آیا اسلام آمریکایی منبری ندارد؟

اسلامی که مورد خواست وپذیرش استکبار و آمریکاست را حضرت امام خمینی اسلام آمریکایی نام نهادند ،حالا شما بگویید اسلام رحمانی یا هر چیز دیگر؛خصوصیت این نمایش مذهبی آن است که تنها به بخشی از دین توجه می شود و بخشی دیگر مطرود می گردد یعنی همان نومن ببعض و نکفر ببعض، یعنی رحمانیت را گرفتن و جلال و جبروت و غیرت و جهاد را وانهادن؛که البته این بعض نگری در بخش های مختلف نمود و بازتاب دارد که باید در جای خود بررسی شود.

حالا این اسلام از درون تهی و اصطلاحا آمریکایی،در تمامی ابعاد نمود هایی با شاخصه های خود دارد،مثلا در حوزه عزاداری ما بیاییم در قیام امام حسین که اصالتا یک قیام سیاسی و یک واقعه با مختصات سیاسی است بیان کنیم که نباید عزاداری را سیاسی کرد و سخن هایی را بگوییم که آخرش هیئت و عزاداری سکولار است که بی شک این با هدف عزاداری و اصل قیام حضرت سازگاری ندارد ؛

همین طور این اسلام آمریکایی منبری هم دارد،مگر شاه منبری نداشت؟ مگر در تاریخ این کشور همیشه روحانیون و علمایی بظاهر مذهبی نبودند که کارشان توجیه مذهبی آوردن برای غلط های حاکمان بوده تا در بین عوام به افعال آنها صورت خوبی ببخشند.

حالا از قضای روزگار در این اسلام متعدل و نو ظهوری که در مواجهه با مستکبرین بجای غلظت ،لبخند از خود نشان می دهد و با رئیس دولت شیطان بزرگ در یک سطح دیپلماتیک دست داده می شود،کسانی هم باید باشند که در جهت عوام فریبی دست به تحریف دین و عملکرد بزرگان دینی بزنند و سخنی بر زبان جاری کنند که انسان از یادآوری آن شرم دارد.

جمله ای که با محکمات روش اولیاء الهی و شخصیت عزیز حضرت سید الشهداء علیهم السلام در تناقض آشکار است و البته بزرگان اهل منبر و علمای روشن ضمیر و بیدار به قدر کفایت در رد سخن سخیف این منبری اسلام آمریکایی افشاگری و روشنگری نموده اند.

نکته بعد محبوبیت حضرت سید الشهداء سلام الله علیه در دلهاست که افراد همیشه ایام در پی سوء استفاده از آن در جهت قدرت طلبی و استناد عمل خود به روش ایشان بوده اند؛ روزگاری کسانی که دنبال اصلاحات آمریکایی در این نظام بودند ،جمله حضرتش را در بیان انگیزه از قیام عاشورا که فرمود: "اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی" را بهانه اصلاحات آمریکایی خود قرار داده بودند که : أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـكِن لاَّ يَشْعُرُونَ.بقره12

آری آنها افساد طلبانی بودند که خود را اصلاح طلب می خواندن و امروز همان ها در لباس هایی دیگر و با عناوینی جدید تر در جهت افکار شوم خود و منحرف نمودن این انقلاب از خط اصلی خود فعالیت و برنامه ریزی می کنند که به خواست خدا حاکمی بیدار از نسل حسین علیه السلام با نفوذ در دلها و رفتار و گفتاری حکمت آمیز و محکم به پشتوانه امتی از دوستداران صدیق حسین علیه السلام ،نقشه این اصحاب زر و زور و تزویر را نقش بر آب می کنند.

حضرت امام خامنه ای ادام الله ظله در نهیب به افرادی که اینگونه به توجیه ظاهرا مذهبی رابطه با آمریکا هستند می فرمایند :

