آله و سلم ـ و امر خداوند را تخطئه می‏کنید، و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می‏دانید...12/06/1362

 

وقتی حضرت روح الله که خود یک عارف بزرگ و مثال زدنی است عبارت شیطان بزرگ را برای دولت آمریکا به کار می برد،این نشان از عمق اعتقاد او به سیاهی و پلیدی ماهیت این دولت استکباری است،حال سوال اینجاست، اینهایی که یکی از اهداف کلی و پشت پرده این به اصطلاح مذاکرات و صحبت های رو در رو و قدم زدن ها و... را  شکستن تابوی رابطه با آمریکا بر می شمرند و اکنون احتمال بازگشایی سفارت این کشور را مطرح می کنند،آبا معتقدند ماهیت این کشور نسبت به گذشته تغییر کرده است؟ یا اینکه...

حقیقت آنجاست که روزی عده ای که ابایی از آوردن افکارشان نداشتند این سخن را مطرح می کردند که وقت آن است افکار خمینی به موزه سپرده شود و امروز بعضی دیگر در حالی که همان شجاعت و صداقت گروه اول را هم ندارند، در حالی که دم از خمینی می زنند ،عملا به شدت در پی زدودن افکار او هستند.

 

 

-------------------------------------------

مرتبط: سلوك الهي يك ملت با ذكر "مرگ بر آمريكا"

بررسی موقف میزان در قیامت با نظر به آیات قرآن کریم

 

ضرورت موضوع
یکی از مسائل مهم در مبحث اعتقادات آن است که ببینیم چقدر از تصورات ذهنی ما با حقایق اعتقادی منطبق است، نکند که در مورد خدا و قیامت هنوز تصاویر دوران بچگی در اذهان ما منقوش باشد کما اینکه در بسیاری از عوام مردم اینگونه است.
پس بسیار نیکوست تا با یک ذهن خالی از اوهام و یک وجود تشنه سراغ سرچشمه آیات الهی برویم و تصویر قیامت را در آینه قرآن به نظاره بنشینیم، بر همین اساس در این مقاله سعی بر آن داریم تا در مورد یکی از مواقف مهم قیامت به نام «میزان» یک تصویر قرآنی روشن ارائه دهیم.
 
مقدمه
آنچه در اذهان مردم از «میزان الاعمال» در قیامت وجود دارد اغلب تصویر یک ترازوی بزرگ در روز قیامت است که اعمال را با آن وزن می کنند. به طوری که اعمال خوب افراد در یک کفه و اعمال بد آنها در کفه دیگر آن قرار دارد و بهشتی شدن آنها بستگی به سنگینی کفه اعمال خوب و حسنه و جهنمی شدنشان وابسته به سنگین تر بودن کفه گناهان ایشان است؛ ما در این مقاله با محوریت یکی از صریح ترین آیات در این موضوع و بررسی اجمالی آیات مشابه درستی یا نادرستی این تصویر را از «میزان الاعمال» به قضاوت می نهیم.
 
چکیده
یکی از مواقف مهم در قیامت موقف میزان الاعمال و حساب رسی و سنجش اعمال خوب و بد است؛ با توجه به آیه 8 سوره اعراف و سایر آیات کتاب وحی که در آنها سخن از میزان و وزن موازین عمل رفته است، باید گفت در دادگاه عدل الهی وزنه سنجش اعمال انسان «حق» است به این معنا که هر قدر عمل ما مشتمل بر حق باشد دارای وزن و ارزش خواهد بود و این درباره اعمال مسلمین و مومنین است؛ اما درباره اعمال کافران گرچه در آیات نفی وزن از اعمال باطل آنها می شود؛ اما با توجه به رعایت عدالت الهی حتی در مورد آنها باید گفت فرو رفتن آنها در درکات جهنم به میزان اعمال باطلی است که در دنیا دچار آن ها بوده اند که خداوند در مورد منافقین می فرماید که آنها در اسفل و پایین ترین درکات جهنم هستند و این بی شک به خاطر سنگینی جرم آنهاست.
 
«وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون» (اعراف/8)
 
ترجمه آیه: بر اساس اختلاف تفسیری بین علما در این آیه ،این آیه به دو صورت ترجمه شده است:
1- و در آن روز، سنجش اعمال‏ درست است، پس هر کس میزان هاى عمل او گران باشد، از رستگاران است.
2- و در آن روز معیار سنجش، حق است پس هر که اعمال وزن شده اش سنگین شد از رستگاران است.
 
اما ترجمه صحیح بر اساس آنچه بیان خواهد شد ترجمه شماره دو است همانطور که حضرت علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرمایند: «بنابراین، بسیار به نظر قریب مى رسد که مراد از جمله "وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ" این باشد، که آن میزانى که در قیامت اعمال با آن سنجیده مى شود همانا "حق" است، به این معنا که هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد، و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از این رو داراى ثقل است.»
 
و هم شاگرد ایشان حضرت آیت الله جوادی آملی در بحث خود ذیل این آیه شریفه می فرمایند:
«یک تعبیری است که در دعای عدیله و امثال عدیله هست که می گوییم "ان الموت حق ان القبر حق ان السوال فی القبر حق ان الجنة حق ان الموت حق" این کلمات معنایش این است که بهشت هست، جهنم هست، قیامت هست، برزخ هست و اینها حق است؛ یعنی ثابت اما در اینجا نمی خواهد بفرماید وزن هست ... »
 
منظور از «وزن» در آیه چیست؟
یکی از جاهایی که محل اختلاف و آراء بین علما و مفسرین است همین جا می باشد؛ چرا که بسیاری «وزن» در این آیه را با موزون های دنیایی و ترازوهای دنیایی تشبیه کرده و با کیفیت آن فهمیده اند، در اینجا این بحث در گرفته است که به راستی چه چیزی در قیامت وزن می شود؟ مگر می شود عمل را وزن کرد؟ اصلا مگر اعمال ما وزن دارند؟ بعضی در این جا گفته اند این خود افراد هستند که وزن می شوند که چون دارای عمل صالح و حقی نباشند شخص عظیم الجثه ای وزنی چون بال مگس خواهد داشت.
بعضی گفته اند این پرونده اعمال هستند که وزن می شوند و بعد این بحث فلسفی در گرفته که عمل از اعراض است و اعراض قابل وزن شدن نیستند.
اما غافل که همه به بیراهه رفته اند و کار خود را دشوار کرده اند چرا که وزن و توزین و صحیح تر آن است که بگوییم سنجش در هر چیزی به حسب خود آن چیز است.
 
در تفسیر مجمع البیان در این باره آمده است:
«در این مورد که چگونه کارهاى انسان سنجش مى گردد نیز بحث است؛ چرا که عملکردهاى انسان حقایقى هستند که نه باز مى‏گردند و نه داراى وزن هستند تا سنجیده شوند. به همین جهت گروهى بر آنند که نامه‏هاى عمل سنجیده مى شوند؛ امّا گروهى دیگر بر این عقیده اند که کارهاى شایسته و ناشایسته در دو کفه میزان پدیدار می گردند و مردم به قدرت خدا همه را مى نگرند.»
 
و در تفسیر های مختلف دیگر نیز همین احتمالات و بحث ها به طور مفصل مطرح می شوند پس مراد سنجش اعمال است و  اینکه منظور از «وزن» سنگینى اعمال است اما با چه وسیله ای می توان وزن اعمال را سنجید؟
 
با چه وسیله ای می توان وزن اعمال را سنجید؟
درباره وزن از چند جهت بحث است یکی اینکه میزان چیست؟ یکی اینکه وزن چیست؟ یکی اینکه موزون چیست؟ چون اگر در دنیا بخواهند چیزی را وزن کنند یک میزانی دارند و یک واحد سنجشی دارند و یک کالا، وزن به معنای سنجش است، مطلقا در دنیا وزن گاهی در مقابل کیل است. گاهی در مقابل شمارش است، گاهی در مقابل مساحت هست و مانند آن؛
 بعضی از اشیاء را پیمانه می کنند بعضی اشیاء را می کشند بعضی اشیاء را شمارش می کنند بعضی اشیاء را متر می کنند، مساحت می کنند؛ نان و امثال نان را می کشند، گندم را سابق کیل می کردند پیمانه می کردند پارچه و زمین و فرش اینها را متر می کنند و گردو و تخم مرغ و اینها را در بخشی از قسمتها با شمارش و عدد داد و ستد می کردند و اگر یک چیزی سیال باشد و گذرا باشد او را با ساعت می سنجند مثل زمان را روز و ماه و سال را با ساعت می سنجند و اگر چیزی را خواستند ببینند ناب است یا مخلوط مغشوش او را با محک و آتش وزن می کنند، وزن نه یعنی ببینند که مقدارش چقدر است یعنی می خواهند ببینند که صحیح و سالمش چقدر است تشخیص بدهند، بالأخره وزن در مقابل کیل و مانند آن نیست برای تشخیص صحیح از ناصحیح حق از باطل و مانند آن.
 
مطلب دیگر آن است که این کلمه وزن گرچه قدیم در همین جسم های دارای حجم و اجرام و کمیات استعمال می‌شد ولی کم کم برای مطلق چیزی که مقدار و ارزش آن می خواهد مشخص بشود استعمال می شود، خواه مادی باشد خواه معنوی، مثل وزن در ادبیات؛ همه اینها برای خود میزان خاص دارند البته یک بحث دیگر در اینجا مطرح است که آیا این میزان برای همان امر مادی وضع شده است و استعمالش در غیر مادی مجاز است یا نه لفظ برای روح معنا وضع شده است اینها مصادیق گوناگونند که متصورند که این دومی حق است نه اولی؛ یعنی اینچنین نیست که لفظ میزان یا مصباح و مانند آن برای همان چراغ مادی وضع شده باشد و استعمالش در غیر مادی مجاز باشد.
اگر برای هر چیزی میزانی است ما می خواهیم بفهمیم میزان عقاید و مکتبها چیست؟ کدام حق است کدام باطل؟
 
در این آیه می فرماید : «وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» یعنی معیار سنجش اعمال «حق» است یعنی هر وزن و ارزش هر عمل به میزان دارا بودن حق است.
 
