قانون نتوانسته نقش رابین هود رابرای مردم بازی کند
پدیده و امثال پدیده تنها یک نمونه اند، نمونه ای از محک قانون برای ایستادن جلوی مافیای قدرت و ثروث که با پامال کردن مردم مستضعف بالا می روند، در اینگونه پرونده ها امروز و فردا کردن به نفع چه کسی است؟ غیر از آن کسی که سود هنگفتی از غصب چندین ماهه پول چندین میلیون نفر می برد؟
،مردم از این امروز و فردا کردن ها در پرونده پدیده چه خیالی باید با خود بکنند؟ ، آیا دستگاه قضا نمی تواند اموال عریض و طویل این غولی که با مکیدن پول مردم چنین سرخ شده است پول مردم را بدهد؟ ولو آنکه این اموال به ثمن بخس به فروش برود چرا که اگر روی چنتا پولدار گردن کلفت فشار بیاید بهتر است اینکه روی میلیون ها نفر مردم مستضعف که زندگیشان روی هواست فشار بیاید.
به نظر می آید که قانون نتوانسته در این پرونده ها نقش رابین هود را برای مردم بازی کند، و باید ترسید از آن روزی که این مردم خود بخواهند به خاطر کم کاری دستگاه های قضایی دست بکار شوند، بسیاری از این میلیون ها سهامدار مال باخته پدیده که چند پولدار گردن کلفت ماه هاست پول های آنها را خورده و به ریششان می خندند ،از زجر کشیدگان و دلسوزان همین انقلابند ،شاید از جانبازان و رزمندگان انقلاب اما این روز ها خانواده آنها می پرسند آیا انقلاب توانست حق ما را از این افراد بگیرد؟
خب اگر شما باشید چه فکری می کنید،بعضی از افراد نزدیک یک سال یا کمتر و بیشتر است که اقدام به فروش سهام چند میلیونی خود کرده اند و هنوز جواب درستی نگرفته اند ،فقط هر روز اخباری مبنی بر اقدامات آینده بر روی رسانه ها قرار می گیرد،در چنین وضعیتی قانون با این جمعیت میلیونی همراه تر بوده یا با آن مافیای چند نفری؟