یک عدّه‌ای در قضیّه‌ی مذاکره و مسئله‌ی مذاکره سهل‌انگاری میکنند، سهل‌اندیشی میکنند، مطلب را درست نمیفهمند. حالا بعضی‌ها بی‌خیالند -بی‌خیالان جامعه، که هرچه پیش بیاید برایشان اهمّیّتی ندارد، مصالح کشور از بین برود، منافع ملّی نابود بشود- که حالا با آنها کاری نداریم امّا بعضی بی‌خیال هم نیستند لکن سهل‌اندیشند، عمق مسائل را نمیفهند. وقتی صحبت مذاکره میشود، میگویند آقا شما چرا با مذاکره‌ی با آمریکا مخالفت میکنید؟ خب امیرالمؤمنین هم مذاکره کرد با فلان‌کس، امام حسین هم مذاکره [کرد]. خب اینها نشان‌دهنده‌ی سهل‌اندیشی است، نشان‌دهنده‌ی نرسیدن به عمق مسئله است. این‌جور نمیشود مسائل کشور را تحلیل کرد؛ با این نگاه عامیانه و ساده‌اندیشانه نمیشود به مصالح کشور رسید. اوّلاً امیرالمؤمنین که با زبیر یا امام حسین که با ابن‌سعد حرف میزند، او را نصیحت میکند؛ بحث مذاکره‌ی به معنای امروزی نیست؛ مذاکره‌ی امروزی یعنی معامله، یعنی یک چیزی بده، یک چیزی بگیر. امیرالمؤمنین با زبیر معامله میکرد که یک چیزی بدهد، یک چیزی بگیرد؟ امام حسین با ابن‌سعد معامله میکرد که یک چیزی بدهد یا یک چیزی بگیرد؟ [هدف‌] این بود؟ تاریخ را این‌جور میفهمید؟ زندگی ائمّه را این‌جور تحلیل میکنید؟ امام حسین رفت نهیب زد، نصیحت کرد، گفت از خدا بترس؛ امیرالمؤمنین زبیر را نصیحت کرد، خاطره‌ی زمان پیغمبر را یادش آورد، و گفت از خدا بترس؛ اتّفاقاً اثر هم کرد، زبیر خودش را از جنگ کنار کشید. امروز مذاکره به این معنا نیست؛ برای اینکه ما با آمریکا که شیطان بزرگ است، باید مذاکره کنیم یک عدّه‌ای واقعاً با نگاه سهل‌اندیشانه و عوامانه و بدون فهمِ حقیقتِ حال مثال می‌آورند و در روزنامه مینویسند، در سایت مینویسند و در سخنرانی میگویند که چرا امیرالمؤمنین با زبیر مذاکره کرد، شما با آمریکا مذاکره نمیکنید؟ یعنی این‌قدر اشتباه در فهم مسئله [وجود دارد]. ۱۳۹۴/۰۷/۱۵

 

شعر طنز قصه محمد،پسر غربزده بابا!

به بهانه دعوت اصلاحات از خاتمی برای ریاست جمهوری


بد نیست که این روز ها که از بد حادثه باز جبهه اصلاحات رو به خاتمی آورده است یک خاطره و یک شعر را که نظم همین خاطره به طنز می باشد مرور کنیم.

مدتی پيش انتشار خاطره‌اي از پدر بزرگوار سيد محمد خاتمي درباره «غربزدگي» رئيس بنياد باران، بازتاب زيادي در رسانه‌هاي اينترنتي داشت و ابهامات جديدي را درباره عقايد سياسي آقاي خاتمي بوجود آورد.

به گزارش شبکه ايران، آيت ا...‌ خزعلي، عضو مجلس خبرگان رهبري، در جمع دانشجويان دانشگاه فردوسي گفته است: در زماني که سيد محمد خاتمي به سمت وزارت ارشاد منصوب شد براي عرض تبريک به خدمت حضرت آيت‌ا...‌ خاتمي (پدر محمد خاتمي) رفتيم که با ناراحتي ايشان مواجه شديم و ايشان گفت: «خطرناک است، پسر من غربزده است.»

آيت ا...‌ خزعلي در ادامه سخنانش اضافه کرد: «متأسفانه در دوره‌اي افرادي غرب زده، رئيس جمهور شدند که باعث شدند کشور پسرفت کند. در جلسه‌اي 3 نفره که من و آيت ا...‌ جنتي در خدمت يکي از بزرگان بوديم، آيت ا...‌ جنتي گفت ما در شوراي نگهبان به خاتمي راي داديم و پشيمان هستيم.»

(هفته نامه پرتو سخن)

 

اما قصه محمد پسر غربزده بابا!


سالها پيشتر از فتنه گري!

گه كه هر فتنه گري بود، س‍‍ري!!

 

آمدند از علماي قم،چند

پدر مستر ما را گفتند!:

 

پسرت گشته وزير ارشاد!

شاديت باشد از اين مژده زياد

 

از بد حادثه شد زين بابت

پدر پير بسي ناراحت

 

گفت:آن روز خطرناك رسيد!

از همين روز، دلم مي ترسيد

 

هر كه اينگونه بود گل پسرش!

ترسد از آنچه كه آيد به سرش!

 

اين بزرگ زاده ي عمامه زده!!

من بدانم كه بود غربــــــــــــــزده!

 

آري آن روز نفهميد كسي

الحذر گفتن صاحب نفسي!!

 

تا كه شد شهره به هر شهر و ديار

به فضاحت ،به خيانت ،به شعار!

 

كوس آزادي و آواي گـــــــران

تا كه شد فتنه گر فتنه گران...

(شعر از ح.الف.اول)

درج این مطلب در عمارنامه