دلم هوای گل فاطمه گرفته! عجب

دلم هوای تو دارد درین هوای رجب

مرا که با گهرپربهات نسبت نیست

ولی دل کم وتاریک من چرا جاریست؟

سراغ بحر تو از جویبارها گیرد

برای لحظه ای از بوی روت میمیرد

خدای عشق تویی سوی کیست قبله من؟

مرا غبار قدمهای توست مشک ختن

اگرچه کورم وچشمم ندیده نور تو را

چشیده جان و دلم گرمی حضور تو را

حسین