آیا اعمال سیئه هم وزن اخروی دارند؟
بحث دیگری که در اینجا مطرح است این می باشد که آیا تنها اعمال نیک دارای وزن هستند یا اعمال بد هم از وزن اخروی برخوردارند.
البته بحث وزن داشتن اعمال در آیات دیگری نیز مطرح گردیده است، مثلا در سوره زلزال می فرماید:
 
«یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِیُرَوْا أَعْمالَهُمْ فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ»
 
که به اعمال اعم از نیک و بد وزن را نسبت داده است و همچنین در سوره قارعه می فرماید:
 
«و فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ»
 
که در اینجا هم وزن در مورد اعمال مطرح شده و از ثقل میزان با توجه به اعمال خوب که موجب بهشت رفتن هستند و هم از خفت میزان با توجه به اعمال بد سخن گفته شده است که البته اشاره این موضوع نیز در اینجا نیکوست که علامه طباطبایی می فرمایند اینکه گاهی در آیات قرآن مثل اینجا میزان جمع بسته شده است از آن باب است که هر نوع از عملی می بایست به صورت جداگانه با توجه به حق سنجش شود و میزان جدا داشته باشد.
 
اما جواب صحیح برای این سوال که «آیا اعمال سیئه هم وزن اخروی دارند؟» با توجه به آیه مورد بحث ما آن است که خیر، چون اعمال بد عاری از حقند و دارای حق نیستند در حالی که ارزش و وزن در روز قیامت تنها به اشتمال حق است، بنابراین اعمال بد در روز قیامت دارای وزن نیستند.
 
چنانچه خدای تعالی در آیه 105 سوره کهف می فرماید:
 
أُولئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً
 
آنان به آیات پروردگارشان و به ملاقات با او ایمان نیاوردند، پس اعمالشان از بین رفت و ما در روز قیامت برایشان وزنی قرار نمی‌دهیم .
 
البته بعضی از تفاسیر با توجه به آیات متعدد از وزن منفی در اعمال بد خبر داده اند که این با حکمت و عدل الهی سازگار است، به صورتی که اعمال حق و صالح انسان را در به سوی بهشت و در بهشت اوج می دهد ولی اعمال باطل و گناهان نیز وزنی دارند که با توجه به اینکه به هیچکس در قیامت ظلم نمی شود افراد به میزان اعمال بدشان در درکات جهنم پایین می روند که در آیه 145 سوره نساء می فرماید:
 
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا
 
بى تردید منافقان در پست ترین طبقه از آتش اند و هرگز براى آنها یاورى نخواهى یافت.
 
 
جایگاه انبیاء و اولیاء الهی در سنجش حق در اعمال افراد چیست؟
آنچه مسلم است ایناست که در روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصى سنجیده مى شود نه با ترازوهائى همانند ترازوهاى دنیا، و چه بسا آن وسیله همان وجود انبیاء وامامان و افراد صالح بوده باشد، و در روایاتى که از طرق اهل بیت (علیهمالاسلام) به ما رسیده این مطلب به خوبى دیده مى شود.
در بحار الانواراز امام صادق (علیه السلام) در پاسخ سؤال از تفسیر آیه و نضع الموازینالقسط چنین مى خوانیم: و الموازین الانبیاء و الاوصیاء و من الخلق من یدخلالجنة بغیر حساب! میزان سنجش در آن روز پیامبران و اوصیاى آنها هستند واز مردم کسانى مى باشند که بدون حساب وارد بهشت مى شوند! (یعنى کسانى که درپرونده اعمال آنها نقطه تاریکى وجود ندارد)
و در روایت دیگرى چنین نقلشده است: ان امیرالمؤمنین و الائمة من ذریته هم الموازین: یعنى امیرمؤمنان و امامان از فرزندان او ترازوهاى سنجشاند.
و در یکى از زیارات مطلقه امیر مؤمنان على (علیه السلام) مى خوانیم: السلام على میزان الاعمال: سلام بر میزان سنجش اعمال!
درواقع مردان و زنان نمونه جهان، مقیاس هاى سنجش اعمال انسانها هستند و هرکس به آن اندازه که به آنها شباهت دارد، وزن دارد، و آنها که از ایشانبیگانه اند، کم وزن یا بى وزنند.
حتى در این جهان نیز دوستان خدا مقیاسسنجشند، ولى از آنجا که بسیارى از حقایق در این عالم در پرده ابهام میماند ودر روز قیامت که به مقتضاى و برزوالله الواحد القهار (ابراهیم/48) روزبروز و ظهور است این واقعیتها آشکار مى گردد.(تفسیر نمونه، ذیل آیه مذکور)
 
نتیجه
در روز قیامت، همه اعمال انسانرا - هر چند اندک باشد - می سنجند، اگر عمل نیک باشد به انسان پاداش می دهندو اگر عمل زشتی باشد کیفر آن را به انسان می چشانند.
دراین ترازو، آنچه که کفّه اعمال انسان ها را سنگین می کند و باعث نجاتمی شود، اخلاق خوب است، رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
 
"مایُوضَعُ فی میزانِ امریء یَوم القیامَةِ أفضلُ مِن حُسنِ الخُلقِ"
[کافی،ج2، ص99، باب حسن الخلق و بحار الانوار، ج68، ص 374.]؛ چیزی در روز قیامتدر ترازوی سنجش اعمال انسان برتر از حسن خلق نمی نهند.
 
اما در مورد آنچه از موقف میزان که در ذهن اغلب افراد جامعه وجود دارد باید گفت که تا حد زیادی دچار سطحی نگری و نقصان باشد چرا که میزان اعمال اهل بیت علیهم السلام و شخص امیرالمومنین علیه السلام هستند، وسیله سنجش وزن عمل ما در قیامت عمل ایشان است، آن شخصیتی که مجسمه حق است، به معرفی شخص پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام است که فرمود: علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار. [بحار ج 40:38] یعنی هر جا که حضرت علی برود، حق هم با او می رود اینها مجسمه حق هستند، نماز علی معیار حق است. و روزه علی معیار حق است، عمل علی آئینه تمام نمای حق است پس «وَالْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» یعنی وزن و ارزش و حقانیت عمل ما که موجب سعادت اخروی است به میزان تطبیق عملمان با ایشان می باشد.
 
 
...............................................................
درج این مقاله در سایت آستان قدس رضوی

امام زادگان، رشته های متصل به حبل الله

چکیده:
حرم امام زادگان همیشه محل توجه علاقه مندان به اهل بیت علیهم السلام و اولیای الهی بوده و هست، زیارت این امام زادگان و تکریم و تعظیم ایشان، آثار و برکات فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دارد. قرار گرفتن در محضر اولیای الهی و درک این حضور، انسان را از گناه دور می کند، معنویت و صفات زیبای انسانی را تقویت می نماید. در ارتقاء کمی و کیفی زیارت، نقش آحاد افراد اجتماع، متولیان، مبلغین و مسئولین اثر گذار است و می بایست هر یک با بررسی و فهم اهمیت و ضرورت تقویت این مراکز فرهنگی زمینه ساز حفظ دستاوردهای این اماکن مقدسه باشند.
کلیدواژه: حرم امام زادگان، زیارت، معنویت، آثار زیارت، اولیاء الهی، بقاع متبرکه
 
مقدمه:
حرم امام زادگان همیشه محل توجه علاقه مندان به اهل بیت علیهم السلام و اولیای الهی بوده و هست، بعضی، احترام به ایشان و درک محضر ایشان را کلید ورود به وادی ولایت و درک محضر امام می دانند و برخی با ابراز خجالت از آنچه هستند و نبود آن معرفت بالایی که زیارت امام نیاز دارد، چشم امید به درک حضور این ذوات شریف دارند؛ بی شک با نگاه به برخورد اهل بیت علیهم السلام با حرم امام زادگان و شاخص هایی که در کشور ما وجود دارند، همچون حضرت معصومه سلام الله علیها و حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام، در می یابیم که رازها و بهره هایی دقیق و عمیق در زیارت این امام زادگان و تکریم و تعظیم ایشان وجود دارد که انشاءالله خداوند ما و جامعه و کشورمان را بیش از پیش از درک آن بهرمند نماید.

 

حرم امام زادگان همیشه محل توجه علاقه مندان به اهل بیت علیهم السلام و اولیای الهی بوده و هست. 


