آنچه بدتر از گناه است در کلام حضرت روح الله

همیشه با ترک یک مرحله انسان مواجه با مرحله سختتر می شود و این موضوع را باید تطبیق بر ترک گناه و انجام اعمال صالح نمود که البته مرحله اول است و از پس آن چیزی است که مرتکب شدن بدان بر طبق روایات اهل بیت علیهم السلام بدتر از گناهی است که انسان را از خدا دور میکند و آن "عجب" است.

یکی از معارف مظلوم در زمانه کجیها و تبهکاریها،مباحث علم شریف اخلاق است که علمای عمیق نگر و الهی دین ما در کتب با ارزشی برای ما به یادگار گذاشته اند،در میانه این کتب کتاب چهل حدیث امام روح الله یکی از کتب انسان ساز است که قدر این در را تنها عالمان ربانی از اهل معرفت دانسته و می دانند،در این مطلب اشاره ای به مطالب حدیث سوم از احادیث این کتاب گرانسنگ می کنیم باشد که نسیمی از نفس آن پیر جمارانی نفس مرده ما را نیز زنده کند.

بحث ما بحث از یکی از آفت های اخلاقی است که در احادیث اهل بیت بزرگتر از گناهان شمرده شده و موجب بسیاری از آفت های دینی و البه دنیایی می شود از جمله آنچه از اصطکاک ها و تفرقه ها و انحرافات و ناکامی ها و بازماندن ها از پیشرفت و کمال در مجموعه ها و اجتماعات است که این رذیله اخلاقی موجب آن می شود.

این رذیله اخلاقی به گفته امام رحمه الله ریشه بسیاری از آفت های دیگر از جمله ریا و کبر و صفات مهلک دیگر است.

"عُجب" همانکه در یک کلام در مورد آن گفته می شود خود پسندی و بزرگ شمردن و فریفته شدن به اعمال و ویژگیهای شخصی، آفتی است که به خرمن عقاید و صفات و اعمال ظاهرا نیکوی انسان می زند و چیزی از آنها در توشه آخرتی فرد باقی نمی گذارد.

البته حضرت امام همان ابتدا تذکر می دهند که اشتباه نشود "مسرور شدن به آن (عمل) با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن عجب نیست و ممدوح است" یعنی آنکه در عین آنکه همیشه خود و اعمالمان را ناقص و کم ببینیم و بدانیم ،آنچه بر آن موفقیم را نعمت و لطف خدا بدانیم و بترسیم از آنکه او این نعمت را از ما دریغ کند.

جملاتی در این بخش از کتاب چهل حدیث است که درس بزرگی برای امثال ماست که خود را حزب اللهی و مذهبی می دانیم آنجا که ایشان می فرمایند:

"مرتبه اولی (از مراتب عجب) که از همه بالاتر و هلاکش بیشتر است ،حالی است که در انسان به واسطه شدت عجب پیدا شود که در قلب خود بر ولی نعمت خود و مال الملوک به ایمان یا خصال دیگرش منت گذارد،گمان کند که به واسطه ایمان او در مملکت حق وسعتی یا در دین خدا رونقی پیدا شد،یا به واسطه ترویج او از شریعت یا ارشاد و هدایت او یا امر به معروف و نهی از منکر او یا اجرای حدود یا محراب و منبرش به دین خدا رونقی بسزا داده یا به واسطه آمدن در جماعت مسلمین یا برپا کردن تعزیه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام رونقی در دیانت حاصل شد که به سبب آن بر خدا و بر سید مظلومان و بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله منت دارد،هر چند اظهار این معنی نکند در دلش منت می گذارد و از همین باب است منت گذاری بر بندگان خدا در امور دینیه."

امام می فرمایند نشانه این عجب این است که فرد در دل خود را از اولیای الهی و بهترین ها بشمارد هرچند در ظاهر از روی ریا شکسته نفسی کند و یا اینکه خود را به واسطه اعمالش در دنیا و آخرت از خدا طلبکار بداند و حال آنکه اگر خدا با عدلش با بشر رفتار کند احدی نجات نمی یابد؛نشانه دیگر و مرتبه بعد آنکه خود را از دیگران ممتاز میداند و در  اعمال خوب دیگران خدشه می کند و اعمال بد خود را توجیه می نماید.

