قله های فرهنگی جامعه در تصرف چه کسانی است؟

سوال اینجاست که تلویزیون و سینمای ما به مزاق و خوش آمد چه عده ای کار می کند و برنامه می سازد؟ امروز تلویزیون بزرگ ترین ابزار فرهنگ ساز در جامعه ماست،جامعه ای که داعیه دار دین است ،اما تلویزیون دینی یعنی تلویزیونی که روحانی هم در آن نشان داده شود؟ یا آنکه تلویزیونی که بر آیند آن روحانیت و ترویج میل و گرایش به سوی صفات انسانی و معارف دینی است؟.
ریل های اصلی سینمای ما هنوز طاغوتی است گرچه که ظواهر هم گاهی حفظ شود قالب های کلی ما غالب های غربی است گرچه از مظاهر اسلامی هم استفاده شود؛
دین در جامعه ما هنوز قله فرهنگ را که رسانه باشد تصرف نکرده است چرا که بستر سینمای ما سالم نیست شاید این خانوم بازیگر ما که امروز نقش فاحشه را در فیلم های غربی بازی می کند و خبرش نقل محافل است از اول اینگونه نبود که قطعا همینطور است این سینما از او یک فاحشه ساخته است ،کسی که از پوشش متنفر است و البته هنوز سینمای ما آبستن اینطور افرادی است که نشانه های فراوانی برای آن وجود دارد.
حالا تلویزیون این بازیگر را به عنوان الگوی جوان ما به جوانان ارائه می دهد ،پر بیننده ترین اوقات تلویزیون ما که شب عید و لحظه تحویل سال است همیشه بزم خنده و تفریح بازیگران زن و مرد با آرایش های آنچنانی و شوخی های آنچنانی است که مسلما تداعی کننده فرهنگ طاغوتی است.
مطمئنا بستر امنیت و آرامش امروز ما که تلویزیون جمهوری اسلامی بر آن استوار شده بر خون هایی روییده است، خون هایی که از پاک ترین جوانان این مرز و بوم برای استقرار دین و حکومت دینی ریخته شده است و بی شک اینگونه حرکات جدا از مشکلات و مسائل دیگری که با خود دارد خیانت به این خون های پاک می باشد.
همانگونه که گفته شد الگو های کلی و قالب ها و ریل های سینما و تلویزیون ما جدا از ظواهر آن باید خاص فرهنگ و دین ما باشد و در جهان منحصر به فرد ،گرچه امروز سینما و تلویزیون ما جدا از دنیاست اما هنوز این جدایی عمیق نیست و فیلمسازان دیندار ما که داعیه دار سینمای دینی هستند در این میان مطرود و در غربتند ،امروز این انگیزه برای تحول و تغییر اساسی در سینما و تلویزیون ما بسیار بالا رفته است که رهبر حکیم انقلاب در این باره می فرمایند:
نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلندمدت و همراه با برنامهریزی دقیق و امید به آینده و بهرهگیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداكثری باشد.
ایشان چنین نگاهی را در موضوع هنر اسلامی و سینمای دینی ضروری می شمرند آنجا که می فرمایند: در این عرصه جوانهای مؤمن، باطراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرك برای حركت رو به جلو هستند و پیشكسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و كارآمد، به این حركت شتاب بیشتری ببخشند.
ایشان با توجه به خاستگاه غربی هنر سینما بر ضرورت برنامهریزی و تشكیل اتاق فكر برای حركت جوانان و استعدادهای جدید در عرصهی هنر اسلامی و سینمای دینی، همچنین ورود افراد متدیّن و انقلابی و صاحب تخصص و تجربه به این عرصه تأكید دارند.