1. نقش امام زادگان در شکل گیری هویت اجتماعی
1.1. نگاه ویژه به امام زاده کشور

اولین مسئله اساسی در باب رسیدن بقاع شریفه امام زادگان به جایگاه واقعی شان در عرصه تأثیرات فرهنگی اجتماع، مربوط به وسعت نگاه و اعتقاد متولیان محترم در مورد این مسئله مهم است؛ مقام معظم رهبری جمله ای در مورد کارهای فرهنگی دارند که می فرماید:
«هر جایی که هستید همان جا را مرکز عالم بدانید و تمام فکر و ذهنتان را در مورد کار در آنجا متمرکز نمایید.»
باید نگاه همواره این باشد که اگر این حرم و این امام زاده تنها امام زاده این شهر یا این کشور بود، ما چگونه در مورد آن برخورد می کردیم؟ آنجا اولین سؤال این بود که چه ظرفیت هایی در این بقعه مبارک وجود دارد که می توان در بهبود فضای معنوی و مذهبی اجتماع از آن استفاده کرد؟ حالا هم اینگونه است که باید نهایت استفاده از این ظرفیت معنوی و بزرگ صورت پذیرد.
نکته بعدی اعتقاد ما به این بقاع مبارک است، این یک مدیریت الهی و برنامه تکوینی از سوی خداوند حکیم است که این کشور که می خواهد زمینه ساز ظهور منجی آخر الزمان و محل انتشار نور اهل بیت علیهم السلام به سراسر دنیا باشد، علاوه بر وجود خورشید حرم امام هشتم (علیهم السلام) هزاران هزار آینه صیقلی در سراسر آن باشد که همان نور را در وسعت این خاک منعکس می کنند و برای کسانی که دوستدار این جلوه اند، لیکن از حرم اهل بیت علیهم السلام دورند بهره ای عظیم و حظی وافر باشند.

 

در ارتقاء کمی و کیفی زیارت آحاد افراد اجتماع، متولیان، مبلغین و مسئولین، اثر گذارند و می بایست هر یک با بررسی و فهم اهمیت و ضرورت تقویت این مراکز فرهنگی زمینه ساز حفظ دستاوردهای این اماکن مقدسه باشند. 
1.2. وجه اشتراک حرم امام زادگان با حرم امام رضا علیه السلام و سایر اهل بیت علیهم السلام  
حرم امام زادگان در هر شهر، خانه اهل بیت (علیهم السلام) و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و تمسک به حرم ایشان، تمسک به عترت پیامبر (علیهم السلام) است، نگاه مردم و احترام مردم و تکریم آنها به خاطر انتساب ایشان به اهل بیت و رسول (علیهم السلام) خداست؛ لذا زیارت حرم امام زادگان در راستای زیارت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و زیارت اهل بیت علیهم السلام است.
زیارت حرم امام رضا (علیه السلام) با حرم امام زادگان از نوادگان ایشان در این معنا هیچ فرقی نمی کند، چون این عملِ زیارت چه در اینجا و یا در آنجا به معنای اعتقاد به شجره مبارکه ولایت اهل بیت علیهم السلام و قرار گرفتن در کهف امنیت و حصن ولایت الله به واسطه آنان است و لذا باید به این مویرگ های حیاتی که در جای جای این خاک قرار گرفته اند، از بالا و با تمام این شبکه اتصال و ارتباط به شاهرگ و شاهراه ولایت نگریست و همان مکانیزم و خط مشی های کلی فرهنگی و مذهبی که در حرم های اهل بیت علیهم السلام پیگیری می شود باید به صورت متناسب و در مقیاس بقاع متبرک امام زادگان وجود داشته باشد.

 

زیارت این امام زادگان و تکریم و تعظیم ایشان آثار و برکات فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دارد.


1.3. حرم امام زادگان، قطب فرهنگی  

جمله ای معروف از مقام معظم رهبری در مورد امام زادگان وجود دارد که می فرماید امام زادگان باید به قطب فرهنگی در شهر خود تبدیل شوند؛ منظور از این قطب فرهنگی چیست؟ چه چیزی از این فرهنگ قصد شده است؟ گاهی ما، وقتی نام فرهنگ می آید ذهن مان سراغ کارهای فرهنگی خاص و معمول می رود؛ اما باید دید این چقدر درست است و چقدر منظور از این جمله این گونه کارهای فرهنگی می باشد؟
منشاء آنچه فرهنگ جامعه نامیده می شود، توجهات و عواطف و باورهای مردم است که سبک زندگی آنان را شکل می دهد، آن چه بالقوه در بقاع امام زادگان ما وجود داد فرهنگ سازی به این معنا است؛ اینکه دلها متوجه به این آتش است که از چراغ هدایت و مشکات اهل بیت نور می گیرد و زمانیکه تنور دل در این مکان های مقدس گرم می شود، زمانی است که باید به درستی فرهنگ در دل و جان زائر بارگزاری شود و آن فرهنگ چیزی جدا از دغدغه های اصیل دینی و اسلامی و بیان سیره نورانی اهل بیت علیهم السلام نیست، صراط مستقیمی که در هر زمان رسیدن به آن تنها راه سعادت و نجات از انحراف ها و پلیدی هاست.
آنان که تصورشان از فرهنگ، چیزی جدا از آموزه های دینی است، سخت در اشتباهند، محل انتشار فرهنگ همین حرم هاست، آن رابطه عاطفی که در اینجا برقرار می شود زمینه انتقال باورها و عادات و آموزه های عملی انسان های کامل و الگوهای الهی است که محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین هستند؛ این انتقال به شکل های مختلف باید در اینجا فراهم شود و این اصل کار است، یک مجموعه برنامه های فرهنگی در کشور در ایام مختلف مرسوم و مشهور است که بازگشت به همان اصل و تعظیم شعائر دارد؛ اما این موضوع نباید انسان را از اصل این وظیفه دور کند.

 

در ایجاد فضای معنوی و برکات حضور زائرین نقش متولیان گرامی بسیار پر رنگ است ایشان هستند که با اصلاح فضای زیارت در راستای ارتقاء کیفیت زیارت و معنویت، زمینه هرچه بیشتر شدن آثار و برکات این عبادت را فراهم می آورند.


2. تأثیرات فردی بقاع متبرک امام زادگان
2.1. ریشه تأثیرات فردی زیارت

بی شک نقش امام زادگان و بقاع متبرکه در آرامش فردی و اثرات روحی و معنوی ریشه در فرهنگ زیارت دارد، حضرت آیت الله جوادی آَملی درباره حقیقت زیارت به زیبایی می فرمایند:
«زیارت حضور عارفانه عاشق در دیار معشوق، دیدار عاشقانه زائر از سرای مزور، اظهار عشق و ارادت محب به محبوب، دل دادن صمیمانه دلداده در کوی دلدار، سر سپردن سرباز فداکار در پیش پای سردار، اعلان فروتنی دیندار در برابر دین و پیشوایان دینی است، زیارت اعلام وفاداری صادقانه مرید است به مراد، ابراز علاقه مطیع به مطاع و اعلام خود فراموشی جان بر کف مخلص است نسبت به جانان. زیارت عرضه خویشتن بر ترازو و ابزار سنجش است، ایستادن در برابر آینه معیار کمال و نشانی کوی کمال به انسان تعالی طلب است که به کجا می توان رسید. زیارت سفری مشتاقانه، آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز می شود، از راه دل عبور می کند و سرانجام در منزل دل، به مقصد و مقصود می رسد و بار بر زمین می نهد.»1
این عبارت آهنگین دارای مضامین بلند و حقیقت هایی است که تنها آنهایی که در کنار این ساحل محبت کسب آرامش کرده اند می توانند به آن اذعان و اقرار کنند، آری زیارت همه این ارتباط های زیبای معنوی است، باید همواره به زیارت با همه این مختصات نگاه و توجه شود، آنجا که بودن در این مأمن های معنوی در این روزگار استرس و اضطراب و دهشت و انجام فرایض و مناسک و خواندن ادعیه به معنای نفس گرفتن در این روزگار وانفسا است.
کسی نیست که اشک های زوار پاک، در این ارتباط های عاشقانه در حرم امام زادگان را ندیده باشد، آنجا که به اعتقاد مردم چنگ زدن به دامان محمد و آل محمد (علیهم السلام) و حب الله است، این همان روزنه امید این مردم پاک سرشت در هنگام سختی ها بوده و هست.

 

قرار گرفتن در محضر اولیای الهی و درک این حضور؛ انسان را از گناه دور می کند، معنویت و صفات زیبای انسانی را تقویت می نماید. 


2.2. نقش متولیان در تأثیرات فردی زیارت

همانطور که اشاره شد قرار گرفتن در محضر اولیای الهی و درک این حضور؛ انسان را نسبت به بدی های و پلیدی های زندگی اش شرمنده و متنبه می کند، همین که وقتی انسان در حضور بزرگی باشد، به فکر فرو می رود که او در زندگیش چه کرده؟ و چه چیز هایی در انبان اعمالش هست که نباید می بود! حضور در این اماکن مقدسه چنین برکاتی دارد؛ اما کیفیت و دوام آن بسته به افراد و شرایط، البته مختلف است.
در ایجاد فضای معنوی و برکات حضور زائرین نقش متولیان گرامی بسیار پر رنگ است ایشان هستند که با اصلاح فضای زیارت در راستای ارتقاء کیفیت زیارت و معنویت، زمینه هر چه بیشتر شدن آثار و برکات این عبادت را فراهم می آورند؛ در این مهم زدودن مظاهر غفلت از این آستانه های مقدسه و نگهبان واقعی بر حفظ حریم عفت عمومی، قداست حرم خاندان اهل بیت علیهم السلام را حفظ می کنند.

 

زدودن مظاهر غفلت از آستانه های مقدسه و نگهبان واقعی بر حفظ حریم عفت عمومی، قداست حرم خاندان اهل بیت علیهم السلام را حفظ می کنند. 


