لا اکراه فی الدین، ارتداد و آزادی

مطلب زیر به صورت بسیار مختصر تنظیم شده و در صدد بیان شبهات قرآنی زیر است:

1-آیه لا اکراه فی الدین1 چگونه با آیه ارتداد2 و حکم آن سازگار است؟

2-اعدام مرتد چگونه با اصل آزادی سازگار است؟

3-چرا توبه مرتد فطری پذیرفته نمی شود؟

 

مقدمه: خیلی از مواقع ما با تصوراتمان از آیات و روایات و نه تحقیق در باب تفسیر و منظور آنها ،قضاوت می کنیم و این تصورات بدون تحقیق را مقدمه استدلال خود قرار می دهیم و نتیجه ای نادرست حاصلمان می شود.

پاسخ سوال اول:   ابتدا باید معنای حقیقی آیه لا اکراه فی الدین را بفهمیم ؛ لفظ "دین" در این آیه یا به معنای اعتقاد می باشد و یا التزام عملی به مجموعه قوانین دینی و احکام الهی.

اگر به معنای اول باشد این یک جمله خبری است که ارتباطی با بحث ما ندارد و می گوید اعتقاد زور بردار نیست، یعنی مثلا اعتقاد به خدا که با روح وجان آدمی آمیخته است نه به زور به وجود می آید و نه از بین می رود.

و اگر به معنای دوم است مربوط به کسی است که هنوز وارد دین نشده یا اگر وارد دین شده ، برگشت او علنی وهمراه با تبلیغ نیست؛مانند کسی که بین رفتن به کشور های مختلف مخیر است اما زمانی که وارد کشوری می شود دیگر قوانین آن کشور برای او لازم الاجراست؛پس این آیه منافاتی با آیه ارتداد ندارد.

 

نکته تاریخی جالب در مورد این آیه آن است که در صدر اسلام گروهی نقشه کشیدند که تک تک بیایند و زبانا ایمان بیاورند و شب یا روز های بعد دسته جمعی از دین اسلام برگردند ،تا موجب القای این شبهه شوند که اگر این دین خوبی است چرا چنین است و اینگونه دل تازه مسلمانها را نسبت به دین سست نمایند3، که خداوند با یک قانون شدید نقشه آنها را نقش بر آب نمود.

 

 پاسخ سوال دوم: در این مسئله باید تاملی دوباره در معنای آزادی و آزادی بیان نماییم و اینکه آیا عقلای عالم هرگونه عملی را به اسم آزادی جایز می دانند و اساسا آزادی مطلق چیز مطلوبی است یا خیر؟ این مطلب را با یک مثال بیان می کنیم که مثلا شخص وارد کننده ای گوشت مسموم و کشنده وارد کشور نماید و این امر را در مرئی و منظر دولت انجام دهد حالا زمانی که ما به دولت در این موضوع اعتراض می کنیم جواب دهند: آزادی است شما نخرید؛ مطمئنا این آزادی را عقلا نمی پذیرند.

همانطور که در مثال ما جلوگیری از واردات و توزیع گوشت مسموم عقلائی است، جلوگیری از انتشار و تبلیغ افکار مسموم در میان عوام جامعه صحیح می باشد و این در حالی است که در فرهنگ اسلامی و در سابقه تاریخی جوامع اسلامی مناظرات علمی با منکران خدا و سران ادیان مختلف با آزادی کامل انجام می شده که البته این امر موجب تقویت فرهنگ غنی اسلام است.

 

پاسخ سوال سوم: مسئله اعدام مرتد فطری ، یک حکم بازدارنده است و در اینطور احکام اگر توبه و پشیمانی اشخاص پذیرفته شود دیگر غرض از این حکم از بین می رود و اشخاصی که جرم های گوناگونی را مرتکب شده اند بعد از به دام افتادن بلافاصله ابراز پشیمانی می کنند و به جرم خویش باز می گردند.

 البته بین حکم مرتد ملی و فطری فرق است و این به درجه مخرب بودن آنها بر می گردند که در مرتد فطری (که اگر در همین جا این شخص هیچ دینی را نپذیرفت و مشغول تحقیق شد ظاهرا شامل این حکم نمی شود4) حکم مجازات اجرا می شود ولی مسلما توبه واقعی نزد خداوند پذیرفته است و این ارتباطی به مجازات دنیایی این عمل ندارد.5



1-بقره؛آیه256

2- إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَـئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ

همانا كسانى كه از پى ايمانشان كافر شدند سپس بر كفر خود افزودند، هيچ‏گاه توبه آنها پذيرفته نمى‏شود و آنان گمراهند.سوره  آل عمران آیه 90

3-آیه 72 سوره آل عمران این مطلب را بیان می کند.

