لبخند تو را چند صباحی است ندیدیم! یکبار دگر خانه ات آباد بگو سیب!

اخیرا باز شخصی که آن نامه ننگین را در ماجرای فتنه به مقام عظمای ولایت نوشت مشهد را مزین به قدوم خود نموده است تا با دیدار با رفیق و دوست دیرینه خود باز جولانی بدهد و از طرح های آستان قدس دیداری کند و آنهایی که نیاز به افتتاح دارد افتتاح کند و...برود!

در ماجرای انتخابات خبرگان همین ما طلاب در مقابل جناب طبسی و در سالن همایش دانشگاه رضوی در حرم ظاهرا برای اولین بار بارها شعار دادیم که...تبری از هاشمی!،تبری از هاشمی!،تبری از هاشمی!...که در آن گام ظاهرا آقایان وقتی خواست عمومی را دیدند مجبور به محافظه کاری شدند اما انگار...این قصه سر دراز دارد!