نتیجه:

حرم امام زادگان همیشه محل توجه علاقه مندان به اهل بیت علیهم السلام و اولیای الهی بوده و هست، زیارت این امام زادگان و تکریم و تعظیم ایشان آثار و برکات فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دارد.
در ارتقاء کمی و کیفی زیارت آحاد افراد اجتماع، متولیان، مبلغین و مسئولین، اثر گذارند و می بایست هر یک با بررسی و فهم اهمیت و ضرورت تقویت این مراکز فرهنگی زمینه ساز حفظ دستاوردهای این اماکن مقدسه باشند.

 
------------------------------------------------------- 
پی نوشت ها:
1- ادب فنای مقربان، جلد 1، فلسفه زیارت.
 
 
-------------------------------------------------------
 
 
درج اين مقاله در سايت آستان قدس رضوي

عطری که هدیه امام رضا علیه السلام به زائرین است

 هر سال میلیون ها زائر با دلهای آکنده از مهر و عشق به اهل بیت رسول خدا صلوات الله علیهم اجمعین و بالاخص امام مهربان پا به حرم آقا امام رضا علیه السلام می گذارند و به راستی انگار پای در قطعه ای از بهشت قرار می دهند که حرم امام رضا از آن خانه هایی است که به اذن خدای تعالی پیوسته ذکر حق در آن جاری است و پرچم عبادت و صلوات در آن بالاست که فرمود : فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوّ وَالاَصَال (نور،36) ؛آن نور در خانه هايی است که خدا رخصت داده كه بالا برده و بزرگ داشته شوند و نامش در آنجا ياد شود و او را هر بامداد و شبانگاه تسبيح گويند.

هر کدام از مردم در دل غم و حاجتی دارد که آشکار و نهان ،آن را در گوشه و کنار این حرم با امام رضا مطرح می کند،آری آنچه ما با خود برای امام رضا می آوریم در کنار عشق ها و ارادت ها ،انبان حاجت ها و درخواست های ما از امام رئوف است که حرم امام رضا همیشه محل روا شدن حاجات ارادتمندان حضرتش بوده و هست.

همیشه به سوی حرم می آییم و با حالت های مختلف درخواست خود را از امامی که زنده است و صدای ما را می شنود و خلیفه خدای بزرگ در زمین است و البته پدری مهربان و دلسوز برای ماست مطرح می کنیم؛ گاهی حاجت خود را با زاری و التجا و گاهی نعوذ بالله با تندی و قهر مطرح می کنیم ،البته مهربانی این امام بزرگوار بالاتر از این است که پاسخ بی ادبی ما را با ای محلی بدهد و بلکه بسیاری از اوقات درخواست زائرین از امامشان به محل اجابت می رسد.

سخن اینجاست که از حرم آقا چه با خود می بریم؟ یعنی این امام بزرگوار چه چیزی برای دادن به ما و چه درخواستی از ما دارند؟ البته آنچه مشخص است،امام نیازی به ما دارد و آنچه از ما می خواهد در واقع هدیه ای ارزشمند برای رنگ سعادت گرفتن تمام زندگی ماست.

 عالمی در حرم امام رضا برای زائرین می گفت : وقتی به یک مغازه عطر فروشی می رویم همین که چند لحظه ای در آنجا بوده ایم ولو اینکه عطری نخریده باشیم وقتی از آنجا بیرون می آییم دیگران در ما متوجه بوی عطر می شوند، ایشان می فرمود حرم امام رضا هم همین گونه است ،هر زائری که به حرم ایشان می آید ،بوی عطر این قطعه بهشت را می گیرد،

اصلا بعضی از زائرین عطری از امام رضا هدیه می گیرند که همیشه معطر به این بوی باشند؛ آنها تنها کسانی هستند که ،علاوه بر مطرح نمودن حاجات خود در پی حاجات امام رضا از خویش هستند؛ همین نماز اول وقتی که زائر در حرم امام رضا می خواند و بسیاری از اوقات با فضیلت جماعت هم همراه است،این یکی از عطر های خوشبوی این حرم است که امام رضا علیه السلام دوست دارند این عطر همیشه با زائرین باشد؛

آقای مهربان ما می فرمایند : «لاتؤخرنّ الصّلوة عن اوّل وقتها الی آخر وقتها من غیر علّةٍ علیک ابدأ باوّل الوقت؛ انجام نماز را بدون علت از اول وقت آن تأخیر نینداز، همیشه در اول وقت آن شروع کن!»(بحارالانوار، ج 49، ص 49)

 و همچنین در مورد علل نماز جماعت فرمود: خداوند متعال نماز جماعت را قرار داده است که شعائر اسلامی و معارف الهی همانند اخلاص، توحید، ارزشهای اسلامی، عبادت و نیایش برای خدا آشکار و ظاهر و مشهور شود زیرا در اظهار این اعمال و علنی بودن آن حجت خداوند بر مردم شرق و غرب عالم تمام می شود.

همچنین مسلمانان دوچهره و منافق و کسانی که نماز را سبک می شمارند مشخص شوند و وادار به انجام دستورات الهی باشند. همچنین گواهی افراد نسبت به عدالت و صلاح همدیگر جائز باشد. افزون بر این نماز جماعت نیکوکاری و ترویج فضیلت ها را به همراه دارد و خیلی ها را از گناه و فساد باز می دارد.(وسائل الشیعه،20 جلدی، ج 5، ص 372)

 

این نماز اول وقتی که دستور حضرت امام رئوف به ماست یک عطر بهشتی است که تمام زندگی انسان را خوشبو می کند و بی شک این عطر حرم که نشات گرفته از عطر وجود مبارک خود حضرت است همیشه با زائرین خاصش خواهد بود؛

 این نماز اول وقت برای این که هر جایی که هستیم ما را همیشه در کنار حضرت و در حرم خوشبوی او نگاه دارد ،ویژگی هایی باید داشته باشد که امام رضا علیه السلام درباره آنها می فرمایند:

 اگر برای نماز ایستادی تلاش کن با حالت کسالت و خواب آلودگی و سستی و تنبلی نباشد. بلکه با آرامش و وقار نماز را بجای آور و بر تو باد که در نماز خاشع و خاضع باشی و برای خدا تواضع کنی و خشوع و خوف را برخود هموار سازی در آن حال که بین بیم و امید ایستاده ای و پیوسته با طمأنینه و نگران باشی. همانند بنده گریخته و گنهکار که در محضر مولایش ایستاده و در پیشگاه خدای عالمیان بایست. پاهای خود را کنار هم بگذار و قامتت را راست نگهدار و به راست و چپ توجه نکن! و چنان باش که گوئی خدا را می بینی، که اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند.(فقه الرضا ع، ص 101)

 

 باید برای درک بیشتر این مطلب و این حدیث ارزشمند امام رضا علیه السلام که در باب آداب نماز می باشد مطالبی را با هم مرور نماییم:

 

  1. چگونه به نماز پناه ببریم!


نماز از آن دسته عبادت‌های رمزآلود اسلام است که همه از تازه مسلمان‌ها گرفته تا عرفای خدا، آن را به عنوان مهم‌ترین عبادت دینی انجام می‌دهند. بیشتر مسلمان‌ها با این عبادت از کودکی آشنا هستند و با توجه به فضای خانوادگی، تصویری از نماز در ذهنشان نقش بسته است؛ تصویری که تا بزرگ‌سالی با ماست. نکته مهم در این میان، تغییر و اصلاح این تصویر در اذهان عمومی است.
نماز، مثل چمدان پر از شمش طلایی است که به مسلمانان داده‌اند و اغلب، کسی از محتویات درونش خبر ندارد و فقط با توجه به توصیه‌های دینی که به آنان شده است، این چمدان را رها نمی‌کنند. بدیهی است، کسانی که نمی‌توانند در این چمدان را باز کنند و از محتویاتش بهره ببرند و فقط سنگینی آن را تحمل می‌کنند، از این وضع ناراضی هستند!
همه این‌ها در حالی است که این ثروت تمام نشدنی و این بابِ فیض برای بهره‌گیری و نیرو گرفتن بیشتر و مداوم انسان در طول مسیر زندگی به او عطا شده است و زمانی شیرینی بهره‌گیری از آن در کام ما خواهد نشست که به راستی در نماز بتوانیم با این معبود ازلی ارتباط بگیریم و سخن بگوییم، با او که از رگ گردن به ما نزدیک‌تر و از مادر به ما مهربان‌تر و البته بر همه چیز قادر است.
آری ما برای صحبت کردن و دوستی با او خلق شده‌ایم و کلید این دوستی بناست که در نماز بخورد، آن‌گاه که با سر و جان و سر وقت در وعده‌گاه حاضر می‌شویم. در آن روز که همه ما را در این دنیا ترک خواهند کرد، با عمق جان درک خواهیم کرد که چرا او ما را پیوسته به سوی خویش می‌خواند، پروردگاری که برخلاف همه انسان‌ها ما را برای خودمان و نه نفع خودش می‌خواهد، اویی که خدای بی‌نیاز و شکست‌ناپذیر است.
از این رو در حدیث قدسی خداوند متعال می‌فرماید: «ای بنده من! وقتی به نماز می‌ایستی، من آن‌چنان به تو توجه می‌کنم که انگار تنها تو یک بنده روی این کره خاک به عبادت من ایستاده‌ای و تو، آن گونه به من توجه می‌کنی که انگار صدها خدا مانند من داری؛ لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار!»
بی‌شک اگر بنده بداند که چه کسی و چگونه به او در نماز رو کرده است، از شوق جان خواهد داد. خدایی که مالک آسمان و زمین است و هیچ تاثیر و تاثری و حرکت و تغییری در عالم بدون اذن او انجام نمی‌شود، با «حی علی الصلوه» تو را به سوی خود می‌خواند که بخوانی و اجابتت کند تا مشکلاتت تنها به دست او رفع شود؛ چراکه دیگران همه بندگان فقیری چون خودت هستند.
پس لازم است که افزون بر درست خواندن نماز با الفاظ آن هم انس گرفت، چنانکه در نماز، دیگر توجه انسان به همین الفاظ هم نباشد، بلکه به وجود حضرت دوست باشد. آنجا که می‌گویی «ایاک نعبد و ایاک نستعین» به حقیقت از عمق جان استعانت از او بجویی و آنجا که هدایت به صراط مستقیم را که راه علی(ع) و آل اوست، طلب می‌کنی، به حقیقت از او طلب کنی.
هر کدام از حرکات نماز رازی دارد که علمایی مانند حضرت امام خمینی(ره)، آیت‌ا... ملکی‌تبریزی و علامه جوادی‌آملی در کتاب‌های آداب و اسرار نماز خود به تفصیل درباره آن سخن گفته‌اند. کافی است برای فهمیدن راز اذکار و سوره‌هایی که در نماز می‌خوانیم، به کتاب این بزرگان و علما مراجعه کنیم؛ چراکه پسندیده نیست، مسلمانی که سال‌ها نماز می‌خواند، نفهمد چه چیزی را در نمازش به خدایش می‌گوید و نسبت می‌دهد.
ان‌شاء‌ا... همه ما از اقامه‌کنندگان راستین نماز باشیم.