4-امام خمینی ره،تحریر الوسیله،ج4،ص244

5-برای مطالعه توضیحات بیشتر در مورد این سوالات به پرسش ها و پاسخ های دانشجویی جلد36 مراجعه نمایید.

سخنانی که از توهین های شاهین نجفی مخرب تر بود!

قال الصادق علیه السلام: من كان منكم ممن قد روى حديثنا و عرف حلالنا وحرامنا وعرف أحكامنا فليرضوا به حكما فاني قد جعلته عليكم حاكما فإذا حكم بحكم ولم يقبله منه فإنما بحكم الله استخف وعلينا رد والراد علينا كالراد على الله وهو على حد الشرك بالله.2

هر کس از شما که حدیث ما را روایت کند و حلال و حرام دینی و احکام ما را بشناسد او را برای شما حاکم قرار دادیم پس زمانی که او یک حکمی بدهد ولی از او قبول نشود ،حکم خدا خفیف و پست شمرده شده و آن شخص ما را رد کرده است که هر کس ما اهل بیت را رد کند خدای تعالی را رد کرده و این در حد شرک به خدای تعالی است. 


انسان می ماند که این عالمی که ریشش را در مسیر اهل بیت سفید کرده آیا نمی فهمد که چه حرفی را باید کجا بگوید و چه حرفی را در چه موضعی، که مورد سوء استفاده قرار نگیرد و دشمنان آنرا پتک نکنند و در سر اسلام و مسلمین نکوبند.۳

 

کسی که اینگونه و در معرض عموم و با توجه به حساسیت معاندان  و خارج نشینان به او و ناراحتی آنها از فتوای اخیر مراجع ، در جلوی چشم همه آنها تمام مراجعی که در قضیه اخیر فتوای ارتداد صادر کرده اند را جاهل می خواند مطمئنا به دین ضربه می زند.

 

ما باید خطاب به جناب آقای امجد بگوییم در قضیه سخنان اخیر جنابعالی اگر حکم دیگری را مطرح نکنیم، باید بگوییم بوی تند بی ادبی و از پس آن منیت از این صحبت ها به مشام می رسد که شما با این سخنان تنها خود را عالم می دانید در حالی که مراجع را جاهل می خوانید و به جای اینکه این حرفتان را در جمع آنها و مستدل و مودبانه و خصوصی و در یک فضای علمی به آنها انتقال دهید ،در بین مردم و در مقابل رسانه های داخل و خارج داد می زنید که آی فقهای ما جاهلند!!  و احتمالا بتوان گفت که این ضربه ای که جناب عالی به عنوان یک عالم با این سخنان به دین و شیعه می زنید از ضربه ای که شاهین نجفی با اهانتش به دین وارد کرد اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.

 

شما با این صحبت، شاهین نجفی و امثال او را شاد کردید کما اینکه از شادی بعضی از رسانه هایشان آشکار است و امثال وی را در توهین به مقدسات دینی آزادی و آرامش خاطر بخشیدید؛ چه کسی می گوید که بحث تخصصی فقهی و اختلاف غیر مشهور بین مراجع باید در مقابل رسانه های جهانی و بین عوام مطرح شود که موجب تضعیف جایگاه مرجعیت و توهین بیشتر به دین شود؛ مگر دشمنان و معاندان چه می خواهند بگویند بیشتر از اینکه مراجع دینی انسان هایی جاهلند و اسلام یک دین قرون وسطایی است که به درد امروز نمی خورد؟!

 

در پایان باید بگوییم،کسی که خود را بالاتر از دیگران و تنها عالم بداند و جسارت توهین کردن و جاهل خواندن دیگران را به خود راه دهد علیرغم جهل،دچار کبر و منیت است و بدانید که شیطان با شش هزار سال عبادت به خاطر این گناه رانده شد و همانطور که خودتان گاهی به عنوان یک استاد اخلاق می فرمودید، منیت مثل منی و همان نجاست است که عبادت انسان با آن مقبول نیست و با این وجود انسان عاقبت بخیر نخواهد شد و در بهشت بر طبق احادیث جایی نخواهد داشت.


با توجه به تکذیب شدن این مطلب از سوی آقای امجد باید بگویم که ایشان چه چیز را تکذیب کرده اند؟ سخنی نقل نشده! فیلم سخنرانی ایشان پخش شده است که در تکذیبیه، آن استدلال ها که با اعتقاد بیان می شوند هیچگاه رد نمی گردد.

1- الانفال/46

2-بحار الأنوار،ج101 ص261

۳-این مطلب بر اساس سخنان آیت الله امجد در کلیپی است که آن را میتوانید در اینجا ببینید.

 

لینک مرتبط : آقای امجد به کجا چنین شتابان!!