حضرت امام می فرمایند اینچنین شخصی یک وقت که چشم دنیایی ملکی او بسته شد و سلطان برزخ و قیامت طلوع کرد ببیند حال اهل معاصی کبیره از او بهتر است ،آنها را خداوند مستغرق بحار رحمت خود فرموده به واسطه ندامتی که داشتند یا اعتمادی که به فضل الهی داشتند و این بیچاره چون خود را مستقل (ونه مستظل!)دیده بود و در باطن ذاتش از فضل حق بی نیاز شمرده بود با عدل با او رفتار کرده و سر از عذاب الیم و خلود در جحیم در می آورد.

حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: شیطان گوید : اگر در سه چیز چیره گردم به پسر آدم باکی ندارم از هرچه بکند زیرا قبول نشود از او : وقتی که بسیار شمارد عمل خود را  و فراموش کند گناه خود را و راه یابد در او عجب.

حقیقتا عجب و خودپسندی و بهتر دانستن خود از دیگران مخالف روح بندگی و نگاه توحیدی است و سرچشمه بسیاری از انحرافات بعدی انسان است پس خدایا "تو کلمه مبارکه توحید را به قلوب قاسیه مکدره ما وارد کن ،ما اهل حجاب و ظلمتیم و اهل شرک و نفاق،ما خود خواه و خود پسندیم،تو حب نفس و حب دنیا را از دل ما بیرون کن ؛تو ما را خدا خواه و خدا پرست کن؛انک علی کل شیئ قدیر".

 

درج اين مطلب در رجانيوز و فارس و لينك دين و نداي انقلاب و اولين خبر و قلمدار و  راسخون

 

امام خمینی (ره) پاسخ می دهند/ چه قسمی از ریا از همه اقسام آن سخت تر و بدتر است؟

اخلاق اسلامی

حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در کتاب چهل حدیث و در حدیث دوم مبحث ریا را که مبتلا به متدین ها است بیان می فرمایند؛ جالب آنجاست که ایشان در مقام اول ریا در ابراز عقاید درست را برای جلب توجه مردم بیان می کنند و آن را بالاترین قسم آن معرفی می فرمایند زیرا در صورتی که این شخص اگر واقعا این عقاید را دارا باشد ریا کار و در نتیجه مشرک است و اگر دارا نباشد در زمره منافقین قرار می گیرد.

تعریف ریا که در ابتدای همین بخش چهل حدیث آمده است عبارت است از :

نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده یا عقاید حقه به مردم است ،برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن (مشهور شدن) پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی.

سپس بیان می کنند که این ریا در چند مدل و مقام محقق می شود که مقام اول آن عبارت است از :

آنکه اظهار عقایدحقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید من کسی را جز خدا موثر در وجود نمی دانم . یااینکه : من به غیر خدا توکل به کسی ندارم . یا با کنایه و اشاره خود را به عقاید حقه معرفی نماید. و این صورت دوم رایج تر است. مثلا صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند ، شخص با یک "آه" یا یک سر تکان دادن خود را در سلک آن جمعیت محسوب می دارد.

سپس ایشان در توضیح و تفصیل این بخش می فرمایند : بدان که ریا در اصول عقاید و معارف الهیه از جمیع اقسام ریا ها سخت تر و عاقبتش از همه بدتر و ظلمتش از تمام ریا ها بیشتر و بالاتر است.

صاحب این ریا اگر در واقع معتقد به آن امری که ارائه می دهد نباشد، از جمله منافقین است که مخلد در نار است و هلاک ابدی از برای اوست و عذابش اشد عذاب هاست و اگر معتقد باشد ولی برای اینکه در قلوب مردم رتبه و منزلت پیدا کند اظهار می کند،این شخص گرچه منافق نیست ولی این ریا باعث می شود که نور ایمان از قلب او برود و ظلمت کفر به جای آن در قلب وارد شود.


درج این مطلب در عمارنامه و لینک دین و رجانیوز و مجله خبری ثقلین