 

 

  1. هر پروازی باند پرواز می‌خواهد/چگونه برای مهم‌ترین دیدار زندگی آماده شویم؟

هر پروازی مقدمه‌ و باند پروازی نیاز دارد تا شتاب لازم برای پرواز حاصل آید. اگر نماز بناست، انسان را به معراج ببرد، به‌طور یقین نمی‌شود در اوج مسئولیت‌های روزانه و مشغله‌های ذهنی به یک‌باره به نماز ایستاد و از این نماز انتظار تحول و عروج هم داشت. این غیر‌ممکن است و این‌گونه تنها از برکات بخش اندکی از نماز می‌توان استفاده کرد.
به‌طور‌کلی در همه امور، کار بر همین منوال است و تنها اموری به تمام و کمال انجام می‌گیرند که مقدماتش کامل فراهم شده باشد و این امر درباره کارهایی که جوان‌ها به آن علاقه‌مند هستند، مشهودتر است، به طور مثال اگر بنا باشد مسابقه فوتبال مهمی از تلویزیون پخش شود، دقایقی قبل پای تلویزیون حاضر می‌شوند و حتی پیام‌های بازرگانی قبل از آغاز مسابقه را هم تماشا می‌کنند که مبادا دقیقه‌ای از آن برنامه را از دست بدهند.
نماز هم همین‌طور است، اگر کسی به نماز علاقه داشته باشد و بخواهد که نماز را با خضوع و خشوع بخواند و این نماز بتواند در زندگی او تاثیرگذار باشد و او را از فحشا و منکر دور کند، باید مقدماتی را که در دین برای نماز شمرده شده، فراهم کند و به آن اهمیت دهد تا دلش آمادگی روبه‌رو شدن با خدای آسمان و زمین را پیدا کند.
به طور مثال، وضو علاوه‌بر طهارت ظاهری، می‌خواهد آمادگی باطنی را هم برای فرد ایجاد کند و این وضو به‌راستی زمانی مقدمه نماز خواهد شد که چنان به طرف آب برویم که گویی به سمت رحمت الهی قدم برمی‌داریم؛ «تقدم علی الماء تقدمک الی رحمة ا...».
نیکوست در هنگام شستن دست وصورت ادعیه و اذکار وارده در حال وضو را زمزمه کنیم، در هنگام شستن صورت، روسپیدی و در هنگام شستن دست‌ها، قرار گرفتن در زمره کسانی که کارنامه آن‌ها به دست راستشان داده می‌شود و در هنگام مسح پا، ثبات قدم را از خدایی که آب را منشأ طهارت قرار داده است، طلب کنیم که درباره اهل بیت(ع) شنیده‌ایم؛ رنگ صورتشان به هنگام وضو متغیر و حالشان منقلب می شد؛ چراکه می‌دانستند بناست به حضور خالق آسمان‌ها و زمین برسند و زمان، زمان کشیدن بار امانت الهی است.
از دیگر مقدمات آن است که اهل معنا، لحظاتی قبل از نماز در مصلای خود حاضر شوند و در سجاده خود انتظار نماز را بکشند و به این فکر کنند که چرا نماز می‌خوانند و به حضور چه کسی می‌خواهند، برسند که این خود، دل را از مشغله‌های روزمره زندگی جدا و آماده وصال به حضور حضرت دوست خواهد کرد.
اذان و اقامه نیز از مقدماتی هستند که اگرچه برای صحت ظاهری نماز واجب نیستند، اما بی‌شک دقت در شهادت‌ها و ارکان آن یادآور مقام نماز است و برای درک مقام حضور واجب می‌باشد که خود آغازی برای این پرواز است.
دیگر آنکه لباس پاک و سپید و آراستگی ظاهر و معطر بودن هم، همان‌طور که در احادیث تاکید شده، کمکی برای بهره بیشتر بردن از نماز و آرامش و طمانینه باطنی است و از همه با‌اهمیت‌تر آنکه مهم‌ترین ادب حضور و باب وصال آن است که علاوه‌بر آراستگی ظاهر با باطنی آلوده نیز به نماز نایستی که بزرگان فرموده‌اند: «تعطروا بالاستغفار، با ندامت و بازگشت به سوی خداوند باطن خویش را معطر کنید.» پس با دلی شکسته برای نماز قیام کن و بگو: ای خدای مهربان و بخشنده، بنده خطاکارت به سوی تو آمده، او را بپذیر و دستش را بگیر یا محسن، قد اتاک المسیئ... .
به‌طورکلی برای نماز مقدمات مختلفی عنوان شده که شمردن آن‌ها خارج از این مطلب و فرصت است، مقدماتی که لحاظ آن‌ها در نماز، ارزش افزوده‌ای است بر آن. با همه آنچه گفته شد، مراقب باشیم که مبادا از جمله سبک‌شمارندگان نماز باشیم؛ چراکه امام صادق(ع) در وصف حال آنان به صراحت می‌فرماید: «شفاعت ما به سبک شمارنده نماز نمی‌رسد.»
واضح است که اهمیت دادن به نماز در مقدمه‌چینی قبل از آن است و بی‌شک کسی که در عشق ورزیدن به نماز، پیرو مولایمان حسین نباشد، این حقیقت در نماز بی‌مقدمه او آشکار خواهد شد و این‌گونه به آثار فراوان و شیرین نمازی که معراج مومن است، هرگز دست نخواهد یافت.

 

  1. دستور العمل حضور قلب در نماز/شایـد آخرین نمازت باشد!




نماز همین کنار ماست، دری به سوی خدا، تابه‌حال چند بار واقعا بازش کردیم؟ تا چیزی ورای این عالم را تجربه کنیم؛ برای دوستان خدا، عشق در همین نماز تصویر می‌شود، دردها با همین نماز درمان می‌شود و گره‌ها با همین نماز باز می‌گردد.یکی از مشکلات بیشتر آدم‌هایی که به‌اصطلاح مذهبی هستند، این است که همین وسط گیر کرد‌ه‌اند، نه درست و حسابی دنبال دنیایند و دنیادار و نه درست و حسابی دنبال خدایند و لذت با خدا بودن.آن‌ها نماز می‌خوانند؛ اما لذت نماز را نمی‌چشند، زمانی ما در راه خدا به جایی رسیده‌ایم که از بودن در این راه لذت ببریم و میوه‌ها و ثمرات آن را در زندگی خود به چشم مشاهده کنیم.

آنچه‌ که نماز به آن نماز می‌شود، همین خم و راست شدن‌های ظاهری نیست، گرچه این‌ها هم لازم است؛ اما اصل و اساس دل است. خداوند دنبال دل توست، اهمیت بخش‌های مختلف نماز به آن است که چقدر بر روی دل تاثیر می‌گذارد و دل متغیر و متحول می‌شود؛ به‌عنوان مثال اگر در نماز می‌گویند سر روی خاک بگذار، برای آن است که دل انسان متوجه روزی شود که سر روی بالشی از همین خاک خواهد گذاشت و آن روز دیگر توان آن را نخواهد داشت که مانند امروز عملی انجام دهد و دامان خدای مهربان را بگیرد و از او طلب عفو و رحمت و بخشش کند.
حضور‌قلب و توجه به خدا در نماز، تنها مسیر ثمر‌بخش‌شدن و لذت بردن از نماز است، اما برای رسیدن به این حالت،‌ کسانی که عاشقند و پرشور‌ که از ابتدای نماز تا انتها با اشک و صفا از بودن با زیباترین معشوق لذت می‌برند؛ اما برای مایی که اندر خم یک کوچه‌ایم، بزرگان راه بلد دستور‌العمل‌هایی برای طالبان این امر داده‌اند که به نمی از آن یم اشاره می‌کنیم.

