جناب امیری فر ، می دانی شریح قاضی که بود؟

هنوز کار به آنجا نرسیده است که کاسه لیسان و چاکران درگاه جناب مشایی بتوانند قاضی القضات شهر شوند که اگر چنین گردد به جز احمدی نژاد که در عهد وپیمان خود با مشایی استوار است بقیه باید به جرم هتاکی به ساحت حضرتش حد زده شوند.
بقول معروف ثبت العرش ثم انقش ،اول برادری خود را ثابت کنید بعد ادعای ارث و میراث نمایید، اول ثابت کنید که آقای فلانی مومن است بعد بگویید که آبروی مومن ریخت! اول کسی که آبروی خود را می ریزد خود هر شخصی است وگرنه اصل در جامعه اسلامی به احترام متقابل و حسن ظن است مگر شخصی که در علن به پرده دری بپردازد و ساحت دین و پیامبران را علنا زیر سوال ببرد.
بسیاری از سخنانی که بعضی اشخاص می زنند که منافی حاکمیت دینی و وجهه اولیای دینی است دو وجه دارد، اگر با علم و عمد و مغرضانه گفته شوند ، علاوه بر فسق حکم به ارتداد آنها می شود و الا چنین شخصی که اختیار زبان خود را در ساحت مقدس دین ندارد، وبا سخنان خود آبرویی برای دین باقی نمی گذارد چگونه ممکن است دیگر بخواهد از همین دین برای خود کسب آبرو کند،انسان زمانی باید به فکر آبرو و حرمت خویش باشد که دارد با اعمال و سخنانش چهره اش را در اذهان دیگران می سازد و متصور می نماید.
نکته بعد آن است که آن صغری و کبرایی که یک طلبه دون پایه می خواهد بچیند و نتیجه ای بگیرد علما سالها دارند آنرا تدریس می کنند و اما چکند که هیمنه و ابهت جناب مشایی!! نمی گذارد بعضی درست تفکر نمایند...
چند بیت شعر در عظمت استاد عزیز و فرزانه جناب آیت الله علم الهدی گفته ام که در مورد ایشان به گفتن همین بسنده می نمایم:
او عشق خدای بی نهایت دارد
نام علم الهدی بشارت دارد
این است دلیل حمله خلق به او
او گوش به فرمان ولایت دارد
×××
محبوب علی نشد هر عمامه به سر!
هر کس که مطیعتر بود ،لایقتر!
اکنون علم الهدای ما لایق چیست؟
این سینه که از بهر علی گشته سپر! (ح.الف.اول)