دلباخته
![]()
ای صورت پهلو به تبدل زده! ای رنگ
من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ
من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ
گر شور به دریا زدنت نیست از این پس
بیهوده نکوبم سر سودازده بر سنگ
با من سر پیمانت اگر نیست نیایم
چون سایه به دنبال تو فرسنگ به فرسنگ
من رستم و سهراب تو! این جنگ چه جنگی است
گر زخم زنم حسرت و گر زخم خورم ننگ
یک روز دو دلباخته بودیم من و تو!
اکنون تو ز من دلزدهای! من ز تو دلتنگ
فاضل نظری
+ نوشته شده در یکشنبه هشتم آذر ۱۳۸۸ ساعت 19:12 توسط یونس
|
اي سيد ما و اي مولاي ما،فداي دردهاي دلت،تو كانون انعكاس نور ولي عصر و خورشيد زمين و زماني و بار امتي به دوش توست،دوشي كه عليوار بار يتيمي امت اسلام را برخود تحمل مي كند،آه از فاصله اي كه با تو دارم ،فكر و ذهن كوچك من و درك ناقص من كجا و رهيافتن به اوج استواي عرشي تو كجا؟ و حال آنكه تو حجت حجت اللهي و سايه لطف حضرت بقيۀ الله.