نکات لازم قبل از شروع نماز

وضو؛ موجبات تزکیه دل

هر کاری مقدمه‌ای دارد که بدون رعایت کامل آن به ثمر نمی‌نشیند، یکی از مهم‌ترین مقدمات نماز همین وضو گرفتن است؛ اما امام رضا(ع) می‌فرمایند که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ دل است (وسائل‌الشیعه ج١، ص٣٦٧، ابواب وضو، باب١، حدیث ٩)؛ یعنی وضو گرفتن، باید دل را آماده کند. اما چطور؟
در احادیث داریم که چنان برای وضو گرفتن به سمت آب برو که انگار به سمت رحمت خدای مهربان حرکت می‌کنی،بدان که آب نماد رحمت خداست.
انسان می‌تواند در هنگام وضو هم رو به قبله بایستد، چنانچه بزرگان هم این‌گونه بوده‌اند.
خواندن اذکار و دعا‌های وارد شده در هنگام وضو گرفتن، همان دعاهایی که در بیشتر وضوخانه‌ها بر روی دیوار نصب شده‌ و دارای مضامین زیبا و تکان‌دهنده است؛ وارد شده است که اهل‌بیت (علیهم‌السلام) موقع وضو گرفتن منقلب می‌شدند. رنگشان تغییر کرده و می‌فرمودند: زمان ادای امانت الهی فرا رسیده است.

لباس و محیط متناسب با نماز

بی‌شک محیط اطراف و ظاهرمان تاثیر زیادی بر حال دل و تمرکز یا تمرکز نداشتن ما در نماز دارد؛ نماز خواندن شخصی که در مکانی خلوت و بدون رفت‌وآمد و سروصدا و دارای در و دیواری ساده و احیانا سفید و بدون تزئینات و قاب‌ها، درحالی‌که لباسی سفید و راحت بر تن دارد و سجاده‌ای ساده هم برای نماز پهن کرده است، گاهی زمین تا آسمان با نمازی که در شرایط مخالف خوانده می‌شود فرق دارد.

تشریفات مورد نیاز نماز همین چیز‌هایی است که بارها به‌عنوان مستحبات و مکروهات ظاهری نماز بیان شده است. مطمئنا انجام ‌این اعمال است که موجب درک صحیح از نماز می‌شود.‌


نکته‌هایی که نباید از یاد ببرید

یکی از خصوصیات ما انسان‌ها این است که بسیار فراموشکاریم، همیشه باید برای استفاده درست از لحظه‌ها نکاتی را به خود گوشزد کنیم و درباره نماز هم همین‌طور است.
یک نکته مهم درباره نماز هست که باید همیشه برای قدردانی از آن یادآوری کنیم. آنکه فرمود: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون، هدف از خلقت انسان، عبادت است و بی‌شک راس همه عبادات نماز است، ما به طفیل ایستادن به نماز خلق شده‌ایم، حالا می‌خواهیم برای کاری که اساسا برای همان به این دنیا آمدیم کلا ده بیست دقیقه در بیست‌و‌چهار ساعت وقت بگذاریم، پس لااقل در همین چند دقیقه حق نماز را نخوریم و از آن ندزدیم و همین چند دقیقه برای خواندن نماز خالی بشیم، فقط برای خدا باشیم و با گفتن ا...‌اکبر، دنیا را پشت سر بندازیم و فراموش کنیم.

 نباید فراموش کنیم که در نماز مقابل چه کسی می‌ایستیم که اگر ما او را نمی‌بینیم او ما را می‌بیند؛ یک حدیث قدسی هست که جا دارد بعد شنیدنش بنشینیم و اشک بریزیم، آنجا که می‌فرماید: بنده من، هنگامی که به نماز می‌ایستی آنچنان به تو نگاه می‌کنم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد‌ها خدا چون من داری.

باید بدانیم که از آن هنگام که وارد نماز می‌شویم، تا آن لحظه‌ای که از نماز خارج می‌شویم، خدای تعالی به ما رو کرده و نظر می‌نماید و ملکی بالای سر ما ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار اگر می‌دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی، هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود بر نمی‌خواستی. (وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب ‌٨ حدیث ‌٥ از کافی)

به خود یادآور شویم، همچنان‌که پیامبر صلی‌‌ الله علیه‌ و آله فرمودند: در حال نماز از بالای سر تا کرانه‌ آسمان، رحمت خدا بر ما سایه انداخته و ملائکه‌الهی از اطراف ما تا افق سما در برمان گرفته‌اند. (وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب ‌٨ حدیث ‌٥ از کافی)

اینکه از کجا می‌دانی؟ شاید این نماز نماز آخرت باشد، خیلی از افراد با حوادث مختلف از این دنیا رفتند که اگر به آن‌ها می‌گفتند این نمازی که می‌خوانی نماز آخر و فرصت آخر است به این سادگی دامن خدا را رها نمی‌کردند و این‌گونه فرصت را از دست نمی‌دادند. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: ای بنده خدا، وقتی مشغول نماز می‌شوی، مثل کسی باش که با نماز وداع می‌کند و ترس آن دارد که دیگر به آن نرسد.
سخت‌ترین مقدمه؛ گناه نکردن

البته از سخت‌ترین و اولین مقدمات و آنچه موجب حضور قلب در نماز می‌شود، گناه نکردن است، همان‌طور که با لباس تمیز به نماز می‌ایستیم، این از ادب نیست که با وجود آلوده به گناه به نماز بایستیم، پس باید برای درک نماز گناه را ترک و قبل از نماز استغفار از گناهان را ورد زبان کرد.
خداوند بعضی ‌افراد را موقع نماز به‌اصطلاح‌ خیلی تحویل می‌گیرد، همان‌هایی که در طول روزشان هوای خدا را داشتند و حدود الهی را زیر پا نگذاشته و برای او کار کرده‌اند؛ بزرگی می‌گفت نماز مثل شاغولی است که نشان می‌دهد ما در اعمالمان چه‌ کاره هستیم!.


یک اشاره به آنچه بیان نشد
همیشه نماز را اول وقت بخوانیم و خود را به آن عادت دهیم و هیچ‌گاه بدون عذر شرعی این گنج را از دست ندهیم.
رعایت تمام نکاتی که علما در کتب آداب قلبی نماز برای بخش‌های مختلف نماز بیان فرموده‌اند در کل موجب افزایش درصد حضور قلب و توجه در نماز
می‌شود.
گفتن اذان و اقامه برای کسب آمادگی و در نظر آوردن عظمت کسی که پیش روی او ایستاده‌ایم، از مقدمات مهم نماز است.
 مسواک زدن قبل از نماز بسیار توصیه شده است و در احادیث بیان شده که وضوی افراد بدون مسواک زدن به کمال نمی‌رسد.
سعی کنیم در هنگام نماز لباس خوبمان را بپوشیم و خود را معطر کنیم و از پوشیدن لباس‌های تنگ اجتناب کنیم.
حفظ طمأنینه و آرامش در نماز و پرهیز از شتاب و عجله.
صاف وبدون حرکت ایستادن در نماز.
بلند و شمرده شمرده خواندن نماز و اذکار آن- جز در مواردی که دستور به آهسته خواندن داده شده، موجب بهره‌گیری بیشتر قلب از اذکار است.
سعی کنیم با شکم پر یا گرسنه به نماز نایستیم و همچنین قبل از نماز به دستشویی برویم تا با آرامش مزاجی به نماز بایستیم.
در نماز نگاه خود را به یک نقطه و ترجیحا به محل سجده بدوزیم و دست‌های خود را در حالت ایستاده بر روی ران‌ها بگذاریم و حرکت ندهیم.
فایده حضور قلب در نماز

در پایان یادآوری این حدیث زیبای امام صادق (ع) که ثمره حضور قلب در نماز را بیان می‌فرمایند، نیکوست که فرمودند: دوست دارم زمانی که مومنی از شما به نماز واجب می‌ایستد با قلبش به خداوند رو کند و به دنیا پشت کند و دلش مشغول دنیا نباشد که هیچ بنده‌ای نیست که با دلش در نماز به خداوند رو کند؛ الا اینکه خدا روی به سوی او کرده و به او اقبال می‌کند و نیز دل‌های مومنین را متوجه او می‌نماید
و بعد از آنکه محبوب خداوند شد، محبوب قلوب مومنین نیز می‌گردد.

 

 

خوشا به حال جوانی که کامیاب شهادت است

قصه جوانی، قصه کامگیری و کامیابی است اما کام چیست؟ و ناکام کدام است؟ افقهای جوانی انسان را به حرکت و جنبش وامی دارد اما شیب این افق تا کدامین اوج است؟

از قند تا کام دلبر شیرینی تصور دارد و هرلبی را فهم و لیاقت وصالی است و این در گرو همت ها و اهتمام هاست، هر چه فهم انسان بیشتر می شود و روح او وسعت می یابد دلبستگی های پیشین رنگ می بازند و نگاه در پی جلوه ای کاملتر و شکوهی بیشتر است،

اما مورچه ای را چه به تصور گستردگی عالمی! ؛ گرفتار دربند امیال و هوسها چه تصوری می تواند از آزادی معنوی داشته باشد؟ آری ، حکایت،حکایت دل بستن و دل باز کردن است که در این عرصه دنیا هرکه خیمه دل را جایی برپا می کند، عده ای دره ها وبعضی درقله ها !، هر نگاهی در این دنیای رنگ و فریب میله های زندان دنیا و مرز اسارت و آزادی را نمی بیند.
دلبر ابتدا در ذکرو یاد انسان می آید پا به دین قلم رو می گذارد و پس از تصرف این جاست که فکر و دل وزندگی انسان را تسخیر می کند، صحبت از گسستن بند دنیا و پذیرفتن بندگی حق است؛

سخن از دیدن جمال یار در محضر حی علی الصلاة و تکبیر گفتن است، او را که بزرگترین دیدی، دیگر چشم تو را پر می کند و جز او را نمی بینی، رو از دیگری بر می گردانی تا او به تو رو کند، دنیا را بر خود حرام می کنی و احرام عشق می بیندی تا محرم دیدار شوی، آری سخن از کام روح، سخن از معراج است؛ سخن از قهقهه مستانه شادی و وصول و حیات جاودان عند الرب است، خوشا به حال جوانی که کامیاب شهادت است .

