روزه یعنی تمرین نه گفتن به پلیدیها!
هنر نه گفتن عبارت دیگری از تمرین اراده است، اینکه بتوانیم به آنچه ما را از موفقیت ها باز می دارد نه بگوییم! ، حتی راحت طلبی ها و خواستنی هایی که منطق صحیح ، ما را برای سلامت و سعادت از آنها نهی می کند.هنر نه گفتن در ادبیات و قلمرو دین یعنی تقوا، و روزه تمرین نه گفتن برای تحصیل تمام این صفات رشد دهنده و پرورش دهنده است.
آنچه از هنر نه گفتن و تمرین برای آن بیان می شود در گام اول و مرتبه عام تمرینی برای داشتن شخصیت است!، انسان بی شخصیت که در همه دنیا منفور می باشد کسی است که هیچ حد و مرز و خط قرمزی برای رفتار و روش زندگیش نداشته باشد و با هر کسی به سویی رود، این انسان ،یک انسان بی شخصیت است و تمرین نه گفتن در مورد این چنین شخصی یعنی یک حد و مرز منطقی برای رفتار خود در زندگی تعریف کند و پای آن بایستد!،
و چون کسی دارای شخصیت و حد و مرز های رفتاری و اخلاقی شد حالا می توانیم با او سر ای حد و مرز های اخلاقی بحث کنیم که دین و خدا بهترین روش زندگی را به انسان می دهند و تقوا به معنای رعایت این قانون طلایی است.
تا سخن از مهارت "نه گفتن" مطرح می شود افراد فکر می کنند منظور نه گفتن به دیگران است،بله اینکه انسان نتواند در مقابل پیشنهادی که به صلاحش نیست از سوی دیگران نه بگوید این سبب مشکلات فراوانی برای او می شود اما این ناتوانی از جای دیگری نشات می گیرد و در جای دیگری ریشه دارد که باید ابتدا به درست کردن آن پرداخت.
اولین کسی که ما مامور به مدیریت و برخورد صحیح با آن هستیم خودمانیم!،قرآن در ابتدای امر می فرماید: قوا انفسکم!، خودتان را نجات دهید!، کسی که نتواند به طور صحیح خود و تمایلات درونی خود را کنترل و مدیریت کند بی شک در اجرای آن در مورد دیگران عاجز است.
انسان جمع بسیاری از خواهش ها و تمایلات است که بسته به اینکه ما چگونه و در چه جهت به آنها میدان بدهیم این تمایلات رشد می کند و بر انسان چیره می شود و انسان را به سوی خود می کشد.
نکته این است که گاهی لازم است به بعضی از این تمایلات درونی که به ضرر ماست نه بگوییم!، مثلا غذای خوشمزه ای که برای ما ضرر دارد و صدایی در درونمان ما را به سوی آن میخواند!، اینجاست که اگر به پشتیبانی از عقل و منطق به این میل نه نگوییم ،بعدا پشیمان و نادم خواهیم بود؛
اینکه انسان بتواند به تمایلات منفی درونش نه بگوید این جرات را به او می دهد که بتواند در مقابل پیشنهادات شیطانی دیگران بایستد و نه بگوید!.
پس اول باید بتوانیم جلوی تمایلات منفی خودمان بایستیم و این نیازمند تمرین و ممارست است ،همه انسان های نیک دنیا ابتدا روی این موضوع تمرین داشته اند، اگر به نفسمان این اجازه را بدهیم که از هر چه خوشش بیاید آن را از ما طلب کند ممکن است فردا روزی چیزی که مال و حق دیگران است را از ما طلب کند و یا ما را به سوی کاری که با هیچ کدام از قواعد انسانی سازگار نیست دعوت کند!.
سوال بعدی این است که این تمرین چگونه می تواند باشد؟، پاسخ آن است که یک مدل از این تمرین آن است که برای خودمان قانون بگذاریم و حتی در مورد اعمالی که جایز است به راحتی و بدون یک نظم منطقی به خواسته درونمان پاسخ ندهیم و در گام دیگر اگر کار اشتباهی از ما سر زد خودمان را تنبیه کنیم و خودمان را برای مدتی از بعض چیزهایی که دوست داریم محروم نماییم،اینگونه است که انسان های بزرگ دارای ادب و اخلاق و نفس تربیت شده می شوند.
در اسلام این تمرین نه گفتن به پلیدی ها برای رسیدن به خوبیها و خدای خوبیها نامش روزه است؛
آیه ای از قرآن که در آن وجوب روزه برای مسلمانان بیان می شود می فرماید: کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون! ،
روزه بر شما واجب شده همانطور که بر اقوام خداپرست در گذشته واجب شده بود تا اینکه از اهل تقوا شوید، یعنی با تمرین روزه می توانید به آنچه به سعادت و سلامت شما صدمه می زند و در دین حرام شده است "نه بگویید" و به این معنا از اهل تقوا و رستگاران گردید.
جنس روزه امساک است و امساک یعنی خود داری و این خودداری مانند یک پیاز لایه های مختلفی دارد ،از لایه های سطحی،تا لایه های عمیق و مرکزی،که این نخوردن و نیاشامیدن سطحی ترین لایه آن و در حقیقت بهانه و پلی برای سیر کردن در لایه های زیرین امساک و دوری از بدیهاست؛
امام صادق عليه السلام می فرمایند:
اِذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعَک وَ بَصرَک وَ شَعرَک وَ جِلدَک؛
آنگاه که روزه مى گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند.(یعنى این نخوردن به دستور خدا مقدمه ای است تا اعضا و جوارح تو به گناهان نه بگویند!)
و این پالایش معنوی از بدیها تا مرکز حیات انسانی پیش می رود، آنجا که امام على عليه السلام می گویند:
صِيَامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِكْرِ فِي الْآثَامِ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعَام
روزه قلب از فکر در گناهان ، برتر از روزه شکم از طعام است.
-----------------------------------------------------------------
درج این مطلب در روزنامه شهرآرا