مطالبی که از آرشیو بلاگفا حذف شد!

متاسفانه متوجه شدم که پس از مشکلی که برای بلاگفا ایجاد شد مطالب وبلاگ از بهمن 92 تا بهمن 93 حذف شده است.

تو پیگیری این دو مطلبم متوجه شدم:

 

- كدام رسانه ها دروغ می گویند؟

-منشور قرآنی اعتدال در فضای سیاست

بیان اخلاق رسانه در هفتمین پاتوق اصحاب هنر و رسانه انقلاب

به گزارش «قاصدنیوز»، هفتمین پاتوق اصحاب هنر و رسانه انقلاب اسلامی خراسان رضوی بعدازظهر روز گذشته(یکشنبه) در محل سالن اجتماعات ستاد ساماندهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با حضور دکتر وحید یامین پور برگزار شد.

 

در ابتدای برنامه حجت‌الاسلام حسین ابراهیمی از فعالان فضای مجازی در بخش اخلاق و رسانه به تفسیر آیه هشتم سوره مائده پرداخت.

 

وی با اشاره به اینکه مخاطب این آیه مؤمنان و مدعیان دین‌داری هستند گفت: برخی از مسائل دینی جزو نقش و نگارهای حاشیه‌ای است و برخی جز و اصول است. یکی از  اصول در فعالیت‌های رسانه این می‌باشد که مطلب و تولید ما فقط برای خدا باشد و نه برای خنک شدن دل و خالی کردن عقده‌ها و به نفع حزب و گروه خود.

 

ابراهیمی افزود: اینکه تنها نیت برای خدا باشد کافی نیست بلکه باید حد و حدود و ملاک‌های شرعی و الهی را نیز در انجام آن رعایت کرد. متأسفانه عده‌ای تا طرف مقابل را در فضای سیاست محو نکنند دست از فعالیت بر‌نمی‌دارند. در اینجاست که باید فرق سیاست علی و معاویه را درک کرد.

 

حسین ابراهیمی

وی در تفسیر این بخش از آیه که آمده است «لایجرمنکم شنئان» گفت: در این بخش گفته می‌شود که ای کسانی که دغدغه مند هستید و با نیت خدایی دست به عمل می‌زنید، حواستان باشد تا این دغدغه و این حب و بغض‌ها مجرمتان نکند و از عدالت خارج نشوید. به گونه مطلب ننویسیم و تیتر نزنیم که اگر حاصل کارمان را در پیشگاه بزرگان قراردادند، خجالت بکشیم.

 

ابراهیمی در پایان گفت: فراز «اعدلوا» در این آیه به معنای این است که حق نداریم با رسانه خود دشمنان را مثله و ترور شخصیت کنیم. لذا خدا را ناظر بدانیم و بدانیم که هر کلمه‌ای که می‌نویسیم و اثری تولید می‌کنیم، حساب‌وکتاب دارد و نمی‌ارزد که دین خود را به دنیای دیگران نفروشیم.

 

ادامه نوشته

ایران آب هم اگر بخورد تحریم ها بر می گردد!

تحریم

ایران اعتراض کند تحریم ها بر می گردد!،ایران انتقاد کند تحریم ها بر می گردد! ،ایران موشک داشته باشد تحریم ها بر می گردد،ایران دم از جنگ و جهاد بزند تحریم ها بر می گردد،ایران سایت ها را فیلتر کند تحریم ها بر می گردد،ایران از سوریه و فلسطین و لبنان و عراق حمایت کند تحریم ها بر می گردد!1 ،ایران آب هم اگر بخورد تحریم ها بر می گردد!

روزگاری نه چندان دور ،زمانی که قیافه روشن فکری به خودمان گرفتیم و در عصری که خودشان گقتند عصر برخورد تمدن هاست راه افتادیم و لبخند زدیم و با همان عبا و عمامه پیغمبر دست دوستی جلوی دشمنان قرآن و پیغمبر دراز کردیم ،این امر به مثابه سر خم کردن جلوی متکبری بود که این کار بر تکبر او می افزاید و بر عکس توی سر تو خواهد زد! ،آری در همان روزگار بود که در عین ناباوری محور شرارتمان خواندند!

حالا البته هنوز زود است ،پس از این ها هنوز باید منتطر توهین ها و تحقیر های بیشتر از سوی دولت های غربی و بالاخص دولت مردان آمریکایی باشیم!

این عادت و خوی استکبار است! قرآن کریم در آیات متعدد در مورد سستی در مقابل مستکبرین هشدار می دهد ،یادم نمی رود در آن دوره قبلی که با حضور همین آقای روحانی سیاست سیاست لبخند و تعلیق بود مفسر بزرگ قرآن حضرت علامه جوادی آملی در تریبون نماز جمعه فریاد می زد،از قرآن درس بگیرید! وَليَجِدوا فيكُم غِلظَةً1 اگر دشمن در میدان در برخورد شما غلظت و استحکام لازم را نبیند در همه چیز شما طمع می کند،شک نکنید!

باید شعار دادن را کنار بگذاریم و اعتقاد واقعی به تعالیم اسلام و خدایی که همه چیز از او بر می آید داشته باشیم و همچنین باید نفاق را کنار گذاشت و به جای دم زدن از امام در جهت اهداف حزبی، روش امام را ببینیم و به جای آنکه معاویه صفت به دنبال ماجرای صلح امام حسن و جام زهر کردن در کام ولی باشیم ،یکبار هم که شده به سخن او ایمان بیاوریم و بدان عمل کنیم که بی شک عزت جز در این مسیر بدست نخواهد آمد!

حضرت امام خامنه ای همین امسال تمام این نکات را از زبان امام رحمة الله علیه به دولت گوشزد کردند و فرمودند:

یکی از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده‌ی الهی، و نقطه‌ی مقابل، بی‌اعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است؛ این یکی از اجزاء مکتب امام است. اتّکال به قدرت الهی؛ خدای متعال وعده داده است به مؤمنین؛ و کسانی که این وعده را باور ندارند در کلام خودِ خداوند لعن شده‌اند:

وَ لَعنَهُمُ اللَّه،وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم، آن کسانی که «اَلظّآنّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ سآءَت مَصیرًا».اعتقاد به وعده‌ی الهی، به صدق وعده‌ی الهی - که فرموده است «اِن تَنصُروا االلهَ یَنصُرکُم» یکی از ارکان تفکّر امام بزرگوار ما است؛ باید به این وعده اعتماد و اتّکال کرد.

نقطه‌ی مقابل، به دل‌خوش‌کُنَک‌های دشمنان، مستکبران، قدرتهای جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام به‌طور کامل مشهود است. این اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت میکرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد، چون اتّکاء به خدا داشت، نه اینکه نمیدانست قدرتها بدشان می‌آید، نه اینکه نمیدانست آنها عصبانی میشوند، میدانست امّا به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت. 2

.....................................................................

پینوشت:

 

1-متن کامل اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در تماس تلفنی با حامیانش/اوباما: ایران، یک رژیم دین‌سالار بی‌رحم و حامی تروریسم است/ ایران به هر سایتی دسترسی ندهد تحریم ها بر می گردد/ طبق توافق ایران نمی تواند حزب الله را تسلیح کند

1-التوبة/ آیه123 : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد، و آنان بايد در شما خشونت بيابند، و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است.

2- ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمه‌الله

 

.........................................................................

درج این مطلب در آرمان پرس و یالثارات و 598 و جهان نیوز و بی باک نیوز و عمارنامه و پارسی نیوز و بصرنیوز و  قاصد نیوز 

آقای من، مگر ما مرده باشیم...

سلام بر نائب مهدی و سلام بر دل پر دردش که امروز بعد از پسر غریب فاطمه،حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه ، او دردمند ترین است و فقط مهدی است که از درد های دل این فرزند غریبش خبر دارد.

سلام بر آن آقایی که کسانی که خود را یار و برادر او می خوانند با صراحت و وقاحت دم از جام زهر دادن به او می زنند و بدان می بالند!1 ننگ بر آن زبانی که راضی به پاره پاره شدن دل ولی زمان خود باشد ،کسانی که عمامه به سر دارند اما هیچگاه معنای امامت را نفهمیده اند که لیاقت آن را نداشته اند ،کسانی که ثروت دنیا را به بهای غربت مولا طلب می کنند ، نزدیکانی که مصرانه در پی آنند روزگار تنها ترین سردار در ایام او تکرار شود.

سلام خدا بر دست جانباز و دل پر خونت که چنانچه روزگار خمینی روزگار خون دادن بود ،روزگار خامنه ای روزگار خون دل خوردن است و این به خاطر بعضی اطرافیان دنیا طلب و دو روی توست ؛ آن زمان فرمان استقامت ،پیامبر خدا را پیر کرد که با "ومن تاب معک" آمد و دستور به اسقامت اطرافیان داده شد اطرافیانی که...

 

آقای من ،بی شک همچنانکه سید و مولای تو مهدی فاطمه است،خود تو سید و مولای ما بسیجیان و دلدادگان خط ولایتی و بدان که تا فدائیان تو زنده اند، بدخواهان و حسودان و کیسه دوزان نخواهند توانست عرصه را بر تو تنگ کنند که ننگ ابدی برای کسی است که روگردان از مسیر ولایت باشد.

 

...............................................

1-نوشیدن جام زهر توسط امام، کام ملت را شیرین کرد!

 

...............................................

درج این مطلب در آرمان پرس

چرا دعا برای امام زمان آخرین پله عبودیت است؟

 

خداوند در سوره غافر آیه 60 می فرماید: 

وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ

یعنی مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم ،کسانی که نسبت به عبادت من تکبر بورزند با خواری داخل دوزخ می شوند ؛ اگر دقت کنید در این آیه شریفه دعا مساوی عبادت در نظر گرفته شده چرا که اصل عبادت به ابراز نیاز در مقابل رب بی نیاز است و این در دعا نمود پیدا می کند.

 

پله اول در عبودیت

در آیات دیگر بیان شده که توجه خداوند مهربان به ما به میزان دعا کردن های ماست که اگر دعایی نباشد عنایتی هم نیست حتی در روایتی از امام صادق علیه السلام سوال می شود : دو نفر نماز می خوانند یکی در نمازش زیاد دعا می کند ودیگری زیاد قرآن می خواند ،کدام یک افضل هستند؟ حضرت ابتدا می فرمایند هر دو خوب است که فرد دوباره سوالش را تکرار می کند، در اینجا امام سه مرتبه می فرمایند به خدا قسم دعا بهتر است؛ اما چرا؟

 

 البته قرآن خواندن وظیفه یک مسلمان واقعی و موجب بندگی است اما دعا خودِ بندگی است،در حقیقت دعا کردن عمل نمودن به دستورات قرآن است و از همین رو حائز اهمیت می باشد، به قول حضرت امام خمینی ره: دعا قرآن صاعد است یعنی ثمر و میوه آن است که به سوی خداوند بالا می رود.

 

پله دوم عبودیت

 

پس پله اول در بندگی زیاد دعا کردن و خواندن خداست اما پله بعد در عبودیت توجه نکردن به خود و در مقابل توجه به دیگران است،یعنی دعا کردن برای دیگران که از دل دریایی و پاک در چنین شخصی خبر می دهد که اینگونه دعا کردن روش دوستان خداست؛

روایات فراوانی در فضیلت این مقام وجود دارد که می گوید صدها و حتی هزاران برابر دعایی که ما برای دیگران می کنیم در حساب الهی برای خودمان مستجاب می شود ،اما یک نکته را نباید از خاطر برد که ظرفیت این دنیا و ظرفیت اغلب ما برای استجابت اینگونه دعاهای مبارک در این دنیا محدود است و دعاهایی که در این دنیا شرایط استجابت نیابند  در جایی که دست همگان خالی است و قصه قصه ابدیت است برایمان مستجاب می شود.

 

پله سوم عبودیت

 

اما در میان این دیگران، افرادی هستند که خداوند دوست دارد به طور ویژه برای آنها دعا شود و در کنار توجه به او به ایشان توجه گردد که آنها همان محمد و آل محمد هستند ،که ایشان الگوی کامل بندگی و انسانیتند و توجه به آنها به هر بهانه ای انسان را در این طریق پیش می برد ،این گام بعدی در پلکان عبودیت است و این همان فضیلتی است که با عنوان صلوات بر ایشان مطرح می شود صلواتی که ذکر مدام ملائکه الهی و بندگان خاص خداست؛

 امام عسکری علیه السلام می فرمایند:با شرافت ترین اعمال مومنین در هرمرتبه ای از مراتب ایمان که از زمین تا عرش است صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد است.

 

مقام ویژه بندگان در آخر الزمان

 

اما مقام مومنین در پلکان عبودیت در اینجا متوقف می شود؟ نه!؛باید پرسید خود محمد و آل محمد برای که دعا می کرده اند؟  اینجاست که سخن از منجی موعود و مهدی دوران است که انگشت اشاره همه خوبان عالم به ویژه محمد و آل محمد به اوست،توجه به او و دعای برای حضرتش عادت ائمه طاهرین است و عبادت امام صادق که ایشان در تعقیبات نماز بالاترین عبادت که دعای برای اوست انتخاب کرده و در توضیح این عمل خود فرمود: من برای نور آل محمد و جلودار آنها و انتقام گیرنده از دشمنانشان دعا می کنم2و1.

نکته اینجاست که اهل بیت علیهم السلام خودشان و اصحابشان با آنکه در زمان حضرت قائم عج نبوده اند برای ایشان دعا می کرده اند ولی مایی که در زمان ایشان هستیم چقدر برای او دعا می کنیم؟ در حالی که این امر برای مایی که خود را شیعه او می دانیم و توفیق نفس کشیدن در زمان او داریم اهمیت بیشتری دارد .

 

 

........................................................................................

پینوشت:

1-از عبّاد بن محمد مدايني روايت شده که گفت: بر حضرت ابوعبد اللَّه امام صادق‏ عليه السلام در مدينه وارد شدم، هنگامي که از نماز واجب ظهر فراغت يافت در حالي که دست‏هايش را به سمت آسمان بلند کرده بود مي‏گفت: «أَيْ سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، أَيْ جامِعَ کُلِّ فَوْتٍ، أَيْ بارِئَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ، أَيْ باعِثُ، أَيْ وارِثُ، أَيْ سَيِّدَ السّاداتِ، أَيْ إِلهَ الآلِهَةِ، أَيْ جَبّارَ الجَبابِرَةِ، أَيْ مالِکَ (مَلِکَ) الدُّنْيا وَالآخِرَةِ، أَيْ رَبَّ الأَرْبابِ، أَيْ مَلِکَ المُلُوکِ، أَيْ بَطّاشُ، أَيْ ذَا البَطْشِ الشَّديدِ، أَيْ فَعّالاً لِما يُرِيدُ، أَيْ مُحْصِي عَدَدَ الأَنْفاسِ وَنَقْلَ الأَقْدامِ، أَيْ مَنِ السِّرُّ عِنْدَهُ عَلانِيَةٌ، أَيْ مُبْدِئُ، أَيْ مُعِيدُ! أَسْأَلُکَ بِحَقِّکَ عَلي خِيَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلي نَفْسِکَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَأَنْ تَمُنَّ عَلَيَّ السّاعَةَ بِفَکاکِ رَقَبَتِي مِنَ النّارِ وَأَنْجِزْ لِوَلِيِّکَ وَابْنِ نَبِيِّکَ الدّاعِي إِلَيْکَ بِابْنِکَ وَأَمِينِکَ فِي خَلْقِکَ وَعَيْنِکَ فِي عِبادِکَ وَحُجَّتِکَ عَلي خَلْقِکَ عَلَيْهِ صَلَواتُکَ وَبَرَکاتُکَ وَعْدَهُ، اَللُهُمَّ أَيِّدْهُ بِنَصْرِکَ وَانْصُرْ عَبْدَکَ وَقَوِّ أَضْحابَهُ وَصَبِّرْهُمْ وَافْتَحْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِيراً وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَأَمْکِنْهُ مِنْ أَعْدآئِکَ وَأَعْدآءِ رَسُولِکَ يا أَرْحَمَ الرّاحِمِينَ»؛

اي شنونده هر صدا! اي جمع کننده هر از دست رفته! اي برآورنده هر جنبنده پس از مرگ! اي برانگيزنده! اي وارث! اي آقاي آقايان! اي خداي خداوندگاران! اي درهم شکننده جبّاران! اي مالک (پادشاه) دنيا و آخرت! اي پروردگار پروردگاران! اي پادشاه پادشاهان! اي سخت کوبنده! اي به شدّت مؤاخذه کننده! اي آن‏که هر چه بخواهد انجام دهد! اي شمارنده نفس‏هاي خلق و گام زدن‏ها! اي کسي که سرّ نزد او آشکار است! اي پديد آورنده موجودات! اي بازگرداننده آن‏ها! از تو مي‏خواهم به حقّ خودت بر برگزيدگان خلقت و به حقّي که براي آنان بر خودت واجب شمرده‏اي که بر محمد و خاندانش درود فرستي و همين حالا بر من منت نهي و گردنم از آتش رها گردد، و وعده وليّ خود و فرزند پيامبرت دعوت کننده به سويت و به اجازه‏ات، و امين تو در خلايق و چشم تو در بندگانت و حجّت تو بر خلقت که درود و برکاتت بر او باد، وعده‏اي را که به او داده‏اي وفا کن، بار الها! به نصرتت تأييدش کن، و بنده‏ات را ياري فرما و يارانش را نيرو بخش و شکيبايشان گردان و براي آنان از جانب خود حجّتي قرار ده که هميشه يارشان باشد و فرجش را تعجيل کند، و بر دشمنانت و دشمنان پيامبرت توانايي بخش، اي بخشنده‏ترين بخشندگان!

راوي گفت: فدايت شوم! آيا چنين نيست که براي خودت دعا کردي؟ فرمود: براي نور آل محمدعليهم السلام و سابق ايشان و انتقام گيرنده از دشمنانشان به امر خداوند، دعا کردم.[بحار الانوار، 62:86: فلاح السائل، 170]

2-باید دید که ولی عصر ارواحنا فداه در تعقیب نمازش که را دعا می کند؟! حلقه وصل ما در زمان غیبت با امام زمان علیه السلام مقام ولی فقیه است،همو که انگشت اشاره حضرتش در زمانه ما به سوی اوست و خیلی از اهل دل معتقدند که امام زمان بعد از نمازهایشان ایشان را دعا می کنند که عادت بسیاری از علمای بزرگوار و مردم ولایتی هم همان است که در تعقیب نمازشان بعد از دعا برای ولی الله الاعظم برای نائب بر حق ایشان دعا می کنند.

 

.......................................

درج این مطلب در جهان نیوز